✡✡✡
#یهودیت #صهیونیزم
#سینما #انیمیشن #نقد
⬆️⬆️ ادامه
📝 تحلیل سه گروه : پرندگان، خوکها ، عقابها
🐥 ۱- پرندگان
✡ ادبیات استراتژیک صهیونیسم برای نمادها و استعارههای خود منابع گوناگونی دارد که یکی از آنها تورات است. ضمن اشاره به عهدین، به تحلیل پرندهها خصوصاً شخصیت رِد میپردازیم:
🔸 الف ) ماهیت موجودات
📕 در عهد جدید و از زبان حضرت عیسی (ع) در مذمت اورشلیم میخوانیم:
« ای اورشلیم؛ قاتل انبیاء و سنگسارکننده مرسلان خود، چند مرتبه خواستم فرزندان تو (یهودیان) را جمع کنم مثل مرغی که جوجههای خود را زیر بال خود جمع میکند، اما نخواستید». ( انجیل متی باب 37 * بخش 24 _ 39 )
🔺 البته ناگفته نماند که مسیحیّت به تبعیّت از «آگوستین قدّیس» در کتاب خود بهنام «شهر خدا»، اورشلیم را تمثیلی برای سرزمین مؤمنان و پیروان خدا میداند.
🔸 ب ) محل زندگی
🕎 در عهد عتیق برای سرزمین موعود بنیاسرائیل، از تمثیلهایی مانند «مغرب آفتاب»، «بلاد شرق» و «جزیره دریاها» استفاده شده است. این به محل زندگی پرندگان اشاره دارد .
«از اینجهت خداوند را در بلاد مشرق و نام یهوه خدای اسرائیل را در جزیرههای دریا تمجید نمایید». ( کتاب اشعیاء باب 24 * پاسوق 15 )
✨ ج ) منجی
🔸 در داستان، پرندگان رهبر خود را رِد قرار میدهند؛ پرندهای که از ابتدا یتیم بوده و در دامان والدین خود بزرگ نشده است. کسی که به پرندهها میگوید: «باید از دریا برای رسیدن به سرزمین خوکها عبور کنیم»! اینها شما را به یاد کدام پیامبر بنیاسرائیل میاندازد؟
🔸 به نظر شما با توجه به این ۳ بخش، پرندگان اشاره به چه قومی است ؟ محل زندگی آنها کجاست؟ رهبر آنها چه کسی است؟
✡ داستان، ما را با برخی از ویژگیهای امروزین یهود نیز آشنا میکند. در ابتدای داستان دیدیم که رِد از کودکی اعتقاد زیادی (حتی بیش از دیگران) نسبت به عقاب افسانهای
(Mighty Eagle)
داشت. عقابی که گفته میشد همواره از پرندهها محافظت میکند و در مواقع نیاز به کمک آنها میشتابد. اما در ادامه عقاب افسانهای درخواست کمک رِد و دوستانش را رَد میکند، در نتیجه رِد خود دست به کار میشود.
✍ این مبحث ادامه دارد ان شاءالله
✅مسئولین سبک زندگی مردمی داشته باشند
🌷 یک جلوهی دیگر مردمی بودن مسئلهی اتخاذ سبک زندگی مردمی است. بیتکلف بودن در مسائل، در ممشا و منش، دوری کردن از منشهای اشرافیگری و از موضع بالا به مردم نگاه کردن و مانند اینها. این هم یک جلوهی دیگری است از مردمی بودن که از این منشهای اشرافیگری که معمول است در دنیا همهی دولتها و مسئولیتها و مسئولین مبتلا هستند به این جور نگاه به مردم به این جور روش زندگی،باید اجتناب کرد.
⬅️ رهبر انقلاب در دیدار هیئت دولت سیزدهم
🕰 ۱۴۰۰/۰۶/۶
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
✅ مدیریت حکیمانهی حضرت زینبکبری (سلاماللهعلیها)
🔺حضرت آیتالله خامنهای: یکی از این تجربههایی که زینب سلاماللهعلیها در یک شبانه روز برایش پیش آمد، اگر در زندگی یک انسان پیش بیاید و انسان بتواند بجا و درست عمل کند، جا دارد که آن را لوح افتخار کنند و در تاریخ ثبت کنند.
چند حادثهی مهم در زندگی این زن بزرگ در مدت کوتاهی پیش میآید و همهی اینها را آن چنان حکیمانه و قوی علاج میکند و با آن برخورد میکند که انسان متعجب میشود.
