eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.3هزار عکس
35.1هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴خدمات دندانپزشکی در یکی از شهرهای سوئیس به نام دزفول رایگان شد!🙂 @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رئیسی: دیگران قیافه دموکراسی می‌گیرند و حرف از رأی مردم می‌زنند، اما نظام جمهوری اسلامی ایران به حرف مردم عمل می‌کند. @zandahlm1357
🔻دولت تمام همت خود را برای مبارزه با فساد در تمامی لایه‌ها مصروف داشته‌ است رئیس جمهور در دیدار حضرت آیت‌الله جوادی آملی: 🔹دولت تمام همت خود را برای مبارزه با فساد در تمامی لایه‌ها مصروف داشته‌ و در این رابطه اقدامات موثری انجام داده است. 🔹تدابیر اتخاذ شده در انجام عملیات وعده صادق، موجب هماهنگی حداکثری بین میدان، دیپلماسی و رسانه و تحقق کامل اهداف این عملیات شد و در نتیجه مردم نیز با هر سلیقه‌ای از این حرکت غرورآفرین تمجید کردند. 🔹️ آیت‌الله جوادی آملی در دیدار با رئیسی: عملیات غرورآفرین وعده صادق موجب افتخار است. این اقدام همراه با عقلانیت انجام شد. @zandahlm1357
امام سجاد عليه السلام وقتي مي‌فرمايد: «از امامت از تو مي‌پرسند»، يعني به تو مي‌گويند كه آيا امام درستي انتخاب كردي؟ و آن كسي كه بر تو حكومت مي‌كند و رهبر جامعه است، آيا به راستي انتخاب كردي؟ آيا خدا به امامتش راضي است؟ با اين روش آرام و موعظه آميز، مردم را بيدار و حساس مي‌كند درباره مساله امامت، در حالي كه بني اميه اساسا ميل نداشت كه بحثي درباره امامت و حكومت شود. دو نكته در موعظه‌هاي عمومي امام سجاد عليه السلام بايد مورد توجه قرار گيرد: يك: اين بحثها صرف آموزش نيست بلكه بيشتر از آنكه تعليم باشد، تذكر و يادآوري است زيرا در آن زمان انحراف و تحريف در اصول دين واقع نشده بود ولي مردم فراموش كرده بودند. زندگي مادي، توحيد و نبوت و معاد را از يادشان برده بود. دو: امام سجاد عليه السلام بر مساله امامت تاكيد خاص دارد. بر اساس همان خط مشي كلي و هدف نهايي كه قبلا ذكر شد (تشكيل حكومت اسلامي به روش اهل بيت عليهم السلام) امام سجاد عليه السلام در موعظه‌هاي عمومي خود نيز مساله ولايت و امامت و حكومت را يادآوري مي‌كرد البته به صورتي كه حساسيت دشمن برانگيخته نشود و در عين حال، مردم متنبه شوند. «موعظه‌هاي اختصاصي امام سجاد عليه السلام آن مواعظي است كه خطاب به شيعه صورت گرفته است و كاملا مشخص است كه مخاطبان، از مخالفان دستگاه حاكم هستند. اين موعظه‌هاي اختصاصي براي كادر سازي است تا در صورت ايجاد حكومت اسلامي، مسئوليت‌هاي مهم را برعهده بگيرند. يك نمونه از اين موعظه‌هاي اختصاصي در «تحف العقول ذكر شده است; اين موعظه چنين آغاز مي‌شود: كفانا الله و اياكم كيد الظالمين و بغي الحاسدين و بطش الظالمين ايها المؤمنون. خود اين خطاب نشان مي‌دهد كه امام و مخاطبان، در اين جهت با هم شريكند كه مورد خطر و تهديد دستگاه حاكم هستند. «لايفتننكم الطواغيت و اتباعهم من اهل الرغبة في الدنيا المائلون اليها المفتونون بها