eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.5هزار دنبال‌کننده
47.2هزار عکس
34.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک زندگی شاد 08.mp3
8.11M
۸ حواست باشه هر شادی و خوشی، خوب نیستا...❗️ شادی که در اثر گناه، معصیت، مخالفت با خدا، جهالت و حماقت باشه، خطرناکه و در ذات خودش غم انگیز.😔
🕌در محضر امام روح الله (۲۳۱) 💠 مدعیان صلح طلب فتنه انگیز 📌امام خمینی (ره) : هر صدايى از هر گوشه جهان از هر حلقوم و از هر موج راديويى براى‏ منطقه بلند شود در رأس برنامه‌هاي‌شان تضعيف و توهين و تحقير ايران است، و آنچه در كشور ما مى‏ گذرد به ‏طور معكوس در سراسر دنيا منعكس مى ‏شود، سازمان‌هاى به اصطلاح «حقوق بشر» و «شوراى امنيت» و «عفو بين‌الملل» و ديگران همّ خود را صرف محكوم نمودن اسلام و ايران نموده ‏اند. مدعيان صلح‌طلبى و انسان‌دوستى با تمام توان سعى در افروختن آتش فتنه و جنگ در همه جا به خصوص در ايران مى‏ نمايند. 📚صحيفه امام؛ جلد ۱۸؛ صفحه ۴۶۹ 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. @zandahlm1357
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
رد سائل نكند (رد سائل نكند) حضرت حجةالاسلام آقاي حاج ميرزا حبيب الله ملكي دام ظله از حاج سيد حسين حكاك نقل كرد: در زماني كه حاج ميرزا موسي خان، متولي آستان قدس رضوي بود يك نفر از علماء نجف بزيارت حضرت رضا (عليه السلام) مشرف شده بود. چندي كه گذشت هزينه و مخارجش تمام شد و از اين جهت پريشان بود كه در غربت چه كند. لذا در حرم مطهر اظهار حاجت بامام هشتم (عليه السلام) نمود كه اي آقا مرحمتي بفرما و مرا از اين پريشاني نجات بخشا و هرگاه مرا از اين بليه خلاص نفرمايي مي‌روم نجف و خدمت جدت آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) از حضرتت شكايت مي‌نمايم خودش گفته است تا من چنين عرضكردم ديدم در آنجا كسي است كه نشناختم او كيست بمن فرمود غم مخور كه خدا وسيله ساز است. اين را گفت وگذشت و من از حرم بيرون آمدم لكن در امر خود متفكر بودم كه چه خواهد شد. روز ديگر وقتي در منزل بودم ناگاه يكنفر آمد و خود را معرفي كرد كه من يكي از دربانان آستان قدس رضوي و از جانب آقاي متولي باشي خدمت شما رسيده ام. پس مبلغ پول قابلي بمن داد وگفت اين وجه را آقاي توليت براي شما فرستاده بعد از آن معلوم شد كه حاج ميرزا موسي خان خود نائب التوليه حضرت رضا (عليه السلام) را در خواب ديده و آن بزرگوار باو چنين دستور داده كه فلان كس در فلان جاست و تو فلان مبلغ براي او بفرست و باو بگو كه شكايت از من خدمت جدم حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) نكند. پسر من ولي عصر كه باو فرموده غم مخور كه خدإ؛ئلاًّّ وسيله ساز است. (- كرامات رضويه. ) اي كه از دردت بغير حق كسي آگاه نيست راه درمان را زمن بشنو كه جز آن راه نيست بهر هر دردي توجه كن بدرگاه رضا در جهان درمانگهي بهتر از آن درگاه نيست .......: امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
