🔘دوست داشتن، از عشق برتر است.⁉️
✅ #دوست_داشتن از #عشق برتر است. عشق، یک جوشش کور است، و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن، #پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال.
✅ #عشق بیشتر از #غریزه آب می خورد؛ و هر چه از غریزه سر زند، بی ارزش است. و #دوست_داشتن از #روح طلوع می کند، و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز، همگام با آن اوج می یابد.
✅ #عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد. اما #دوست_داشتن، در ورای سن و زمان و مزاج، زندگی می کند، و بر آشیانه ی بلندش روز و #روزگار را دستی نیست.
✅ #عشق، در هر رنگی و سطحی، با زیبایی محسوس، در نهان یا آشکار، رابطه دارد. امّا #دوست_داشتن، چنان در روح غرق است و گیج و #جذب زیبایی های روح، که زیبایی های محسوس را به گونه یی دیگر می بیند. #عشق، طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است؛ امّا #دوست_داشتن، آرام و استوار و پروقار و سرشار از #نجابت.
✅ #عشق، با دوری و نزدیکی در نوسان است. اگر دوری به طول انجامد، #ضعیف می شود؛ اگر تماس یابد، به ابتذال می کشد؛ و تنها با بیم و امید و تزلزل و اضطراب و "دیدار و پرهیز" امّا #دوست_داشتن، با این حالت #ناآشناست؛ دنیایش، دنیای دیگری است.
✅ #عشق، جوششی یک جانبه است. به #معشوق نمی اندیشد که کیست؟ یک "خودجوش ذاتی" است؛ و از این رو همیشه #اشتباه می کند، و در انتخاب به سختی می لغزد و یا همواره یک جانبه می ماند. امّا #دوست_داشتن، در روشنایی ریشه می بندد و در زیر نور، #سبز می شود و رشد می کند؛ و از این رو است که همواره پس از #آشنایی پدید می آید.
✅ #عشق، جنون است؛ و جنون چیزی جز خرابی و پریشانیِ "فهمیدن" و "اندیشیدن" نیست. امّا #دوست_داشتن، در اوج #معراجش، از سرحد #عقل فراتر می رود، و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کَند، و با خود به قله ی بلند #اشراق می برد.
✅ #عشق زیبایی های دل خواه را در #معشوق می آفریند؛ و #دوست_داشتن، زیبایی های دلخواه را در #دوست می بیند و می یابد.
✅ #عشق یک #فریب بزرگ و قوی است و #دوست_داشتن، یک #صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق.
✅ #عشق در دریا #غرق شدن است؛ و #دوست_داشتن، در دریا #شنا کردن. عشق بینایی را می گیرد و دوست داشتن می دهد. #عشق، خشن است و شدید و در عین حال ناپایدار و #نامطمئن و #دوست_داشتن، لطیف است و نرم و در عین حال پایدار و سرشار #اطمینان.
✅ #عشق همواره با شک آلوده است؛ و #دوست_داشتن، سراپا یقین است و شک ناپذیر. از عشق، هر چه بیشتر می نوشیم، سیراب تر می شویم؛ و از دوست داشتن، هرچه بیشتر تشنه تر. عشق هر چه دیرتر می پاید، کهنه تر می شود؛ و دوست داشتن، نوتر.
✅ #عشق، نیرویی است در عاشق، که او را به معشوق می کشاند؛ و #دوست_داشتن، جاذبه یی است در دوست، که دوست را به دوست می برد. عشق، تملک معشوق است؛ و دوست داشتن تشنگی #محو شدن در دوست.
✅ #عشق، معشوق را مجهول و گمنام می خواهد، تا در انحصار او بماند؛ زیرا عشق جلوه ای از خودخواهی و روح تاجرانه یا جانورانه ی آدمی است؛ و چون خود به بدی خود آگاه است، آن را که در دیگری می بیند از او بیزار می شود و #کینه بر می گیرد. امّا #دوست_داشتن، دوست را محبوب و #عزیز می خواهد؛ و می خواهد که همه ی دل ها، آن چه را او از #دوست در خود دارد، داشته باشند. که دوست داشتن، جلوه ای از روح خدایی و فطرت #اهورایی آدمی است؛ و چون خود به #قداست ماورایی خود بیناست، آن را در دیگری می بیند، دیگری را نیز دوست می دارد، و با خود آشنا و #خویشاوند می یابد.