المقبلون عليها... و ان الامور الواردة عليكم في كل يوم و ليلة من مظلمات الفتن و حوادث البدع و سنن الجور و بوائق الزمان و هيبة السلطان و وسوسة الشيطان لتشبط القلوب عن نيتها... » (۴) طاغوت‌ها و پيروان دنياپرست آنها، شما را فريب ندهند. اين حوادثي كه در زندگي شب و روز براي شما - در دوران خفقان و مبارزه - پيش مي‌آيد، دلها را از نيت و جهتي كه دارند باز مي‌دارد و از آن انگيزه و نشاط لازم براي مبارزه مي‌كاهد. «و تذهبها عن موجودالهدي و معرفة اهل الحق و اياكم و صحبة العاصين و معونة الظالمين و هدايت موجود را از ياد مي‌برد و شناخت اهل حق را به فراموشي مي‌سپارد. سپس امام سجاد عليه السلام موعظه مي‌كند و هشدار مي‌دهد كه از همنشيني با گنه كاران بپرهيزيد و ظالمان را ياري مكنيد. روشن است كه امام عليه السلام عده اي از مؤمنين و هواداران را جمع كرده و دارد با روش موعظه، آنها را دلگرم و اميدوار مي‌كند و از نزديك شدن به دستگاه ستمگر زمان (عبدالملك بن مروان) منع و نهي مي‌كند و آنها را شاداب و با طراوت و سرزنده نگه مي‌دارد براي روزي كه وجودشان بتواند در راه حكومت اسلامي مؤثر واقع شود. @zandahlm1357
از بين بردن نيروي جوا ني جوانهاي ما، نيروي جواني ما را از بين بردند، با اسمهاي مختلف. با يك اسماي خيلي فريبنده، با يك بساط. ما مي‌خواهيم «آزادمردان»، «آزادزنان» مملكت حالا ديگر همه آزاد شدند! اين دهقانها ديگر، --------------------------- ۱. سلسله پهلوي حالا دهقان است، ديگر رعيت نيست! (۴۷۷) ۱۶/۴/۵۸ ازبين بردن مملكت به نام آزادي آن آزادي اي است كه شماها مي‌خو اهيد آن آزادي است كه مي‌خواهيد جوانهاي ما را بي تفاوت بار بياوريد، هر چه هر جا بشود و هر كه هر كاري بكند؛ دولتهاي بزرگ، تمام منافع ما را ببرند و آنها مشغول عشرت باشند. عشرتخانه‌ها درست كرده اند، بارها درست كردند، سينماها درست كردند، دامن زدند به آن، مخلوط كردند جوانهاي زن و مرد را با هم و به فساد كشيدند هر دو را با اسم «آزادي». مملكت ما را بردند، و اينها كه آزاد بودند و به آزادي عمل كردند بي تفاوت بودند. (۴۷۸) ۲/۶/۵۸ آزادي در ايجاد مرا كز فسا د اينكه طرح مي‌كردند كه بله، ما «آزادزنان و آزادمردان»! ما آزاد كرديم؛ مثلاً پانزده ميليون زن را آزاد كرد يم! آن آزادي كه آنها مي‌خواستند چه بود؟ مردها آزاد بودند تا زنها آزاد باشند؟ آزادمردان و آزادزنان در چي؟ شما آزاد بوديد در چي؟ ما آزاد بوديم در چه؟ مردها آزاد بودند؟ بله، در يك چيزهايي آزاد بودند و آنها هم دامن به آن مي‌زدند در اينكه يك مراكز فسادي درست بكنند. آن زنهاكه سنخ خودشان هست و آن جوانها كه سنخ آنها هستند در آن مراكز فساد، آزاد بودند بروند هر كاري دلشان بخواهد بكنند. در اين كنار درياها، كه شماها مي‌دانيد كه چه خبر بود، همان جا آزاد بودند! «آزاد زن» و «آزاد مرد» اينطوري بود! و الًا يكي از مطبوعات ما در آن زمان آزاد بود كه يك كلمه بگويند؟ يكي از شما آزاد بوديد كه يك صحبت بكنيد؟ اينكه آزاد نبوديد. آني كه آنها مي‌خواستند آزاد باشند هماني بود كه فساد بود و فسادآور بود؛ رنج بود و رنج آور بود؛ زحمت بود و زحمت آور بود. به باد داد اين قشر جوان ما را در اين چند سال و از بين برد اين قشر را. (۴۷۹) ۲۶/۶/۵۸ آزادي وارداتي وقتي كه ملاحظه مي‌كنيم، خانمها را از آن وضعى كه سابق مي‌خواستند برايشان پيش بياورند به اسم اينكه «آزاد زنان و آزاد مردان» فهميدند همه اش حُقّه است و بازي. نه مردها آزاد بودند در زمان ايشان؛ نه زنها، و نه مطبوعات، و نه راديو، و نه هيچي. آزادي در كار نبود. اسم، صحبتش و تبليغاتش زياد بود. آن آزادي هم كه آنها مي‌خواستند براي مملكت ما- حالا هم بعضي از نويسنده‌هاي ما پيشنهاد همان را دارند! - آن آزادي است كه هم جوانهاي پسر ما را و هم جوانهاي دختر ما را به تباهي مي‌كشثد. آن آزادي را آنها مي‌خواهند. كه من از اين تعبير مي‌كنم به آزادي وارداتي، «آزادي استعماري»؛ يعني يك آزادي كه در ممالكي كه مي‌خواهند وابسته به غير باشد اين آزاديها را سوغات مي‌آورند. (۴۸۰) ۲۶/۶/۵۸ @zandahlm1357
مهندسی آرزوها 05.mp3
4.44M
۵ خوب دقــ🔎ـت کن؛ بسیاری از آرزوها، فقط از دور قشنــ🌸ــگن! چیزی که تو به پای آرزوهات میریزی ❌عُمـــــرته... مراقب باش: عمرتو اَرزون نفروشی ‼️
🕌در محضر امام روح الله (۲۹۷) ‍ 💠 یک معجزه است 📌 امام خمینی (ره ): همه قلم های خارج به ضد ماست، همه رادیوهای خارج تبلیغات برخلاف ما می کنند، معذلک یک معجزه است که در عین حالی که همه دارند برخلاف دارند عمل می کنند باز هم این قافله دارد جلو می رود و جلوتر خواهد رفت. 📚صحیفه نور، جلد ۱۱، صفحه ۵۳ 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. @zandahlm1357👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب: اهمیت مرحله دوم انتخابات کمتر از مرحله اول نیست 🔹انتخابات کار اساسی و مهمی برای کشور و مردم است. مردم همه در انتخابات شرکت کنند و مجلس را تکمیل کنند. 🔹وظیفه ملی هر انسانی که مایل است کشور پیشرفت داشته باشد، شرکت در انتخابات است. مرحله اول و دوم هیچ فرقی باهم ندارند و هردو بااهمیت هستند. @zandahlm1357
🔸قالیباف رای خود را ثبت کرد 🔹رئیس مجلس شورای اسلامی دقایقی قبل با حضور در مسجد امام علی(ع) شهرستان پردیس، در دور دوم انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی شهر تهران که به صورت الکترونیکی برگزار شد، شرکت کرد. @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور مردم مازندران در پای صندوق‌های رأی 🔹مردم حوزه قائمشهر، جویبار، سوادکوه، سوادکوه شمالی و سیمرغ برای انتخاب ۲ نماینده از ۴ نماینده پای صندوق رای آمدند. 📌 @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شکوه حضور شیرازی‌ها در دور دوم انتخابات 🔹 در نخستین ساعات صبح مردم شیراز برای انتخاب ۳ نماینده حوزه انتخابیه به پای صندوق‌های رأی رفتند. @zandahlm1357
🔸آیت‌الله جنتی دبیر شورای نگهبان رای خود را ثبت کرد @zandahlm1357
📸 رأی‌گیری از پیرزن‌های دوقلوی روستای کاسگان علیا، شهرستان سمیرم @zandahlm1357
