eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.2هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
💕زندگی عاشقانه💕
#نکات_تربیتی_خانواده #قسمت98 "تفاوت ها" 🔸 در زمینه ی غذا خوردن، کلی آداب و مستحبات توی دین هست که
"نگاه ناقص به دین" 💢 اگه یه نفر، آدم سطحی نگری باشه پیش خودش فکر میکنه و میگه چرا اسلام مخالف این هست که ما از غذا خوردن لذت ببریم؟!😤 ⭕️ پیش خودش میگه «اسلام همیشه میخواد حال ما رو بگیره!»😕 ⁉️ چرا اسلام میگه با اینکه هنوز جا داری یه لقمۀ دیگه هم بخوری اما دست از غذا بکش؟! خب من میخوام دو تا لقمۀ دیگه هم بخورم! اصلا میخوام هرچی دوست دارم بخورم! 😤😕 🌺 عزیز دلم علت اینکه اسلام میگه لقمۀ آخر رو نخور اینه که 🔸 بدن انسان تا همون یه لقمه مونده به آخر دیگه سیر میشه، اما یه مقدار طول میکشه تا پیام سیر شدن به مغز برسه، برای همین آدم خیال میکنه هنوز سیر نشده. ✅ اگه آدم اون لقمۀ آخر رو نخوره باعث میشه که همیشه نسبت به غذا اشتها داشته باشه و غذاهاش رو با لذت بیشتری بخوره. 😊 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
❤️ "خدای مهربان و حکیم" ✅ اگه آدم اون لقمۀ آخر رو نخوره باعث میشه که همیشه نسبت به غذا اشتها داشته باشه و غذاهاش رو با لذت بیشتری بخوره. 💢 ضمن اینکه مصرف بیش از حد غذا باعث "کاهش عمر" انسان و به وجود اومدن بیماری های مختلف میشه. 🔷 «در واقع خوردن اون لقمۀ آخر درسته یه کمی لذت داره اما باعث میشه که آدم لذت های زیادی رو از دست بده». 💞 اسلام خیلی زیبا انسان رو رشد میده.☺️ ✅ بله ظاهرا داره با بعضی از لذت های بی بند و بارانۀ تو مخالفت میکنه اما «در واقع داره یه برنامۀ عالی برای لذت بردن تو از غذا خوردن بهت میده».👌 واقعا دم اسلام گرررم!😊 ❣️ اتفاقا خداوند مهربان اصلا راضی نیست که کسی از زندگی خودش "کم لذت ببره". 💞 بهت میگه عزیزم تو باید خیلی لذت ببری. گناه لذت های تو رو کم میکنه و من اینو نمیخوام... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 «قدرت‌ های ذاتی» زنان..؟! استاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈 سعی کنید به مردی که در کنار شماست باشید ❌نه وابسته. ❤️ یعنی دلم به تو گرمه 👈 درحالی که به این مفهومه که همه چیز من به تو داره... شادی من... تفریح من... اینکه حالم خوب باشه ... همه و همه به بودن تو بستگی دارد. 👈 مردها به شدت از زنان وابسته فراری اند. از زنانی که مثل کنه به آنها می چسبند و استقلال ندارند. ‼️از زنانی که اگر یک روز مرد به او زنگ نزند با دعوا از او میپرسد کجا بودی؟ چرا زنگ نزدی؟ وقتی مردی که در کنار شماست به شما زنگ نمیزند، زمانی که خودش تماس گرفت نپرسید چرا زنگ نزدی؟ 👈❤️بگویید دیروز تماس نگرفتی کلی دلم برات تنگ شده بود. 😍 چه خوب شد زنگ زدی. 👌مطمئن باشید اینگونه او بیشتر ترغیب خواهد شد که با شما در تماس باشد 💢 و خودش خواهد گفت دیروز کجا بوده که زنگ نزده است ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
مداحی آنلاین - اخه دلت میاد - سیدرضا نریمانی.mp3
4.24M
🔳 🌴اخه دلت میاد 🌴تنهام بزاری؟ 🎤 شهادت بانوی دو عالم بر تمام شما بزرگواران تسلیت باد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دِل ها شُدِه دوبارِه پَریشانِ مادَرَت آقا بیا بِه مَجلِسِ ما، جانِ مادَرَت روزیِ فاطِمیۀ ما را زیاد کُن دَست‌ِشُماست‌سُفرِۀاِحسان‌ِمادَرَت در شب شهادت مادر سادات دلمان گوشه دنجی میخواهد به وسعت تمام عالم تا بی کسیها و غصه هایمان را فریاد کنیم دلمان را گره میزنیم به گوشه چادر خاکی مادر و میخواهیم برایمان با همان دست کبود و شکسته دست به دعا بردارد و بخواهد رها شویم از این همه غفلت و بی خبری آغاز میکنیم را به نیت فرج مولای غریبمان که مادر هم دعاگوی فرجش شده التماس دعا از همه دوستان 💥 تعداد صلواتها را به آی دی @yamahdi85 اعلام کنید یاعلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان نویسنده : ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
✍️ #دمشق_شهرعشق #قسمت54 💠 صدای ابوجعده نبود و مطمئن شدم یکی از همان اجیرشده‌های #وهابی آمده تا جان
