eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام اَلطَّمَعُ‌ رِقٌّ‌ مُؤَبَّدٌ. امام عليه السلام فرمود: طمع بردگى جاويدان است.
شرح و تفسير بردگى جاويدان! امام عليه السلام در اين كلام نورانى به آثار زيان‌بار طمع اشاره كرده مى‌فرمايد:«طمع بردگى جاويدان است»؛ (الطَّمَعُ‌ رِقٌّ‌ مُؤَبَّدٌ) . حقيقت طمع، علاقۀ شديد به امور مادى است كه در دست ديگران است و شخص طماع براى رسيدن به آن هر گونه خضوع و ذلت را مى‌پذيرد و به همين دليل همچون برده‌اى است در برابر كسى كه طمع از او دارد و طماع غالباً اين صفت رذيله را با خود حفظ‍‌ مى‌كند از همين رو امام عليه السلام آن را نوعى بردگى ابدى شمرده است. افراد طمع‌كار انسان‌هاى ضعيف، زبون، دون‌همت و فاقد شخصيت‌اند و چون اعتماد به نفس ندارند سعى مى‌كنند از طريق وابستگى به ديگران به مقصود خود برسند. در مقابل اين صفت رذيله فضيلتى است كه از آن به عنوان «يأس عَمّا في أيدِى النّاسِ‌ ؛قطع اميد از آنچه در دست ديگران است» تعبير شده و به بيان ديگر قناعت به آنچه خود دارد. در احاديث اسلامى به اين موضوع اشاره شده است. در مورد اصل طمع مرحوم كلينى بابى در جلد دوم كافى عنوان كرده و احاديث نابى در ذيل آن آورده است؛ از جمله از امام باقر عليه السلام نقل مى‌كند كه فرمود: «بِئْسَ‌ الْعَبْدُ عَبْدٌ لَهُ‌ طَمَعٌ‌ يَقُودُهُ‌ وَ بِئْسَ‌ الْعَبْدُ عَبْدُ لَهُ‌ رَغْبَةٌ‌ تُذِلُّهُ‌ ؛چه بد انسانى است آن كس كه طمعى دارد كه وى را به هر سو مى‌كشاند و چه بد انسانى است كسى كه علاقه به چيزى دارد كه سبب ذلت او مى‌شود». ١ در مورد قطع اميد از آنچه در دست مردم است امام على بن الحسين عليهما السلام مى‌فرمايد: «رَأَيْتُ‌ الْخَيْرَ كُلَّهُ‌ قَدِ اجْتَمَعَ‌ في قَطْعِ‌ الطَّمَعِ‌ عَمّا في أيْدِى النَّاسِ‌ ؛تمام خوبى‌ها را در قطع اميد از آنچه در دست مردم است ديدم». ٢ حديثى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم در جواب اين سؤال كه چه چيز ايمان را در قلب راسخ و ثابت مى‌دارد مى‌فرمايد: «الْوَرَعُ‌» (تقوا و پرهيزگارى) و در پاسخ اين پرسش كه چه چيز ايمان را از قلب انسان خارج مى‌كند مى‌فرمايد: «الطَّمَعُ‌» . ٣ شخص طماع در واقع نه اعتمادى به خدا دارد و نه ايمان درستى به رزاقيت او به همين دليل دست نياز به سوى اين و آن دراز مى‌كند. از اين فراتر حديثى است كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل شده و مى‌فرمايد: «الطَّمَعُ‌ يُذْهِبُ‌ الْحِكْمَةَ‌ مِنْ‌ قُلُوبِ‌ الْعُلَماءِ ؛طمع علم و دانش را از دل‌هاى دانشمندان دور مى‌سازد». ٤ دليل آن اين است كه علم و دانش نياز به حريت فكر و آزادمنشى دارد در