🕰۱۳۶۵/۱۰/۱۵
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
✅ در مدت خدمت و مسئولیت، غایب از خانواده نباشید
🔺بنده عقیدهام این است، جدّاً عقیدهام این است که ضمن اینکه پُرکاری و تلاش فراوان خواهید داشت، به مسائل خانوادهی خودتان هم برسید؛ من به همه این توصیه را میکنم که به خانوادهتان حتماً رسیدگی کنید؛ جوری نباشد که در مدّت خدمت و مسئولیّت، غایب از خانواده باشید.
🕰️ ۱۴۰۰/۰۶/۶
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
✅ زن مسلمان ایرانی در متن و مرکز
🔺زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد که میتوان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و درعین حال، در متن و مرکز بود. میتوان سنگر خانواده را پاکیزه نگاهداشت و در عرصهی سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازیهای جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد.
🕰 ۱۳۹۱/۱۲/۱۶
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و نود و سوم ولی من میدانستم که ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت صد و نود و چهارم
و چه عاشقانه بحث را عوض کرد که بلاخره علم تبلیغ مذهب اهل سنت را پایین آوردم که خودم هم هوای هم صحبتیاش را کرده بودم: «چی بگم مجید؟ من خوبم، حوریه هم خوبه! فقط دل هر دومون برات تنگ شده!» با صدای بلند خندید و هر چند خندهاش بوی غم میداد، ولی میخواست به روی خودش نیاورد که دل او هم چقدر تنگ همسر و دخترش شده که باز بحث را به جایی جز هوای دلتنگی بُرد: «الهه جان! چیزی کم و کسر نداری؟ هر چی میخوای بگو برات بگیرم، بلاخره یه جوری به دستت میرسونم.» و پیش از آنکه پاسخ مهربانیهایش را بدهم، با شوری که به دلش افتاده بود، پرسید: «راستی این چند روزه با این همه حرص و جوشی که خوردی، حالت چطوره؟ هنوز کمرت درد میکنه؟»
نمیخواستم از راه دور جام نگرانیاش را سرریز کنم که به روی خودم نیاوردم روزهایم را با چه حالی به شب میرسانم و شبهایم با چه عذابی سحر میشود که زیر خرواری از غم و غصه و اضطراب و نگرانی، هر روز حالم بدتر میشد و باز با مهربانی پاسخ دادم: «خدا رو شکر، حالم خوبه!» در عوض، دل او هم آنقدر عاشق الههاش بود که به این سادگی فریب خوشزبانیهایم را نخورَد و به جبران رنجهایی که میکشم، بهایی عاشقانه بپردازد: «میدونم خیلی اذیت میشی الهه جان! ای کاش مُرده بودم و این روزها رو نمیدیدم!»
از نفسهای خیسش فهمیدم که آسمان احساسش بارانی شده و با همان هوای بهاری لحنش، حرفی زد که دلم آتش گرفت: «الهه! این مدت چند بار به خدا شکایت کردم که چرا تو رو گذاشت سرِ راه من که بخوای این همه عذاب بکشی...» و بعد با همان صدایی که میان آسمان بغض پَر پَر میزد، خندید و گفت: «ولی بعد پشیمون میشم، چون اصلاً نمیتونم فکرش هم بکنم که الهه تو زندگیام نباشه!» و باز با صدای بلند خندید که انگار حجم اندوه مانده بر دلش با گریه سبک نمیشد و از سرِ ناچاری اینهمه تلخ و غمزده میخندید.
سپس صدایش را آهسته کرد و با شیطنتی شیرین پرسید: «بابا خونهاس؟» با سرانگشتم قطرات اشک را از روی صورتم پاک کردم و پاسخ دادم: «نه. از سرِ شب که رفته خونه نوریه، هنوز برنگشته.» سپس آهی کشیدم و از روی دلسوزی برای پدر پیرم، گفتم: «هر شب میره خونه نوریه تا آخر شب، التماس میکنه که نوریه برگرده! اونا هم قبول نمیکنن!» ولی مثل اینکه دلش جای دیگری باشد، بیتوجه به حرفی که زدم، پیشنهاد داد: «حالا یه سَر برو تو بالکن تا حال و هوات عوض شه!» ساعتی میشد که با هم صحبت میکردیم و احساس کردم خسته شده و به این بهانه میخواهد خداحافظی کند که خودم پیش دستی کردم: «باشه! شب بخیر...» که دستپاچه به میان حرفم داد: «من که خداحافظی نکردم! فقط گفتم برو تو بالکن، هوای تازه تنفس کن!»
از این همه نشستن روی مبل، کمرم خشک شده و بدم نمیآمد چند قدمی راه بروم که سنگین از جا بلند شدم، چادرم را برداشتم و همانطور که به آرامی به سمت بالکن میرفتم، گفتم: «خُب گفتم خستهای. زودتر بخوابی.» در جوابم نفس بلندی کشید و با لحنی غرق محبت جواب داد: «خوابم نمیاد! یعنی وقت برای خواب زیاده! فعلاً کارهای مهمتری دارم!» قدم به بالکن گذاشتم و خواستم بپرسم چه کار مهمی دارد که صدای خندهاش گوشم را پُر کرد: «آهان! خوبه! همینجا وایسا!» نمیفهمیدم چه میگوید و شاید نمیخواستم باور کنم که میان خنده ادامه داد: «اینجا الهه جان! من اینجام!» همانطور که با یک دست چادرم را به سرم گرفته بودم، سرم را چرخاندم و در اوج ناباوری دیدم آن طرف کوچه زیر شاخههای تنومند نخلی ایستاده و مثل همیشه به رویم میخندد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
با ما همراه باشید🌹
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔰 سلسله جلسات #جهاد_با_نفس 9 👌 جلساتی برای خودسازی معنوی جهت سربازی حضرت 👈 تدریس کتاب جهاد با نف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جهاد با نفس 10.MP3
3.58M
🔰 سلسله جلسات #جهاد_با_نفس 10
👌 جلساتی برای خودسازی معنوی جهت سربازی حضرت
👈 تدریس کتاب جهاد با نفس ، کتاب مورد توصیه آیت الله بهجت جهت رشد معنوی و ترک گناه
❇️ جلسه 🔟
🎤 با تدریس #استاد_احسان_عبادی از اساتید مهدویت
👈 در نشر این فایلها کوشا باشید حتی با لینک خودتان
https://eitaa.com/zandahlm1357
@shervamusiqiirani-1 - تصنیف شیرین و فرهاد.mp3
4.17M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
ز دستم بر نمیخیزد که یک دم بی تو بنشینم
بجز رویت نمیخواهم که روی هیچ کس بینم
من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم
تو را من دوست میدارم خلاف هر که در عالم
اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم
برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمیآید
روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم
#سعدی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کتاب صوتی "صلح امام حسن علیه السلام" (پرشکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ)
اثر شیخ راضی ال یاسین
ترجمه #آیت_الله_خامنه_ای
#صلح_امام_حسن
#شیخ_راضی_آل_یاسین
#آیت_الله_خامنه_ای
#امام_شناسی #اعتقادی
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
موقعیت سیاسی پیش از بیعت *مساله امامت با اشاره به حدیث ثقلین *دیدگاه اهل تاویل درباره خلافت *انگیزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part03_صلح امام حسن.mp3
7.39M
موقعیت سیاسی پیش از بیعت
*نامه امام حسن(ع) به معاویه درباره خلافت
*عوامل ضدیت با خاندان عترت
*سه مشکل اصلی امام حسن (ع) پس از شهادت امیرالمومنین (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #سیره_اخلاقی_آقا
🚨🎥 واکنش رهبر انقلاب درباره نسبت دادن برخی صفات به ایشان...
آیه ولایت (مائده۵۵)
ولیّ شما، فقط خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند: همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.
❤️پیامبر(ص) با بیان دومین آیهی خطبه غدیر، یک ویژگی مهم رهبر الهی را بیان میکند
🧡آری! رهبر و ولیّ امت اسلامی، نباید نسبت به فقرا بیتفاوت باشد
💛حتی نماز هم مانع رسیدگی به فقرا نیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شاهکاری از حسین رفیعی قاری خوشخوان وجوان کشورمون
➖🍃🌸🔹➖⚜➖🔹
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
برنامه امام (ع) انحراف فرمانروايان كوچك ترين مراجعه به تاريخ براى ما روشن مى كند كه فرمانروايان آن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
علماى فرومايه و عقيده جبر
گروهى خود فروخته كه فرمانروايان آنچنانى « علما » شان مى خواندند، براى مساعدت ايشان مفاهيم و تعاليم اسلامى را به بازى مى گرفتند تا بتوانند دين را طبق دلخواه حكمرانان استخدام كنند و خود نيز به پاس اين خدمت گذارى به نعمت و ثروتى برسند.
اين مزدوران حتى عقيده جبر را جزو عقايد اسلامى قرار دادند، عقيده فاسدى كه بى مايگى آن بر همگان روشن است. اين عقيده براى آن رواج داده شد كه حكمرانان بتوانند آسان تر به استعمار مردم بپردازند و هر كارى كه مى كنند قضا و قدر الهى معرّفى شود تا كسى به خود جرأت انكار آن را ندهد. از رواج اين عقيده فاسد يك قرن ونيم مى گذشت، يعنى از آغاز خلافت معاويه تا زمان خلافت مأمون.
https://eitaa.com/zandahlm1357