▫️ #آقارضا گفت: "من کاری نکردم. هیچ مدرکی علیه من ندارند. فقط میگویند تو با همهی دانشجویان سلام و علیک داشتهای. با همه رفیق بودهای. به همه کمک میکردی. این رفتارها دلیل آن است که میخواستی بچهها به تو علاقمند شوند. میخواستی همه تو را بشناسند. تو آنها را علیه دولت تحریک میکردی. تو کینهی اخراج شدن از شهربانی را به دل گرفته و خواستهای انتقام بگیری."
▪️#آقارضا میگفت نمیداند باید چگونه ثابت کند که اخلاق او چنین است. مثل همهی مردمِ سنتی است. مثل همهی مردمِ #شهرهایکوچک است. چگونه باید بگوید اخلاقش نشات گرفته از فرهنگ چندهزارسالهی مردمان سرزمین اوست. مثل همهی مردم محلات سنتی این مملکت است. آقارضا چگونه بگوید که او اگر با همکلاسیهایش گرم گرفت تقصیر از #فرهنگاو و پدرانِ پدران اوست. او هنوز اخلاق و فرهنگ مردمان شهرهای بزرگ را یاد نگرفته بود. هنوز یک ایرانیِ سنتیِ تمام عیار است.
▫️#ایرانی با فرهنگِ چند هزارسالهی #راستی، درستی و کمک، یاری، شادزیستن، شادیخواستن برای دیگران. او در شهری زندگی میکرد که بیشتر مردمانش در خداحافظی به هم میگفتند: " #شادباشی!" او در شهری زندگی میکرد که خانهی رئیس یهودیان، دیوار به دیوار مسجد جامع بود. در شهری که قبرستان یهودیان و مسلمانان در کنار هم بود. در شهری که اولین مدرسههایش را #زرتشتیان ساخته بودند. او در شهری زندگی میکرد که بیش از ۳۰درصد وقفیاتش متعلق به زرتشتیان است.
▪️در شهری که #مسلمان، #زرتشتی، #یهودی و ...در یک قنات شریک بودند. او در شهری زندگی میکرد که پیروان سه دین از یک آبانبار آب بر میداشتند و از یک نانوایی نان میخریدند. چه #همزیستیمسالمتآمیزی! چه مرتبهی والایی از انسانیت و معرفت! همه مردمِ این #مملکت چنین بودند. مگر همین اخلاق مدارا، تساهل و همزیستی در آذربایجان، کردستان، گیلان، خراسان، اصفهان، بلوچستان و دیگر نقاطِ این سرزمین نبود؟ حالا بازجو به آقارضا میگفت چرا با همه همکلاسیها و مردم احوالپرسی و سلامعلیک میکردی؟ عجب #اتهامی و جرمی!
▫️#لعنت به کسانی که آگاهانه بین اقوام، ادیان و ملتها تفرقه میاندازند! #مامورانساواک، فرهنگ غنی و ریشهدار ساکنان سرزمینمان را درک نمیکردند. امیدوارم #دیگران درک کنند. آن وکیل پولپرست تهرانی در پروندهی قبلی، آقارضا را متهم کرده بود که جزءِ عوامل نفوذیِ مخالف اعلیحضرت در پلیس است. گفته بود باید بررسی و معلوم شود آقارضا جزءِ عوامل نفوذی حزب توده هست یا نه؟ خود این حرفها در پروندهی پلیس اخراجی، برای بازجو مسئلهای جدی بود.
▪️#مامورانساواک این حرفها را نمیفهمیدند؛ یا نمیخواستند بفهمند. آنها میخواستند فرهنگِ دیکتاتوری و #فردگرایی را جانشین فرهنگ آزادی، همکاری، تعاون و نوعدوستی و همزیستی مسالمتآمیز کنند. آنها نمیدانستند آقارضا روزی صدبار خداوند را شکر میکند چون او را از پاسبانی اخراج کردهاند. ماموران ساواک میدانستند که آقارضا عرق میخریده و میخورده است. پس او یک فعال سیاسیِ مسلمان نیست. بنابراین نتیجه گرفتند که او کمونیست و #تودهای است.