ختم قرآن آن حضرت در سه روز يك بار تمام قرآن را تلاوت مي‌كرد، و مي‌فرمود: «اگر خواسته باشم كه در كمتر از سه روز، قرآن را ختم كنم مي‌توانم؛ ولي هيچ آيه اي را نخواندم مگر اين كه در معني آن انديشيدم، و درباره ي اين كه آن آيه در چه موضوع و در چه وقت نازل شده فكر كردم، از اين رو هر سه روز، همه ي قرآن را تلاوت مي‌كنم. » [۱۴]. احتجاجات حضرت امام رضا حكمت احكام الهي امام علي بن موسي الرضا عليه السلام در پاسخ به پرسش‌هاي محمد بن سنان، چنين نوشت كه: خداي تعالي قتل نفس را به جهت آن كه اگر حلال مي‌گشت تباهي مردمان و نابودي و فساد تدبير آنان را موجب مي‌شد، حرام فرمود. و خداي تعالي عقوق والدين را حرام فرمود؛ چرا كه در آن، ناسپاسي خداي تعالي و والدين و كفر نعمت است و ابطال شكر و كمي و انقطاع نسل. از آن روزي كه در عقوق والدين، ارج ننهادن به والدين و حق ناشناسي و قطع ارحام نهفته و نتيجه اش آن است كه والدين به سبب آن كه فرزند از احسان بدانان خودداري مي‌نمايد، از داشتن فرزند و تربيت آن اجتناب ورزيد. و خداوند، زنا را حرام فرموده به دليل فسادي كه در آن [صفحه ۲۰] است و موجب قتل نفس و از ميان رفتن نسب‌ها مي‌شود و ترك تربيت كودكان و فساد ميراث‌ها و مفاسدي ديگر از اين قبيل. و خداوند عزوجل تهمت به زنان شوهردار را حرام فرمود؛ زيرا باعث فساد نسب‌ها مي‌شود و نفي ولد و تباهي ميراث‌ها و ترك تربيت كودكان و از ميان رفتن معروف و گناهان كبيره اي كه در آن است و علل ديگري كه موجب فساد مردمان است. و خداوند خوردن مال يتيم را كه از روي ظلم و به ناحق باشد، حرام فرمود به علل بسياري كه فساد در پي دارد: اول آن كه چون كسي به ناحق مال يتيم را بخورد، در واقع در قتل او شركت جسته است؛ زيرا يتيم به خود متكي و بي نياز نيست و كسي هم كه چون والدينش امورش را برعهده گيرد، موجود نيست. پس چون كسي مال او را بخورد، مانند اين است كه او را كشته است و به فقر و بي چيزي كشانده است. علاوه بر اين خداوند اين عمل را حرام كرده و برايش مجازات تعيين فرموده كه مي‌فرمايد: «كساني كه مي‌ترسند كودكان ناتوانان از آنها باقي مانده، زيردست مردم شوند؛ پس بايد از خدا بترسند و سخن به اصلاح و درستي گويند و راه عدالت پويند. » و نيز ابوجعفر عليه السلام فرمود: «خداوند خوردن مال يتيم را دو عقوبت مقدر فرمود: عقوبتي در دنيا و عقوبتي ديگر در آخرت. » پس در تحريم مال يتيم، بقاي يتيم و استقلالش مر خودش را باشد و آيندگان از آنچه بدو رسيده سالم مانند؛ از آن روي كه [صفحه ۲۱] خداوند عزوجل بر خوردن مال او عقوبت مقرر فرموده است، و علاوه بر اين، خوردن مال يتيم سبب مي‌شود كه چون او به سني رسد كه ستمي را كه بر او شده دريابد، به انتقام برخواهد خاست و كينه و عداوت و دشمني حاكم گردد و در نتيجه، به نابودي و تباهي رسند. و خداوند، فرار از جهاد را حرام فرمود؛ زيرا به واسطه اش دين سست مي‌شود و پيامبر صلي الله عليه و آله و امامان عادل عليهم السلام كوچك شمرده مي‌شوند و ياري آنان عليه دشمنان ترك مي‌گردد، ديگر اين كه دشمنان كه دعوت پيامبران و امامان به اقرار بر ربوبيت و اظهار عدل و ترك ستم و از ميان برداشتن فساد را رد نموده اند، به عقوبت نمي رسند، و نيز دشمن بر مسلمانان جري مي‌شود و قتل و غارت و ابطال حق خداي تعالي و فسادهاي ديگر لازم مي‌آيد. و خداوند متعال، تعرب بعد از هجرت را حرام فرمود؛ چه در آن، رجوع از دين