eitaa logo
ذره‌بین درشهر
17.4هزار دنبال‌کننده
60.4هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
📨برسد به دست مدیرعامل کارخانه‌شیشه اردکان باسلام این را هم به آقای عزیزیان بگویید که صادر کننده نمونه چقدر به فکر معیشت و حقوق نیروهایت بودی !!! عنوان یکم کمترین پرداخت حقوق در خاورمیانه دارید با کاشی ... و صنایع فولادی که مقایسه کنید تفاوت فاحش را ملاحظه میکنید... دستاورد دیگر که تمام پرسنل بومی را اخراج یا به واسطه حقوق پایین گریزان کردید و متاسفانه کل نیروهای سایت های بلوک و صنایع جانبی عرب هستند ... هرسال اخر سال با دادن چک های مدتی به اسم تسویه حساب دهان کارگر را بستید که آنها راضی شدن چک ها را به نزول‌گیر بدهند تا پس از کسر هزینه بسیار مبلغ نقد دریافت کنند تا به زخم زندگی بزنندوووووو @zarrhbin
سلام‌ خسته نباشید این وضعیت خارهای کنار دیوار چاه قطب ابادخیابان فکور و زمینی که چندین سال هست زباله دونی همسایه هاشده ولی شهرداری هیچ رسیدگی نمیکنه. چجوریه هر کجای شهر زمینه افتاده ای باشه اخطار میدن ، ولی انگار شهرداری میخواد اینجا زباله دونی مردم باشه واقعا ما هم‌ خسته شدیم از این کثیفی این زمین هیچ کس هم‌جوابگو نیست😔 @zarrhbin
🔺سهام عدالتی‌ها مراقب پیامک‌های جعلی باشند 🔹پیامک‌هایی درمورد ثبت‌نام در سامانه سجام برای برخی مشمولین سهام عدالت ارسال و در آن اعلام شده است که اگر در زمان مشخصی در سجام ثبت‌نام نکنند، سود سهام را دریافت نخواهند کرد؛ درحالی که این موضوع صحت ندارد. @zarrhbin
ذره‌بین درشهر
🔺سهام عدالتی‌ها مراقب پیامک‌های جعلی باشند 🔹پیامک‌هایی درمورد ثبت‌نام در سامانه سجام برای برخی مشمو
✅سهام عدالتی ها مراقب پیام های جعلی باشند 🔹پیامک‌هایی درمورد ثبت‌نام در سامانه سجام برای برخی مشمولین سهام عدالت ارسال و در آن اعلام شده است که اگر در زمان مشخصی در سجام ثبت‌نام نکنند، سود سهام را دریافت نخواهند کرد؛ درحالی که این موضوع صحت ندارد . 🔹 پیامک‌ها از طرف تعدادی از شرکت‌های سرمایه گذاری استانی ارسال شده تا افراد با ثبت‌نام در سامانه سجام بتوانند در مجامع این شرکت‌ها شرکت کنند، زیرا لزوم برگزاری مجامع به حد نصاب رسیدن شرکت‌کنندگان است. 🔹سهامداران سهام عدالت که روش غیرمستقیم را انتخاب کردند باید در سامانه سجام ثبت نام کنند تا از مزایایی همچون شرکت در مجامع شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی استفاده کنند.با ثبت نام در سامانه سجام مشکلی در واریز سود و نقل و انتقال سهام افراد ایجاد نمی‌شود. 🔹 افراد بعد از ثبت نام درسامانه سجام باید در یکی از دفاتر پیشخوان دولت، بانک‌ها و کارگزاری‌ها احراز هویت شوند که در شرایط کرونا افراد می‌توانند به صورت آنلاین احراز هویت شوند. @zarrhbin
