eitaa logo
ذره‌بین درشهر
17.3هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 قابل توجه.... ☑️ قابل توجه اینکه یکی از اردکان که یکی از ، استخدام نیروهای می باشد در اقدامی غیر منتظره از متقاضیان کار که برای مصاحبه به این کارخانه تشریف برده بودند، این را پرسیده است.👇👇👇 ⚠️ که شما در به چه رای داده اید⁉️ 👈 حال به نظرِ شما مخاطبِ بزرگوار این سئوال منطقی می باشد⁉️ و کدام از دردهای جوان جویای کار و یا شما کارخانه دار بزرگوار! که شاید دردی نداشته باشید! را حل خواهد کرد⁉️ ⛔️ پس اگر گذرتان برای استخدام به آن اُفتاد، خود را زیر پا بگذارید و آن را بدهید که آنها می پسندند، شاید شما را استخدام نمودند‼️ 🖋 یکی از جمعِ مردم @zarrhbin
💦 ....⁉️ 🚰چندین سال است که از برکت !!!! از آب شرب در این شهر محرومیم و دیگر از عادت های روازنه ی ما شده است که دبه را برداریم و خود را به جایگاه تصفیه ی آب و آب انبارها برسانیم؛ که شاید این امر مشکلی هم نداشته باشد و حتی ترک عادتی چندین ساله موجب مرض شود! 🚰اما می دانید از کجای این قصه شروع می شود زمانی که بنا به عادت و یا شرطی شدن، فکر می کنیم هوا که رو به سردی گذاشت که از لوله ها به خانه هایمان می رسد، مشکلی ندارد و از طرف دیگر نهاد مسئول، جایگاههای تصفیه آب را نیز با سر شدن هوا می کند‼️ 🚰ولی عزیز، با یک دستگاه کوچک می توان به درجه ی سختی یا بهتر بگوییم در این پی برد، هر کس با شما رودرواسی دارد، ما که با شما نداریم این آب برای همه مخصوصاً بچّه ها و بیماران به ویژه بیماران اگر سَم نباشد عوارضش کمتر از سَم نیست، من نمی دانم در این شهر چه می کنند⁉️ اما ای کاش بر سر من و تو با کسی به نرسیده باشند که واقعاً خواهد بود. 🚰ای کاش آن صنعتی که از ترس رسوب کردن و خراب شدن دستگاههایش، از ترس ضرر و برباد رفتن سرمایه اش این شهر را به می بَرَد بداند که باید این مردم باشد، و ای تُف به آن صنعتی که تنها خودش را می بیند و سودآوری کارخانه اش و به نوا رسیدن سهامدارانش‼️ و چشمانش را نیز برروی تمامی این شهر فلک زده بسته است، و جالب است که را نیز، معنی می کند و با آن یکی می داند‼️ 🚰مسئولین و اداره ی عزیزی که مامور تامین آب شرب سالم این شهر هستید لطفاً اجازه دهید چندین جایگاه تصفیه ی آب همچنان در شهر باشد، حداقل شما به دادِ مردم شهر برسید، همه ی توانایی خرید آب معدنی و یا نصب دستگاه تصفیه ی آب را در منزل خود ندارند. 📌خلاصه آن چیزی که از شیرهای آبِ خانه های ما بیرون می آید نیست و ما به خاطر عزیزمان که متاسفانه به بیماری کلیوی دچار است مجبوریم و باید آبِ خانه و آبِ آب انبارها و آبِ مراکز تصفیه ی آب را بررسی کنیم تا بتوانیم سالم ترینش را نماییم و شاید این کار، کارِ هر روزه ی ماست که باید این را هم یادآوری کنیم که متاسفانه آبِ برخی از آب انبارهای شهر نیز دچار مشکل است. 👈 در ضمن اسم ما را هم نگذارید!!! فقط و تعهدی را که نسبت به مردم و شهر دارید را از یاد نبرده و ما آن را هر از گاهی چند یادآوری خواهیم کرد، و ببخشید اگر خوابتان را می کنیم. ❌ و در پایان با هر چه بازی می کنید بُکنید!امّا لطفاً با جانِ مردم و وجدانِ خود نکنید. 🖋 هوادارِ مردم @zarrhbin
▫️#مهندس‌ها.... 🍃 #مهندس‌ها را اطراف خودتان نگه دارید آدم باید کمِ کم دو سه تا رفیق مهندس داشته باشد تا #روزگار را با آنها بگذراند؛ 🍃 #مهندس‌ها و دست به آچارها، آنها که فوت و فن کارها را می دانند، تا چیزی در زندگی خراب شد دورش نمی اندازند، #تعمیرش می کنند. 🍃 تا جایی از #رابطه ترک برداشت، غُر نمی زنند، بهانه نمی گیرند، می گردند دنبال پیچ و مهره های ریز تا #درد را دوا کنند؛ مهندس ها ساختن و ماندن و علاجِ #دل بودن را خوب بلدند. ✅پنجم اسفند، روز بزرگداشت #خواجه‌نصیرالدین‌طوسی روزِ #مهندس گرامی باد. فارغ از مدرک تحصیلی اگر پلی ساخته اید برای عبور از افکار منفی شما نیز یک #مهندس هستید. 🌹 @zarrhbin
