eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.3هزار عکس
35.1هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
تغيير و جابجايي خداوند صفوان مي‌گويد: ابوقرّه مرا واسطه قرار داد، از حضرت رضا عليه السّلام اجازه گرفتم و او به حضور آن حضرت رسيد، و چند سؤال از حلال و حرام، مطرح كرد تا اين كه پرسيد: « آيا شما قبول داريد كه خدا محمول است؟ » امام: هر محمول (حمل شده) فعلي (حمل) بر او واقع شده، كه بر ديگري نسبت داده مي‌شود، و محمول اسمي است كه معني آن، نقص و تكيه بر ديگري كه حامل باشد دارد... و چنان كه گوئي: زَبَر، زير، بالا، پائين (كه زَبَر و بالا، دلالت بر مدح دارد و زير و پايين دلالت بر نقص دراد، و روا نيست كه خداوند دستخوش تغيير باشد) خدا « حامل » و نگه دارندة همه چيز است، و كلمة « محمول » بدون اين كه به ديگري تكيه كند، مفهومي نخواهد داشت (بنابراين روا نيست كه خدا، محمول باشد) و هرگز از كسي كه به خدا و عظمتش ايمان دارد، شنيده نشده كه در دعاي خود، خدا را با جملة « اي محمول » بخواند ابوقرّه: خدا در قرآن (آية ۱۷، سورة حاقّه) مي‌فرمايد: « وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يِوْمَئذٍ ثَمانِيَة »: « در آن روز عرش پروردگارت را هشت نفر، در بالايشان حمل كنند؟ و نيز (در آية ۷، سورة غافر) مي‌فرمايد: « اَلَّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ »: « كساني كه عرش را حمل مي‌كنند ». امام رضا: عرش، نام خدا نيست، بلكه عرش نام علم و قدرت است و عرشي كه همه چيز در آن هست، سپس خداوند انجام حمل و عرش را به غير خود كه فرشتگان باشند نسبت داده است. ابوقرّه: در رواياتي آمده: « هرگاه خدا خشم كند، فرشتگان حامل عرش، سنگيني خشم خدا را بر دوش خود، احساس مي‌كنند، و به سجده مي‌افتند، و هنگامي كه خشم خدا برطرف شد، دوش آن‌ها سبك گردد و به جاي نخستين خود بازگردند » آيا شما اين روايت را تكذيب مي‌كنيد؟! امام رضا در ردّ اين روايت فرمود: اي ابوقرّه! به من بگو از وقتي كه خدا شيطان را لعنت كرده و بر او خشم نموده، آيا تا امروز خدا از شيطان خشنود شده است؟ (هرگز از او خشنود نشده) بلكه هميشه بر شيطان و دوستان و پيروانش خشمگين است (طبق گفتة تو بايد از آن زمان تا حال حاملان عرش در سجده باشند، در صورتي كه چنين نيست، پس عرش نام خدا نيست) وانگهي تو چگونه جرئت مي‌كني كه پرودگارت را به تغيير و دگرگوني از حالي به حال ديگر توصيف نمائي، او را همانند مخلوق، دستخوش حالات گوناگون بداني، او منزّه و دور از اين نسبت‌ها است، و ذات ثابت و غير قابل تغيير مي‌باشد، همة موجودات در قبضة قدرت او و تحت تدبير او است و همه به او نياز دارند، و او به هيچ كس نياز ندارد امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
طرح مطالعاتی شهید مطهری 33.mp3
5.29M
❇️ تدریس کتاب ❇️ ( جلسه 7 کتاب حجاب) 🎤 با توضیحات استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ 👌 کتب شهید مطهری، راهی عالی برای قوی شدن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عج 🔻 از تکنیک های پرکاربرد شیطان برای انحراف مؤمنین خالص انقلابی❗️ 🔻 تفاوت ها را به رسمیت بشناسید ولی نباید تبدیل به تضاد و ستیز بشود... 🔻 نگو من مرکز عالمم بقیه باید دنبال من بیان! استاد_رحیمپور_ازغدی 🔻@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌 حرم مطهر امام رضا (ع) در سال‌های دفاع مقدس یکی از مراکز اصلی برای اعزام به جبهه‌ها بود و رزمندگانی که از خراسان راهی جبهه بودند با حضور در این آستان نورانی و مدد گرفتن از امام رئوف به جنگ با دشمن متجاوز می‌رفتند. همچنین بسیاری از رزمندگان دیگر شهر‌ها هم برای تقویت روحیه، گروه گروه به مشهد می‌آمدند و پس از زیارت آن امام همام راهی منطقه می‌شدند. @zandahlm1357
