eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.2هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد 💠می‌دونی از کجا به بعد رشد میکنی...🔺👇 🔹اونجایی که دقیقا آدابی رو رعایت کنی که«« سختته»» ☺️ ‼️ پیشنهاد دادم ، اولین موردی که روی ادب کار کنین بیدار شدن از👈 خوابه. یادتونه ؟ بعضی از دوستان فرمودند برخی از علما « خوردن» رو میگن؟! درسته طبق روایات خوردن خیلی اهمیت داره 👈🔺ولی در مسیر تربیت؛ در مسیر رشد برای خیلی از نوجونها ‼️ خواب خیلی اهمیتش بیشتر از خوردنه... لذا رو خواب باید تاکید خاص کرد .. 👈بعد وقتی که ادب رعایت کردی بعد میرسیم به چی ؟؟ 💟 "مداومت" مداومت هم داستان و سختی خودش رو داره که مپرس ☺️ به راحتی آدم به جاهای خوب که نمی‌رسه ! میرسه ؟؟؟ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
استاد ادامه درس بیست و هشتم 💐🙏 💟 رسول خدا میفرمایند: « مداومت بر خیر داشته باشی آدم سنگین و باوقاری خواهی بود » وقار!!! وقار!!! روی وقار کار کنید ..👌👌👌 روایت هست 🔹فرمود:ادب این است که وقتی ناراحت شدی خودتو کنترل کنی ، 👈وقتی خوشحال شدی یک چیزیو دوست داشتی خودتو کنترل کنی.. ✅پس کلا خودتو کنترل کن... خب! 🔺یک مژده در این کلام رسول خدا هست: مداومت بر رفتار خوب داشته باش ☺️مداومت بر کار خوب داشته باشی کم کم از کار بد،بدت میاد.. این خیلی خوبه.. از کار زشت بدت میاد وقتیکه از کار بد، بدت اومد، دوست داری یکی نصیحتت کنه.. دوست داری یکی موعظه ت کنه.. دوست داری اطاعت کنی. ✅ این فوق العاده ارزشمنده❤️ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
استاد 🔺حالا اگه ادب رعایت نکنیم و سختی اون رو نچشیم چه اتفاقی میفته ؟ 💢جانــم ب علی ابن ابیطالب علیه سلام شما هم بگو جانم!!☺️ شما نمیدونید من چ کلامی رو میخوام بگم چه سعادتی ما داریم..💟 واقعا اقوام گذشته چیکار میکردن وقتی علی ابن ابیطالب به دنیا نیومده بودند، سرگشته بودند... اصلا چی بودن بخدا.. ❤️میفرمایند: کسی که بهترین کارش پرداختن ب ادب نباشه، سختی ادب رو تحمل نکنه ، این آدم👇 کم ترین بلایی که سرش میاد نابود میشه، کم ترین احوالش این که در احوال « هلاکت »بیوفته ... یا پیامبر گرامی اسلام میفرمایند 🔹 کسی که مؤدب به« آداب الهی» نشود، با دستورات خدا ادب نشود، خود را ادب و کنترل نکند ، رفتار خود را تنظیم نکند ، سختی کسب ادب را تحمل نکند ، نفسش در حسرت هااا در دنیا نابود خواهد شد... دنیا!! در دنیا، دچار حسرت میشه قبل از قیامت... 🔶التماس تفکر👌👇👇 ✅ چه چیز رو باید من کنترل کنم که نمیتونم ؟! رنج و‌ رشد من در اونجاست!!!!!! ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
ارتباط موفق_29.mp3
11.13M
👋 آنان که در رفاقت و ارتباط موفقند ؛ ۱. هم اهل ثبت و حفظ و به یادآوردن بعضی مواردند ! ۲. و هم اهل فراموشی موارد دیگر! اما؛ - قدرت تشخیص اینکه چه چیزهایی باید فراموش شوند و چه چیزهایی نباید ... - و قدرت عمل کردن به این دریافتها، 🔄 مهم‌ترین ضمانت کننده‎‌ها‌ برای حفظ و استمرار یک ارتباطند. 🎤 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
محترم درست است که می دانید همسرتان شما را دوست دارد و او هم از علاقه شما نسبت به خودش مطمئن است، اما این دلیل نمی شود که شما و یا همسرتان از ابراز علاقه نسبت به یکدیگر امتناع کنید. همه افراد نیازمند شنیدن این جمله هستند، ولو آن که جمله تکراری باشد. تاکید به این حس هیچ گاه از ارزش شما نمی کاهد و یا همسرتان را پرتوقع نمی کند، به همسرتان بگوئید: دوستش دارید و از این که او کنارتان هست، احساس آرامش و خوشبختی می کنید. «دوستت دارم»، جمله معجزه گری است که شنیدن به موقع آن، گوش همسرتان