تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود
به هر که هر چه دلش خواست داد، حتی سر
#سیدحمیدرضا_برقعی
#محرم
@zarboolmasall
🟩داستان یا تاریخچه ضرب المثل نور علاء نور بودن
🔹️ضربالمثل نور علا نور بودن برداشتی از آیه قرآنی 35 سوره نور است که در برداشت و تفسیر این آیه این ضربالمثل قابل بیان است.
🔸️معنی این سوره 35 نور در تشریح این ضربالمثل این است که خداوند نور آسمانها و زمین است؛ مانند نور خداوند که مثل چراغدانی بوه که در آن چراغی است و آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی فروزان و درخشان مانند یک ستاره پر نور.
🔹️چراغ پر نور و روشن که با روغن گرفته شده از درخت پر روزی زیتون گرفته میشود که نه متعلق به شرق است و نه غرب؛ روغنی که با اضافه کردن آن با روغندان شعله مشعل را چند برابر میکنند، با توضیح این مفهوم که خداوند بزرگ هر فردی را بخواهد هدایت و راهنمایی می کند و او به هر چیزی دانا و توانا است.
#داستان #خوب #بهتر
@zarboolmasall
🟩نابینا به کار خویش بیناست
🔻هر کسی در انجام کاری مهارت دارد
۱- یعنی فرد دارای مهارت است و در کاری که انجام می دهد تخصص دارد.
۲- همچنین می توان در این معنا به کار برد: درست است که ظاهرا دارای عیب و ایراد است اما خودش را می شناسد و از توانایی هایش با خبر است؛ اگر نتواند کاری را انجام دهد آن را به عهده نمی گیرد
#نابینا #مهارت #ظاهر #عهده
@zarboolmasall
🟩نخود هر آش شدن
🔻 فضول بودن
۱- یعنی در هر کاری دخالت میکند و خود را همه چیز دان می داند.
۲- معنای نزدیک ضرب المثل: انواع مختلفی از آش ها داریم؛ مثل آش دوغ، آش کشک، آش شله قلمکار و … . تقریبا نخود در همه آش ها وجود دارد
۳- معمولا این خصلت مخصوص آدم های فضول است که دوست دارند از همه امور سر در بیاورند به همین دلیل:
🔵 به جای اینکه سرشان در زندگی خودشان باشد، به زندگی بقیه سرک می کشند،
🟢 در هر کاری اظهار نظر می کنند
🔴 خود را برتر می دانند،
⚫ در مسائلی که اصلا به اینها ربطی ندارد دخالت می کنند
#فضول #نخود #آش #ربط #دخالت
@zarboolmasall
🟩«واتَّقُوا فِتْنَةً لاتُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خاصّةً واعْلَمُوا إنَّ اللّهَ شَدیدُ الْعِقابِ؛
🔸️و بپرهیزید از فتنه ای که تنها به کسانی از شما که ستم کردند، نمی رسد و بدانید که خداوند سخت عقوبت می کند.» (سوره ی انفال، آیه ی 35)
🔻آتش که گرفت خشک و تر می سوزد.
#خشک #آتش #تَر #قرآنی
@zarboolmasall
🟩نان خود خوردن و نشستن به که کمر زرین بستن و به خدمت ایستادن:
🔻قناعت
معنی حکایت عمر گران مایه
دو برادر، یکی خدمت سلطان کردی و دیگری به زورِ بازو، نان خوردی.
معنی: دو برادر بودند که یکی به سلطانی خدمت میکرد و دیگری با کار و تلاشِ خود، روزیاش را به دست میآورد.
باری، توانگر گفت درویش را که: چرا خدمت نکنی تا از مَشَقّتِ کارکردن بِرَهی؟
معنی: یکبار برادر ثروتمند به برادر فقیرش گفت که: چرا مانند من به سلطان خدمت نمیکنی تا از زحمتِ کار کردن راحت شوی؟
گفت: تو چرا کار نکنی تا از مَذلّتِ خدمت، رهایی یابی که خردمندان گفتهاند: نانِ خود خوردن و نشستن بِه که کمر زرّین بستن و به خدمت ایستادن.
معنی: (برادر فقیر) گفت: تو چرا کار نمیکنی تا از خفّت و خواریِ خدمت به سلطان راحت بِشَوی که اندیشمندان گفتهاند: از دسترنج خود استفاده کردن و راحت بودن از کمربند طلا بستن و در خدمت کسی سرپا ایستادن بهتر است.
به دست آهنِ تفته کردن خمیر *** بِه از دست بر سینه، پیشِ امیر
معنی: آهنِ گداخته را با دست مانندِ خمیر شکل دادن، از دست به سینه در خدمت پادشاه ایستادن بهتر است.
عمرِ گران مایه در این صرف شد *** تا چه خورم صیف و چه پوشم شِتا
معنی: عمر ارزشمند خویش را به خاطر اینکه تابستان چه بخورم و زمستان چه بپوشم هدر دادم.
ای شکمِ خیره به نانی بساز *** تا نکنی پشت به خدمت، دو تا
معنی: ای شکم گستاخ، با تکه نانی سر کن تا مجبور نشوی برای خدمت به هر کسی تعظیم کنی.
#خدمت #ثروتمند #پادشاه #تعظیم
@zarboolmasall
📚 کریم خان زند و درویش
درویش تهی دستی از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند .
کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟
درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم .
آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه میخواهی ؟
درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !
چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت .
خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !
روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد
خان رفت.
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست. 👌
#داستان
@zarboolmasall
پروانه وار سوزم و
سازم بدین امید
کاید شبی که
شمعِ شبستانِ من شوی 🌹
دور از تو گر چه
زاتشِ دل در جهنمم
دارم طمع که
روضه ی رضوان من شوی 🌿
#خواجوی_کرمانی
@zarboolmasall
درود دوستان صبحتون عالی🌷
امروزتون پراز بهترینها
زندگیتان پراز باران برڪت
دلتان پراز نغمہ های
خـوش زنـدگی
و جادہ زندگيتان
پراز شڪوفہ هاے 🌸
سلامتے و تندرستی
نگاہ خــدا
همراہ لحظہ هایتان💌
صبح سه شنبه تون بخیر
@zarboolmasall
🟩طوطی وار یاد گرفتن
🔻مطلبی را سرسری یاد گرفتن
🔹️این اصطلاح بیشتر بین آموزگاران و دانش آموختگان یک مطلب مورد استفاده قرار میگیرد. یاد گرفتن طوطی وار به نوعی کنایه است که معنای آن حفظ کردن چیزی میباشد.
🔸️این ضرب المثل به معنای این است که طرف هر آنچه را که گفته میشود را میشنود و حفظ میکند بدون اینکه دقتی در معنا و مفهوم آن بکند
#طوطی #حفظ #مفهوم #سراسری
@zarboolmasall