eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.8هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝📝📝 ع ☪ 🔶 پیام های عاشورا برای بانوان 🌸 پایبندی به و عفاف 📕 از جلوه های بارز حضور زنان در حماسه عاشورا، تعهّد و پایبندی آنان به حرمت ها و احكام الله و مراعات مسائل حجاب و عفاف است. حضوری این چنین، نشان می دهد كه مشاركت زن در عرصه های مبارزات و دفاع از حق، منافاتی با فعّالیت های بیرون از خانه ندارد، به شرط آنكه حریم عفاف و حدود الهی رعایت شود و متانت لازم مراعات گردد. اهل بیت امام حسین علیه السلام در سفر كربلا، منادی این متانت و عفاف بودند، هرچند سپاه كوفه به حریم آنان بی حرمتی كردند و در دوران اسارت، آنان را در مضیقه وسایلِ پوشش قرار دادند، ولی همین كه آن آزادزنان از معترضان سرسخت به این بی حرمتی بودند دلیل دیگری بر اهمیت و قداست حفظ حجاب و عفاف، حتّی در بدترین شرایط اجتماعی و مضیقه های تحمیلی است. 🔺 چند نمونه از آن ; «ام كلثوم» دختر امیرالمؤمنین علیه السلام كه زنی بافصاحت و بلیغ و سخنور بود و در مدّت اسارت پیوسته با سخنانش ستم حكّام را افشا می كرد، وقتی كاروان اسرا را به كوفه وارد كردند، در جمع انبوه حاضران به سخن پرداخت و آنان را به خاطر سستی و كوتاهی در یاری كردن امام حسین علیه السلام نكوهش كرد. در بدو ورود به كوفه، مردم به تماشای آنان گرد آمده بودند. ام كلثوم بر سر آنان فریاد كشید: ای مردم كوفه! آیا از خدا و رسول شرم نمی كنید از این كه به حرم و دودمان پیامبر نگاه میكنید؟»[ مقتل الحسین، مقرّم، ص 400] 🔶 پس از آنكه اوضاع كوفه در پی سخنرانی های حضرت زینب و امّ كلثوم، بحرانی شد و بیم خطر می رفت، ابن زیاد دستور داد آنان را در یكی از خانه های همسایه مسجد حبس كنند و مأمورانی را هم بر آنان گماشت. مردم هم كه آشفته حال و پریشان جمع شده بودند و عدّه ای می گریستند، حضرت زینب سلام الله علیها با صدای بلند فریاد زد: جز كنیز یا امّ ولد، كسی بر ما وارد نشود، آنان نیز همچون ما اسیر شده اند [همان، ص 424] (و رنج اسارت را میشناسند). این كار، هم برای رعایت حریم عصمت و دوری چشم نامحرمان از ذریه پیامبر و دختران امام حسین علیه السلام بود، هم جلب عواطف آنان كه با سختی های اسیران آشناتر بودند و نسبت به بازماندگان شهدا، خوشرفتاری می كردند. 🔴 در سخنرانی های حضرت زینب، ام كلثوم و فاطمه بنت الحسین، عمدتاً هتك حرمتِ اهل بیت علیه السلام مطرح شده و به نحوه رفتار والی و مأموران با حرم و حریم پیامبرصلّی الله علیه و آله، انتقاد شده است. هنگام ورود اهل بیت علیه السلام به شام نیز، امّ كلثوم، شمر را طلبید و از اوخواست كه آنان را از دروازه ای وارد كنند كه اجتماع كمتری باشد و سرهای مطهّر شهدا را دورتر نگهدارند تا مردم به تماشای آنها پرداخته، كمتر به چهره اهل بیت پیامبرصلّی الله علیه و آله نگاه كنند. شمر، به لحاظ بی دینی وخباثت ذاتی دقیقاً برعكس خواسته او عمل كرد و اسیران را از دروازه ساعات وارد دمشق كردند. [اعیان الشیعه، ج 3، ص 485]. 🔺 چنین نكته ای از زبان حضرت سكینه نیز نقل شده است. سهل بن سعد وقتی اسیران را شناخت كه از دودمان پیامبرند، جلو رفت و از یكی از آنان پرسید: تو كیستی؟ گفت: سكینه، دختر امام حسین علیه السلام. پرسید: آیا كاری و حاجتی داری، من سهل، صحابی جدّت رسول خدایم. سكینه فرمود: به نیزه داری كه این سر را می برد، بگو جلوتر از ما حركت كند تا مردم به نگاه كردن آن مشغول شوند و به حرم رسول اللّه صلّی الله علیه و آله چشم ندوزند. سهل بسرعت رفت و چهارصد درهم به نیزه دار داد، او هم سر مطهر را از زنان دور بُرد. [حیاة الامام الحسین بن علی، ج 3، ص 370]. نمونه بارزتر اعتراض به این هتك حرمت و دفاع از حجاب، در سخنان حضرت زینب سلام الله علیها بود. آن حضرت در خطابه پرشور و افشاگرانه ای كه در كاخ یزید ایراد كرد، فرمود:... ای یزید! آیا پنداشتی همین كه ما را همچون اسیران به این شهر و آن شهر كشاندی، برای ما خواری است و برای تو كرامت است؟... ای زاده آزادشدگانِ فتحِ مكّه! آیا این از عدالت است كه همسران و كنیزانِ خودت را در پشت پرده ها قرار داده ای، ولی دختران رسول خدا صلّی الله علیه و آله را به عنوان اسیر، روانه كرده ای، پرده های حرمت آنان را دریده، چهره هایشان را آشكار ساخته و زیر سلطه دشمنان از شهری به شهری می گردانی، آن گونه كه مردم شهرها و آبادی ها و قلعه ها و بیابان ها به آنان می نگرند و دور و نزدیك، چهره آنان را تماشا می كنند؟... [همان، ص 378]. این گونه انتقادها از هتك حرمت حكومت یزید نسبت به حریم عفاف و حجاب، نوعی حمایت از ارزش های دینی و شؤون مقدّسات و حریم حرمت های الهی است كه از زبان اسرای اهل بیت شنیده می شد. ⬇️⬇️ ادامه در پست بعد ⬇️⬇️
ع ☪ ⬆️⬆️ ادامه حجاب و عفاف 🔶 زنان پاكدامن و شجاع ایران اسلامی، در تبعیت از این اسوه ها، هم در صحنه مبارزات و راهپیمایی ها و تظاهرات ضدّ طاغوت حضور فعال داشتند، هم حضور سیاسی و اجتماعی خود را همراه با حفظ متانت و حجاب داشتند؛ درسی كه از عاشورا آموخته بودند و پیامی كه عاشورا به زنان جهان، برای همیشه و همه جا داد. https://eitaa.com/zandahlm1357
📝📝📝 ع ☪ 📚 پیام های عاشورا برای بانوان 🌹 شهید پروری ; 🌸 از نمونه هایی كه نقل شد، همچون مادر وهب، مادر عمرو بن جناده، امّ خلف و... برمی آید كه زن مسلمان نمونه، نه تنها از شهادت جوان خویش در راه عقیده و دین خدا روی برنمی تابد، بلكه مشوّقی برای اینگونه مجاهدات و جانفشانی هاست و پسر را به جنگیدن و شهادت در راه امام حق، ترغیب می كند. تربیت نسلی شهادت طلب و جان نثار، پیام عاشورا به همه مادران است. در مورد حضرت زینب نیز كه دو پسرش عون و محمّد در كربلا به شهادت رسیدند، جلوه دیگری از شهیدپروری مادران متعهّد را می بینیم. حضرت زینب، هم دختر شهید بود، هم خواهر شهید، هم مادر شهید، هم عمّه شهید. صبر و مقاومت او در برابر این شهادتها بود كه او را «قهرمان صبر» ساخت. 🇮🇷 در انقلاب اسلامی و دفاع مقدّس، مادران و خواهران شهدا، همچنین همسرانِ جوانِ شهیدان جبهه، برترین الگوهای ایمان و صبوری و افتخار به شهادت را از عاشورای حسینی و اهل بیت علیه السلام آن حضرت گرفتند. ✅ امام امّت درباره بانوان رشید و دلاور ایران اسلامی فرموده است: «زنان در عصر ما ثابت كردند كه در مجاهده، همدوش مردان بلكه مقدّم بر آنانند.» «شما خواهران عزیز و شجاع، دوشادوش مردان پیروزی را برای اسلام بیمه كردید.» «بانوان عزیز ما اسباب این شدند كه مردان هم جرأت و شجاعت پیدا كنند.» «من هر وقت بانوان محترم را می بینم كه با عزم و اراده قاطع، در راه هدف حاضر به همه طور زحمت، بلكه شهادت هستند، مطمئن می شوم كه این راه به پیروزی منتهی می شود.» [جملات فوق از كتاب (كلمات قصار)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص 207 و208 است]. 