eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.7هزار عکس
35.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان شب https://eitaa.com/zandahlm1357
...: 《 》 💛قسمت هجدهم تو فاصله ای که مردا رفتن مسجد، من لباسای خودم و کادوهایی رو که بابا گرفته بود، به مامان دادم و کلی ازم تشکر کرد با اینکه نمی‌خواست کادوهای بابا رو قبول کنه اما بخاطر من هیچی نگفت 😔من هنوز از اینکه مامان یه دختر دیگه داره تو شوک بودم و کاملا حس می‌کرم که مامان بدون فردوس، خیلیم سختش نیست مردا از مسجد برگشتن و نهارم صرف شد دیدم کم کم دور هم جمع شدن یکیشون که یادم نمیاد کی بود، گفت: خب کم کم شروع کنیم که دیرمونم نشه منم که یه جا نمی‌نشستم وسط مهمونا دور می‌زدم و شلوغش کرده بودم بعد شوهرِ مامان از اتاق اومد بیرون و درِ گوشی یه چیزی به مامان گفت و مجددا رفت تو اتاق و در رو هم بست!! 🔸در رو که بست انگار کسی پاهامو زنجیر کرده ! همونجا که ایستاده بودم قفل کردم و با نگاهی پریشان مامان و عمه رو نگاه کردم مامان متوجه شد که تو اوج شادی و خوشحالیم چطور یک دفعه رنگم پرید و خشکم زد واسه همینم خودش خیلی هول شد و سعی کرد منو سرگرم کنه اصلا نمی‌دونستم چه خبره اما یه لحظه یقین پیدا کردم که این همه دبدبه و کبکبه و سوغاتی و مهمونی، بی دلیل نیست و بابا اگه منو واسه دیدن می‌فرستاد می‌تونست بزاره وقتی که خونه خاله آمنه میان پیش مامان و من روهم با اونا بفرسته 👌چون بابا یه عادتی داشت؛ زیاد خودش رو برای کاری که آسونتر هم انجام بگیره، به مشقت نمی‌انداخت می دونستم اگه اصرار کنم که بزارن برم تو اتاق پیش مردا، نمی‌زارن چون از رفتارای مامان و عمه بیشتر مطمئن شدم که قضیه مربوط به منه و خیلیم مهمه 🤔واسه همین گفتم خودم رو به بی خیالی بزنم که حداقل بتونم دزدکی بفهمم اون تو چی می‌گذره اما مامان اصلا چشم ازم بر نمی‌داشت و عمه هم مثل نگهبان، پشتِ در اتاق به دیوار تکیه داده بود و مواظب بود که من نزدیک اونجا نشم.. 😳دیگه صبرم سر اومد شروع کردم گریه کردن و بهونه گرفتن گفتم حتما باید بزارین برم تو ؛ مامان هرچقد حرفای بچگانه میزد که منو گول بزنه اما اصلا باور نمی‌کردم چون قلبم تند تند میزد و شواهدم نشون می‌داد که جریان ساده نیست 😔مامان صفت منو گرفته بود و منم هرچه قد زور داشتم زور می‌زدم که از زیر دستش در برم؛ یهو شوهرِ مامان اومد بیرون گفت: ولش کن بچه رو بزار بیاد تو بالاخره هرچی که هست مربوط به اونه تازه دیگه نمی‌تونیم کلاه سرش بزاریم چون معلومه که همه چی رو فهمیده واسه همین اینطوری بی‌تابی می‌کنه شوهر مامان آدم دیندار و بسیار با درک و شعوری بود حتی به مامان گفته بود تو ذائقه ی آرام رو لابد بلدی، واسه نهار امروز همون غذایی رو درست کن که اون خوشش میاد من اصلا حدسم نمی‌زدم جریان چیه اما شوهرِ مامان که داشت اینا رو می‌گفت ذهنم هزار و یک راه رفت و بیشتر نگران و بی تابم کرد 😔حتی فکر فکردم که لابد من مال مامان و بابای خودم نیست و بچه سرراهی ام این وسط عمه چیزی نمی‌گفت فقط ابروهاش توهم بود و زیر چشمی هم بهم نگاه هایی می‌کرد مامان با ناامیدی دستام رو ول کرد و آهی کشید و گفت خدایا دیگه نمی‌تونم تحمل کنم 😔بعد اشکاش سرازیر شد منم دزدکی یه نگاهی به مامان انداختم ببینم ازم ناراحت و یا عصبانی شده یا نه!؟ کمی هم خجالت کشیدم که اذیتش کردم بعد یواش یواش رفتم که برم پیش بابا و اینا بشینم و بگم چه خبره و جریان چیه 💛 ادامه دارد... https://eitaa.com/zandahlm1357
وقتی چیزی در حال تمام شدن باشد ، عزیز میشود ! يک لحظه آفتاب در هوای سرد ، غنيمت میشود ! خدا در مواقع سختی ها ، تنها پناه میشود ! يک قطره نور در دريای تاريکی ، همه‌ی دنيا میشود ... يک عزيز وقتی که از دست رفت ، همه کس میشود ... پاييز وقتی که تمام شد ٬ به نظر قشنگ و قشنگتر میشود ! و ما همیشه دیر متوجه میشویم !!! " قدر داشته‌هایمان را بدانیم ... چرا که ، خیلی زود ، دیر میشود !  https://eitaa.com/zandahlm1357