در شناخت ذنب و اثم قوله علیه السلام: مُعْتَرِفاً بِذَنْبِی، مُقِرّاً بِخَطَایَایَ. الاعتراف و الاقرار بمعنی واحد، کما أنّ الذنب و الخطایا واحد و هو الإثم. و گاهی ذنب بمعنی نصیب استعمال می‌شود، کما فی قوله تعالی: « فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذَ نُوبًا [۱] »، مثل ذنوب أصحابهم، أی نصیب من العذاب، مثل نصیب مصاحبین آنها از کفّار. ---------- [۱]: ۴ - سوره مبارکه ذاریات، آیه ۵۹. و الذنب: الإثم، و الإثم: الفساد، کما قیل: « شربت الإثم حتّی ضلّ عقلی »، أی شربت الخمر ؛ لأ نّه منبع الفساد و أمّ الخبائث، کما قال تعالی: « إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَآءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ [۲] ». اسراف بر نفس و نتایج آن قوله علیه السلام: [أَنَا] بِإِسْرَافِی عَلَی نَفْسِی ذَلِیلٌ. داعی علیه السلام با آن که به واسطه آن ملکه راسخه عصمت که در ذات هر یک از ائمه هدی سرشته است معصوم از خطا و اثم اند، هضماً لنفسه برای تحذیر غافلین عرض می‌نماید: خدایا ذلّت و خاری من به سبب اسراف و تجاوزات من است بر نفس خودم، که « از ما است که بر ما است » [۳] ؛ زیرا که سبب عمده ذلّت دنیوی برای هر فردی از افراد بشر به واسطه تعدّی و تجاوزات آنها است از حدود الهیه به ارتکاب ملاهی و مناهی، و متابعت هواهای شیطان نفس که اماره بالسوء [۴] است در جلب شهوات، کما قال اللّه تعالی: « إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ [۱] »، أی من النعمة و العزّة و الصحة، « حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ [۲] ». ---------- [۲]: ۱ - سوره مبارکه مائده، آیه ۹۱. [۳]: ۲ - غزلیات، ناصر خسرو، مطلع: « گویند عقابی به در شهری برخاست ». [۴]: ۳ - اقتباس از کریمه: یوسف، آیه ۵۳: « إنَّ النَّفْسَ لاَءَمّارَةٌ بِالسُّوءِ ». [۱]: ۴ - سوره مبارکه رعد، آیه ۱۱. [۲]: ۵ - همان. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
شهرستانی ابوالفتح محمد شهرستانی، صاحب کتاب ملل و نحل است. وی به شهرستان منسوب است و شهرستان اسم سه شهر می‌باشد. اول: شهری در خراسان بین نیشابور و خوارزم و ابوالفتح به همین شهر منسوب است. دوم: روستایی در نواحی نیشابور. سوم: شهری بین نیشابور و اصفهان به اندازه یک میل. این کلام یافعی در تاریخ خود است. .......: شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
29.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ مدرسه کادرسازی ، دوره هایی برای تربیت نیروهای تراز انقلاب 💠 دوره 2 🔰 تحقق تمدن نوین اسلامی، خواست رهبری از جوانان انقلابی 🎤 با تدریس 🎬 جلسه 2️⃣ ✴️ انتشار فایلها بلا مانع است
ج) سوء استفادۀ كلان مالى و تباه كردن بيت المال مسلمانان عثمان بدون هيچ ملاحظه و پروايى بيت المال مسلمانان را به خويشان و اقوام خود و يا به هركس كه دوست مى داشت، مى بخشيد و به انتقاد ديگران وقعى نمى نهاد. در واقع عثمان به دو گروه بذل و بخشش مى كرد: بنى اميه (خويشان و اقوام خود) و رجال با نفوذ سياسى. فراگير شدن انقلاب و مقاومت و عهدشكنى عثمان مجموعۀ عوامل ذكر شده، شايد همراه با عوامل ديگر باعث شد مردم مصر، كوفه و بصره به خروش آيند. در مدينه مركز حكومت و خلافت نيز اصحاب پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) زبان اعتراض به روى عثمان گشودند. اميرالمؤمنين (عليه السّلام) بارها عثمان را نصيحت مى كرد و عثمان تحت تأثير واقع مى شد و تصميم به اصلاح امور مى گرفت، ولى مروان رأى او را برمى گردانيد. [۱] عمدۀ اعتراضات مردم، به ويژه اصحاب، بر محور سپردن امور به خويشان، چپاول بيت المال، قرق كردن چراگاه‌ها براى دام هاى خود، تبعيد ابوذر و عبدالرحمن بن حنبل، مضروب ساختن عبدالله بن مسعود و عمّار ياسر، بازگرداندن و به كار گرفتن دو تبعيدى پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) يعنى مروان و پدرش، پايمال كردن خون هرمزان مسلمان ايرانى كه عبيدالله بن عمر بن خطاب او را به ناحق به انتقام قتل پدرش كشت و... بود. [۲] در سال ۳۴ هجرى اصحاب پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) به مجاهدان جبهه‌ها نامه نوشتند كه اگر شما خواهان جهاد هستيد به مدينه برگرديد كه جهاد واقعى اين جا است. در سال ۳۵ هجرى مالك اشتر با دويست نفر از اهالى كوفه، حكيم بن جبله عبدى با يكصد نفر از اهالى بصره و عبدالرحمن بن عديس بلوى با سيصد تن از مردم مصر براى اعتراض به عملكرد خليفه به مدينه آمدند. اصحاب حاضر در مدينه نيز غير از افراد انگشت شمارى، همه به مخالفان سياست هاى خليفه پيوستند. [۳] ---------- [۱]: . نگاه كنيد به: تاريخ طبرى، ج ۴، ص ۳۶۰ تا ۳۶۴. [۲]: . تاريخ يعقوبى، ج ۲، ص ۱۷۴. [۳]: . تاريخ طبرى، ج ۴، ص ۳۶۷ و مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۵۲ و شرح نهج البلاغة، ج ۲، ص ۱۴۰ و نگاه كنيد به: زندگى دوازده امام، ج ۱، مبحث شورش عليه عثمان و فرجام او. تشیع ✍️استاد محمد حسین رجبی https://eitaa.com/zandahlm1357
(۳) 🔰پیامبر اسلام ، فاتح قلوب ایرانیان ✍اکثر مردم یمن به دست ایرانیان (باذان و پسرش) مسلمان شدند. حتی (نماینده ساسانیان) که به قصد دستگیر کردن به مدینه رفته بود، پس از بازگشت به باذان گفت: هرگز با کسی باعظمت‌تر از محمد سخن نکرده بودم. باذان گفت: نگهبان داشت؟ بابویه پاسخ داد: نداشت... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📌دزدان تاریخ 🔹سایت زیر متعلق به موزه بریتانیا می باشد صرفا در قسمت هخامنشیان حدود ۱۷۰۰ شی تاریخی از ایران و سایر مناطق تحت سیطره هخامنشیان وجود داره که دزدیده شده و به انگلستان منتقل شده است. https://www.britishmuseum.org/research/collection_online/search.aspx?matcult=16112
‍ مراجعه به طیب بیگانه برای عامه مردم گناه تلقی میشد اما برای پادشاهان خیر !!! پای سخن باستانگرایان که می نشینیم ، از تمدن بزرگ و مهد علم بودن ایران قبل از اسلام به ویژه دوران ساسانیان صحبت میکنند ، اما وقتی تاریخ را بدرستی مطالعه کنیم در میابیم که ایرانیان این عهد از تاریخ پیش از اسلام همواره از دانش یونان و روم استفاده می کرده اند اگر چه در این بین اشخاصی بوده اند که اوقات خود را صرف مطالعاتی در جهت فراگیری اوستای ساسانی میکرده اند چرا که منبع اصلی تمام علوم آنزمان محسوب میشد و بدون شک این طبقه روحانیون بوده اند که از اینگونه علوم بهره مند میشدند ، خاصه آنکه در این دوره موبدان در فراگیری این علوم مربوط به طب پزشکی ، قواعد طبابتی یونانیان را به شکلی گوناگون تحریف نموده تا با اصول دیانت زرتشتی که علت همه امراض و معایب را تاثیر ارواح خبیثه میدانند مطابقت دهند. نکته جالب آنکه با توجه به اسناد موجود در چنین زمانی از مهد و تمدن پیشرفته ی مورد ادعای باستانگرایان نیز مردم عامه در هنگام مواجه با بلایای عام که منجر به بروز امراض مسری میشده نیز از داشتن پزشکانی که دارای شهادت و اجازه نامه پزشکی بودند غالبا محروم بودند ، حتی در مواردی که شاهان بیماری بر آنان غلبه میکرد دست به  دامان پزشکان بیگانه میشدند و راه اعتماد را برای پزشکان ایرانی بسته نگه میداشتند و آنها را از نظر علمی پایین تر از بیگانگان میدانستند و این گفتار نشان می‌دهد که برخلاف سخنان باستانگرایان پزشکان ایرانی از تعدد پزشکان زیاد و تخصص و دانش کافی برای مداوای بیماری ‌ها برخوردار نبودند. به گفته جناب کریستن سن ایران شناس و پژوهشگر اهل دانمارک در کتاب خود * ایران در زمان ساسانیان * آورده است که : تفصیل دیگری در نسک مزبور ( دینکرد ) راجع به بلای عام ( امراض مسریه عمومی ) و ناخوشی های مختصر موجود است ، یک نوع شهادت نامه و اجازه نامه به اطبا می دادند ، لکن ممکن نبود کسی همیشه بیک طبیب مجاز و صاحب شهادت نامه دسترسی پیدا کند ، اگر کسی بجستجوی پزشک ایرانی می رفت و او را نمی یافت در بعض موارد مجاز بود که به طبیب خارجی رجوع کند ، اما اگر کسی با اینکه بطبیب ایرانی دسترس داشت بیک نفر طبیب بیگانه رجوع کند ، گناهی مرتکب شده بود ، معذالک پادشاهان ایرانی غالبا اطبای عیسوی یونانی یا سریانی را بر اطبای محلی ترجیح میدادند . منبع : ایران در زمان ساسانیان ، پروفسور کریستن سن ، رشید یاسمی ، تهران ، دنیای کتاب ، ۱۳۶۸ ، صفحه ۵۵۰ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