و ياري نكردن انبيا و حجج الهي - عليهم افضل الصلوات - است كه اين تباهي و فساد در خود دارد و ابطال و پايمال شدن حق هر ذي حقي را، نه آن كه علت حرمت، سكونت در باديه باشد، و از اين رو، چنانچه كسي به دين رهنمايي شود و بدان معرفت يابد، بر او جايز نيست كه با اهل جهل و ناداني زندگي كند در حالي كه ترس [بي ايماني] بر او مي‌رود؛ زيرا او از اين خطر ايمن نيست كه معرفت و علم خويش [به دين] را ترك كند و با اهل جهل در بي ايماني بماند. [صفحه ۲۲] و سبب حرمت ربا، نهي خداي تعالي و فسادي است كه در اموال پديد مي‌آيد؛ زيرا چون انسان، درهمي را به دو درهم بخرد، بهاي اين درهم، درهمي بيش نيست و مابقي باطل است. پس خريد و فروش ربا در هر حالي بر خريدار و فروشنده، پليد و ناپسند است. از اين رو، خداي تعالي ربا را به جهت فسادي كه از اموال پديد مي‌آورد بر بندگان ممنوع ساخت؛ همچنان كه ممنوع ساخته است كه اموال شخص سفيه را تا زماني كه بهبود نيافته بدو بدهند؛ چه خوف آن مي‌رود كه آن را تباه كند. پس اين است علت آن كه خداوند تعالي، ربا و فروختن درهمي به دو درهم را حرام فرموده است.
و سبب تحريم ربا پس از بينه، كوچك شمردن حرام محرم است كه ارتكاب اين عمل پس از بيان، و تحريم خداوند تعالي، گناهي بزرگ باشد و اين عمل را سبب جز كوچك شمردن حرام محرم نيست و كوچك شمردن همان و دخول در كفر نيز همان. و سبب تحريم ربا در نسيه، از ميان رفتن معروف و تلف شدن اموال و مشتاق گشتن مردم به سود و ترك قرض [الحسنه] و صنعت‌هاي معروف است و فساد و ظلم و تباهي اموال كه در آن است. [۱۵]. [صفحه ۲۳] (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده https://eitaa.com/zandahlm1357
چشم به راه - قسمت هفتاد و دوم 320.mp3
28.81M
🎬 قسمت: هفتاد و دوم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 کربلای غزه 🔸 با نوای صادق آهنگران در حمایت از مردم غزه ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @zandahlm1357
🍂 🔻 9⃣ 1⃣ سردار علی ناصری بی سیم آب خورده و ارتباطمان با عقبه قطع شده بود. هر چه تماس می گرفتیم، فایده ای نداشت. می دانستم اکنون در عقبه غوغایی است و همه از گم شدن ما نگران و بلکه کلافه هستند و شاید این خبر را به قرارگاه خاتم و از آنجا به جاهای دیگر هم ارسال کرده باشند. شوخی که نیست؛ فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، همراه چندین فرمانده بزرگ دیگر قرار بوده دو ساعته بروند و اکنون ده ساعت است که بازنگشته اند و هیچ خبری هم از آنان نیست. بچه ها با بی سیم ور رفتند و سرانجام موفق شدند با قرارگاه تماس برقرار کنند. حدسم درست بود؛ در قرارگاه و جاهای دیگر، همه نگران بودند. در بازگشت هم راه را دوباره گم کردیم؛ اما هر طور بود، پیدا کردیم. اوایل بامداد بود و ما هنوز در راه بودیم. برای آنکه محل قرارگاه را پیدا کنیم، با بی سیم گفتیم که دو سه لاستیک ماشین آتش بزنند تا ما راهمان را پیدا کنیم. نور آتش را که دیدیم، به طرفش رفتیم. حدود سه بامداد بود که دو قایق در مقر شهید بقایی پهلو گرفتند و من و على هاشمی، پس از ساعت ها اضطراب، دلهره، خون جگر خوری و سرگردانی، نفس راحتی کشیدیم. * * * * در نوبتهای بعد، فرمانده یگانها مثل قالیباف، زین الدین، باکری، کاظمی، غلام پور، مرتضی قربانی و ... را تا نقطه صفر مرزی، جاده خندق و حتی اتوبان بردند. یادم است مرتضی قربانی تا اتوبان رفت. خودم یک بار قالیباف را تا جاده خندق بردم و تا پنج شش متری جاده جلو رفتیم. آنها بارها با ما برای شناسایی آمدند و مواضع دشمن را از نزدیک شناسایی کردند. 🔅 پیگیر باشید @zandahlm1357