حالى كه شخص طماع چون اسير خواسته‌هاى خويش است نمى‌تواند درست بينديشد و چه بسا براى رسيدن به مقصود خود كارهاى خلاف ارباب قدرت و مقام را توجيه كند و به بيان ديگر، طمع نوعى مستى و تخدير فكر مى‌آورد و به طمّاع اجازه نمى‌دهد درست بينديشد. براى اين‌كه بدانيم «طمع» كار انسان را به چه جايى مى‌رساند كافى است تاريخ طمع‌كاران را مطالعه و بررسى كنيم.«اشعب» يكى از طمع‌كاران معروف عرب است كه در ميان آنها به صورت ضرب المثل در آمده است. در حالات او نوشته‌اند:«روزى شخصى را ديد كه مشغول بافتن زنبيلى است به او گفت خواهش مى‌كنم آن را بزرگ‌تر بباف گفت به تو چه مربوط‍‌ است‌؟ گفت شايد روزى صاحب آن بخواهد براى من هديه‌اى بفرستد و بيشتر در اين زنبيل جاى بگيرد. نيز دربارۀ او گفته‌اند: از اشعب طمع‌كارتر سگ او بود، زيرا روزى عكس ماه را در وسط‍‌ چاهى ديد خيال كرد گردۀ نانى است براى به چنگ آوردن آن خود را در چاه پرت كرد و مرد. ابن ابى الحديد قبل از نقل اين دو داستان در شرح نهج البلاغه اين شعر پرمعنا را نقل كرده است: تَعَفَّفْ‌ وَ عِشْ‌ حُرّاً و لا تَكُ‌ طامِعاً فَما قَطَعَ‌ الْأعْناقُ‌ إلَّا المَطامِعُ‌ خويشتن‌دارى پيشه كن و آزادمنش زندگى نما و طمع كار مباش چرا كه چيزى جز طمع‌ها گردن انسان‌ها را قطع نكرده است. ١ دربارۀ آثار سوء اين صفت رذيله ذيل حكمت دوم، و همچنين در ذيل بخش بيست و سوم عهدنامۀ مالك اشتر شرح بيشترى آورده‌ايم و به خواست خدا در ذيل حكمت ٢١٩ (أكْثَرُ مَصارِعِ‌ الْعُقُولِ‌ تَحْتَ‌ بُرُوقِ‌ الْمَطامِعِ‌» و ٢٢٦ (الطّامِعُ‌ فِي وِثاقِ‌ الذُّلِّ‌) نيز بحث‌هايى خواهد آمد. اين سخن را با حديثى از پيغمبر اكرم پايان مى‌دهيم: يكى از ياران آن حضرت به نام «ابو ايوب خالد بن زيد» خدمتش رسيده عرض كرد: اى رسول خدا! اندرزى به من ده؛ اندرزى كوتاه تا بتوانم آن را حفظ‍‌ كنم (و به آن عمل نمايم) پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «أُوصيكَ‌ بِخَمْسٍ‌ بِالْيَأسِ‌ عَمّا في أيْدِى النّاسِ‌ فَإِنَّهُ‌ الْغِنى‌ وَ إيّاكَ‌ وَ الطَّمَعَ‌ فَإِنَّهُ‌ الْفَقْرُ الْحاضِرُ وَ صَلِّ‌ صَلاةَ‌ مُوَدِّعٍ‌ وَ إيّاكَ‌ وَ ما يُعْتَذَرُ مِنْهُ‌ وَأحِبَّ‌ لِأخيكَ‌ ما تُحِبُّ‌ لِنَفْسِكَ‌ ؛پنج چيز را به تو سفارش مى‌كنم: از آنچه در دست مردم است مأيوس باش و صرف نظر كن كه اين همان بى‌نيازى حقيقى است و از طمع بپرهيز كه فقر و تنگدستى ح
اضر است و نمازى را كه مى‌خوانى آنچنان بخوان كه گويى آخرين نماز توست و مى‌خواهى با دنيا وداع كنى و از كارهايى كه ناچار مى‌شوى از آن عذرخواهى كنى بپرهيز و آنچه براى خود دوست دارى براى برادر مسلمانت نيز دوست بدار».