🍃 اندیشه های ناب... 💠 تفاوت خصومت‌ها.....⁉️ ✅ خصومتِ ، "ایمان" را می کند و "اُمید" را و به "وجود"، معنی و می‌بخشد؛ و خصومتِ ،نومید کننده است و و بد... بیخودی نیست که در اُحُد هنگامی که در برابر سیلِ مهاجمِ خصم، شمشیر می‌زند، می‌غُرد؛ و در هنگامی که بر سرِ منبر سخن می‌گوید، ناگهان از بی‌تابیِ و عجز، محکم بر صورتِ خویش ! 📚 حسین وارث آدم @zarrhbin
🍃 اندیشه های ناب... 💠 الگوی کامل انسانیّت....⁉️ ✅ در گذشته برادری دینی داشتم که در چشم من بود چون دنیای حرام در پیش چشم او می‌نمود، و از شکم بارگی دور بود پس آنچه را نمی‌یافت آرزو نمی‌کرد و آنچه را می‌یافت زیاده‌روی نداشت. در بیشتر عمرش "ساکت" بود، امّا گاهی که لب به سخن می‌گشود بر دیگر سخنوران برتری داشت و تشنگیِ پرسش‌کنندگان را فرو می‌نشاند. ✅ به ظاهر ناتوان و مستضعف می‌نمود، اما در برخوردِ جدّی چونان می‌خروشید، یا چون مار بیابانی به حرکت در می‌آمد. تا پیش قاضی نمی‌رفت دلیلی مطرح نمی‌کرد، و کسی را که عذری داشت سرزنش نمی‌کرد، تا آن‌ که عذر او را می‌شنید. ✅ از شِکوه نمی‌کرد، مگر پس از تندرستی و بهبودی؛ آنچه عمل می‌کرد می‌گفت، و بدانچه عمل نمی‌کرد چیزی نمی‌گفت، اگر در سخن گفتن بر او پیشی می‌گرفتند در سکوت مغلوب نمی گردید و بر بیشتر از سخن گفتن، حریص بود. ✅ اگر بر سر دو راهیِ دو کار قرار می‌گرفت، که کدام‌ یک با خواسته‌ی نفس نزدیک‌تر است با آن مخالفت می‌کرد. ✅ پس بر شما باد روی آوردن به اینگونه از ، و با یکدیگر در کسب آنها "رقابت" کنید و اگر نتوانستید، بدانید که به دست آوردن برخی از آن ارزش‌های اخلاقی بهتر از رها کردن همه است. 📚 نهج‌البلاغه، حکمت ۲۸۹ ✍ 🌹 فرا رسیدن بر شیعیان عالم به ویژه "علی‌شناسان" و "ولی‌شناسان" تبریک و تهنیت باد. 🎉 @zarrhbin
▫️یک هفته "عمه‌ی‌ آقارضا" به خانه‌اش رفته بود. مهری و آقارضا تنها زندگی می‌کردند. شب قبل گوشت خریده بود. صبح که از خانه بیرون رفت، به گفت: "گوشت را خوب بکوب! شب می‌خواهم کباب کوبیده درست کنم‌." آن زمان در همه‌ی خانه‌ها بود. در آن زمان در هر صد خانه یک چرخ گوشت دستی هم پیدا نمی‌شد. ▪️شب آمد. به مهری گفت در منقل آتش آماده کند. آقارضا چهار سیخ کباب درست کرد‌. ماست و خیار و مخلفات دیگرش هم جور بود. به مهری گفت را بیاورد‌. مهری بطری را آورد. آقارضا چند لقمه نان و کباب خورد. چند لقمه هم به دهان مهری گذاشت. بعد دو استکان عرق ریخت یکی خودش برداشت و یکی به مهری داد و گفت: "به سلامتی هم بخوریم!" ▫️ هرگز عرق نخورده بود. گفت:"من عرق نمی‌خورم؛ هرگز نخورده‌ام؛ پدرم هم عرق نخورده است." چند استکان عرق خورد. نیمه‌مست بود. استکان عرق را به دست زنش داد و گفت: "می‌گویم بخور!" مهری گفت:" نمی‌خورم!" شوهرش عصبانی شد و گفت: "نوه‌ی شهربانو کافر! عرق را بگیر و بخور!" برآشفت که: "من دختر رقیّه هستم! تازه، شهربانو هم هرگز عرق نخورده است." ▪️ گفت: "به پاگون اعلی‌حضرت بخور!" (بالاترین قسم آقارضا پاگون اعلی‌حضرت بود) گفت: "به خدا نمی‌خورم!" آقا رضا گفت: "به پاگون اعلی‌حضرت به خوردت می‌دهم!" ▫️ "مهری" را روی زمین خواباند و روی سینه‌اش نشست. سپس سرِ بطریِ عرق را داخل دهان او کرد. آتشی در گلویش احساس کرد. دهان، حلق و معده‌اش سوخت. به صورت شوهرش زد. آقارضا