📱مسابقه پیامکی کتاب 🎁همرا با جایزه 🤩🤩 ⭐️۱۲ نفر اول هر نفر ۳۱۳ هزار تومان ⭐️۱۲ نفر دوم هر نفر ۲۲۰ هزار تومان ⭐️۱۲ نفر سوم هر نفر ۱۱۰ هزار تومان ⭐️۷۲ نفر چهارم هر نفر ۱۰۰ هزار تومان 💠ویژه دانش آموزان مقطع ابتدایی💠 : 📚 انتشارات مرکز تخصصی مهدویت قم 🏢 دفاتر بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) ☎️ شماره تماس جهت تهیه کتاب ۰۲۵-۳۷۸۴۱۱۳۰-۱ 📑 جهت کسب اطلاعات بیشتر و دریافت فایل PDF رایگان کتاب به کانال در ایتا 👇 https://eitaa.com/joinchat/3867410491C4ccb5e87fe ✅و کانال در تمامی پیام رسان ها مراجعه نمایید. @chashmbe_rah 🗓 ۱۳ دی ماه، سالروز شهادت سردار سلیمانی لغایت 🗓 ۲۷ اسفند ماه مصادف با سوم شعبان ولادت امام حسین(علیه السلام) و 💠=========== 📱 برای شرکت در مسابقه کد پاسخنامه را به شماره ۱۰۰۰۰۳۳۵ پیامک نمایید. 🗳 قرعه کشی و اعلام برندگان ۱۴۰۰/۱/۹ ولادت امام مهدی(علیه السلام)
📌 مدیرعامل شرکت چادرملو عنوان کرد 📍 معادن راکد مانع پویایی بخش معدن 🔹 مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی چادرملو عنوان کرد: برخی افراد دو دهه پیش پهنه معدنی را به ثبت رساندند اما نه خودشان کار می کنند نه اجازه می دهند سایرین کار کنند. 🔹مهندس تقی‌زاده با اشاره به پیامدهای طرح ابطال پروانه معادن راکد اظهار کرد: طرح ابطال پروانه معادن راکد طرح مناسبی است؛ این طرح منجر به تغییر و تحول در بخش معدن می شود که به دنبال آن رونق اقتصادی ایجادخواهد شد. 🔹 او افزود: هر شخصی پهنه معدنی در اختیار می گیرد باید ظرف ۶ ماه اکتشاف انجام دهد و ظرف شش ماه معدن را به بهره برداری برساند بنابراین اگر شخصی از عهده این کار برنمی آید یا اینکه بنیه مالی اش را ندارد نباید ورود پیدا بکند @zarrhbin
با سلام بابت کارخونه شیشه ما جمعی از رانندگان حاضریم جور تعهدات اجتماعی کارخونه شیشه اردکان بخاطر مردم خوب و شریف و نجیب اردکان از پرداخت نکردن کرایه توسط کارخانه شیشه به رانندگان که چیزی در سال حدود سه ملیارد تومن میباشد با وساطت مسئولین پرداخت کنیم ،، تا درمانگاهی ، مدرسه ایی ،فضای آموزشی ،فضای سبزی ،مکان ورزشی یا هرچیزی که در شان و منزلت مردم نجیب اردکان هست ساخته بشه . به شرطی که مسئولین شهرستان آن کارخانه محترم را مجاب به پرداخت کرایه کامل رانندگان بکنه و ما رانندگان از حق مسلم و قانونی خود بخاطر مردم اردکان چشم پوشی کرده و اون مابه التفاوت که در سال چیزی حدود سه ملیارد تومن میباشد با نظارت ارگانهای مربوطه به شهر برمیگردانیم تا از منافع رانندگان خرج شهر بشه و کارخونه شیشه اردکان هم تو شرایط سخت اقتصادی تو فشار نباشه و از درآمد کارخونه خودش هزینه نکنه و همچون گذشته بتونه به نیروهاش خدمات بده و خدایی نکرده به بن بست نخوره ،، رازهای نگفته ایی هم ما رانندگان داریم کاش صدای ماهم میشنیدن ، فقط یکی سوال کوچیک ذهنمو درگیر کرده کاش یکی جواب کوچیک بهمون میداد !!! این همه صنایع و تولید و کار آفرینی به کام کی ؟؟؟؟!!!!!! از کارخانه شمش تارا و کیوان گرفته با اون آلودگیش تا کارخونه شیشه و جاهای دیگه که حتما باید با تنش و بحث و حمایت دوستان درست بشه ،،، آقای طاهری عزیز هرجا رفتی جلسه لطفا ما رانندگان هم با خودتون ببری که ماها هم خیلی رازهای نگفتنی و گفتنی داریم که منتظریم جوابی براشون پیدا کنیم ارسالی و نام محفوظ @zarrhbin
ذره‌بین درشهر
مدیرعامل محترم کارخانجات شیشه اردکان با سلام انتخاب شما را به عنوان صادرکننده نمونه کشوری و دریافت