🔴 مروری به اظهارات مادران شهدا كه درباره شهدای خودشان به آستان اسلام و انقلاب داشته و دارند، نشان دهنده عمقِ تأثیرپذیری آنان از حركت های الگویی زنان حاضر در نهضت كربلاست. میراث داری، نگهبانی از خط و خون شهدا حتّی با حجاب خویش تبیین اهداف و آرمان های شهیدان، صبر بر شهادت و بلا در راه خدا، همه و همه درس هایی است كه بانوان ما از كربلا آموخته اند. پیام عاشورا به بانوان، دعوت آنان به شناخت و انجام رسالتِ سیاسی خویش است، و پشتیبانی از مبارزه شهیدان، تلاش اجتماعی همراه با عفاف و پاكدامنی، شهیدپروری و تربیت نسلی شهادت طلب، تبلیغ و تبیین مرام و اهداف شهیدان، صبر بر شهادت عزیزان. همچنان كه تاكنون چنین بوده است، تا آخر نیز همین درس ها و پیام ها جاودانه خواهد ماند. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و نود و پنجم در تاریکی شب و زیر سایه نخل که حتی نور چراغ حاشیه کوچه هم به صورتش نمی‌تابید، آیینه چشمانش از روشنایی عشق همچون مهتاب می‌درخشید و باز آهنگ آرامشبخش صدایش در گوشم نشست: «الهه جان! شرمنده! وقتی گفتی نیا، من دیگه تو راه بودم!» دستم را به نرده بالکن گرفتم و پیش از هر حرفی، به دو طرف کوچه نگاه کردم که می‌ترسیدم پدر از راه برسد و حیرت زده پرسیدم: «مگه تو پالایشگاه نبودی؟!!!» که خندید و همانطور که چشم از نگاهم بر نمی‌داشت، پاسخ داد: «نه عزیزم! از همون اول که بهت زنگ زدم، تو راه بندر بودم. الانم که دیگه خدمت شما هستم!» سپس صدایش به رنگ غم نشست و آهسته زمزمه کرد: «الهه جان! به خدا دلم خیلی برات تنگ شده بود! اگه نمی‌اومدم، دیگه امشب خوابم نمی‌بُرد!» و این فرصت دیدار عاشقانه و البته غریبانه چقدر شیرین بود که من هم دلم نمی‌آمد لحظه ای نگاهم را از چشمان کشیده و زیبایش بردارم که با سوزی که در انتهای کلامش پیدا بود، تمنا کرد: «الهه جان! میشه یه لحظه بیای دمِ در؟» نمی‌دانستم چه بگویم که من کلید درِ خانه خودم را هم نداشتم چه رسد به کلید درِ حیاط و او دوباره اصرار کرد: «من حواسم هست بابا نیاد. وقتی بیاد، ماشینش از سرِ کوچه پیداس.» جگرم آتش گرفته بود که یک سال پیش مجید مستأجر خانه ما بود و هر بار که برای کاری به در خانه ما می‌آمد، اگر سفره پهن بود مادر اجازه نمی‌داد از درِ خانه برگردد و به هر زبانی، این جوان غریبه را میهمان سفره مهربانش می‌کرد و امسال مجید شوهر من بود و باید از پشت در برای دیدن همسرش، التماس می‌کرد که اشک حسرتم را با سرانگشتم پاک کردم و با صدایی شرمنده پاسخ دادم: «مجید! من می‌ترسم، اگه بابا ببینه خیلی عصبانی میشه!» و بهانه‌ای جز این نداشتم که اگر می‌فهمید درهای خانه خودش به روی همسرش قفل شده، دیگر کوتاه نمی‌آمد. نفس بلندی کشید و مثل همیشه دلش نیامد به کاری وادارم کند که دوست ندارم و در عوض با لحنی لبریز عطوفت پاسخ شرمندگی‌ام را داد: «باشه الهه جان! هر طور راحتی! همین یه نظر هم که دیدمت، غنیمته!» و از همان فاصله دور، شکوه لبخند مهربانش را دیدم و صدای مهربانترش را شنیدم: «برو بخواب الهه جان! برو خوب استراحت کن!» و شاید همچون من، نمی‌توانست از این ملاقات رؤیایی دل بکند که آهی کشید و باز زمزمه کرد: «تا فردا صبح هم که اینجا وایسم، از دیدنت سیر نمیشم الهه جان! برو عزیزم، برو آروم بخواب!» با ما همراه باشید🌹 /eitaa.com/zandahlm1357
جهاد با نفس 11.MP3
3.3M
🔰 سلسله جلسات 11 👌 جلساتی برای خودسازی معنوی جهت سربازی حضرت 👈 تدریس کتاب جهاد با نفس ، کتاب مورد توصیه آیت الله بهجت جهت رشد معنوی و ترک گناه ❇️ جلسه 1️⃣1️⃣ 🎤 با تدریس از اساتید مهدویت 👈 در نشر این فایلها کوشا باشید حتی با لینک خودتان https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا