💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت35 #فصل_پنجم فردا صبح موقع خوردن صبحانه، حس بدی داشتم. از پدرم
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت36
#فصل_پنجم
دویدم توی باغچه. زیر همان درختی که اولین بار بعد از نامزدی دیده بودمش، نشستم و گریه کردم.
از فردای آن روز، مراسم ویژه قبل از عروسی یکی پس از دیگری شروع شد؛ مراسم رخت بران، اصلاح عروس و جهازبران.
پدرم جهیزیه ام را آماده کرده بود. بنده خدا سنگ تمام گذاشته بود. سرویس شش نفره چینی خریده بود، دو دست رختخواب، فرش، چراغ خوراک پزی، چرخ خیاطی و وسایل آشپزخانه.
یک روز فامیل جمع شدند و با شادی جهیزیه ام را بار وانت کردند و به خانه پدرشوهرم بردند. جهیزیه ام را داخل یک اتاق چیدند. آن اتاق شد اتاق من و صمد.
🔸 فصل ششم
شبی که قرار بود فردایش جشن عروسی برگزار شود، صمد از پایگاه برگشت و تا نیمه های شب چند بار به بهانه های مختلف به خانه ما آمد.
فردای آن روز برادرم، ایمان، سراغم آمد. به تازگی وانت قرمز رنگی خریده بود. من را سوار ماشینش کرد. زن برادرم، خدیجه، کنارم نشست. سرم را پایین انداخته بودم، اما از زیر چادر و تور قرمزی که روی صورتم انداخته بودند، می توانستم بیرون را ببینم.
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma
✨💥✨💥✨💥✨💥✨💥
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت37
#فصل_ششم
بچه های روستا با داد و هوار و شادی به طرف ماشین می دویدند عده ای هم پشت ماشین سوار شده بودند. از صدای پاهای بچه ها و بالا و پایین پریدنشان، ماشین تکان تکان می خورد. انگار تمام بچه های روستا ریخته بودند آن پشت. برادرم دلش برای ماشین تازه اش می سوخت. می گفت: «الان کف ماشین پایین می آید.» خانه صمد چند کوچه با ما فاصله داشت.
شیرین جان که متوجه نشده بود من کی سوار ماشین شده ام، سراسیمه دنبالم آمد. همان طور که قربان صدقه ام می رفت، از ماشین پیاده ام کرد و خودش با سلام و صلوات از زیر قرآن ردم کرد. از پدرم خبری نبود. هر چند توی روستا رسم نیست پدر عروس در مراسم عروسی دخترش شرکت کند، اما دلم می خواست در آن لحظاتِ آخر پدرم را ببینم. به کمک زن برادرم، خدیجه، سوار ماشین شدم. در حالی که من و شیرین جان یک ریز گریه می کردیم و نمی خواستیم از هم جدا شویم. خدیجه هم وقتی گریه های من و مادرم را دید، شروع کرد به گریه کردن. بالاخره ماشین راه افتاد و من شیرین جان از هم جدا شدیم. تا خانه صمد من گریه می کردم و خدیجه گریه می کرد.
وقتی رسیدیم، فامیل های داماد که منتظرمان بودند، به طرف ماشین آمدند. در را باز کردند و دستم را گرفتند تا پیاده شوم. بوی دود اسپند کوچه را پر کرده بود.
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بیانات رهبر انقلاب درباره انتخابات مجلس
بیانات امروز رهبر انقلاب درباره انتخابات
#مجلس_انقلابی
#انتخاب_درست
#نشر_حداکثری
💞 @zendegiasheghane_ma
✴در روایات آمده است هر کس برای امر فرج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کند :
▫پاداش خونخواهی حضرت سیدالشهدا علیه السلام را دارد.
🔸 نور او برای دیگران نیز [در روز قیامت] درخشان می گردد.
▫هفتاد هزار نفر از گنهکاران را شفاعت می کند.
🔸دعای امیرالمومنین علیه السلام روز قیامت شاملش می شود.