سلام خدمت محترم مدیرذره‌بین شهرواقعا این چه وضعی یکی کارگری که زحمت مکشه توکارخانه چش راه مکن تااول برج بیادکه حقوقش بدن ولی به خاطریکی اشتباه کوچیک که کرده بایدحقوقش ندن که تنبیهه بش اسم کارخانه هم کارخانه مثلا برای خودش خاورمیانه مگن اسم درکرده کارخانه شیشه اخه فکرش نمکن این کارگرچک داره خرجی زن بچه واقعا مسولین رسیدگی کنن 😔😔 این چه وضعی لطفا بزارین توکانال @zarrhbin
📌 💠یوهان آردو والسیوا دانشگاه ریودوژانیرو برزیل ⚜ما چهارنفر از آمریکای جنوبی بودیم که در سال‌های ۱۹۹۸_۱۹۹۲ در دانشگاه در دوره درس می‌خواندیم . در ابتدا با هم آشنایی چندانی نداشتیم . در کلاس سلام و علیکی می‌کردیم و بعد از کلاس هم یک 《چو》(خداحافظی) به هم می‌گفتیم و می‌رفت تا جلسه‌ی بعد . یک سال و نیم به همین‌منوال گذشت‌. ⚜ یک روز یک استاد ایرانی با لهجه‌ای شیرین درس را شروع کرد. او گفت است و بعد یزد را روی نقشه نشان داد. سپس گفت: " من با لهجه‌ی یزدی به زبان فرانسه حرف می‌زنم." این اولین جمله او باعث کلاس شد. او اسم و ملیّت همه‌ی یازده دانشجوی کلاس را پرسید. پس از اتمام کلاس گفت :" با دوستان آمریکای لاتین چند کلمه صحبت دارم ." همه رفتند و ما چهار نفر ماندیم . ماندن همان و بنیان یک دوستی محکم بین ما و استاد گرانقدر همان . با او جلسات متعددی داشتیم؛ جلساتی که گاه تا ۲۷ نفر از دوستان آمریکای جنوبی در آن حضور داشتند . دوستانی از سراسر قاره که هنوز هم با هم دوست هستیم. ⚜در بین ما از دانشجویان جغرافیا که دانشجوی مستقیم دکتر پاپلی بودیم تا فوق‌تخصص‌خون وجود داشت. در بین جلساتی که بیشتر در سیته‌ یونیور سیتر (شهرک خوابگاهی دانشگاه پاریس) تشکیل می‌شد ، جلسه‌ی بر سر زبان‌ها افتاد. با وجود آنکه همه اسپانیولی یا پرتغالی زبان‌ بودیم ، همه به زبان فرانسه حرف می‌زدیم. بسیاری از شب‌ها شام را باهم می‌خوردیم یا با‌هم به رستوران دانشگاه و یا رستوران‌های داخل شهر می‌رفتیم. چند نوبت هم مسافرت‌های یک یا چند روزه داخل فرانسه رفتیم. صمیمیتی که در آن دوستی‌ها ایجاد شد، هنوز هم وجود دارد؛ به طوری که هفته‌ای نیست که من به دو سه نفر از دوستان جلسه‌ی پروفسور پاپلی در کشورهای دیگر آمریکای‌لاتین تلفن نکنم یا ایمیل نفرستم. برخی از آن دوستان حالا در کشورهای خودشان دارای مقاماتی هستند؛ از ریاست‌دانشگاه و بیمارستان گرفته تا وزارت. نکته‌ی جالب توجه اینکه حتی تا چند سال پس از رفتن پروفسورپاپلی از پاریس ، بازهم جلسه به اسم او برقرار بود . ‌ ⚜مباحث اجتماعی که پروفسور پاپلی در جلسات به آن‌ها می‌پرداخت، برای ما جالب بود. او در هر جلسه موضوع سخنرانی جلسه‌ی بعد را مشخص می‌کرد و کسی قبول زحمت می‌کرد و مطلبی را برای ارائه می‌آورد. من در این جلسات مطالبی را آموختم که در هیچ‌جای دیگری یاد نگرفتم. برای مثال ، پاپلی از خانم دکتر《 گ.استوئزاستیت》فوق‌تخصص‌خون که از اروگوئه به پاریس آمده بود تا دوره‌ی شش‌ماهه‌ای را درباره‌ی بگذراند_ که آن زمان بحث آن تازه مطرح شده بود _خواست تا در این باره برای ما صحبت کند. صحبت او بسیار جالب بود. من خودم که برزیلی هستم ، در این جلسات دوبار کنفرانس دادم . ⚜من از کلاس‌های پروفسور پاپلی بهره‌های فراوان بردم ، ولی بزرگ‌ترین بهره‌ام پس از آشنایی با ایشان ، 《 》 بود. او به من آموخت چگونه دور هم جمع شویم و چطور از زندگی اجتماعی لذت ببریم. چگونه کارجمعی انجام دهیم. ⚜ او از شاعران ایرانی اشعاری می‌خواند و ترجمه می‌کرد و ما را تا حد زیادی با ادبیات غنی ایران آشنا کرد؛ ادبیاتی که به انسان مفاهیم و را می‌آموزد. ما در جلسات از شاعران بزرگ آمریکای لاتین امثال 《اِمه‌ سِزر》 شعر می‌خواندیم و دوستانی بودند که گیتار می‌زدند. ⚜در سال ۱۹۹۵ چند نفر از دوستان آن جلسه در کشورهای خودمان اقامت داشتیم . قرارشد در گِرد هم آییم. 