#تدبر ✨وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ ✨وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿۴۷﴾ ✨و آسمان را به قدرت خود ✨برافراشتيم و بى گمان ما ✨آسمان گستريم (۴۷) ✨وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿۴۸﴾ ✨و زمين را گسترانيده ايم ✨و چه نيكو گسترندگانيم (۴۸) 📚سوره مبارکه الذاريات ✍آیات۴۷ تا ۴۸ https://eitaa.com/zandahlm1357
.mp3
1.53M
🔹|| تلاوة قبل ١٨ سنه ||⁦🔹 ▫️ القارئ ؛ #ياسر_الدوسري https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📚🔍📚🔍📚 ⬅️سلسله مباحث حدیث شناسی قسمت یازدهم 📝خواندن حدیث کساء در اولین جمعه ماه صفر ✍این مبحث راجع
📚🔍📚🔍📚 ⬅️سلسله مباحث حدیث شناسی قسمت دوازدهم 📝بررسی روایات نفس زکیه 👈نفس زکیه یکی از نشانه های مهم ظهور و جزء پنج نشانه ی حتمی ظهور است. 💢حتی در تاریخ یک عده ای خودشان را نفس زکیه معرفی کردند. 💢یک عده هم گفتند اصلا نفس زکیه در قدیم اتفاق افتاده و دیگر نباید منتظرش باشیم. 💢یک عده گفتند که آیت الله حکیم بود که در ظهر عاشورا بعد از نماز جمعه شهید شدند. 📚نفس زکیه در کتب معتبر مهدویت مثل کافی، کمال الدین، الغیبة نعمانی و الغیبة شیخ طوسی آمده است، و یک موضوع مهمی است به همین دلیل باید این بحث بررسی شود👇 📜در حدیث معتبر از امام صادق (ع) در کتاب ″کافی، ص310″ داریم که امام می فرمایند پیش از ظهور حضرت مهدی (عج) پنج نشانه تحقق پیدا می کند: 1-صیحه آسمانی (ندای آسمانی) 2-خروج سفیانی 3-خسف بیداء 4-کشته شدن نفس زکیه 5-خروج یمانی. 👈در ادامه حدیث، عمربن حنظله از آقا امام صادق پرسید اگر قبل از این نشانه ها کسی از اهل بیت شما بیاید و بگوید من امام زمانم چه کار کنیم؟ امام گفت همراهیش نکنید.⚠️ 👌پس علائم حتمی که اسمش رویش است و حتما رخ خواهد داد و بداء پذیر هم نیست، یک نشان دهنده ای برای مهدیان دروغین است که اگر کسی آمد و ادعا کرد من امام زمان هستم، می گوییم نه ‼️ ظهور پنج نشانه ی حتمی دارد و هنوز هیچ کدام هم رخ نداده پس شما امام زمان نیستید.❌ 💠یک توضیحی راجع به حتمی بودند شهادت نفس زکیه👇 📜در حدیثی معتبر از آقا امام صادق (ع) در کتاب ″کمال الدین، ص652، باب57، ح14″ آمده که ابوحمزه ثمالی از آقا امام صادق در رابطه با نفس زکیه پرسیدند، امام صادق فرموند: که امام باقر (ع) پیوسته می فرمودند خروج سفیانی از حتمیات است، و کشته شدن نفس زکیه هم از حتمیات است. ⚠️پس قتل و شهادت نفس زکیه از حتمیات مباحث مهدویت است. ☝️اما در فایل قبلی که درباره نام نفس زکیه توضیح دادیم، برای عده ای شبهه پیش آمد⁉️ که آقا ما تا به حال شنیده بودیم که اسمش محمد یا حسن است یا فلان... الان چی شده که شما می گویید اصلا نامی ندارد⁉️ 👈در پاره ای از احادیث اسم نفس زکیه را محمد گفتند.. در حدیثی امام باقر می گوید اسم نفس زکیه محمد فرزند حسن است. حدیث در ″کتاب کمال الدین، ص330″ 👈و یا امام صادق می گوید که نام نفس زکیه محمد بن حسن و لقبش نفس زکیه است. ⚠️فقط همین دو روایت است. این دو روایت از لحاظ سندی به هیچ عنوان معتبر نیست.⛔️ اینجاست که می گوییم مهدویت یک جایگاه تخصصی است. اینطور نیست هر عزیزی یک حدیثی پیدا کند و بخواند و ما سریع باور کنیم. ❌این دو حدیث جزء احادیث ضعیف است و به همین دلیل نمی توانیم این دو حدیث را بپذیریم این دو حدیثی که اسم نفس زکیه را محمد فرزند حسن نام می برند از لحاظ سندیت ضعیف است و همان طور که قبلا هم اشاره شد نام معتبری نمی توانیم برای نفس زکیه پیدا کنیم. 💽برگرفته از فایل حدیث شناسی مهدوی شماره ۱۲ 🎤استاد عبادی ۱۲ https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چگونگی تأثیر گناهان بر تأخیر در زمان ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) #استاد_شهبازیان #گامی_به_سوی_ظهور https://eitaa.com/zandahlm1357