گفتار جبرئیل در مورد امیرالمؤمنین (علیه السلام) انس بن مالک و ابن عباس نقل کرده می‌گویند: همراه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نشسته بودیم که ناگاه علی بن ابی طالب (علیه السلام) وارد شد و عرض کرد: سلام بر تو ای رسول خدا! پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: سلام و رحمت و برکات خداوند از آن تو ای امیر مؤمنان. حضرت علی (علیه السلام) عرضه داشت: آیا من شایسته این عنوان می‌باشم، در حالی که ای رسول خدا، هنوز شما زنده و در قید حیات هستید؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: آری در حالی که من زنده‌ام تو امیر مؤمنان هستی. سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ماجرای جبرئیل را بیان کردند و فرمودند: یا علی! دیروز در حالی که من و جبرئیل مشغول گفتگو بودیم بر ما گذر کردی و سلام ندادی. جبرئیل گفت: چه شده است «امیر مؤمنان» را که بر ما بی سلام گذر نمود؟ سوگند به خدا که اگر سلام می‌داد، بسیار شادمان و مسرور می‌گشتیم و پاسخش را به احترام می‌دادیم. علی (علیه السلام) عرضه داشت: ای رسول خدا! شما را با صحابی خود، دحیۀ کلبی دیدم که با یکدیگر مشغول گفتگو بودید، پس حیا کردم و خوش نداشتم که کلامتان را قطع کنم. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند او دحیه نبود بلکه جبرئیل بود که به او گفتم: ای جبرئیل، چگونه علی (علیه السلام) را «امیر مؤمنان» نامیدی؟ و او گفت: من او را امیرمؤمنان ننامیدم بلکه خداوند او را امیر مؤمنان نامیده است. خداوند عزوجل در غزوه بدر به من وحی کرد که بر تو فرود آیم و تو را فرمان دهم که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب را امر نماید تا در میان دو لشکر اسلام و کفر به حرکت درآید و رزم آفرینی کند؛ چرا که ملائکه دوست دارند در این حالت به او بنگرند. پس این خداوند است که او را در آسمان «امیرمؤمنان» نامید. سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به حضرت فرمود: علی جان! تو امیر کسانی هستی که در آسمان‌ها و در زمینند. تو امیر کسانی هستی که از قبل از این در دنیا بوده اند و اکنون از دنیا رفته اند. علی جان! تو امیر کسانی هستی که همچنان باقی هستند و زندگی می‌کنند. علی جان! تو امیر کسانی هستی که پایدارند و بعد از این به دنیا می‌آیند و تا قیامت متولد می‌شوند. هیچ امیری پیش از تو نبوده است و پس از تو نخواهد بود. روا نباشد که کسی که خداوند او را به این نام ننامیده است به نام «امیر مؤمنان» خود را نام برد. [۱] ---------- [۱]: . مائة منقبه ۵۱؛ الیقین ۲۵؛ التحصین ۵۶۹؛ الصراط المستقیم ۲/۵۴؛ بحار الانوار ۲۷/۳۰۷؛ تأویل الآیات ۱/۱۸۵؛ مدینة المعاجز ۱/۶۵؛ تفسیر کنز الدقائق ۵/۲۴۴. https://eitaa.com/zandahlm1357