💢کافه علیرضا بیرانوند به دلیل عدم رعایت قانون پلمب شد 🔹 صفحه اینستاگرام کافی‌شاپ علیرضا بیرانوند از پلمب شدن این کافه خبر داد. 🔹 باید قانون رو رعایت کنید حتی اگه دروازه بان تیم ملی باشید. @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آتش‌سوزی در فرودگاه لاهور پاکستان 🔹با وقوع آتش‌سوزی در لابی فرودگاه لاهور پاکستان، چندین پرواز به تعویق افتاد. 🔹در این حادثه کسی آسیب ندیده است. @zandahlm1357
🚨شناسایی و دستگیری نفراتی که به عوامل اجرایی توهین و فحاشی کرده بودند. 🔹مأموران مرکز سایبری سازمان اطلاعات انتظامی زنجان یک آقا و خانم که اقدام به توهین و فحاشی به عوامل اجرایی طرح نور کرده بودند را با کمک سیستم های هوشمند تشخیص چهره شناسایی و دستگیر کردند. @zandahlm1357
@zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
ضريح مقدس شفايافته: كلثوم رضايى ۲۳ ساله اهل و ساكن بهشهر تاريخ شفا: اول خرداد ۱۳۷۲ نوع بيمارى: غده بدخيم سرطانى در سينه كلثوم آرام سرش را از روى بالش برداشت، انگار قسمت چپ بدنش را به سختى مى فشردند، درد تمام وجودش را گرفته بود و لحظه اى امانش نمى داد، بى اختيار شروع به گريه كرد. لحظه اى بعد مادرش به كنارش آمد و از حال او جويا شد او ناحيه اى را كه درد مى كرد به مادرش نشان داد. چرا كه او ساكن بهشهر بود و بيش از ۲۲ بهار از عمرش نمى گذشت. براى مادر و پدرش كه مرد زحمتكشى بود، غير قابل تصور بود كه در اين سن او دچار بيمارى مرموز و كشنده اى شود. كلثوم ديگر تحمل درد را نداشت، سراسيمه از جايش بلند شد و در حالى كه دستش را به طرف قفسه چپ سينه اش مى آورد ناله مى كرد و نم نم اشك از چشمانش فرو مى ريخت. او تا ديروز سالم بود، همين ديروز بود كه در يك مهمانى شركت كرده بود و سالم و خوش مجلس را به پايان رسانيده بود. اما امروز... او بى تأمل، به اين سو و آن سوى اتاق مى رفت، تاب و قرار از او سلب شده بود و امانى برايش نمانده بود. به هر ترتيب بود درد را تحمل كرد تا اين كه بعد از ظهر آن روز به آقاى دكتر اسدالله پور مراجعه كرد. دكتر دستور راديولژى و آزمايش از سينه سمت چپ او داد. انگار غده اى درون سينه تشكيل شده بود. غده اى بدخيم و سرطانى. مدتى به همين منوال تحت درمان قرار گرفت. از آن روز وحشتناك ماهها مى گذشت و هر روز غده بزرگتر و دردناكتر مى شد. يك هفته در بيمارستان امام خمينى بهشهر بسترى گرديد و مورد عمل جراحى قرار گرفت، قسمتى از غده را برداشتند و پزشكان معالج آن روز غده را براى تشخيص بيشتر و بهتر به آمل فرستادند. او مدتى هم در گرگان زير نظر دكتر پيرغيبى به معالجه پرداخت، اما ديگر براى همه محرز شده بود كه غده، غده سرطانى و علاج ناپذير است و تنها توصيه پزشكان اين بود كه او بايد هميشه تحت درمان باشد، ضمناً از كلثوم خواستند كه به تهران برود. كلثوم كوله بار سفر را بست و در شب ماتم زده حرمان به سوى تهران حركت كردند. هر كجا مى رفت مادرش با او و همراه او بود. همهمه و خيابانهاى شلوغ تهران غمش را دو چندان مى ساخت و عوالم درونى اش را آشفته تر