▫بی حساب داخل بهشت می شود.
🔸 از تشنگی قیامت در امان می ماند.
▫در بهشت جاودان خواهد بود.
🔸مایه خراش روی ابلیس و مجروح شدن دل اوست.
▫روز قیامت هدیه های ویژه ای دریافت می دارد.
✨✨الهی بحق الحسین علیه السلام،،
عجل فی فرج مولانا صاحب الامر و الزمان علیه السلام...✨✨
🍃سلامتی و فرج حضرتش 5 صلوات🍃
شبتون نورانی
💞 @zendegiasheghane_ma
#سلام_امام_زمانم
📖 السَّلامُ عَلی وَلِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ اَوْلِیآئِهِ...
▪️سلام بر تو ای مولایی که همچون پدران پاکت، بر ذره ذره این عالم ولایت داری.
سلام بر تو و بر روزی که زیر پرچم ولایت تو جهان آباد خواهد شد.
📚 بحار الأنوار، ج99، ص 117.
💞 @zendegiasheghane_ma
🌸ســـــلام روزتون بخیر
🌱الهی نگاه پر مهر خدا
🌸همراه لحظههاتون
🌱سلامتی و نیکبختی
🌸گوارای وجودتون
🌱بارش برکت و نعمت
🌸جاری در زندگیتون
🌸روز قشنگتون بخیر و خوشی
💞 @zendegiasheghane_ma
بيشتر مردم مي گويند توكل ما به خداست اما كمتر كسي ممكن است واقعا به خداوند توكل كرده باش. اگر واقعا توکلت به خداست از چیزی نترس.
توکل حقیقی داشته باشیم نه زبانی
❤️ @asheghanehalal ❤️
در وصف شما هرچہ بخواهیم بدانیم
باید کہ فقط سوره والشمس بخوانیم
آرامش این لحظۂ ما لطف شماهاست
رفتید کہ ما راحت و آسوده بمانیـم
🌹پنجشنبه ویاد شهدا
💞 @zendegiasheghane_ma
#همسرداری
"تکـرار بیش از حـد؛ ممنــوع"
بعضی مواقع برای تغییر رفتارهای همسرمان، به تکرار بیش از حد متوسل میشویم و مرتب رفتار او را به رویش میآوریم و از او میخواهیم آن را تغییر دهد.
وقتی مسئلهای بیش از حد تکرار شود، جایگاه و اهمیت خود را از دست میدهد و به مسئلهای پیش پا افتاده تبدیل میشود.
زن و شوهرها باید توجه داشته باشند که در صورت متوسل شدن به این شیوه، ضمن عصبی کردن طرف مقابل، امکان موفقیت را از دست میدهند.
💞 @zendegiasheghane_ma
#همسرداری
زنان نماد رفتارهای برجسته انسانی همچون عشق ورزی، مهربانی، لطافت، لبخند و در کل خود زندگی هستند
و برای مردان دیدن این زن بسیار لذّتبخش و آرامبخش است
پس سعی کنید زن باشید!
💞 @zendegiasheghane_ma
🔴 آیا حاضریم ۴۰روز مانند حضرت زهرا(س) درب خانهها را بزنیم و روشنگری کنیم؟
🔴 شاخص بلوغ انسان «اجتماعیشدن» و «حساسبودن نسبت به جامعه» است
👈🏻 فریادهای فاطمیه بر سر جامعۀ دینی(ج۳) - ۲
🔰 علامت بلوغ یک انسان این است که بفهمد زندگیاش به حرکت جمع وابسته است و او هم نسبت به این حرکت جمعی، مسئولیت دارد. انسان نهتنها نسبت به جامعه، نباید منفعل باشد و نباید جامعهترس یا جامعهگریز باشد بلکه باید نسبت به جامعه، حساس باشد و احساس مسئولیت کند.