《 ماریو رودرس》 که در دانشگاه لیما تدریس می‌کرد، پیشنهاد داد از هم دعوت کنیم. همه از این پیشنهاد استقبال کردند. وقتی 《ژولیوس دِ خوزه》 که آن موقع معاون وزارت جهانگردی برزیل بود از این موضوع مطلع شد ، پیشنهاد داد استاد را برای کنفرانسی که قرار بود درباره‌ی صنعت گردشگری (توریسم) در ریو تشکیل شود ، دعوت کنیم. به علاوه ، بعد از کنفرانس سمینار دیگری در 《رسیف》 برگزار می‌شد که قرار شد پروفسور پاپلی در آن نیز شرکت کند‌ . بدین طریق ، مسئله مخارج سفر پروفسور پاپلی حل‌شد. با استاد که آن موقع در پاریس بود ، صحبت کردیم . ایشان موافقت خود را اعلام و برنامه‌اش را برای سفر که حداقل بیست روز طول می‌کشید ، ارسال کرد . طبق برنامه ، ایشان باید پنج‌روز در اقامت می‌داشت و دو روز در . سپس از رسیف از راه زمینی به《بلم》 واقع در دهانه‌ی رودخانه آمازون می‌رفت. از رسیف تا بلم حدود ۱۸۵۰ کیلومتر راه است . مسیرتقریبا در محدوده‌ی خط استواست. در آنجا هوا بسیار گرم، شرجی و زمین باتلاقی‌است. برای عبور از رودخانه‌های متعدد، گاه باید ده‌ها کیلومتر از ساحل دور شد و دوباره به جاده‌ی ساحلی بازگشت. 👇👇👇
👆👆👆 ⚜برنامه این بود که پروفسورپاپلی دو روز در بلم بماند و پس از آن به 《ماکاپا》 برود و از آنجا با کشتی از طریق رودخانه‌ی آمازون تا اوییدوس مسافرت کند. پروفسورپاپلی پیشنهاد کرده بود اگر هواپیما هست ، از آنجا به 《لیما》 پایتخت پرو برود و سپس به پاریس بازگردد. 《ژولیوس د خوزه》 تمام مخارج ایشان را قبول کرد . من مایل بودم استاد را در این مسافرت طولانی همراهی کنم؛ اما راستش تامین مخارج سنگین سفر برایم دشوار بود . ژولیوس مسئله را حل کرد . او با رئیس دانشگاه آشنا بود و ترتیبی داد که دانشگاه ریو به من ماموریت تحقیقاتی بدهد. ⚜ پروفسورپاپلی برای سفری ۲۱ روزه به برزیل دعوت شد ‌. همه‌ی دوستان از سراسر آمریکای لاتین قرار را در ریودوژانیرو گذاشتیم. بعد از چهارسال ، هجده نفر از دوستان پاریس دورهم جمع شدیم . قرار بود من راهنمای استاد در این مسافرت باشم ، ولی دو نفر از دوستان دیگر هم مایل بودند ما را همراهی کنند . بنا به سفارش 《ژولیوس دِ خوزه 》 یک موسسه گردشگری ، مخارج دو دوست ما را عهده‌دار شد ؛ به شرط آنکه گزارش و عکس آن موسسه تهیه کنند. ⚜سرانجام پروفسورپاپلی پاریس را به مقصد برزیل ترک کرد. استاد در لحظه‌ی ورود به فرودگاه ریو ، کاملا غافلگیر شد. او اصلا انتظار نداشت هجده‌نفر از دوستان جلسه‌ی پاریس در فرودگاه به استقبال او بیایند . من هرگز اشک شوق او را فراموش نمی‌کنم. او تک‌تک دوستان را با اسم کوچک و بزرگ نام برد. آخر می‌دانید ، ما پرتغالی و اسپانیولی زبان‌ها اسامی طولانی داریم. برای ما هم جالب بود که پس از گذشت چندسال ، او حتی نام کوچک همه ما را کامل به خاطر