مى نمود. اما آن چيزى كه او را مقاوم مى كرد ايمان به خدا و ائمه اطهار (ع) بود كه مى توانست اين درد طاقت فرسا را تحمل كند. پس از سفرهاى مكرر به اين سو و آن سو، به شهر و ديارش بازگشت و با غم بى انتهاى خود سر مى كرد. غمى كه تار و پودش را يكباره مى سوزاند. اما جز صبر چاره اى نداشت. هواى نمناك و مرطوب شمال، جنگلهاى سرسبز و دشتهاى پر گل، ديگر برايش زيبايى چندانى نداشت. شبها تا ديروقت در كنار پنجره مى ايستاد و به دور دستها نگاه مى كرد. سه سال درد و رنج، مدت كمى به نظر نمى رسيد، انگار رفته رفته تمامى دفتر اميدها و آرزوهايش برگ برگ مى شد و به هوا مى رفت. بهارها و پاييزهاى بسيارى گذشت، و تنها اميد كلثوم، مادر و پدرش بودند كه در غم او شريك بودند و همراه او مى سوختند و مى ساختند و جز شكر در درگاه خداوند كريم و سبحان، كار ديگرى از دستشان بر نمى آمد. دم دماى غروب، يك روز از روزهاى بهارى بود و آفتاب هم رفته رفته در پشت كوههاى سرفراز زمردين شمال فرو مى رنشست. كلثوم براى لحظه اى آرزو كرد كاش به جاى اين همه رنج و درد روحش آزاد مى شد و به آسمانها صعود مى كرد تا آن همه شاهد بيچارگى خود و پدر و مادر دردمندش نباشد. ديگر داشتن يك خانه بزرگ و مجلل و اتومبيل شيك و مدرن و لوازم منزل آنچنانى برايش آرزو محسوب نمى شد، بلكه تنها آرزويش بازگشت سلامتى اش بود. سلامتى كه شايد هرگز باز نمى گشت. در گير و دار ماهها و سالها سرگردانى و تحمل درد و مرض، هواى زيارت امام رضا (ع) در دلش شوقى وصف ناپذير پديد آورد. امام رضا (ع) ضامن غريبان، اميد محرومان، منجى دردمندان، و خلاصه آخرين مرهم دل ريش غم زدگانى كه نااميد از درگاه ملائك پاسبانش نمى رفتند. كلثوم موضوع را با مادرش در ميان گذاشت و آنها تصميم گرفتند سفرى به مشهد بيايند تا شايد امام هشتم (ع) يارى شان نمايد. كلثوم به همراه مادر و خواهرش و با بدرقه پدر دردمندش به سوى مشهد روانه شدند و روز ۲۹ ارديبهشت ۱۳۷۲ به مشهد رسيدند. پرسان پرسان سراغ مسافرخانه اى را گرفتند. بالاخره اتاقى در يكى از مسافرخانه هاى بالاخيابان كوچه ملاهاشم در اختيارشان قرار گرفت. سر سودا زده شان هواى كوى رحمت كرده بود و تن تب دارشان در لهيب شعلهاى عشق و اميدشان امام ابوالحسن (ع) مى سوخت. كلثوم پس از رفع خستگى، همان روز به حرم مطهر مشرف مى شود. در مجوز شماره ۳۸۷ دفتر نگهبانى صحن مطهر انقلاب آمده است:
خواهر كلثوم رضائى كه از ناحيه سينه سمت چپ دچار بيمارى مى باشد حسب تقاضاى خودش مجاز است روزهاى ۱ و ۲/۳/۱۳۷۲ از ساعت ۱۸ الى ۷ صبح روز بعد در پشت پنجره فولاد، جهت گرفتن شفا، متوسل به باب الحوائج حضرت على بن موسى الرضا (ع) گردد. مسؤول دفتر شفا يافتگان مى گويد: آن شب او با هزار اميد به امام بزرگوار (ع) متوسل شده، و خود را از همه چيز و همه كس بريده بود. اما در اين ميان دست تقدير دريچه اى دوباره به زندگى اش مى گشايد! ناگهان گل اميد در قلب جوانش شكوفا شد و نهال آرزو در باغ حيات او مجدداً به ثمر رسيد. او شفايش را از امام (ع) گرفته بود. در گواهى