🔰 ما نسبت به جامعۀ خودمان خیلی باید حساس باشیم. متأسفانه در هیئتها و مساجد ما اصلاً این رسم نیست که بگویند: «الان نزدیک انتخابات است، بیایید چهل روز تا انتخابات، مثل حضرت زهرا(س) که روشنگری میکرد، برویم تکتک با افراد مختلف، صحبت کنیم و روشنگری کنیم.»
🔰 اگر شما بگویید: «یا حضرت زهرا! کاش ما آن زمان بودیم و شما را یاری میکردیم» خواهند فرمود: الآن هم مثل همان زمان است! شما ببینید من، در آن زمان چهکار کردم؟ شما هم همان کار را انجام بدهید... برخی از ما حتی اینقدر زحمت نمیکشیم که با موبایل خودمان با چهل نفر تماس بگیریم و گفتگو کنیم، یا در شبکههای اجتماعی، با افراد مختلف، گفتگو کنیم و روشنگری کنیم!
🔰 آیتالله شاهآبادی(ره)-استاد حضرت امام(ره)- میفرمود: راه چاره این است که هر کسی برود ده نفر را-به این راه- بیاورد (شذراتالمعارف/ ص۶۱ )
🔰 آیا شما تا بحال شده است که بهخاطر خدا بروید درِ یک خانهای را بزنید و آنها را به حق دعوت کنید و آنها نپذیرند یا مسخره کنند؟ یا بگویند «اصلاً چرا آمدی درِ خانۀ ما را زدهای؟» و شما دست خالی و بینتیجه برگردی؟ آیا تا حالا در این راه، حرف تلخ شنیدهاید؟
🔰 میدانید چقدر مادر ما فاطمۀ زهرا(س) رفت درِ خانهها را زد اما در را به روی حضرت بستند و ایشان دست خالی برگشت؟ اگر یک روز با شما اینطور برخورد کنند، آیا فردایش باز هم حاضر هستی درِ خانۀ دیگری را بزنی؟ اما فاطمۀ زهرا(س) بهاین راحتی، جامعۀ خود را رها نکرد و تا چهل روز دست از این کار برنداشت (اختصاص/۱۸۴)
👤علیرضا پناهیان
🚩هیئت ثارالله قم - ۹۸.۱۱.۸
👈🏻 متن کامل + صوت:
📎 Panahian.ir/post/5940
#انتخاب_درست
#مجلس_انقلابی
✍ لطفا نسبت به انتخابات #حی باشید
💞 @zendegiasheghane_ma
#دختر_شینا
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر)
#بهناز_ضرابی_زاده
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
✨💥✨💥✨💥✨💥✨💥 #دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت37 #فصل_ششم بچه های روستا با داد و هوار و شادی به ط
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت38
#فصل_ششم
مردم صلوات می فرستادند. یکی از مردهای فامیل، که صدای خوبی داشت، تصنیف های قشنگی درباره حضرت محمد(ص) می خواند و همه صلوات می فرستادند.
صمد رفته بود روی پشت بام و به همراه ساقدوش هایش انار و قند و نبات توی کوچه پرت می کرد. هر لحظه منتظر بودم نبات یا اناری روی سرم بیفتد، اما صمد دلش نیامده بود به طرفم چیزی پرتاب کند. مراسم عروسی با ناهار دادن به مهمان ها ادامه پیدا کرد. عصر مهمان ها به خانه هایشان برگشتند. نزدیکان ماندند و مشغول تهیه شام شدند.
دو روز اول، من و صمد از خجالت از اتاق بیرون نیامدیم. مادر صمد صبحانه و ناهار و شام را توی سینی می گذاشت. صمد را صدا می زد و می گفت: «غذا پشت در است.»
ما کشیک می دادیم، وقتی مطمئن می شدیم کسی آن طرف ها نیست، سینی را برمی داشتیم و غذا را می خوردیم.