▫️آقارضا که نمیدانست #کمونیست یعنی چه، زندان برایش کلاس شده بود. روزی ماموری #شمرصفت او را شلاق میزد و میخواست که اعتراف کند کمونیست و تودهای است و رفیقهای همحزبیاش را معرفی کند. مامور میگفت پاسبانی که رشوه نگیرد، یک جای کارش میلنگد.
▪️این #پارتیبازی و رشوهدادن در خون ماست. وقتی به درگاه خدا هم میخواهیم برویم، حضرت ابوالفضل العباس(ع) و یا یک امامزاده را واسطه قرار میدهیم. بعد برای آن حضرت گوسفندی، گاوی یا چیزی نذر میکنیم. خیلی ساده، وقتی میخواهیم پیش وزیری، وکیلی برویم یک نفر را پارتی میکنیم، آن پارتی هم حق و حقوقی، کادویی، مسافرتی چیزی میخواهد. وقتی برای توسل و توکل به #خداوند پارتی میتراشیم و برای پارتی رشوهای میدهیم!... در زندگی زمینی که جای خود دارد. البته توکل به خداوند و توسل به ائمهاطهار(ع) و امامزادگان جای خود را دارد. ولی در تفکر اقتصادیای که ما برای خود ساختهایم، شان این بزرگان را پایین میآوریم. از #امامانمان باید بیشتر بیاموزیم!
✅ ادامه دارد...
📚 شازده حمام، جلد۴
✍ #دکتر_محمدحسین_پاپلی_یزدی
@zarrhbin
📌آشنایی با مفاخر و مشاهیر ایران و جهان
#آلنوشطریان؛ نخستین زن فیزیکدان، و «مادر ِنجوم ایران»
⚡️آلنوش طریان، در 18 آبان سال 1299 خورشیدی در یک #خانوادهارمنی در تهران متولد شد.
پدر آلنوش، آرتو طریان در جلفای اصفهان و مادرش، وارتو طریان در تبریز چشم به جهان گشود. آرتو طریان دانشآموخته بازیگری و نمایش از مسکو و پایهگذار دومین مرکز آموزشی هنرهای دراماتیک و تئاتر در ایران بود. پدر طریان پارههایی از شاهنامه را به زبان ارمنی بازگردانی کرده بود. و مادرش وارطو با نام هنری «لالا» نخستین زن ایرانی ارمنی بود که شعرهای فارسی را دکلمه کرد و نخستین بانوی ایرانی که نمایشنامهای را کارگردانی کرد.
⚡️آلنوش اما راه پدر و مادرش را در هنر پی نگرفت و به دنبال #فیزیک رفت. او در خاطراتش گفتهاست: «من به پدرم گفتم میخواهم کاری کنم که از عهده هرکسی بر نیاید. از بچگی دیده و شنیده بودم که چطور مردم مثلاً میگویند: #دخترها نمیتوانند #ریاضی بخوانند یا فلان کار را انجام دهند و این همیشه باعث آزردگی من میشد و میخواستم ثابت کنم که دختر یا پسر بودن فرقی ندارد و اگر انسان #استعداد و پشتکار کافی داشته باشد، از عهده هر کاری بر میآید و ثابت هم کردم».
⚡️آلنوش در شش سالگی وارد مدرسهٔ ارمنیان تهران شد و نه سال در آنجا تحصیل کرد. سپس برای تکمیل تحصیلات دورهٔ متوسطه، به مدت دو سال نیز در مدرسهٔ انوشیروان دادگر به تحصیل پرداخت. وی در این مورد میگوید: «در آن زمان، در مدارس ارمنیان تنها تا کلاس نهم تدریس میشد و من پس از اتمام دورهٔ نه ساله در مدرسهٔ ارمنیان، برای تکمیل تحصیلات به مدت دو سال به مدرسهٔ انوشیروان دادگر، که متعلق به #زرتشتیان بود، رفتم. دلیل انتخاب این مدرسه هم نزدیک بودن آن به منزل ما بود».