نگهبانى به سرپرستى نوشته شده است: مقارن ساعت ۲۴ (نيمه شب) اول خرداد ۱۳۷۲ خواهرى به نام كلثوم رضائى در پشت پنجره فولاد صحن انقلاب دخيل نموده، كه از ناحيه سمت چپ مريض بوده است، امام رضا (ع) را در خواب زيارت كرده و شفاى خود را گرفته است. همچنين در نامه بخش تسهيلات زائران به رياست رفاه درج شده است: در ساعت ۱۰ صبح روز ۲/۳/۱۳۷۲ خواهر كلثوم رضائى ۲۲ ساله ساكن بهشهر به همراه بستگانش به دفتر شفا يافتگان مراجعه كردند و اظهار داشت كه مورد عنايت آقا امام رضا (ع) قرار گرفته و شفا يافته است و اثرى از غده اى كه در سمت چپ سينه داشته است نيست. او ضمن سؤال و جواب، شرح چگونگى بيمارى و معالجات خود را بيان كرد. بر حسب سوابق پس از تحقيقات لازم مشاراليه را به دارالشفاى امام (ع) اعزام داشتيم كه مورد معاينات پزشك معتمد آستان قدس رضوى قرار گرفت. نتيجه معاينات انجام شده كه حاكى از بهبودى و شفاى نامبرده مى باشد توسط پزشك كتبا گواهى بدين شرح گواهى شد. « شماره دفتر رفاه زائران ۱۰۳۴/۵۶۰ تاريخ ۴/۳/۱۳۷۲ » در تأييد دكتر نصرتى پزشك معتمد دارالشفاى امام (ع) به تاريخ ۲/۳/۱۳۷۲ شرح داده شده است: از خانم كلثوم رضائى معاينه به عمل آمد، در سينه سمت چپ هيچ گونه غده اى وجود ندارد و هر دو سينه نامبرده سالم مى باشد. « شماره نظام پزشكى ۱۹۴۱۰ » وقتى كه از كلثوم سؤوال كرديم چطور شد كه شفا يافتى؟ گفت: روز اول كه براى شفا گرفتن در كنار پنجره فولاد به آقا امام رضا (ع) متوسل شدم حدود ساعت يازده شب در خواب ديدم كه شخص بزرگوارى كه لباس بلند سبز رنگى پوشيده بود و شال سبزى هم به كمرش داشت به طرفم آمد و به من گفت: بلند شو! عجله كن! در خانه دو نفر منتظرت هستند و يك خوشحالى در انتظارت است و گوشه شال كمرش را به من داد فرمود آن گل بنفش را بگير، من گوشه ضريح مطهر را نگاه كردم. گل بنفشى در آن جا بود. ناگهان از خواب پريدم، مجدد به خواب رفتم در خواب ديدم دو گوسفند در علفزارى مشغول چرا بودند، يك گوسفند به طرف من آمد. دوباره آقاى بزرگوارى به خوابم آمد و گفت: آن گوسفند را بگير، به ايشان گفتم: آقا من نمى توانم، ناراحت هستم! آقاى بزرگوار فرمودند: من هم ناراحت هستم! وقتى كه بيدار شدم خادمى در كنارم بود انگار او را قبلاً ديده بودم ناگهان متوجه شدم دردى ديگر در سينه‌ام احساس نمى شود. با خوشحالى و تعجب دستانم را به طرف سينه‌ام بردم ديگر دردى وجود نداشت و غده اى هم لمس نمى شد. من سراسيمه و اشك ريزان به بخش نگهبانى رفتم و موضوع را گفتم و آنها اقدامات لازم را انجام دادند و مرا صبح روز بعد به پزشك معالج نشان دادند تا صحت گفته هايم ثابت شود. كلثوم چند روز بعد با دستى پر از اميد به بهشهر باز مى گشت تا پرده از رمز و راز عاشقانه با خدا و امام بزرگوارش على بن موسى الرضا (ع) بردارد. او وقتى كه به پزشك معالجش دكتر اسدالله پور مراجعه مى نمايد مى گويد: پزشك از سلامتى جسمى و روحى من غرق در تعجب بود و در حالى كه باور كردنش برايش مشكل بود گفت: شما را امام رضا (ع) شفا داده است! @zandahlm1357