را می نوازد و به زندگی شما امید تزریق می کند. برای صمیمی شدن با همسرتان او را در بگیرید ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁❁ سلام بر جمعه‌ایی ڪہ بی‌غروب اسٺ غم عالم تہ جامش رسوب اسٺ بگویند اهل عالم مهدے(عج) آمد من بعد حال دنیا خوبِ خوب اسٺ و باز هم جمعه ای دیگر بدون تو گذشت ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به قلم فاطمه امیری ‌  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#جانم_میرود #قسمت54 میباره بارون روی سر مجنون توی خیابونه رویایی میلرزه پاهاش بارونیه چشماش میگه خ
مداحی تمام شد... مهیا از جایش بلند شد به طرف شیر آبی رفت صورتش را شست تا کمی از سرخی چشمانش کم شود صورتش را خشک کرد و به طرف دخترا رفت _سارا سارا برگشت با دیدن چشم های مهیا شوکه شد ولی چیزی نگفت _جانم _کمک می خواید _آره دخترا تو آشپزخونن برو پیششون با دست به دری اشاره کرد مهیا به طرف در رفت در را زد صدای زهرا اومد _کیه _منم زهرا باز کن درو زهرا در را باز کرد شهاب و حاج آقا موسوی و مرادی و چند تا پسر دیگر هم بودند که مشغول گذاشتن غذا تو ظرف ها بودند شهاب و دخترا با دیدن مهیا هم شوکه شدند اما حرفی نزدند زهرا دستکشی و ظرف زرشک را به او داد مهیا شروع به گذاشتن زرشک روی برنج ها شد... مریم ناراحت به شهاب نگاهی کرد شهاب هم با چشم هایش به او اشاره کرد که فعلا با مهیا صحبتی نکند مریم سری تکون داد و مشغول شد.. تقریبا چند ساعتی سر پا مشغول آماده ڪردن نهار بودند با شنیدن صدای اذان ڪارهایشان هم تمام شده بود حاج آقا موسوی_ عزیزانم خدا قوت اجرتون با امام حسین برید نماز پخش غذا به عهده ی نفرات دیگه ای هست دخترا با هم به طرف وضو خانه رفتند مهیا اینبار داوطلبانه به طرف وضو خانه رفت وضو گرفتن و به طرف پایگاه رفتن نماز هایشان را خواندند مهیا زودتر از همه نمازش را تمام کرد روی صندلی نشست و بقیه نگاه می کرد از وقتی که آمده بود با هیچکس حرفی نزده بود با شنیدن صدای در به سمت در رفت در را که باز کرد شهاب را پشت در دید _بله بفرمایید مهیا کیسه های غذا را از دستش گرفت می خواست به داخل پایگاه برود که با صدای شهاب ایستاد _خانم مهدوی _بله _می خواستم بابت حرف های عمه ام... ع مهیا اجازه صحبت به او را نداد _لازم نیست اینجا چیزی بگید اگه می خواستید حرفی بزنید می تونستید اونجا جلوی خودشون بگید به داخل پایگاه رفت و در را بست شهاب کلافه دستی داخل موهایش کشید با دیدن پدرش به سمتش رفت مهیا سفره یکبارمصرف را پهن کرد و غذا ها را چید خودش نمی دانست چرا یکدفعه ای اینطوری رسمی صحبت کرد از شهاب خیلی ناراحت بود آن لحظه که عمه اش او را به رگبار گرفته بود چیزی نگفته بود... الان آمده بود عذرخواهی ڪند اما دیر شده بود سر سفره حرفی زده نشد همه از اتفاق ظهر ناراحت بودند مریم برای اینکه جو را عوض ڪند گفت _مهیا زهرا اسماتونو بنویسم دیگه برا راهیان نور زهرا_ آره من هستم مریم که سکوت مهیا را دید پرسید _مهیا تو چی؟؟ _معلوم نیست خبرت می کنم.. 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 بامــــاهمـــراه باشــید ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