فریاد زد: "تو اگر نوه‌ی شهربانو کافر هستی، من هستم!" اما مهری را کتک نزد. ▪️دست‌های او را زیر کمرش کرد. سنگینی هیکل شوهرش را روی سینه‌اش احساس می‌کرد. با یک دست دهان مهری را فشار داد، به طوری که دهانش باز شد. سر بطری را داخل دهان مهری گذاشت و شیشه را بالا گرفت. مهری سعی کرد عرق را نخورد. عرق از دهان و بینی‌اش بیرون می‌ریخت. پاهایش را تکان می‌داد. هر کار کرد نتوانست خودش را از دست آقارضا رها کند. ▫️مقداری عرق به درون دستگاهِ گوارشِ رفت. بخشی داخل بینی‌اش ریخت. تا اعماق بینی، مغز و معده‌اش می‌سوخت. آقارضا تقریباً تمام عرق داخل شیشه را به حلق مهری ریخت. سرِ مهری گیج می‌رفت. حالت استفراغ داشت. آقارضا مهری را از زمین بلند کرد. زن هیچ نمی‌فهمید. شوهر مقداری کباب خالی توی دهان مهری گذاشت. زن استفراغ کرد. شب سختی بود‌ هم حالِ روحی‌اش خراب بود و هم حالِ جسمی‌اش. ▪️ با مهری مهربانی می‌کرد. دائم می‌خواست. می‌گفت: "مست بودم اگر گُهی خوردم! بهار بود و هوا ملایم." صبح سحر حال مهری بهتر شد. معده و گلویش نمی‌سوخت. سرش گیج نمی‌رفت، ولی سرش می‌کرد. ✅ ادامه دارد... 📚 شازده‌حمام، جلد ۴ ✍ @zarrhbin
ذره‌بین درشهر
❌❌ ❌ وقتی روزها از خاموشی این نمایشگر بگذرد !! ❌ وقتی ایستگاه‌های سنجش آلایندگی از کار افتاده باشن
🔺مقایسه هوای امروز و در روزی که داده‌های یزد عدد ۸۳ را نشان می‌دادند و اردکان داده ای برای نمایش نداشت !!! ✍ چه کنیم که حرف دل را فقط آن کشیده می‌فهمد... @zarrhbin🕊
بدترین پوزیشن هنگام رانندگی قوز کردن و خم شدن به سمت جلوست. این حالت فشار بسیاری به گردن وارد میکند و ریسک ابتلا به آرتروز گردن را به شدت افزایش میدهد. پشتی صندلی باید از کمر تا کتف، بطور کامل به پشت چسبیده باشد. بیشتر از ۲۰درجه هم نباید پشتی صندلی را خواباند. از بدور باشید! @zarrhbin🕊 ‌‌‎‎‌‎
📸 ✍ شما بهتر است از این قاب تصویر و تکرار نکنید ... پشت این اتحادی برای مردم نیست... پشت این قاب ها که مردم با دیدنش همه فراموش شده را به یاد می آورند... که حتی از گفتنش برای مردم هم ، خجالت زده می شویم ..... بگذارید و باهم کناربیایند.. شاید یابد.. شما برای این مرحم نیستید... فقط با ، نمک می پاشید ... @zarrhbin🕊
دلنوشته ای از یک جوان اردکانی متخصص جویای کار ثروت و قدرت ارمغان صنعت توزیع اون نه از ره عدالت کار نمی‌دن به یک جوان بومی چه تقدیر غریبانه و شومی عده ی اندکی چه چاق و فربه خروس می خونه کبک اونها به به اکثر مردم زیر تیغش لهن یکی یکی دارن فدایی میشن ثروت صنعت نصیب شما ها مریضی و ناامنیاش سهم ما کار نمی‌دن به یک جوان بومی چه تقدیر غریبانه و شومی با سلام خدمت مسئولین شهرستان اردکان بنده یک جوان اردکانی بعد از چند سال تحصیل و کسب تجربه در عرصه صنعت به دلیل نداشتن آشنا و پارتی بعد از کلی دوندگی نمیتونم در شرکت چادرملو استخدام بشم و با جوابهای غیرمسئولانه مواجه میشم آیا این درسته؟ آینده یک جوانی که کسی رو نداره چی قراره بشه ؟از کجا باید شروع کنه؟ اگه برای وارد شدن داخل این شرکت ها فقط و فقط پارتی و آشنا داشتن ملاکه چرا یه جوون بره درس بخونه؟ چرا تجربه کاری کسب کنه؟ متاسفانه با وجود اینکه تمام آلایندگی های این کارخانجات برای مردم اردکان هست ولی خود مردم این شهر حتی نمیتونن تو این شرکت ها مشغول به کار بشن. این درد را به که باید گفت؟ مسئولین چادرملو پاسخگو باشید. مارشال ۰۰۷ پس نوشت: متاسفانه جوانان اردکانی در صنعت کمتر مورد استفاده قرار می گیرند در حالیکه در بافق و سیرجان اولویت مردم منطقه است اما اردکان برعکس... @zarrhbin🕊