eitaa logo
ضرب المثل
30.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
64 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/BP7k.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🟩معنی آمدم ثواب کنم، کباب شدم چیست؟ 🔹 یعنی آمدم کار خیری انجام بدهم که ثواب ببرم اما نه تنها خیری نداشت بلکه ضرر هم زد! 🔹اگر به معنای ظاهری ضرب المثل توجه کنیم، انسان وقتی کار خوبی انجام میدهد برای آن کار ثواب می برد یعنی نزد خدا پاداشش محفوظ است. پاداش کار خیر هم بهشت است. اما وقتی که خطا می کند و به حدی است که از صراط مستقیم خارج می شود، در اینجا جزای او جهنم است؛ جایی که آتش است و عرفا می گویند انسان را می سوزاند و کباب می کند. در اینکه چه کسی مستحق جهنم و سوختن در آتش است ما صحبتی نداریم چون نمی توانیم برای کسی حکم بهشت و جهنم صادر کنیم! از این جهت که ذهن شما با معنای ثواب و کباب آشنا شود عرض کردیم 🙃 🔹 در صحبت های روزمره بسیار از این ضرب المثل استفاده می شود؛ مثلا شما می بینید یک نفر ظاهرش درمانده و فقیر است. دلتان به او میسوزد و از باب اینکه وظیفه انسانی خود را به جا آورید و ثوابی هم کرده باشید، به او کمک می کنید. اما بعدا متوجه میشوید که او دزد بوده و در حین کمک به او کیف پولتان را ربوده است. اینجا می گویید: آمدم ثواب کنم کباب شدم! یعنی آمدم کار خیر کنم خودم به دردسر افتادم. 🔹 یا مثلا میخواهید دو نفری را که باهم قهرند آشتی دهید. ولی با پا در میانی شما نه تنها صلحی بین آنها ایجاد نمی شود بلکه رابطه شان بدتر هم می شود و حتی از شما هم شاکی می شوند! 🔹 البته توجه کنید که همیشه اینطور نیست که نتیجه ثواب کردن کباب شدن باشد! گاهی به عدم مدیریت درست خودمان هم برمی گردد. باید جایگاه آن کار و چگونه انجام دادن آن را بدانیم. @zarboolmasall
🟩 آیا می توانید جواب ضرب المثل تصویری بالا را حدس بزنید ؟ 🔹پاسخ ضرب المثل بالا در ساعت ۱۵:۰۰ در کانال گذاشته میشود @zarboolmasall
🔻پاسخ ضرب المثل تصویری قبل 🟩معنی با دم شیر بازی کردن یعنی چه؟ 🔹 یعنی خود را به خطر انداختن و از عاقبت کار خطرناک خود خبر نداشتن. 🔹وقتی کسی کار خطرناکی انجام می دهد ولی در بیشتر مواقع از مضر بودن آن کار مطلع نیست، دیگران میگویند با دم شیر دارد بازی می کند! @zarboolmasall
🟩انسان، زیاده طلب است و هیچ گاه احتیاجش کاسته نمی شود. هرچه پول دار تر شود، چشمش به مال دنیا بیشتر دوخته می شود. 🔹چطور می شود انسان در عین حال که غنی و بی نیاز است محتاج شود؟ در اینجا غنی بودن از لحاظ مادی مد نظر است وگرنه کسی که روحش از معنویات غنی باشد دیگر کمبودی حس نمی کند و به آرامش می رسد. کسی که از لحاظ مادی بی نیاز است و هیچ چیزی نیست که نداشته باشد، محتاج تر از بقیه است زیرا نفس او هر لحظه حرص و طمعش بیشتر می شود و خواهان مال بیشتری است @zarboolmasall