ژربرا جامزونی: ژربرا جامزونی یا گل تاب گونه ای از گیاهان گلدار چندساله از جنس Gerbera در خانواده گلستارگان(Asteraceae) و بومی منطقه ترانسوال آفریقای جنوبی است که در سال 1889 توسط رابرت جیمسون کشف شده است. پرورش تجاری ژربرا در پایان قرن 19 در کمبریج انگلستان و در زمان ریچارد لینچ آغاز شده است. ژربرا جزء گياهان يکپايه است كه گلهاي نر و ماده روي يك گل آذين قرار مي‌گيرند. به طور معمول ابتدا گلهاي زبانه‌اي كه در حاشيه خارجي گلاذين قرار دارند و بعد گلهاي نر داخلي باز مي‌شوند كه در نتيجه خودباروري در ژربرا با مشكل روبه‌رو مي‌شود. در حال حاضر ژربرا در 25 كشور دنيا پرورش مي‌يابد كه حدود 1200ـ1100 هكتار سطح زير كشت گلخانه‌اي دارد. پنجاه درصد سطح زير كشت دنيا در كشور هلند و ايتاليا است. در هلند سالیانه بیش از 200 ميليون شاخه گل ژربرا به ارزش حدود 40 ميليون دلار به فروش می رسد. در سال 1379 سطح زيركشت ژربرا در ايران 6/15 هكتار گزارش گرديد. توليد 4 ميليون شاخه گل توسط 137 پرورش‌دهنده در بازار به فروش رسيده است. به لحاظ اهميت اقتصادي توليد شاخه گل ژربرا از طريق كشت بافت در صدر اولويت‌هاي تحقيقاتي گياهان زينتي ايران قرار دارد. هم اكنون گياهچه‌هاي ژربرا از شركتهاي هلندي نظير Preesman، Schrurs، Terranigra، florist خريداري و به ايران وارد مي‌شود، كه اين يكي از بزرگترين موانع پيشرفت صنعت گل‌كاري در ايران محسوب مي‌شود. امروزه مي‌توان به منظور توسعه توليد گياهان زينتي و توليد ارقام جديد بازارپسند و در نتيجه افزايش صادرات گل از فنون پيشرفته ازدياد نباتات نظير كشت بافت استفاده كرد تا گام مؤثري در جهت افزايش توليد گياهان زينتي و صادرات آنها برداشته شود.https://eitaa.com/zandahlm1357
علل تمایل به کشت و پرورش ژربرا عبارتند از: 1-پنجمین گل بریده جهان از نظر تولید و فروش میباشد 2-زیبایی و تنوع رنگ زیاد 3-عمر طولانی پس از برداشت 4-عملکرد زیاد 5-فاصله کوتاه بین دوره های برداشت ژربرا جامزونی دارای ریشه های عمیق بوده و گل های آن بر روی ساقه ای پرزدار تشکیل میشوند و از میان برگهای طوقه ای نیزه ای شکل و با بریدگی های عمیق این گیاه ساقه گل دهنده خارج میشود برگهای آن به طول 15 تا 45 سانتی متر است و سطح فوقانی آنها سبز تیره و سطح زیرین آن سبز کمرنگ و پوشیده از کرکهای متراکم است. گلها متشکل از گلبرگهای شعاعی زیبا به رنگهای زرد صورتی پرتقالی قرمز بنفش سفید و کرم است قطر گلها 5-12 سانتی متر و طول ساقه حدود 25-60 سانتی متر است این گیاهی دائمی، گرمسیری بوده و حساس به سرما میباشد و حد اقل دما برای این گل 10 درجه سانتی گراد است . دمای ایده آل آن 13 تا18 درجه سانتیگراد میباشد. ژربرا در شرایط با شدت نور بالا بهتر گل میدهد و روز کوتاه را ترجیح میدهد به عبارتی روز کوتاه اختیاری است خاک مناسب آن خاک لوم و یا شنی با زهکشی خوب و PH بین 6.5 تا 7 است. خاک باید سبک و غنی از مواد آلی باشد. بهتر است فواصل آبیاری