رسم بود شب دوم، خانواده داماد به دیدن خانواده عروس می رفتند. از عصر آن روز آرام و قرار نداشتم. لباس هایم را پوشیده بودم و گوشه اتاق آماده نشسته بودم. می خواستم همه بدانند چقدر دلم برای پدر و مادرم تنگ شده و این قدر طولش ندهند. بالاخره شام را خوردیم و آماده رفتن شدیم.
داشتم بال درمی آوردم. دلم می خواست تندتر از همه بدوم تا زودتر برسم.
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma
❁#حسیـــݩجانــم❁
دلِ مݩ باز هوایے شده و در #سفر اسٺ
بہ گمانم ڪه گذر نامۂ دل، معٺبر اسٺ
همۂ ڪرب وبلا منٺظرِ #مادر توسٺ
شبِ جمعہ اسٺوحرَم دلهره اش بیشٺر اسٺ
#شب_جمعہ ✨
#شب_زیارتے_ارباب 🌙
🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
💞 @zendegiasheghane_ma
#شبتبخیــــرمهدیجـــــان💚
⭐️رحمت الـهی بــه وســعــت،
🌺آسـمــانهــا پــهــن است
⭐️الـــهـــی کـــه دلــتــان
🌺بـوسهگـاه خورشیـد
⭐️چشمتان ستاره بـاران
🌺دلــتــان كـهـكـشــان نـــور
⭐️گونـههـاتـان بوسهگـاه خــدا
🌹 #شبــتون_نـورانـی 🌹
🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
💞 @zendegiasheghane_ma
✍خوشا بہ حاڸ قلبهایي ڪہ
🍃🌺هـر روز صبح
رو بہ یاد شما، باز ميشوند...
👌طراوت هستي...
زمزمہ نام شماست❗️
🌹سلام ...
تنہا دليڸ طراوت زمیڹ❣
@zendegiasheghane_ma
روز #خانواده
#جمعه
آدینه روزخوب خانواده است
قدرباهم بودن رابدانیم
وتامیتوانیم شادی وعشق رابه عزیزانمان هدیه کنیم
امروزتان ازعشق لبریز😍😍😍
💞 @zendegiasheghane_ma
بانوی بهشتی🌸
آقای بهشتی 🌺
میدانی که هر کدام از نمازها به یکی از معصومین علیهم السلام تعلق دارد.
🍃نماز "صبح"
متعلق ست به خون خدا،،
امام حسین علیه السلام 👉
❇ناب ترین و بهترین "زمان" روز،،
و مشهودترین و محسوس ترین زمان بندگی عالم..
✴ وقت نماز صبح ست.
و طلیعه نماز صبح،، نافله صبح ست!
و جان حسین( علیه السلام)،،
عباس( علیه السلام)!
👈هر روز نماز نافله صبحت را به عباس(علیه السلام)تقدیم کن،،
تا نماز مشهودت،،
🌴 لبریز از عطر حرم حسین(علیه السلام) شود و هر روز اول صبح کربلایی شوی!
💞 @zendegiasheghane_ma
#تلنگر
سید عبد الکریم کفاش ، هر هفته حداقل یک بار خدمت امام زمان (علیه السلام) می رسید.
🔹️خودش می گفت: آقا از من سؤال کردند ، سید کریم!
اگر هفته ای یک بار ما را نبینی چه خواهی شد؟
🔸️عرض کردم : آقا جان می میرم.
💠 فرمود: همین است که ما را می بینی
💞 @zendegiasheghane_ma
💠سرباز خط مقدم
خانمها ، سربازان خط مقدم انقلاب بودند و این به معنای واقعی کلمه است و من به عنوان یک مبالغه نمیگویم.
ما در جریان انقلاب شاهد بودیم که زن در کشور ما ، سرباز خط مقدم انقلاب شد.
اگر زنها با انقلاب سازگار نبودند و این انقلاب را نمیپذیرفتند و به آن باور نداشتند ، مطمئناً این انقلاب واقع نمیشد.
رهبر معظم انقلاب ؛ ۶۸/۱۰/۲۶
#عفاف_و_حجاب
💞 @zendegiasheghane_ma