eitaa logo
ذره‌بین درشهر
18.5هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی مدیریت کانال @Haditaheriardakani آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 من دانشجو شدم و از رفتم، ولی آسیه به کارش ادامه می‌داد. از روزی که رقیه بساط آسیه‌ی یهودی را ریخت داخل کوچه، دیگر نزد زن‌های محله نداشت. او با تعصب کورکورانه‌اش قاعده‌ی کوچه و شهر ما را برهم زده بود. زن‌های محله می‌گفتند رقیه با مادرشوهرش دعوا دارد، چرا بساط این زن یهودی را به هم می‌زند؟ بعد از آن حادثه، کار و کاسبی آسیه بهتر شده بود. 🍂 وقتی معلوم شد طلا ندارد، عملاً رها شد. پیره‌زن مریض، تمام شبانه‌روز را گوشه‌ی اتاقش افتاده بود. مرتب و دختران دیگر گاهی به او می‌رسیدند. رقیه بر سر دخترانش فریاد می‌کشید: " این کافر را رها کنید تا هر چه زودتر به جهنم برود! " مهری بی‌صدا می‌ریخت. گاهی با مادرش تندی می‌کرد و می‌گفت: " او مادربزرگ ماست، مادر پدر ماست، برایمان زحمت کشیده، برای ما قصه گفته، شعر خوانده، تر و خشک‌مان کرده است، به ما پول داده است، سر عروسی به ما طلا داده، به شوهران ما کمک کرده، به علاوه، او هم است." 🍃 زینت و مهری به مادرشان می‌گفتند: " تو زود عصبانی می‌شوی، ولی مومن هستی. از بترس! " رقیه می‌گفت: " من از خدا می‌ترسم. باید در آن دنیا جواب خدا را بدهم که چرا به این عجوزه‌ی کافر خدمت کرده‌ام. این پیره‌زن سالی یکبار هم نماز نمی‌خواند. از او بپرسید اصلاً نماز بلد است؟" زینت و مهری می‌گفتند: "او به ما یاد داده است." رقیه می‌گفت:"ولی خودش هرگز نماز نمی‌خواند، هرگز دعا نمی‌کند." آن‌ها گفتند: "مادر، او هرگز هم نمی‌کند." رقیه گفت: " خدا گفته است هرکس شخص کافری را بکشد، جایش توی بهشت است. همین که من این زنیکه را نمی‌کشم، باید جواب خدا را بدهم." 🍂 گاهی بهتر می‌شد. او کِشان‌کِشان خودش را سرِ کوچه می‌رساند. همان‌جا می‌نشست تا کسی او را دخل خانه ببرد. گاهی که محمدعلی دیر به خانه می‌آمد، همسایه‌ها به مهری کمک می‌کردند تا شهربانو را به داخل اتاقش ببرند. رقیّه با محمدعلی هر صبح و شب دعوا می‌کرد. که آمد می‌رود. حسادت هم همینطور. تعصب، حسادت، کینه و عشق، عقل را زایل می‌کنند. شاید چیزهای دیگری هم باشد؛ از جمله اعتیاد. از جمله، . اعتیاد به قدرت، شاید از همه بدتر باشد. آدم مستِ قدرت که شد عقلش کم می‌شود، چشمش کور می‌شود، گوشش نمی‌شنود، اعتیاد به قدرت از اعتیاد به هروئین و شیشه بدتر است. 🍃 به مواد مخّدر خانواده‌ای را نابود می‌کند. اعتیاد به ، کشورها و ملیت‌ها را نابود می‌کند. هر چه استفاده‌اش طولانی‌تر شود، اعتیاد می‌آورد. "قدرت" هم همینطور است. ترک قدرت‌ها هزارها بار از ترک اعتیاد مشکل‌تر است. هیتلر، استالین، موسیلینی، صدام، قذافی نمونه های آن هستند. 🍂 ترکِ جز با مرگ و کودتا و انقلاب، نیست. اگر یک معتاد به شیشه را توانستید با نصیحت، ترک دهید، یک معتاد به قدرت را هم می‌توانید با نصیحت وادار به ترک قدرت کنید. ایده‌آلیست نباشید. شما هم اگر نظری دارید بگوئید یا بنویسید و یا ایمیل کنید. من دارم داستانِ تعصب و عقل را می‌گویم؛ یعنی داستانِ . ✅ پایان، هفته‌ی آینده با داستان "آقای کاوه" با همراه باشید،ان‌شاءالله. 📚 شازده حمام، جلد ۴ ✍ @zarrhbin