با خشک شدن خاک سطحی گلدان باشد و از آبیاری زیاد بپرهیزید بهتر است هر دو هفته يک بار با کود مايع مخصوص گياهان خانگي ، این گیاه را تغذیه نمایید مراقب باشید، ژربرا در خاکهایی مرطوب با زه کشی نا مناسب دچار پوسیدگی طوقه و ریشه میشود تکثیر ژربرا از طریق كاشت بذر در دمای 13 تا 18 درجه سانتی‌گراد در فصل پائیز و یا اول بهار و یا تقسیم گیاه در اول بهار یا تهیه قلمه در فصل تابستان امكان‌‌پذیر است. ازدياد بذري امروزه متداول نيست زيرا تغييرات ژنتيكي زيادي در بين گياهان حاصل از بذر مشاهده مي‌شود. گياهان حاصل از ازدياد غيرجنسي، شبيه گياهان مادري هستند. بنابراين خصوصيات ژنوتيپ و فنوتيپ گياهان مادري در نتايج ثابت باقي مي‌ماند. از ديار غيرجنسي ژربرا از روش‌هاي تقسيم‌بوته، قلمه، ريزقلمه، و ريزازديادي انجام مي‌شود. عمومي‌ترين سيستم براي ازدياد ژربرا ريزازديادي است. در سال 1996 بين گياهان مختلف حاصل از كشت بافت در اروپا ژربرا با 17 ميليون گياهچه در مقام اول قرار داشت. چگونه گل‌های ژربرا را پرورش دهیم؟ گل‌های ژربرا ، با داشتن رنگ‌های سایه روشن،ظاهری توجه برانگیز دارند. آن‌ها گیاهانی یک ساله و یا چندساله‌ی ظریفی هستند که گل‌هایی با ماندگاری طولانی دارند. گل‌های ژربرا شاخه‌های قدرتمندی دارند که آن‌ها را در آب و هوای بد حفظ می‌کند. بسیاری از مردم برای افزودن رنگ به محیط از این گل‌ها استفاده می‌کنند و بعد از شکوفه کردن، آن‌ها را بریده و در گلدان می‌گذارند. 1. یک گیاه ژربرا از یک بازار گل و گیاه خریداری کنید. آن‌ها گل‌های مشهوری هستند و شما قادر به شناسایی‌شان در بسیاری از فروشگاه‌های فروش گیاهان باغچه‌ای خواهید بود. 1. گیاه مورد نظر را خوب وارسی کنید. گیاه ایده آلی که شما برمی‌دارید باید هنوز غنچه‌اش باز نشده باشد. گل‌های شکوفه کرده بعد از کاشت زیاد دوام نمی‌آورند. 1. یک مکان آفتابی را برای کاشت انتخاب کنید. گل‌های ژربرا به نور کامل آفتاب نیازمندند. در صورتی که در نور کامل خورشید قرار گرفتند و هوا بیش از حد گرم بود، حتماً باید مقدار بیشتری به آن‌ها آب دهید. 1. به خاک کود دهید. قبل از کاشت بایستی خاک خوب زه کشی شده و کود دار باشد. 1. یک گودال مناسب برای کاشت گلتان بکنید. باید این گودال جای کافی برای ریشه‌های گل داشته باشد. تاج گیاه بایستی با بالای گودال هم تراز باشد. https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: فصل نهم: منع از نگاه داشتن سگ در خانه در حدیث حسن از حضرت صادق علیه السلام منقول است: مکروه است در خانه مرد مسلمان، سگ بوده باشد. در حدیث موثّق از آن حضرت منقول است: هیچکس نیست که سگی در خانه نگاه دارد مگر آن که هر روز از ثواب اعمالش یک قیراط کم می‌شود. در حدیث صحیح از امیر المؤمنین علیه السلام منقول است: خیر نیست در سگ ها، مگر سگ شکاری یا سگ گله. از حضرت صادق علیه السلام منقول است: نگاه مدار سگ شکاری را در خانه، مگر آن که میان تو و او دری باشد که بر روی آن سگ بسته