دارد. همه پنج روز در ریو بودیم. خاطره‌ای فراموش نشدنی بود! ⚜برای رفتن به رسیف و ادامه‌ی بقیه سفر ، من به همراه دکتر 《 رودرس و ساوو》 اهل پرو و 《 امانوئل او جداواب》 که مدیر یک شرکت آب معدنی در شیلی است ، استاد را همراهی کردیم. ⚜این مسافرت یکی از خاطره‌انگیزترین سفرها در تمام ایام زندگی‌ام بود . من که در کشور خود بودم‌ ، در موارد متعدد احساس کردم کمتر از پروفسورپاپلی با مسائل و مردم سرزمینم آشنا هستم‌ . ریودوژانیرو دارای محله‌ها و مناطق ناامنی است که در روز روشن هم نمی‌توان به راحتی به آن مناطق رفت. پروفسور پاپلی شب‌هایی که در ریو بود ، هرشب به یک منطقه‌ی خطرناک شهر رفت؛ مکان‌هایی که بسیاری از رفقای ما به بهانه‌های مختلف ، ما را همراهی نکردند. شب سوم ، ژولیوس برای ما دو مامور مسلّح مخفی تعیین کرد. دکتر پاپلی با این‌کار مخالف بود . او می‌گفت اگر مردم بفهمند که ماموران ما را همراهی می‌کنند ، به ما مشکوک می‌شوند و جواب سوال‌هایمان را درست نمی‌دهند. او می‌گفت وجود ماموران باعث می‌شود درگیری درست شود . ⚜در حلبی‌آبادهای حاشیه‌ی شهر ریو آن‌هم در ساعت‌های ۱۰ و ۱۱ شب ،دکتر پاپلی وارد کپرها می‌شد و از ما می‌خواست که پرسش‌های او و پاسخ‌های مردم را ترجمه‌کنیم . در شب سوم که ماموران همراه ما بودند ، پیش‌بینی دکتر پاپلی درست درآمد . در یک حلبی آباد در حومه‌ی ریو نزدیک بود کار به زدوخورد مسلحانه بکشد . ماموران می‌خواستند با زور و قدرت و درخواست نیروی کمکی ،امنیت ما را تامین کنند . ولی استاد از آنان تقاضا کرد دیگر ما را همراهی نکنند. سپس به ما گفت به صاحب‌خانه و افراد محله اعلام کنیم ما مهمان آن‌ها هستیم. بدین طریق، مسئله فیصله یافت. او معتقد بود 《مهمان》 یک کلمه‌ی کلیدی در تمام مناطق فقیرنشین دنیاست. ⚜استاد با درایت خود کاری کرد که در همان محله که شب سوم و با حضور ماموران ، نزدیک بود درگیری ایجاد شود ، مردم برای فرداشب ما را به‌ خانه‌شان دعوت کردند . ⚜شب بعد با وجود مخالفت دوستان ،به مهمانی رفتیم . مردم چنان گرم و صمیمانه از ما پذیرایی کردند که تماشایی بود . یکی از اهالی به من گفت :" ما قرار گذاشته بودیم اگر امشب با مامورانی که زیر لباسشان اسلحه داشتند آمدید ، با شما درگیر شویم. ولی اگر خودتان تنها آمدید ، یعنی که به ما اعتماد پیداکرده‌اید و ما هرچه در توان داریم ، از شما پذیرایی خواهیم کرد‌. " ⚜تا نیمه‌های شب در خانه‌ای بودیم که جز بوریایی بر زمین و چند صندلی شکسته ، چیز دیگری نداشت. حدود چهل نفر از ساکنان محله در آن خانه جمع شده‌بودند. آن‌ها شبی شاد را برای ما تدارک دیدند. بهترین نوازنده‌ی گیتار محله‌شان را آوردند و با صدای گیتار او آواز خواندند و رقصیدند . پروفسورپاپلی به ما گفت :" این آدم‌های فقیر که بسیاری از آن‌ها زندگی‌شان با کارهای خلاف و حتی با جرم و جنایت می‌گذرد، جزءِ افراد هستند. فقط باید به شما اعتماد و احساس کنند به آن‌ها علاقمند هستید. " ... 📚شازده حمام ، جلد چهارم ✍ @zarrhbin
یا مھـــ🕊ــــدے قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است یازده بار شمردیم یکی باز کم است این همه آب که جاریست نه اقیانوس است عرق شرم زمین است که سرباز کم است 💔 🌷 @zarrhbin