هدایت شده از درس ها و یادداشت های دکتر سید محسن موسوی
درس ها و یادداشت های دکتر سید محسن موسوی
در این کانال یادداشت ها و فایل های تدریس دکتر سید محسن موسوی آملی و مباحث علوم قرآن و حدیث قرار داده می شود.
https://eitaa.com/drsmma55
هر انسان عاقلی ، کاری را که مربوط به او است و نسبت به انجام آن ، دل نگرانی دارد، به امید شخص دیگر ، رها نمی کند؛ بلکه خود آن را انجام می دهد.
در نهجالبلاغه از امام علی علیه السلام نقل شده که فرمودند: یابن آدم. کن وصی نفسک فی مالک.واعمل فیه ما تؤثر ان یعمل فیه من بعدک؛ ای فرزند آدم. خودت وصی مال خودت باش. امروز به گونه ای عمل کن که دوست داری ، پس از مرگت عمل شود. (نهجالبلاغه ، حکمت۲۵۴)
خطاب امام علی در این کلام، به بنی آدم است ، نه به مسلمان و نه به دیندار؛ بلکه به هر انسان. خطاب ، خطاب انسانی و عقلانی است. هر انسانی اگر از اصول انسانی خود و از دادههای عقلی خود ، بهره مند گردد، باید خود وصی خود باشد و امری را -مگر در موارد خاص - به دیگری واگذار نکند.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💠ذهن پاک، موفقیت و نکات انگیزشی در سایهسار سخنان اهلبیت(ع)
🆔@zehnpak
هدایت شده از درس ها و یادداشت های دکتر سید محسن موسوی
ریشه مثل و کنایه ی «آبگوشت جابر انصاری»
شاملو در کتاب کوچه نوشته است:«غزوه احزاب در سال 5 ق در ماه شوال میان مسلمانان و قریش و متحدان ایشان واقع شد. گویند در واپسین ایام محاصره که کار خواربار بر مسلمانان تنگ شده بود، جابر بن عبدالله انصاری با بزغاله ای کوچک آبگوشتی آماده کرد و پیامبر آن را برکت داد، چنان که سیصد تن از مسلمانان از آن طعام مختصر خوردند و سیر شدند
کنایه ی آبگوشت جابر، درباره ی درآمد ناچیزی به کار می رود که با تعداد افراد خانواده تناسبی نداشته باشد یا درباره ی خوراکی مختصر که گروهی را بدان مهمان کرده باشند . این چند قاز حقوق آبگوشت جابر انصاری نیست که من با آن بتوانم شکم یک خانواده ده نفری را سیر کنم. دو تا مرغ برای هشت نفر مهمان ؟ خیال کرده ای دو تا مرغ چیه آبگوشت جابر انصاری تو جنگ خندق؟ (کوچه/1/ 152)
اما اصل داستان در کتاب های حدیث و تاریخ چنین است:« جابر گرسنگی شدید رسول الله (ص) در كندن خندق را احساس كرد و به منزل آمد و با مشورت همسر تصمیم گرفتند بزغاله خود را ذبح و یك من آرد را نان و رسول خدا (ص) را مهمان كنند. دعوت به عمل آمد. حضرت پرسید: تنها بیایم یا با همراه؟ جابر می گوید: با خودم فكر كردم، لابد همراه كسی مثل علی بن ابیطالب (علیهما السّلام) دارد. گفتم: با همراه. حضرت جلو خندق ایستاد و همه اهل خندق را به خانه جابر دعوت كرد. به علاوه در بین راه هم مردم را دعوت می كرد. جابر گفت: با خود گفتم امروز رسوا شدم. با هیجان به خانه آمدم. همسرم گفت: اگر رسول الله دعوت كرده، پس ناراحت نباش. خودش مسأله را حل می كند. جابر می گوید: ایمان زنم از من بیشتر است. حضرت (ص) فرمود: همگی پشت در خانه بمانید خودش با علی (ع) وارد و نگاهی به تنور و دیگ آبگوشت كرد و فرمود: نان را دانه دانه از تنور به من بده زن جابر نان را به حضرت (ص) داده و حضرت (ص) نان ها را در ظرف خرد و آبگوشت روی آن می ریخت و مردم ده نفر ده نفر می آمدند غذا میل كرده و می رفتند و همه سیر شدند و غذاها هم زیاد آمد.(الخرائج والجرائح، ج 1، ص 151. با اندکی تفاوت در الثاقب فی المناقب ج1ص51 از امام صادق ع)
🖊️ دکتر سید محسن موسوی
@drsmma55
امام سجاد(ع): القول الحسن یثری المال و ینمی الرزق و ینسیء فی الاجل و یحبب الی الأهل و یدخل الجنة؛ در این حدیث شریف پنج فایده برای گفتار نیکو بیان شده است. از مجموع این پنج فایده - افزایش مال، زیاد شدن روزی، افزایش عمر، محبوبیت نزد خانواده و ورود به بهشت - از همه ملموستر و زودیابتر محبوبیت نزد خانواده است.
هر یک از مرد زن یا فرزندان در خانواده، بسته به نوع عملکرد و شیوه رفتار فردی یا گروهی که در محیط خانه دارند. از یک درجه از محبوبیت برخوردارند. امام سجاد (ع) یکی از عوامل افزایش محبوبیت را سخن خوش، بیان می دارند. اگر هر یک از اعضای خانواده با الفاظ مثبت و کلمات انرژی زا و جملات خوشایند با دیگر اعضا رابطه برقرار کند روحیّه دوستی و مهربانی در محیط خانه افزایش می یابد. حتی اگر جوابهای منفی و برخوردهای واکنشی و ناملایم با طرف مقابل را با الفاظ مناسب و لحن نیکو و چهره گشاده بیان کنیم تحمّل آن برای طرف مقابل آسانتر می شود. در حدیثی از امام علی (ع) آمده است: من عذب لسانه کثر اخوانه ؛ زبان خوش موجب افزایش دوستان و دوستداران انسان می شود.
امّا اگر انسان بد زبان باشد یا الفاظ نامناسب بگوید یا حتی الفاظ مناسب را با لحن نادرست و چهره ای عبوس بگوید؛ نه تنها محبوبیّت خود را از دست می دهد بلکه مهر و عطوفت جای خود را با کینه و ناخوشایندی عوض می کند تا جایی که این الفاظ بر زبان دیگر اعضای خانواده جاری می شود که ای کاش او برادر، خواهر یا پدر و مادر من نبود؛ یا کی می شود که من از دست او راحت شوم؟
با گفتار نیکو می توانیم بر محبوبیّت خود بیفزاییم و به دنبال آن با استفاده از محبوبیّت کسب شده در ایجاد روابط مناسب و برآورده شدن نیازها و انجام درست بسیاری از کارها موفّق باشیم. روحّیه تعاون و همکاری در خانواده بالاتر رفته و خودبخود کارها در بستر مناسب خود جریان می گیرد و خانواده ای شاد، سرزنده، پرنشاط و پویا شکل می گیرد . امّا اگر زبان خوش و گفتار نیکو در خانواده جایگاهی پیدا نکند از متضاد خود دعوت می کند تا جایش تکیه زند و از او می خواهد که حال که این خانواده دوستدار آرامش و آسایش حاصل از گفتار نیکو نیستند محیطی سخت و آلوده را برایشان بساز.
اینجاست که با زبان بد و گفتار ناخوش رفته رفته با جدایی قلبی از اعضا سعی می کند منفعت و سود شخصی را ملاک کار قرار دهد و جدایی باطنی از اعضای دیگر سر لوحه کارهایش باشد. حسن همکاری و همیاری از میان رفته و تفرقه و جدایی جای آن را می گیرد. محبوبیّت و مهر و عطوفت جایی در این میان ندارد لذا کارها بر زمین مانده و روحیّه خمودگی و افسردگی و کسالت و تنبلی و بیزاری و نفرت در محیط خانه رشد می کند و اینجاست که دیگر نمی توان نام این محیط را خانواده گذاشت بلکه این مجموعه ترکیب ناهمگونی است که به هیچ کار نمی آید.
اگر یکی از اعضای خانواده از نعمت خوش زبانی و نیک بیانی بی بهره یاشد و بقیّه اعضای خانواده با او هماهنگ نباشد در نتیجه عکس این حدیث شریف محبوبیّت او آهسته آهسته از قلب دیگر اعضای خانواده خارج می شود و او به تدریج تنها می شود و تنهایی بدترین بلاست. بلای بزرگی است که انسان در جمع باشد ،وبه بهترین نوع با این جمع وابسته باشد ( نسبت خانوادگی ) امّا در درون و باطن افراد جایگاهی نداشته باشد و در حقیقت در جمع آنهاست ولی بدون آنها و تنهاست .
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💠ذهن پاک، موفقیت و نکات انگیزشی در سایهسار سخنان اهلبیت(ع)
🆔@zehnpak
هدایت شده از روابط عمومی دانشگاه مازندران
🔸ارتقای مرتبه علمی عضو هیات علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه مازندران
https://umz.ac.ir/fa/article/3172393
╭┅┅❀🔻❀┅┅╮
💠 🆔 @pr_umz 💠
╰┅┅❀🔺❀┅┅╯
در سبک زندگی اسلامی، عوامل بسیاری نقشآفرینی کرده و وجود مؤلفههای بسیاری در ساماندهی یک زندگی اسلامی ضروری مینماید. ضرورت اهمیت و وزن این عوامل در شکلگیری زندگی اسلامی یکسان نبوده و برخی از آنها از اهمیت و نقش بیشتری برخوردار هستند. نوع نقشآفرینی هریک از این عوامل در مؤلفهها نیز متفاوت بوده، برخی از آنها نقش مبنایی و اساسی داشته و برخی دیگر، به عنوان احکام یا نمودهای یک زندگی سالم مورد نظر هستند.
در فرمایشات امامان معصوم علیهمالسلام برای برخی از این عوامل که در ایجاد زندگی پاک در سبک زندگی اسلامی، اساسیترین نقشها در نظر گرفته شده است.
مبنای این نوشتار، روایتی از امام علی(ع) است که میفرماید:«مناستحکمت لی فیه خصه من خصال الخیر احتملته علیها واغتفرت فقد ماسواها ولاأغتفر فقد عقل و لا دین لأن مفارقة الدین مفارقة الأمن فلایتهنا بحیاة مع مخافة و فقد العقل فقد الحیاة و لا یقاس إلا بالاموات » (الکافی،ج1،ص۳۸ )
در این کلام، فقدان عقل و دین نابخشودنی دانسته شده است. عدم بخشش بدین معنا نیست که گناهی به نام نداشتن عقل و نداشتن دین در معارف دینی وجود دارد، بلکه دین و عقل به عنوان مبنا و عنصر اساسی در زندگی انسان است که اگر وجود نداشته باشد، خطاها و گناهان بسیاری از انسان سر میزند. در حقیقت بیخردی و بیدینی منشأ همهی بدیها و خطاها و گناهان است. در این روایت حضرت امیرالمؤمنین(ع) به یکی از مهمترین کارکردهای دین اشاره میکند. وی در بیان علت نابخشودنی بودن فقدان دین می فرماید: زیرا بیدینی موجب ناامنی میشود. در این سخن امنیت به عنوان یکی از مهمترین کارکردهای دین معرفی شده است. وی در ادامه توضیح میدهد که زندگی همراه با خوف، گوارا نیست.
در ادامهی حدیث امام علی(ع) به علت نابخشودنی بودن فقدان عقل پرداخته و عقل را را زندگی برابر دانسته است. بنابراین میفرماید: فقدان عقل همان فقدان زندگی است و کس که بیخرد باشد، جزو مردگان است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💠ذهن پاک، موفقیت و نکات انگیزشی در سایهسار سخنان اهلبیت(ع)
🆔@zehnpak
در زندگی انسان ، گاه شرایطی پیش می آید که به ناحق مورد اتهام واقع می شود. فشار روانی حاصل از این بهتان ها، بسیار زیاد است ، چندان که گاه آدمی را یارای صبر بر آن نیست. روایت ذیل در این باره خواندنی است. یکی از یاران امام صادق علیه السلام به نام علقمه به ایشان می گوید: مردم کارهای بزرگ و بدی را به ما نسبت می دهند و این کار ما را دلگیر می کند.
امام فرمود: خشنودی مردم را نمی توان به دست آورد و زبان آنان را هم هم نمی توان کنترل کرد. چگونه از چیزهایی در امان باشید که پیامبران و رسولان و حجت های خداوند از آن در امان نبودند؟ آیا یوسف را متهم نکردند که قصد زنا کرد ؟ آیا ایوب را متهم نکردند که به سبب گناهانش مبتلا گشت ؟ آیا داود را متهم نکردند که در پی پرنده ای افتاد تا آن که نگاهش به زن اوریا افتاد و عاشق شد سپس شوهر او را پیشاپیش تابوت فرستاد تا آن که کشته شد ، سپس با زن وی ازدواج کرد ؟ آیا موسی را به عنین بودن (مردی نداشتن) متهم نکردند و وی را آزار ندادند ؟ آیا همه پیامبران را متهم نکردند که ساحر و در پی دنیا بودند؟ آیا مریم دختر عمران را متهم نکردند که به وسیله مرد نجاری به نام یوسف ، به عیسی باردار شد ؟ آیا پیامبرمان محمد را به این که شاعر و مجنون است ، متهم نکردند ؟ آیا وی را به این متهم نکردند که دل در گرو همسر زید بن حارثه داشت و به این دلبستگی ادامه داد تا آن که او را به دست آورد ؟ .....
(الامالی صدوق، مجلس ۲۲، حدیث ۳)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💠ذهن پاک، موفقیت و نکات انگیزشی در سایهسار سخنان اهلبیت(ع)
🆔@zehnpak