@zarrhbin
👇👇👇👇
✅ در #عشق، رقیب منفور است؛ ودر #دوست_داشتن است که "هواداران کویش را، چو جان خویشتن دارند."
✅ حسد، شاخصه ی عشق است؛ چه عشق، معشوق را طعمه ی خویش می بیند، و همواره در #اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید؛ و اگر ربود، با هر دو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور می گردد. امّا #دوست داشتن، ایمان است و ایمان یک #روح_مطلق است، از جنس این عالم نیست.
✅ #عشق، ریسمان #طبیعت است و سرکشان را به بند خویش می آورد، تا آن چه را از طبیعت گرفته اند، به او باز پس دهند، و آن چه مرگ ستانده است، به حیله ی عشق، بر جای نهند؛ که عشق، تاوان ده مرگ است. امّا #دوست_داشتن، عشقی است که انسان #دور از چشم طبیعت، خود می آفریند، خود به آن می رسد، خود آن را #انتخاب می کند.
✅ #عشق اسارت در دام #غریزه است؛ و #دوست_داشتن، آزادی از جبر #مزاج. عشق، مامور تن است؛ و دوست داشتن #پیغمبرروح. عشق یک #اغفال بزرگ و نیرومند است، تا انسان به #زندگی مشغول گردد و به روزمرگی_که طبیعت سخت آن را دوست دارد_ سرگرم شود و دوست داشتن، زاده ی وحشت از غربت است، و خودآگاهی ترس آور آدمی در این بیگانه بازار زشت و بیهوده.
✅ #عشق، لذت جستن است؛ و #دوست_داشتن، پناه جستن. عشق غذا خوردن یک گرسنه است؛ و دوست داشتن، #هم_زبانی در سرزمین بیگانه یافتن است.
✅ #عشق، گاه جابه جا می شود و گاه سرد می شود و گاه می سوزاند. امّا #دوست داشتن، از جای خویش، از کنار دوست خویش، برنمی خیزد؛ سرد نمی شود، که داغ نیست؛ نمی سوزاند، که سوزاننده نیست.
✅#عشق، رو به جانب خود دارد؛ خودخواه است و "خودپا" و حسود؛ و معشوق را برای خود می پرستد و می ستاید. امّا #دوست_داشتن، رو به جانب دوست دارد؛ #دوست_خواه است و دوست را برای دوست می خواهد، و او را برای او دوست می دارد، خود در میانه نیست.
✅ #عشق، اگر پای عاشق در میان نباشد، نیست. امّا در #دوست_داشتن، جز دوست داشتن و دوست، سومی وجود ندارد. عشق، به سرعت به انتقام و کینه بدل می شود، و آن هنگامی است که عاشق، خود را در میانه نمی بیند. امّا از دوست داشتن، به آن سو راهی نیست. و هرگاه آن که #دوست_داشتن را خوب می داند و خوب احساس می کند، خود را در میانه نمی بیند، به سرعت و به سادگی، به فداکاری و #ایثاری شگفت و بی شایبه و بزرگ و پرشکوه و ابراهیم وار بدل می شود....
▫️و #دکترشریعتی چه زیبا گفت:
🌹 خدایا به هر که #دوست می داری، بیاموز که:
#عشق از زندگی کردن #بهتر است.
و به هر که #دوست_تر می داری، #بچشان که:
#دوست_داشتن از عشق #برتر است.🍃
📚 کویریات/ دکتر علی شریعتی
📩 سمیّه خیرزاده اردکان
📌 برداشت از این مطلب زیبای دکتر علی شریعتی برای شما مخاطب عزیز و بزرگوار، #آزاد است. امّا امیدواریم که ارادت ما به عقاید، آرمانها، اندیشه ها و افکار وانسانها همه از جنس #دوست_داشتن باشد. چرا که دوست داشتن، آرام و استوار و پروقار و سرشار از #نجابت است و هرگز سرد نمی شود.
@zarrhbin