شود. در حدیث موثّق دیگر فرمود: سگ‌هایی که تمام بدن ایشان سیاه است از جنّند. از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: سگ‌ها از ضعیفان جنّند، هرگاه طعام خورید و سگی حاضر باشد یا طعامش بدهید یا دورش کنید که نفس‌های بد دارند. و از حضرت صادق علیه السلام منقول است: سگی که سیاه رنگ است یا سفید رنگ یا سرخ یک رنگ باشد، این‌ها از جنند و سگ‌های اَبلق مسخ شده اند از جن و انس. در حدیث صحیح از ابوحمزه منقول است: گفت در خدمت امام جعفر صادق علیه السلام بودم در میان مکه و مدینه، ناگاه آن حضرت ملتفت شدند به جانب چپ، سگ سیاه یک رنگی دیدند، فرمود: چیست تو را. خدا قبیح گرداند تو را چه بسیار تند می‌روی؟ ناگاه دیدم شبیه به مرغی شد و پرواز کرد. پرسیدم که این چه چیز بود؟ فرمود: این عثم نام دارد و پیک جنّیان است، در این ساعت هشام مرده است او پرواز می‌کند به هر شهری و خبر مرگ او را می‌رساند. در حدیث دیگر منقول است: حضرت رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم رخصت دادند جماعتی را که خانه‌های ایشان دور باشد از آبادانی که سگ نگاه دارند. در حدیث معتبر از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: از پی شکار بسیار مروید که بیم ضرر است بر شما و چون صدای سگ و فریاد خر را بشنوید پناه برید به خدا از شر شیطان رجیم، زیرا که آن‌ها می‌بینند چیزی که شما نمی بینید. در حدیث موثّق منقول است: حیوانات را با یکدیگر به جنگ انداختن خوب نیست مگر سگ که بتازند بر حیوانات برای شکار کردن. در احادیث معتبره بسیار وارد شده است که هر حیوانی که سگ تعلیم کرده شکار کند، اگر برسی و جان داشته باشد، آن را ذبح کن و اگر جان نداشته باشد حلال است، اگر در وقت فرستادن سگ "بسم اللَّه" گفته باشی. و هرچه را حیوانات دیگر شکار کند، یا سگی شکار کند که آن را شکار کردن نیاموخته باشند و اگر برسی وقتی که جان داشته باشد و آن را بکشی حلال است و اگر نه حرام است. و هر حیوانی را که شکار کنی به تیر پیکان دار یا بی پیکان که در بدنش فرو رود و آن را بکشد، اگر برسی و جان داشته باشد، آن را ذبح کن و اگر جان نداشته باشد، اگر نام خدا برده ای در وقت تیر انداختن، حلال است. و همچنین اگر به شمشیر و نیزه و حربه ای دیگر شکار کنی این حکم را دارد و اگر به سنگ یا تفنگ یا کمان گلوله و سایر چیزها که آهنی ندارد و به سنگینی می‌کشد شکار کنی اگر وقتی برسی که جان داشته باشد و بکشی حلال است و اگر نه حرام است. در حدیث معتبر از امیر المؤمنین علیه السلام منقول است: شکاری که سگ سیاه یک رنگ بکند، مخورید زیرا که حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم امر فرموده که، چنین سگی را بکشند و علما حمل بر کراهت کرده اند. و همچنین نهی وارد شده است از خوردن شکاری که سگی بکند که یهودی یا نصرانی یا مجوسی آن را تعلیم کرده باشند و این را نیز حمل بر کراهت کرده اند. و همچنین مکروه است ماهی را شکار کردن در روز جمعه پیش از نماز، و