رحمت خدا محمد بن عبدالرحیم بن نباته می‌گوید: وقتی ابوالقاسم مغربی از دنیا رفت، مردم معصیتهای او را یادآوری می‌کردند. شب او را در خواب دیدم و به او گفتم: مردم خیلی حرفها در باره ی تو می‌زنند، دست هایم را گرفت و این دو بیت را سرود: در گذشته یک ایمنی داشتی و اکنون دو تا، عفو نیکوکار، نیکو نیست، عفو جنایت کار پسندیده است. قد کان امن لک فیما مضی والیوم اضحی لک امنان والعفو لا یحس عن محسن و انما یحسن عن جانی جفر و جامعه محقق سید شریف در بحث علم در شرح مواقف می‌نویسد: جفر و جامعه نام دو کتاب از امام علی علیه السلام است. در این دو کتاب، حوادثی که تا انقراض عالم رخ خواهد داد، آمده است. فرزندان آن حضرت، به آن دو کتاب آگاه بوده اند و طبق آنها نظر می‌دادند. در نامه ای که امام رضا علیه السلام هنگام پذیرفتن ولایت عهدی به مأمون نوشت نیز آمده است که: تو حقوق ما را می‌دانی، چیزهایی که پدران تو نمی دانستند، من ولایت عهدی تو را پذیرفتم لکن جفر و جامعه دلیل برآنند که به سرانجام نمی رسد. مشایخ مغرب زمین نیز از علوم حروف اطلاعاتی داشتند که آنها را منتسب به اهل بیت پیامبر می‌کردند. من در شام شعری را یافتم که با رمز به پادشاهان مصری اشاره کرده بود و شنیدم که این رموز از آن دو کتاب استخراج شده است. زیرو رو شدن دنیا حکیمی از کسی شنید که: خدا دنیا را زیرو رو کرده است. حکیم گفت: آندم نیز یکسان خواهد بود. دیوانگی حکیمی گوید: دیوانگی کامل بهتر از ناقص است. عداوت عاقل نیز گوید: دشمنی عاقل کم ضررتر است از دوستی احمق. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
خانۀ پدری یا مسکن مستقل؟ اگر پسری در نظر دارد پس از ازدواج در خانۀ پدری زندگی کند، الزاماً در جلسات خواستگاری باید این مطلب را بگوید. اگر دختر نیز به دلایلی، به دنبال زندگی مستقل است و به هیچ وجه زندگی با خانوادۀ همسر را نمی پسندد، باید این مطلب را در جلسۀ خواستگاری بیان کند. چنانچه این بحث‌ها در جلسات خواستگاری مطرح نشود، اگرچه از نظر حقوقی، تأمین و تعیین مسکن با مرد است، باز هم بهتر است در این زمینه، نه دختر و نه پسر، بر خواستۀ خود اصرار نکنند و متناسب با موقعیت خویش و ضمن درنظرگرفتن مطالب پیشِ رو به تفاهم برسند: * در ابتدای زندگی که احتمالاً شرایط اقتصادی پسر مناسب نیست، زندگی در خانۀ پدری بسیاری از هزینه‌های زوج را کاهش خواهد داد: هزینه‌های مهمی مثل اجاره بها و هزینه‌های تعمیر و نگه داری منزل و برخی هزینه‌های جاری. علاوه براین سختی‌های اجاره نشین بودن، مثل تمدید مدت اجاره و اضافه شدن اجاره بها، بداخلاقی و ایرادگیری‌های احتمالی صاحب خانه ها، جابه جایی‌های هرساله، هزینه‌های نقل مکان و تخریب وسایل جهیزیه بر اثر اثاث کشی، نگرانی‌های مهمی است که معمولاً با بودن در خانۀ پدری موضوعیت پیدا نمی کند. * خانه محلی برای آرامش است؛ بنابراین اگر برای تشکیل زندگیِ مشترک، بین سکونت در خانۀ پدری یا خانۀ مستقل مردّد مانده اید، تنها ملاکتان آرامش باشد. در این زمینه، صرفاً به جنبه‌های اقتصادی آن فکر نکنید؛ بلکه بسنجید در کدام محل، آرامش بیشتری خواهید داشت! آرامش شما در گروِ استقلال شماست و مَسکن، مولّفه ای مهم برای استقلال