eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.3هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر ارباب بدون اذن توخورشید دیده وا نڪند سحـر بدون خیالٺ دلـی دعـا نڪند... دوباره زندگـی مـن نمی شود آغـاز لبم سلام اگـر سمٺ ڪـربلا نڪند.. صلی الله عليڪ يا يااباعبدالله الحسين🌹🍃 سلام اول هفته تون با یاد ارباب با برکت 💞 @zendegiasheghane_ma
مرد وقتی احساس ڪند همسرش به او "نیاز" دارد انگیزه و نیرو پیدا می‌ڪند😘😇 و زن وقتی احساس ڪند همسرش به اونیاز دارد "عشق" می‌ورزد.💋❤️ هوای همو داشته باشید❤️😍😘 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ - زمانی که شریک زندگی‌تان مرتکب می‌شود، نباید آن را تبدیل به دعوا و کنید. گاه کلماتی که در این شرایط به زبان می‌آورید، تاثیری دارند. - به عنوان مثال بگویید: _تو در هر شرایطی برایم عزیزی _اعصابتو خرد نکن _ بهت حق میدم _نبینم غصه بخوری - معنای واقعی این جملات این است: «با وجود که مرتکب شده‌ای، من هنوز هم دارم»   💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺🍃🥀🌴🌾🌺 👈خيلي ساده و تضميني با گفتن و تكرار اين عبارات : ♦️"تو بايد... ♦️من منتظرم... ♦️كجاااا بودي؟! ♦️انجام دادي يا نه؟" 😏از چشم و دل همسرتان مي افتيد.. مرد ،مرد است، ذاتا عاشق تحكم و قدرت.. نرم و زنانه با همسرتان همراه شويد و فراموش نكنيد كه يك ملكه هيچ گاه نياز به دعوا و شلوغ كاري ندارد. 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃 بهتر است هنگام صحبت با همسرتان، از جملاتی که احساس قدرت به همسرتان می‌دهند، بیشتر استفاده کنید؛ مثل کلمه‌ی جادویی "چــشم" و یا کلماتی از این قبیل👇👇 👈 امیدم 👈 امنیتم 👈 آرامشم 👈 تنها پناهم 👈 تکیه‌گاه من 👈 مرد قدرتمند من 👈 مرد خوش هیکل من 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان (همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر) 💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت130 #فصل_چهاردهم اولش هر ده بیست قدم یک بار پیت نفت را زمین می
دو سه بار هواپیماهای عراقی دیوار صوتی شهر را شکستند که باعث وحشت مردم شد و شیشه های خیلی از خانه ها و مغازه ها شکست، همین که وضعیت قرمز می شد و صدای آژیر می آمد، خدیجه و معصومه با وحشت به طرفم می دویدند و توی بغلم قایم می شدند. تپه مصلّی رو به روی خانه ما بود و پدافندهای هوایی هم آنجا مستقر بودند، پدافندهای هوایی که شروع به کار می کردند، خانه ما می لرزید. گلوله ها که شلیک می شد، از آتشش خانه روشن می شد. صاحب خانه اصرار می کرد موقع وضعیت قرمز بچه ها را بردارم و بروم پایین؛ اما کار یک روز و دو روز نبود. آن شب همین که دراز کشیده بودم، وضعیت قرمز شد و بلافاصله پدافندها شروع به کار کردند، این بار آن قدر صدای گلوله هایشان زیاد بود که معصومه و خدیجه وحشت زده شروع به جیغ و داد و گریه زاری کردند. مانده بودم چه کار کنم. هر کاری می کردم، ساکت نمی شدند. از سر و صدا و گریه بچه ها زن صاحب خانه آمد بالا. دلش برایم سوخت. خدیجه را به زور بغل گرفت و دستی روی سرش کشید. معصومه را خودم گرفتم. زن وقتی لرزش خانه وآتش پدافندهای هوایی را دید،گفت: «قدم خانم! شما نمی ترسید؟!» گفتم: «چه کار کنم.» معلوم بود خودش ترسیده. گفت: «والله، صبر و تحملت زیاد است. بدون مرد، آن هم با این دو تا بچه، دنده شیر داری به خدا. بیا برویم پایین. گناه دارند این بچه ها.» گفتم: «آخر مزاحم می شویم.» بنده خدا اصرار کرد و به زور ما را برد پایین. آنجا سر و صدا کمتر بود. به همین خاطر بچه ها آرام شدند. روزهای دوشنبه و چهارشنبه هر هفته شهید می آوردند. تمام دلخوشی ام این بود که هفته ای یک بار در تشییع جنازه شهدا شرکت کنم. خدیجه آن موقع دو سال و نیمش بود. بالِ چادرم را می گرفت و ریزریز دنبالم می آمد. معصومه را بغل می گرفتم. توی جمعیت که می افتادم، ناخودآگاه می زدم زیر گریه. انگار تمام سختی ها و غصه های یک هفته را می بردم پشت سر تابوت شهدا تا با آن ها قسمت کنم. از سر خیابان شهدا تا باغ بهشت گریه می کردم. وقتی به خانه برمی گشتم، سبک شده بودم و انرژی تازه ای پیدا کرده بودم. دیگر نیمه های اسفند بود؛ اما هنوز برف روی زمین ها آب نشده بود و هوا سوز و سرمای خودش را داشت. زن ها مشغول خانه تکانی و رُفت و روب و شست وشوی خانه ها بودند. اما هر کاری می کردم، دست و دلم به کار نمی رفت. ادامه دارد...✒️ 💞 @zendegiasheghane_ma
از قرآن☘ 🍀 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به شهید امرالله چاروسه😍😍😍😍 @hefzequrankarim 💞 @zendegiasheghane_ma
☘زمینه سازی برای ظهور باید صورت بگیرد و اولین اتفاق باید در باور ما رخ بدهد.یعنی باور کنیم که به امام به صورت جدی نیاز داریم ... حتی ضروری تر از نیاز به هوا ، غذا .... ☘این باید در ذهن ما جا بیفتد تا بعد آنقدر به صورت عینی برای ظهور فعالیت کنیم که گویی همین فردا قرار است آقا بیاید. ☘امام زمان آوردنی است.یعنی ما باید به آن درجه از بلوغ برسیم که آمادگی حضور امام در بین خودمان را داشته باشیم ... ☘بسیار متاسفیم که برخی نشسته اند که بعد از آمدنش حرکتی کنند، عمده حرکت قبل از آمدن حضرتش صورت میگیرد. ☘مومن باهوش و زیرک از الان پای کار است...منتظر فردا نمی نشیند. ‌‌‌‌‌🍃💫🍃🍃💫🍃💫🍃🍃💫
دوستان برای دسترسی راحت تر به مطالب کانال، مطالب به هشتگهای زیر دسته بندی شده است، با لمس هر یک از هشتگها میتوانید به مطالب دسترسی داشته باشید😊👇👇👇 🔷 🔷 خانم اعلم 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 رمان 🔷 رمان 🔷 رمان 🔷 🔷 خانم اعلم 🔷 رمان مذهبی 🔷 سرکارخانم 🔷 فایلهای صوتی دکتر 🔷 سمینار دکتر 🔷 سمینار از دکتر 🔷 🔷 🔷 فایلهای صوتی خانم 🔷 مجموعه صوتی استاد 🔷 🔷 🔷 🔷 رمان (شهیدایوب بلندی) 🔷 خانم 🔷 رمان (سرگذشت شهید مدق) 🔷 فایلهای صوتی استاد 🔷 رمان واقعی از 🔷 خانم پرتواعلم 🔷رمان واقعی از 🔷 خانم 🔷 رمان بسیار زیبای 🔷 فایلهای استاد 🔷 رمان واقعی 🔷 رمان واقعی 🔷 🔷فایلهای صوتی دکتر 🔷 معرفی برای کودکان 🔷 داستان زندگی شهید 🔷 های 🔷 فایلهای صوتی از دکتر 🔷 فایلهای صوتی از حاج اقا 🔷 ( ) استاد 🔷 🔷 خانم 🔷 مبحث بسیار شیرین 🔷 🔷 🔷 فایلهای صوتی دکتر 🔷 رمان زیبا و واقعی 🔷 صوتهای استاد 🔷 ویژه 🔷 (تجارب اعضا) 🔷 مصادیق اعضای کانال 🔷 برای پایداری زندگی مشترک 🔷 نگاهی نو به کتاب برای زندگی بهتر 🔷 فایلهای صوتی و تصویری استاد 🔷 رمان زیبای 🔷 🔷 فایلهای همسرداری استاد 🔷 (مربوط به ماه مبارک رمضان ) خانم 🔷 فایلهای صوتی تربیت فرزند از استاد ( ) 🔷 و در زمینه همسرداری و تربیت فرزند از خانم 🔷 🔷 همراهی شما باعث افتخار ماست😊😊🌹🌹🌹 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃صبح شد 🌸این صبحگاه 🍃روشن و زیبا بخیر 🌸بامداد دلکش و 🍃دلچسب و روح افزا بخیر 🌸صد سلام از من به 🍃دستان پر از مهر شما 🌸صبح من صبح شما 🍃 صبح_همه_دنیا_بخیر 💞 @zendegiasheghane_ma