در شکار ماهی شرط است که آن را زنده از آب به در آورند و در بیرون آب بمیرد و اگر در میان آب بمیرد حرام است و باید که مسلمان به در آورد و اگر کافر به در آورد و مسلمان از او بگیرد و در دست مسلمان بمیرد حلال است و همچنین اگر ماهی خود بر کنار بیفتد و مسلمان آن را بگیرد و زنده باشد حلال است و اگر ببیند که زنده است و دست نگرفته بمیرد خلاف است، و احوط اجتناب است. و شکار ملخ به آن حلال می‌شود که مسلمان آن را به دست خود یا آلت شکار بگیرد، ملخی که به پرواز نیامده باشد حلال نیست. و بدان که شکار لهو و لعب کردن که مطلب از آن سیر تفریح کردن باشد و زنند و اندازند، جایز نیست و نماز را در چنین سفری تمام می‌باید کرد و روزه را می‌باید گرفت و اگر مطلب روزی عیال و تجارت باشد حلال است و نماز را قصر می‌کند و روزه را می‌خوراند. و چون این رساله گنجایش ذکر مفصل احکام شکار ندارد از محلش طلب باید کرد. حلیة_المتقین #https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام طاعات قبول خانمی 35ساله هستم دو پسر 11و2/5ساله دارم پسر بزرگم خیلی باهوشه منظمه و مسئولیت پذیره اما زبان تند و تیزی داره و همه از زبان نیش دارش گلایه دارند مدام تیکه میندازه هم در مدرسه و هم در خانه و بیشتر در مقابل من اینطوره تا پدرش .. بی محبته و گستاخی عجیبی در کلامش هست البته پدرش هم این اخلاق رو دارن و من خیلی نگرانم از این بابت به نظرتون چطور میتونم کمکش کنم که این اخلاق رو ترک کنه؟سپاسگزارم 🌸 پاسخ استاد پوراحمد
سلام استاد خسته نباشید.انشاالله اجرتون با خدا سوالی داشتم از خدمتتون استاد.دختر یک سال و پنج ماهه ای دارم که شیر میخوره ولی به دلیل ضعف جسمانی میخواستم از شیر بگیرمش.اطرافیان برای از شیر گرفتن یه سری راههایی پیشنهاد میدن که به نظرم اشتباه اومد.نظیر چسب زدن و رب زدن و ... لطفا راهنمایی بفرمایید چه طور این کارو انجام بدم.خیلی ممنون 🌸 پاسخ استاد پوراحمد
.......: 🖋 قسمت دویست و پنجاه و ششم ساعت از هشت شب گذشته و من گرسنه و خسته، هنوز به انتظار بازگشت مجید روی تخت نشسته بودم. از نشستن در این اتاق تاریک می‌ترسیدم و دلم می‌خواست هر چه زودتر مجید برگردد. گاهی سر و صدای دیگر مسافران را در راهرو می‌شنیدم و دلم از حسرت دورِ هم بودن آنها و غریبی خودم، خون می‌شد. هنوز برق وصل نشده و دیگر آفتابی هم نبود که نورش از درز پنجره به داخل بتابد و اتاق در تاریکی کامل فرو رفته بود. هر چند شب شده و هوا به گرمای بعد از ظهر نبود، ولی شبِ بندر هم در این فصل سال به قدری گرم و شرجی بود که صورتم خیس آب و عرق شود. از شدت گرما تشنه شده بودم، ولی آخرین قطرات بطری آب معدنی را ساعتی پیش نوشیده و دیگر در اتاق آب هم نداشتم که فقط دعا می‌کردم مجید یادش مانده باشد آب بخرد. دیگر موبایلی هم نداشتم تا با مجید تماس بگیرم که همان روز سارقان موبایلش را هم دزدیده و این روزها موبایل مرا با خودش می‌بُرد. از اینهمه نشستن، کمرم از درد خشک شد که گرچه