است؛ پس به شرطی خانۀ پدری مناسب است که به استقلال شما آسیب نزند. * حفظ حرمت پدر و مادر واجب است. گاهی ممکن است ماندن در خانۀ پدر، درگیری‌ها و مشکلاتی را پیش بیاورد که آرامش شما و همسر و والدینتان را تهدید کند. دراین باره بسیار سنجیده عمل کنید. قبل از هر اقدامی، ظرفیت همسر و خانوادۀ خود را به درستی بسنجید تا رنجشی پیش نیاید و حرمتی شکسته نشود. گاهی افراد به سبب دلتنگیِ والدین، از زندگی در خانۀ مستقل صرفِ نظر می‌کنند؛ ولی بعد از گذشت چند سال، به خاطر حفظ حرمت آن‌ها مجبور به ترکشان می‌شوند. * اگر در خانۀ پدری زندگی می‌کنید، بهتر است سهم خودتان را از هزینه‌های مشترک بپردازید. اصلاً نگاه دائمی به این خانه نداشته باشید؛ حتی اگر از بودن در آن، کاملاً احساس رضایت دارید. چنین نگاهی شما را از توانمندی مالی و استقلال اقتصادی در آینده دور می‌کند. * نکند به علت نداشتنِ اعتمادبه نفس، ترجیح دهید که در خانۀ پدر و مادرتان زندگی کنید! گاهی زوجین به سبب ناتوانی در تأمین نیازهای عادی خانه که تا قبل از ازدواج، برعهدۀ پدر و مادرشان بوده است، تصمیم به چنین اقدامی می‌گیرند یا احساس می‌کنند به خوبی از پسِ حوادث و مشکلات احتمالی که ممکن است برای هر خانواده ای پیش آید، برنخواهند آمد. هراس از چنین وقایعی و درنتیجه، اصرار بر ماندن در خانۀ پدر، چه از جانب والدین باشد و چه از جانب فرزندان، بسیار نابجا و خطرناک است. به کارهای جزئی بپردازید تا کم کم خودکارآمد شوید. مهم این است که شما مسئولیت را برعهده بگیرید، نه اینکه بی خیال باشید یا ندانید چه باید کرد! درهرحال، وقتی مسئولیت را برعهده گرفتید، راهی برای آن پیدا خواهید کرد: یا خودتان دست به کار می‌شوید یا از فرد دیگری کمک خواهید گرفت. * گاهی برخلاف نکته‌های پیش گفته، شما به دلایلی مانند ازدنیارفتن پدر یا مادر یا ناتوانی یا کهولت آن ها، وظیفۀ خود می‌دانید که در خانۀ پدری تان زندگی کنید. اگر پیش از ازدواج، این موضوع را با همسر آیندۀ خود مطرح نکرده اید، باید بتوانید او را با زبان خوش متقاعد کرده و با خود همراه سازید. اگر این همراهی اتفاق نیفتاد، از فرد فهمیده و باتجربه ای که شما و همسرتان به او اعتماد دارید، کمک بگیرید؛ ضمناً تلاش کنید حمایت هایتان از والدین به گونه ای باشد که تدریجاً وابستگی آن‌ها به شما کمتر شود. [۱] ---------- [۱]: پسری نزد من آمده بود و می‌گفت دختری را عقد کرده است و می‌خواهد مراسم عروسی برپا کند؛ اما مادر پیر هفتادساله ای دارد که بسیار به او وابسته است و نمی تواند او را دل شکسته رها کند و زندگی مستقلی تشکیل دهد. به او گفتم که چون فاصله سِنّی مادرش با همسرش زیاد است، این وضعیت ممکن است برای هردوی آن‌ها مشکل آفرین باشد؛ بنابراین باید به دنبال بهانه ای باشد تا از مادرش جدا شود. از او پرسیدم که خانه شان چه وضعی دارد؟ پاسخ داد: «بسیار قدیمی است و باید از نو ساخته شود. » گفتم: «اگر اکنون مادرت از رفتن تو دل شکسته می‌شود، ممکن است بعدها به خاطر مشکلاتی که پیش خواهد آمد، بیش ازپیش رنجیده شود؛ ازاین رو، اینکه خانه تان باید دوباره ساخته شود، بهترین بهانه است. این موضوع را با خواهر و برادرهایت نیز درمیان بگذار.
مادر را به یکی از خواهرها که واحد مسکونیِ اضافه دارد، بسپار و هم زمان با ساخت وساز خانه، مراسم عروسی را برگزار کن. در چنین حالتی، اوضاع از هر نظر برای استقلال تو و همسرت آماده است؛ البته هوای مادرت را هم داشته باش؛ مثلاً با همسرت توافق کن که روزهایی از هفته و حتی گاهی اوقات، شبی را نزد مادرت بمانی. » * گاهی خانۀ مشترک به گونه ای است که حمام آن نیز مشترک است یا اتاق‌های آن بسیار به هم نزدیک است. چنین وضعیتی بسیار مشکل آفرین است و این مشکلات، بیش ازهمه باعث تشدید نارضایتی می‌شود؛ چون به علت محدودیت‌های موجود، زن و مرد، بهرۀ کمتری از روابط عاشقانه و لذّت‌های عاطفی در زندگی مشترک می‌برند؛ درنتیجه، زمینۀ ناسازگاری شان به وجود آمده و این امر، سبب بروز ناراحتی‌های دیگری بین زن و شوهر می‌شود. [۱] * گاهی خانوادۀ دختر، به دامادشان پیشنهاد می‌کنند که زندگی را در کنار آن‌ها آغاز کند. اگر هیچ گونه امکانی برای تهیۀ مسکن به نحوی دیگر نباشد، می‌توانید از این راه استفاده کنید؛ اما در نظر بگیرید که این مسئله هرچند کمک مالیِ مناسبی در ابتدای زندگی است، درعین حال ممکن است به همان میزان، استقلال و عزتِ نفس شما را نیز تهدید کند؛ پس به غیراز مواقع خاص، بهتر است از پذیرفتن این پیشنهاد صرفِ نظر کنید. البته این موقعیت خاص ممکن است مربوط به نیاز ضروری خانوادۀ عروس نیز باشد و در این صورت، مشروط به این است که خاطرجمع باشید فضای فرهنگی و ارتباطی آن‌ها به گونه ای است که می‌توانید در کنار هم زندگی کنید و تنش خاصی در زندگی تان ایجاد نمی شود. ---------- [۱]: پسری به من مراجعه کرد و انواع مشکلات با همسرش را برای من برشمرد. از او خواستم که خانه شان را برایم توصیف کند. او گفت که از اول زندگی، همراه با والدینش در خانه ای زندگی می‌کنند که حمام آن مشترک است. گفتم: «بااین اوصاف، هیچ وقت فرصتی برای همسرت نبوده است که انتظارات تو را برآورده کند. طبیعی است که این زن دل مرده باشد و حتی به ظاهر خودش نیز توجّهی نداشته باشد. » به او توصیه کردم که حتی اگر مجبور به گرفتن قرض و وام هم باشد، حتماً یک اتاق اجاره ای برای خود و همسرش فراهم کند و مطمئنش کردم که در این صورت، بسیاری از مشکلاتشان حل خواهد شد. توجه داشته باشید که این کار به معنای بُریدن از پدر و مادر و کم توجّهی به آنان نیست. این پسر می‌تواند نزدیک به آن‌ها منزلی اجاره کند که هم از زندگی خود، بهرۀ بیشتری ببرد و هم به والدین خود به اندازۀ لازم توجه کند. او همین کار را کرد و خوشبختانه مشکلات پیچیدۀ زندگی اش، یکی پس از دیگری حل شد و حالا احساس رضایت و خوشبختی دارد. معایب: - زمینه سازی دخالت والدین - محدودیت در روابط عاشقانه - زمینۀ بیشتر برای تنش - تأخیر در کسب استقلال مزایا: - کمک به والدین و حمایت از آن ها - رهایی از دغدغه‌های اجاره نشینی - کاهش هزینه‌های زندگی - آسیب ندیدن جهیزیه ترازوی آرامش؛ حفظ حرمت والدین و رفاه همسر https://eitaa.com/zandahlm1357