🟩معنی از این دم بریده هر چی بگی بر میاد یعنی چه؟ 🔹 به کسی می گویند که بدون توجه به عاقبت کارهایش دست به هرکاری می زند. ریسک پذیر است. 🔹 یعنی این فرد با دغلکاری از انجام هیچ کاری ابایی ندارد. کسی که این حرف را میزند یا بصورت مزاح و برای خنده می گوید و یا اینکه از دست آن فرد عصبانی است. 🔹 کسانی که بدون توجه به گوشزدهای اطرافیان دست به انجام هرکاری میزنند باید از آنها دوری کرد چرا که با ریسک پذیریشان، هم خود را در معرض خطر قرار می دهد هم اطرافیانشان را. 🔹 یعنی هم می تواند به ضرر بقیه کار کند هم به نفع بقیه. باید حواست به او باشد. 🔹 دم بریده معانی مختلفی دارد: حیوانی که دمش بریده شده کسی که وارثی ندارد و نسلش درحال انقراض است مکار و فریبکار است @zarboolmasall
🟩معنی آنچه دلم خواست نه آن شد، آنچه خدا خواست همان شد چیست؟ 🔹یعنی همان که خداوند آن را مصلحت انسان می داند، اتفاق می افتد. چرا که گاهی آرزوها و خواسته های قلبی ما نه تنها به نفع ما نیستند، بلکه به ضرر ما نیز تمام خواهند شد. خداوند اگر خیر بنده اش را بخواهد، در آن موقعیت زمانی، یا خواسته بنده اش را برآورده نمی کند و به تاخیر می اندازد، یا به جای آن، مسیر دیگری پیش رویش می گذارد تا خطر کمتری نسبت به مسیرهای دیگر داشته باشد. 🔹افراد در موقعیت های مختلف این ضرب المثل را به کار می برند و حالات روحی هرکدام متفاوت است. مثلا:کسی قصد مسافرت به کشور دیگری را داشته اما موانعی پیش آمد که نتوانست سفر کند. این فرد در جواب کسی که از علت نرفتن او به مسافرت سوال می کند، با ناراحتی این ضرب المثل را به کار می برد. تا بگوید خداوند مانع من شد. چه بسا ناراضی و شاکی باشد. اما شخص دیگری را در نظر بگیرید که یک موقعیت شغلی را از دست می دهد و ناراحت می شود. او هم این ضرب المثل را به کار می برد ولی نه به قصد شکایت به خداوند! بلکه با خود می گوید حتما خداوند خیر و صلاح مرا بهتر از خودم می داند که این شغل برایم جور نشد. البته در بسیاری از موارد، پس از مدتی خداوند به انسان می فهماند که به چه دلیل بوده که کارش انجام نشده است. و قطعا انسان نیز بعدها می فهمد که خیر و صلاحش در انجام آن کار نبوده است. مهم این است که در همان ابتدا که هیچ چیز برای انسان روشن نیست، صبر کند و از خدا بخواهد راه درست را به او نشان دهد. 🔹یعنی درست است که من خواسته دیگری داشتم، اما خداوند آن خواسته را به صلاح من ندید @zarboolmasall
🟩معنی آنقدر مار خورده تا افعی شده یعنی چه؟ 🔹 یعنی انقدر سختی ها را تحمل کرده، شخصی با تجربه و کارآزموده شده است و دیگر مشکلات او را شکست نمی دهد. ۲- به فرد با تجربه ای می گویند که همه راه ها و چاه را می شناسد و کسی نمی تواند او را فریب دهد. @zarboolmasall
🟩 در این لحظات زیبای شب ⭐️ از خدامیخواهم دردها و 🌺 غم هایتان پایان پذیرد ⭐️ طعم خوش زندگی را بچشید 🌺 و امیدوارم هر آنچه را که ⭐️ آرزو دارید برآورده شود 🌺شبتون بخیر⭐️ @zarboolmasall
🟩سلام 🌺صبحتان به طراوت شبنم و به شادابی و زیبایی گلها؛ در زندگی هیچ چیز مهم تر از این نیست که قلبا در آرامش باشی 🌺الهی همیشه قلبتون پر از عشق وآرامش باشد @zarboolmasall
🟩«وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ»[8] 🔹(و (یاد کنید) آن گاه که شما را از فرعونیان نجات دادیم آنان شما را به سختی آزار می دادند 🔻وبعد از هر طوفان آرامشی خواهد بود @zarboolmasall
🟩درختی را که غیر از فصل بار بدهد باید از ریشه در آورد . 🔹روزی بود روزگاری بود ، زمستان و برف بود . صاحب باغ که از خانه ماندن خسته شده بود با خودش گفت : برم به باغم سری بزنم . به باغش رفت . برف روی زمین نشسته بود باغبان گفت : دو سه ماه دیگر درختانم دوباره به بار می نشیند . ناگهان چشمش به درخت انجیری افتاد که بر شاخه هایش چند تا انجیر روییده بود . باغبان با تعجب گفت:نکند خواب می بینم ؟ این فصل و میوه انجیر ؟ باغبان با خودش گفت : بهتر است میوه ها را به پادشاه هدیه کنم تا جایزه ای به من بدهد . با این فکر به طرف قصر پادشاه راه افتاد . دربانها پرسیدند : با شاه چکار داری ؟ باغبان گفت : آمده ام هدیه مخصوص به شاه تقدیم کنم . 🔹شاه از دیدن انجیرها خوشحال شد . دو سه تا انجیر خورد و گفت : از این باغبان در قصر پذیرایی کنید تا برگردم . باغبان فکر کرد که شاه برمی گردد و جایزه ی خوبی به او می دهد موضوع این بود که شاه به شکار می رفت . شکار شاه چند روزی طول کشید وقتی به قصر برگشت دلخور و ناراحت به اتاق خوابش رفت . چون نتوانسته بود شکار کند ، کسی هم جرات نکرد درباره باغبان با او حرفی بزند . چند روز گذشت . صاحب باغ با اعتراض گفت : به شاه بگویید مرا مرخص کند ولی آنها جواب درستی به او ندادند . باغبان صدایش بلند شد . داد و بیداد راه انداخت و خودش را به در و دیوار کوبید . آنها هم ناراحت شدند و او را بعنوان دیوانه به تیمارستان فرستادند صاحب باغ مدتها در تیمارستان ماند دیگر کسی باور نمی کرد که او سالم است و دیوانه نیست . 🔹از قضای روزگار یک روز شاه با درباریانش برای بازدید از تیمارستان به آنجا رفت باغبان او را دید و تمام ماجرا را برای شاه تعریف کرد . شاه خندید و گفت : چه سرنوشت بدی داشته ای . حالا دستور می دهم که تو را آزاد کنند . و بعد تو را به خزانه من ببرند و هر چه خواستی بردار باغبان به خزانه جواهرات شاه رفت . مدتی در خزانه گشت و به خزانه دار گفت : آنچه من می خواهم در اینجا نیست . پرسیدند : تو چه می خواهی ؟ باغبان گفت : به دنبال یک تبر تیز و یک جلد قرآن می گردم . خبر به پادشاه رسید . باغبان را صدا کرد و گفت : چرا به جای جواهرات ( تبر و قرآن ) می خواهی ! صاحب باغ گفت : تبر را به دلیل این می خواهم که با خود به باغ ببرم و درختی را که بی موقع میوه داد و مرا به این درد و رنج انداخت ببُرم و قرآن را هم به این دلیل که پیش فرزندانم ببرم و آنها را به قرآن قسم بدهم که به طمع مال و دنیا و جایزه به کارهایی مثل کاری که من کردم دست نزنند . از آن به بعد ، به کسی که می خواهد محبت و لطف بی موقع انجام دهد می گویند : 🔻 درختی را که در غیر فصل بار بدهد باید از ریشه درآورد . @zarboolmasall
🟩 آیا می توانید جواب ضرب المثل تصویری بالا را حدس بزنید ؟ 🔹پاسخ ضرب المثل بالا در ساعت ۱۵:۰۰ در کانال گذاشته میشود @zarboolmasall