حوریه از دستم رفته بود، ولی یادگاری‌هایش همچنان با من بود که گاهی سردرد و سرگیجه می‌گرفتم و گاهی از شدت حالت تهوع نمی‌توانستم لب به غذا بزنم و هنوز وضعیت جسمی‌ام رو به راه نشده بود. در این روزهای سخت و پس از آن زایمان تلخ که هر زنی به همراهی مادرانه زنی دیگر نیاز داشت، من در این مسافرخانه تنها افتاده بودم، نه مادری کنارم بود که برایم غذایی مقوی تدارک ببیند و نه بانویی که به نسخه‌ای سنتی حالم را بهتر کند و هر روز ضعیف‌تر می‌شدم. به ابراهیم و محمد فکر می‌کردم و از خوش‌خیالی خودم، اشک در چشمانم حلقه می‌زد که گمان می‌کردم اگر از حال خواهرشان باخبر شوند، به دادم می‌رسند و نمی‌دانستم حرص و طمع نوکری در نخلستان آنچنان دست و پایشان را بسته که مِهر خواهر و برادری را هم به حقوق ماهیانه کارگری برای پدر فروخته‌اند. به مجید فکر می‌کردم که بی‌آنکه به من بگوید، این چند روزه به سراغ پدر می‌رفته و خدا را شکر می‌کردم که پدر به قطر رفته بوده که نمی‌دانستم اگر بار دیگر چشمش به مجید می‌افتاد، چه بلایی به سرش می‌آورد. به روزهای آینده فکر می‌کردم که همین ذخیره مالی هم تمام شود و دیگر از عهده پرداخت کرایه همین اتاق هم برنیاییم و دیگر می‌ترسیدم به بعد از آن فکر کنم که ظلمت این اتاق به اندازه کافی ترسناک بود و نمی‌خواستم با تصور آوارگی‌ام بیش از این به ورطه اضطراب بیفتم. ولی حقیقتاً مگر ما چه کرده بودیم که اینچنین مستحق درد و رنج و به قول عبدالله مبتلا به بلای الهی شده بودیم؟ مجید که به دفاع از حرمت حرم سامرا قیام کرد و در برابر زبان شیطانی نوریه، مردانه ایستاد تا مزار فرزندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با کلمات جهنمی یک وهابی هتک حرمت نشود، من هم که به حمایت از شوهر و کودکم از آن خانه خارج شدم و باز هم تا جایی که می‌توانستم از جانم هزینه کردم تا این حمایت به بهای قطع رابطه با خانواده‌ام تمام نشود، دستِ آخر هم که من و مجید به نیت رفع گرفتاری حبیبه خانم و به حرمت جان جواد‌الائمه (علیه‌السلام) زحمت اسباب‌کشی زود هنگام از آن خانه را به جان خریدیم و به این مصیبت دچار شدیم، در کجای این معامله با خدا غَش کرده بودیم که نه تنها سودی نصیب‌مان نشد، بلکه همه زندگی‌مان را هم از دست دادیم تا جایی که حتی زبان برادرم به طعنه دراز شد! شاید قلب من مثل دل مجید برای سامرا پَر پَر نمی‌زد و معنای جان جواد‌الائمه (علیه‌السلام) را همچون مجید حس نمی‌کردم و مثل شیعیان اعتقادی عاشقانه در قلبم نبود، ولی باز هم دفاع از مقدسات اسلامی و احترام به خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) کار خیری بود که به عنوان یک مسلمان اهل سنت از دستم بر می‌آمد، پس چرا اینچنین به گرداب مصیبت افتاده و هیچ دستی برای نجات من و همسرم به سمت‌مان دراز نمی‌شد؟ که دلم از این همه بدبختی به درد آمد و طوری در هم شکست که اشک از چشمانم فواره زد. https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا