eitaa logo
یاد مرگ
49 دنبال‌کننده
38 عکس
22 ویدیو
1 فایل
أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ اَلْمَوْتِ أَحَبَّهُ اَللَّهُ» برای فرستادن مطالب مرتبط با موضوع کانال: @milad77khademi
مشاهده در ایتا
دانلود
۶۳ تقابل دنیاطلبی و معادباوری 🔰 اگر کسی می‌خواهد به ارزش اعتقاد و توجه به معاد در رابطه با حرکت خود پی ببرت، به فرمایشی که مرحوم علامه در المیزان ذیل آیه: «إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ» (یونس، ۷) مطرح کرده است رجوع کند. ایشان می‌فرماید: لقاءنا برای همه قطعا در معاد محقق می‌شود، اما برای یک عده، که اقل هستند، در همین دنیا محقق می‌شود. قرآن می‌فرماید: هر کسی که از معاد روی برگرداند به دنیا بیشتر می‌چسبد. عکس نقیض آن می‌شود: اگر می‌خواهیم از دنیا یک مقدار دست بشوییم، باید اعتقاد به معاد در ما محکم‌تر بشود. 📚 کتاب تا ابد زندگی؛ شرح استاد عابدینی بر احادیث کتاب الموت بحارالأنوار؛ صفحه ۴۹ @zekrolmout
یاد مرگ
#یادمرگ ۶۳ #احادیث_الموت تقابل دنیاطلبی و معادباوری 🔰 اگر کسی می‌خواهد به ارزش اعتقاد و توجه به مع
۶۳ تقابل دنیاطلبی و معادباوری قسمت دوم 🔰 ملاصدرا می‌گوید: «اگر کسی می‌خواهد از دنیا خارج بشود باید دنیا را بشناسد. و اگر می‌خواهد به آخرت وارد بشود باید دنیا را بشناسد.» بعد ذیل آیه «وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَىٰ فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ» (واقعه، ۶۲) توضیح می‌دهد؛ شما نشأة اولی را شناختید، پس چرا پند نمی‌گیرید؟ یعنی چرا آخرتی نمی‌شوید؟ ذکر، آخرتی شدن است. «فلو لا تذکرون» ذاکر بودن، در اینجا، یعنی آخرتی شدن. پس هر چقدر انسان با دنیا بیشتر آشنا بشود (نه اینکه وارد دنیا بشود) و درست آن را بشناسد، ورود به آخرت قطعی‌تر می‌شود. از سوی دیگر هر چقدر اعتقاد به آخرت قوی‌تر بشود، خروج از دنیا محقق‌تر و راحت‌تر شده است. پس اعتقاد به معاد یک اعتقاد کلیدی است. 📚 کتاب تا ابد زندگی؛ شرح استاد عابدینی بر احادیث کتاب الموت بحارالأنوار؛ صفحه ۵۰ @zekrolmout
۶۵ روایت اول باب اول امام صادق علیه‌السلام فرمود: قومی نزد پیغمبر عصر خود رفتند و گفتند: دعا کن پروردگار تو مرگ را از ما بردارد، برای آنان دعا کرد و خدای تبارک و تعالی مرگ را از میان‌شان برداشت و بسیار شدند، تا جا بر آن‌ها تنگ شد و نسل فراوان شد و صبح که می‌شد، هر مردی باید پدر و مادر و جده و همین‌طور تا جد چندم را خوراک دهد، و آنان را نظافت کند و وارسی کند، پس از طلب معاش باز ماندند. لذا دوباره نزد پیغمبر رفتند و گفتند: از پروردگارت بخواه که ما را به همان عمرهای خود برگرداند، او از خدا خواست و خدای عزوجل آن‌ها را به عمرهاشان برگرداند. منبع روایت: بحارالأنوار، ج ۶، ص ۱۱۶ 📚 کتاب تا ابد زندگی؛ شرح استاد عابدینی بر احادیث کتاب الموت بحارالأنوار؛ صفحه ۵۴ @zekrolmout
یاد مرگ
#یادمرگ ۶۵ #احادیث_الموت روایت اول باب اول امام صادق علیه‌السلام فرمود: قومی نزد پیغمبر عصر خود رفت
۶۵ روایت اول باب اول - قسمت دوم: حکمت‌های مرگ، بسیار زیاد است. انسان باید به این توجه بکند. امام صادق علیه‌السلام یک نمونه از حکمت‌های مرگ را در این روایت خیلی خوب ترسیم کرده‌اند. با نقل یک واقعه این حکمت را نشان داده‌اند و الان دیگر کسی تقاضای این چنینی نمی‌کند که بگوید اصلاً مرگ از بین ما برداشته شود. ممکن است یک کسی بگوید من می‌خواهم زنده بمانم؛ اما دیگر نمی‌گوید همه می‌خواهیم زنده بمانیم. برای خود ممکن است از روی خودخواهی بگوید. بچه‌های من به زحمت بیفتند اشکال ندارد. اما دیگر نمی‌گوید همه بمانند. چون می‌داند همه ماندن برای همه زحمت است. پس نظام احسن الهی همان است که مقدر شده، نه آن چیزی که به فکری خطور می‌کند. 📚 کتاب «تا ابد زندگی» جلد اول؛ شرح استاد عابدینی بر احادیث کتاب الموت بحارالأنوار؛ صفحه ۵۶ @zekrolmout
۶۶ روایت دوم باب اول - قسمت اول: 📜امام باقر علیه‌السلام: زندگی و مرگ دو آفریده‌ی خداوند هستند. اگر مرگ بیاید و به انسان روی بیاورد، داخل در او میشود و مرگ داخل چیزی نمیشود مگر اینکه زندگی از آن خارج شود. بحارالانوار ج۶ ص۱۱۷(به نقل از کافی) 📚 کتاب «تا ابد زندگی» جلد اول؛ شرح استاد عابدینی بر احادیث کتاب الموت بحارالأنوار @zekrolmout
یاد مرگ
#یادمرگ ۶۶ #احادیث_الموت روایت دوم باب اول - قسمت اول: 📜امام باقر علیه‌السلام: زندگی و مرگ دو آفرید
۶۷ روایت دوم باب اول - قسمت دوم: تعبیر اینکه این‌دو، دو «خلق» هستند، باعث میشود موت را عدمی نگیریم درغیر اینصورت موت، نبودِ حیات میشد و خلق نمی‌خواست. موت درواقع انتقال از عالمی به عالم دیگر است و هر انتقالی که یک حالت انتقال شدید باشد، یک خلق جدید است. لذا موت یک خلق جدید است. خداوند در آیه‌ی ۱۴ سوره‌ی مومنون پس از شرح مراحل تکامل جنین، میفرماید «ثم انشاناه خلقا آخر»، سپس یک خلق دیگر میشود. آنجایی که «انشاناه خلقا آخر» یک گردنه‌ی عظیمی‌ست که گردنه‌های دیگر درمقابل آن حساب نمیشوند. موت هم اینگونه‌ست. موت درد زایمان انسانی‌ست که میخواهد وارد عالم آخرت بشود. تمام سختی‌های موت هم برای این است که میخواهد وارد عالمی بشود که قواعد و زبان آنجا را نمیداند، این فشارها و سنگینی‌ها هستند که او را کم‌کم آماده میکنند. سکرات موت از مطهرات است. در ادعیه داریم «اللهم ارزقنی الاستعداد لالموت قبل حلول الفوت» «فوت» در عبارات دینی نادر است و به‌معنی از بین‌رفتن بکار می‌رود. یعنی هیچ اثری از وجود او باقی نمی‌ماند. فوت برای کسانیست که نه شقی هستند و نه سعید. یعنی نه تجرد شقاوتی پیدا کرده و نه تجرد سعادتی که بخواهد مورد بازخواست قرار بگیرد. «گُم» و «تباه» شده. 📚 کتاب «تا ابد زندگی» جلد اول؛ شرح استاد عابدینی بر احادیث کتاب الموت بحارالأنوار؛ @zekrolmout
۶۹ روایت سوم باب اول - قسمت اول 🔰 اَلْعِدَّةُ عَنْ سَهْلٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُكَيْنٍ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنِ اَلرَّجُلِ يَقُولُ اِسْتَأْثَرَ  اَللَّهُ  بِفُلاَنٍ فَقَالَ ذَا مَكْرُوهٌ فَقِيلَ فُلاَنٌ يَجُودُ بِنَفْسِهِ فَقَالَ لاَ بَأْسَ أَ مَا تَرَاهُ يَفْتَحُ فَاهُ عِنْدَ مَوْتِهِ مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلاَثاً فَذَلِكَ حِينَ يَجُودُ بِهَا لِمَا يَرَى مِنْ ثَوَابِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ كَانَ بِهَا ضَنِيناً. 🔸 ترجمه: از امام صادق علیه‌السلام سوال شد درباره اینکه هنگام مرگ کسی گفته می‌شود: خداوند فلان شخص را برای خود برگزید؛ فرمود: این بد و ناپسند است. پس کسی گفت اگر گفته شود فلانی خود را آماده مرگ کرد؛ فرمود: اشکال ندارد؛ آیا او (محتضر) را نمی‌بینی که دهان خود را موقع مردن دو یا سه بار می‌گشاید؟ این برای زمانی است که خود را آماده مرگ می‌کند، زیرا ثواب خدای عزوجل را می‌بیند، در حالی که قبلا نسبت به آن (جانش) بخیل و تنگ‌نظر بود (یعنی به راحتی حاضر نبود جانش را بدهد). 📚 کتاب «تا ابد زندگی» جلد اول؛ شرح استاد عابدینی بر احادیث کتاب الموت بحارالأنوار؛ صفحه ۶۱ @zekrolmout
یاد مرگ
#یادمرگ ۶۹ #احادیث_الموت روایت سوم باب اول - قسمت اول 🔰 اَلْعِدَّةُ عَنْ سَهْلٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَا
روایت سوم باب اول - قسمت دوم تعبیر صحیح برای مرگ مؤمن اگر بگوییم فلانی که وفات یافت، خدا او را برای خود برگزید، حضرت نهی می‌کند که حرف زیبایی نیست. چرا که انگار یک حالت انفعال در خداوند نسبت می‌دهیم. انگار قبلاً این شخص برای خداوند مستأثر نبود و حالا او را برای خود انتخاب کرده‌است. اما اگر بگوییم فلانی جان خود را بخشید، یعنی انگار خودِ او می‌خواست جان بدهد، انگار در حالت جود و با صفت جواد جان خود را بخشید، فرمودند این عیبی ندارد. کیفیت جان دادن مؤمن این تکان دادن لب‌ و دهان قبل از مردن برای این است که فرد انگار «یجود بنفسه» یعنی جانش را دارد می‌بخشد. به صورت تقریب به ذهنی انگار آخرین جایی که روح، بدن را ترک می‌کند از گلوی اوست. این همان بخشیدن جان او است. اما چگونه جان خود را می‌بخشد؟ با اینکه قبلاً نسبت به نفس خود بخیل بود و خیلی خودش را دوست می‌داشت؛ اما حالا وقتی ثواب الهی را می‌بیند راحت جان می‌دهد. انگار جان خود را می‌بخشد. چون می‌بیند در مقابل این جان، ثواب الهی اعظم است و به راحتی دست برمی‌دارد و این معامله را پُر سود می‌داند. 📚 کتاب «تا ابد زندگی» جلد اول؛ شرح استاد عابدینی بر احادیث کتاب الموت بحارالأنوار؛ صفحه ۶۱ و ۶۲ @zekrolmout
یاد مرگ
#یادمرگ #احادیث_الموت روایت سوم باب اول - قسمت دوم تعبیر صحیح برای مرگ مؤمن اگر بگوییم فلانی که وف
۶۹ روایت سوم باب اول - قسمت سوم علامت نفاق، هنگام مرگ در روایت دیگری از امام پرسیدند که اگر انسان از مرگ بترسد این نفاق است؟ حضرت فرمود نه! ترس وقتی ملاک نفاق است که مرگ سراغ انسان آمده است و به او جلوه‌هایی از جزا را نشان داده‌اند و با این حال نخواهد برود؛ این علامت منافق است. اما در دنیا که انسان می‌ترسد، به این خاطر است که آن طرف را ندیده. عمل صالح دارد ولی آن طرف را هنوز به او نشان نداده‌اند. پس ترسِ قبل از رسیدن مرگ ملاک نفاق نیست بلکه ترس موقع مرگ ملاک است. 📚 کتاب «تا ابد زندگی» جلد اول؛ شرح استاد عابدینی بر احادیث کتاب الموت بحارالأنوار؛ صفحه ۶۲ @zekrolmout