چند روز از آن روز می گذشت... در این چند روز اتفاقات جدیدی برای مهیا افتاد اتفاقاتی که او احساس می کرد آرامش را به زندگیش باز گردانده اما روزی این چیز ها برایش کابوس بودند بعد آن روز مریم چند باری به خانه شان آمده بود و ساعاتی را کنار هم می گذراندن.... امروز کلاس داشت... نازی از شمال برگشته بود و قرار گذاشته بودند بعد کلاس همدیگر را در آلاچیق دانشگاه ببینند مهیا با دیدن دخترا برایشان دست تکان داد به سمتشان رفت لبخندی زد و با صدای بلندی سلام کرد _به به سلام دخیا اما با دیدن قیافه ی عصبی نازی صحبتی نکرد _چی شده به زهرا اشاره کرد _تو چرا قیافت این شکلیه _م... من... چیزیم نیست فقط.... نازی با عصبانیت ایستاد _نه زهرا تو چیزی نگو من بزار بگم مهیا خانم تو این چند روزو کجا بودی چیکار می کردی... اها حسنات جمع می کردی این به زهرا اشاره کرد و ادامه داد _این ساده ی نفهمو هم دنبال خودت ڪشوندی که چه... مهیا نگاهی به زهرا که از توهینی که نازی به او کرده بود ناراحت سرش را پایین انداخته بود انداخت _درست صحبت کن نازی _جمع کن برا من آدم شده "درست صحبت کن " مقنعه اش را با تمسخر جلو آورد _برا من مغنعه میاره جلو دستش را جلو اورد تا مقنعه مهیا را عقب بکشد که مهیا دستش را کنار زد _چیکار میکنی نازی تموم کن این مسخره بازیارو نازی خنده ی عصبی کرد ببین کی از مسخره بازی حرف میزنه دو روز میری خونه حاج مهدوی چیکار چیه هوا برت داشته برا پسره بگیرنت.... آخه بدبخت توی خرابو کی میاد بگیره با سیلی ڪه روی صورت نازی نشست نگذاشت ڪه صحبت هایش را ادامه بدهد... همه با تعجب به مهیا نگاه می کردند مهیا که از عصبانیت می لرزید انگشتش را به علامت تهدید جلوی صودت نازی تکان داد _یه بار دیگه دهنتو باز کردی این چرت و پرتارو گفتی به جای سیلی یه چیز بدتری میبینی فهمیدی کیفش را برداشت و به طرف خروجی رفت نازی دستی بر روی گونش کشید و فریاد زد _تاوان این ڪارتو میدی عوضی خیلی بدم میدی مهیا بدون اینکه جوابش را بدهد از دانشگاه خارج شد از عصبانیت دستانش می لرزید و نمی توانست ڪنترلشان ڪند احتیاج به آرامش داشت گوشیش را از کیفش دراورد و شماره مریم را گرفت _جانم مهیا _مریم کجایی ـــ خونه چیزی شده چرا صدات اینطوریه _دارم میام پیشت _باشه گوشیش را در کیفش انداخت با صدای بوق ماشینی سرش را برگرداند مهران صولتی بود _مهیا خانم مهیا خانم مهیا بی حوصله نگاهی به داخل ماشین انداخت _بله _بفرمایید برسونمتون _خیلی ممنون خودم میرم به مسیرش ادامه داد ولی مهران پروتر از اونی بود که فکرش را می کرد _مهیا خانم بفرمایید به عنوان یه همکلاسی می خوام برسونمتون بهم اعتماد کنید _بحث اعتماد نیست _پس چی؟ بفرمایید دیگه مهیا دیگه حوصله تعرف زیاد را نداشت هوا هم بارانی بود سوار ماشین شد _کجا می رید؟؟ _طالقانی برای چند دقیقه ماشین را سکوت فرا گرفت که مهران تحمل نکرد و سکوت را شکست _یعنی اینقدر بد افتادید که تا الان جاش مونده؟؟؟ مهیا گنگ نگاهش کرد که مهران به پیشانی اش اشاره کرد مهیا دستی به پیشانی اش کشید _آها.نه این واسه یه اتفاق دیگه است مهران سرش را تکان داد _ببخشید من یکم کنجکاو شدم میشه سوالمو بپرسید _اگه بتونم جواب میدم با ابرو به زخم مهیا اشاره کرد _برا کدوم اتفاق بود مهیا جوابش را نداد _جواب ندادید _گفتم اگه بتونم جواب میدم نگاهش به سمت بیرون معطوف کرد گوشیش زنگ خورد بعد گشتن تو کیفش پیدایش کرد _جانم مریم _کجایی _نزدیکم _باشه منتظرم ........ _آقای صولتی همینجا پیاده میشم _بزارید برسونمتون تا خونه _نه همین جا پیاده میشم موقع پیاده شدن مهران مهیا را صدا کرد _بله _منو صولتی صدا نکنید همون مهران بهتره مهیا در را بست و یکم به طرف ماشین خم شد _منم مهیا خانم صدا نکنید لبخندی روی لب های مهران نشست مهیا پوزخندی زد _خانم رضایی صدا کنید بهتره به طرف کوچه راه افتاد _پسره ی بی شعور جلوی در خانه ی مریم ایستاد اف اف را زد _بیا تو در با صدای تیکی باز شد در را باز کرد و وارد حیاط شد نگاهی به حیاط سرسبزو با صفای حاج آقا مهدوی انداخت عاشق اینجا بود.... 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 بامــــاهمـــراه باشــید *#═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