⚡️خانم طریان در سال ۱۳۲۶ مدرک لیسانس خود را در #رشتهفیزیک از دانشکده علوم دانشگاه تهران گرفت و پس از مدتی به عنوان مسئول آزمایشگاه فیزیک در همان دانشکده مشغول به فعالیت نمود.
⚡️طریان پس از تلاش بینتیجه برای متقاعد کردن استادش (محمود حسابی) برای کمک به اعزام وی به خارج از کشور، در تابستان ۱۳۲۸ به تشویق پدر و با هزینه شخصی خود به بخش فیزیک اتمسفر دانشگاه پاریس رفت.
⚡️خانم طریان دانشنامه دکترای دولتی خود را از دانشکده علوم دانشگاه #سوربنفرانسه در سال ۱۳۳۵ اخذ کرد. او بعد از فارغالتحصیلی در رشته دکترای فیزیک از دانشگاه سوربن پاریس، به ایران بازگشت و برای #خدمت به کشور، #پیشنهاد کرسی استادی دانشگاه سوربن را رد کرد. وی پس از بازگشت به ایران، به تدریس در دانشگاه تهران پرداخت و با سمت #دانشیارفیزیک رشته #ترمودینامیک در گروه فیزیک مشغول به کار شد.
در سال ۱۳۴۳ در همین دانشگاه به درجه استادی رسید، و سپس به عنوان #اولین استاد زن (استاد واحد فیزیک ستارگان، که پس از ورود دوباره ایشان به دانشگاه افتتاح شد)، در مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران مشغول به کار شد.
⚡️وی در مورد خاطرات دوران تحصیلش در دانشگاه پاریس میگوید: «یکی از بهترین خاطرات من در طی تحصیل در فرانسه آشنایی کوتاه مدت من با ایرن کوری، دختر ماری کوری، دانشمند معروف، بود. ماری کوری از دوران بچگی همواره بزرگترین الگوی من در زندگی بودهاست. کار کردن در آزمایشگاه، کنار دختر وی، حتی برای مدتی کوتاه، افتخار بسیار بزرگی برای من محسوب میشد».
⚡️در سال ۱۳۳۸ دولت فدرال آلمان غربی بورس مطالعه رصد خانه فیزیک خورشیدی را در اختیار دانشگاه تهران قرار داد و طریان برای این #بورس انتخاب شد و از فروردین سال ۱۳۴۰ به مدت ۴ ماه به آلمان رفت و بعد از انجام مطالعات به ایران بازگشت.
⚡️وی در سال ۱۳۴۵ به عنوان عضوی از کمیته ژئو فیزیک دانشگاه تهران انتخاب شد و در سال 1348 رسماً به ریاست گروه تحقیقات فیزیک خورشیدی مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران منصوب شد و در #رصدخانهفیزیک خورشیدی که خود در #بنیانگذاری آن نقش عمده ای داشت، فعالیت خود را آغاز کرد.
⚡️طریان پس از ۳۲ سال خدمت صادقانه به کشورش و پرورش اساتیدی ارزشمند در ۱۵ شهریور ۱۳۵۸ به درخواست خود بازنشسته شد.
⚡️آلنوش طریان، فیزیکدان ایرانی و استاد بازنشسته نجوم دانشگاه تهران و از پایهگذاران اخترفیزیک ایران به خاطر نقشی که در پیشبرد رشته اخترشناسی در این کشور ایفا کرده بود به وی لقب « #مادرنجومایران» داده شد.
⚡️آلنوش طریان در روز شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۸۹ در سن ۹۰ سالگی در خانه سالمندان توحید تهران درگذشت. روز دوشنبه، ۱۶ اسفند ۱۳۸۹ ، مراسم ترحیم آلنوش طریان، در کلیسای مریم مقدس تهران برگزار و پیکر وی از این محل تشییع و در گورستان ارامنه تهران به خاک سپرده شد.
روحش شاد و راهش سبز 🖤
@zarrhbin