💠 احساس می‌کردم تمام استخوان‌هایم در هم شکسته که زیرلب ناله می‌زدم و مقابل چشمان سر به زیرش پیکرم را سمت ماشین می‌کشیدم. بیش از شش ماه بود حس رهایی فراموشم شده و حضور او در چنین شبی مثل بود که گوشه ماشین در خودم فرو رفتم و زیر آواری از درد و وحشت بی‌صدا گریه می‌کردم. 💠 مرد جوانی پشت فرمان بود، در سکوت خیابان‌های تاریک را طی می‌کردیم و این سکوت مثل خواب سحر به تنم می‌چسبید که لحن نرم مصطفی به دلم نشست :«برای اومده بودید حرم؟» صدایش به اقتدار آن شب نبود، انگار درماندگی‌ام آرامشش را به هم زده بود و لحنش برایم می‌لرزید :«می‌خواید بریم بیمارستان؟» ماه‌ها بود کسی با اینهمه محبت نگران حالم نشده و عادت کرده بودم دردهایم را پنهان کنم که صدایم در گلو گم شد :«نه...» 💠 به سمتم برنمی‌گشت و از همان نیم‌رخ صورتش خجالت می‌کشیدم که ناله‌اش در گوشم مانده و او به رخم نمی‌کشید همسرم به قصد کشتنش به قلبش زد و باز برایم بی‌قراری می‌کرد :«خواهرم! الان کجا می‌خواید برسونیم‌تون؟» خبر نداشت شش ماه در این شهر و امشب دیگر زندانی هم برای زندگی ندارم و شاید می‌دانست هر بلایی سرم آمده از دیوانگی سعد آمده که زیرلب پرسید :«همسرتون خبر داره اینجایید؟» 💠 در سکوتی سنگین به شیشه مقابلش خیره مانده و نفسی هم نمی‌کشید تا پاسخم را بشنود و من دلواپس حرم بودم که به جای جواب، معصومانه پرسیدم :«تو کسی کشته شد؟»... ✍️نویسنده: ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ 💠 سری به نشانه منفی تکان داد و از چشمانم به شوهرم شک کرده بود که دوباره پی سعد را گرفت :«الان همسرتون کجاست؟ می‌خواید باهاش تماس بگیرید؟» شش ماه پیش سعد موبایلم را گرفته بود و خجالت می‌کشیدم اقرار کنم اکنون عازم و در راه پیوستن به است که باز حرف را به هوای حرم کشیدم :«اونا می‌خواستن همه رو بکشن...» 💠 فهمیده بود پای من هم در میان بوده و نمی‌خواست خودم را پیش رفیقش رسوا کنم که بلافاصله کلامم را شکست :«هیچ غلطی نتونستن بکنن!» جوان از آینه به صورتم نگاهی گذرا کرد، به اینهمه آشفتگی‌ام شک کرده بود و مصطفی می‌خواست آبرویم را بخرد که با متانت ادامه داد :«از چند وقت پیش که به بهانه تظاهرات قاطی مردم شدن، ما خودمون یه گروه تشکیل دادیم تا از حرم (علیهاالسلام) دفاع کنیم. امشب آماده بودیم و تا دست به اسلحه شدن، غلاف‌شون کردیم!» 💠 و هنوز خاری در چشمش مانده بود که دستی به موهایش کشید و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، خبر داد :«فقط اون نامرد و زنش فرار کردن!» یادم مانده بود از است، باورم نمی‌شد برای دفاع از مقدسات وارد میدان شده باشد و از تصور تعرض به حرم، حال رفیقش به هم ریخته بود که با کلماتش قد علم کرد :«درسته ما داریا چارتا خونواده بیشتر نیستیم، اما مگه مرده باشیم که دستشون به برسه!» ✍️نویسنده: ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🌸 پایان جز ۱۳ و آغاز جز 🌸 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فضاسازی داخل منزل پدرم که بمناسبت ایام فاطمیه دو سه شب پدرم با سخنرانیشون در اسکایپ برای تعدادی از فامیلامون بصورت زنده سخنرانی و نوحه داریم آماده سازی منزل برای ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
گرامیداشت ایام با کودکان فاطمی ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🏴 ▪️تک و تنها،تک و تنها چه کشیده است علی ▪️ از سبک بودن تابوت خمیده است علی... ▪️دست افلاک برون آمد و لرزید زمین ▪️دستی از خاک برون آمد و لرزید زمین... ▪️علی از بدرقهٔ جانِ خودش بر می‌گشت ▪️داشت از نیمهٔ پنهانِ خودش بر می‌گشت... ▪️ آه، مولا چه کند در شب تدفین خودش؟ ▪️زیر لب مرثیه می‌خوانْد به تسکینِ خودش... ▪️زیر لب زمزمه دارد ز فراتی ز فرات ▪️بعد زهرا چه حیاتی چه حیاتی چه حیات... شهادت بانوی عالمیان حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد 🥀 🥀خدایا به سوز دل مولا علی علیه السلام و به پهلوی شکسته‌ی سلام الله علیها قَسمت می دهیم که فرج منتقم شان را برسانی... 🌹🌹 🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 دِل ها شُدِه دوبارِه پَریشانِ مادَرَت آقا بیا بِه مَجلِسِ ما، جانِ مادَرَت روزیِ فاطِمیۀ ما را زیاد کُن دَست‌ِشُماست‌سُفرِۀاِحسان‌ِمادَرَت 🥀 🥀 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══