🌸 🌸 🌸 ثواب تلاوت این صفحه هدیه ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب 💫💫💫💫💫 🔴 امام خامنه ای(مدظله العالی) : انتظار فرج را افضل اعمال دانسته‌اند؛ معلوم میشود انتظار، یک عمل است، بی عملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی این‌که دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار یک عمل است، یک آماده‌سازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه‌ی زمینه‌ها. این، در واقع تفسیر این آیات کریمه‌ی قرآنی است که: «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین» 📚 بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان سال ۱۳۸۴ 🍃🥀 🌿🌾🌹🥀🌿🌾🌹🥀🌿🌾🌹🥀
مجموعه کانالهای ما در پیامرسان ایتا با توجه به ابعاد گسترده فرهنگی و نیاز خانواده ها؛ برآن شدیم تا در زمینه های زیر در حد بضاعت و وسع در خدمتتون باشیم😊 🌸 زندگی عاشقانه ( کانال همسرداری و تربیت فرزند ، حتما باشید ) http://eitaa.com/joinchat/774176768Cda984571ac 🌸 عاشقانه های حلال ( منبع کامل پیامهای عاشقانه؛ ایده تولد ؛ شیطنت
و ..)
http://eitaa.com/joinchat/469499916Ce64db897ba 🌸 هنرکده بانوان هنرمند ( شامل بخشهای هنری، معرفی بازی و سرگرمی برای بچه ها، آشپزی، سفره آرایی و ..) https://eitaa.com/joinchat/2300248080C44701a85d4 🌸 استیکرهای عاشقانه ( منبع استیکرهای عاشقانه، تولد، مناسبتی ، مذهبی) https://eitaa.com/joinchat/3117809743Ca67bff2bcc 🌸 درهم سرا ( کانال سرگرمی ؛ طنز ؛ دانستنی ویژه خانواده و نوجوانها بدون مطالب نامناسب ) https://eitaa.com/joinchat/812646456C443a64f1a0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️روزى ڪه با سـلام بہ تو آغاز مى شود تا شـب حسینى اسٺ تمـام دقایقش اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِالله الحسین ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دکتر ‌  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#همسفر2 #قسمت3 #قسمت_سوم ⬅️ #جلسه_دوم ✍ پس مسئله ی دیگه ای که می خواد خیلی اساسی وجدی نگاهش
دکتر جلسه اول ✍🏻 خوب وقتی می خوایم اول انس آنگاه زندگی. با وجود اینم که عواطفش در جوان خیلی سرشار وسرریز هم هست؛خوب موجودم هست ،امکانشم هست..... به چه معضلاتی میخوریم؟ ۱)یک عارضه ی خیلی سنگین این مسیر اینه که آدم هارو محکوم کرده ومامور کرده به عَرضه وجلوه. مخصوصا در جنس دختر که باید 🧕 مورد انس پسر واقع میشد. خوب دختر خانمی که خودش رو درمعرض انس نمیزاره وجلوه نمیکنه چجور انتخاب بشه؟🤔 باید بیاد خودش رو درمعرض بزاره لذا جلوه گری وعَرضه رو دردختر موجب شد. 🌷 اینه که شما الان در عموم جامعه نگاه کنید👀 میبینید که اصرارزیادی هست برای این در جنس دختر که بتونه جلوه کنه وهمین باز اثر میزاره در جنس پسر که تابلوی ورودش به دختر از همین جلوه هاهست. برید به اون اول بحثمون نگاه کنید 👆👆 میخوایم یه قدم صحیح تو یه مسیر شناخته شده بزاریم وبه یکباره خودمون رو وسط عاطفه ها پیدا می کنیم ودرگیر ووابسته ی به این انس هامیبینیم. دیگه کار تموم شده. 📌 حالامیریم این رو پایه ی زندگی قرار میدیم وراه میفتیم،به بن بست ها میمونیم.😮 برای جنس دختر پس عَرضه وجلوه رو اورد وهمین عَرضه وجلوه از روان این جنس خیلی هزینه میکنه.یعنی خستگی ها وتخریب های روحی درست میکنه چقدر انس در مسیر بگذارد وجواب نگیرد؟ چه امید ها وعلاقه هایی رو جاری کنه اما سامان نگیرد ؟ واون علاقه هایی که هزینه کرده چی میشه این ها کم نیستند انرژی هایی که باید برلش خرج کنیم.پیداست. برای جنس پسر چه عارضه هایی داره؟🤵 اول اینکه خوب تابلوی انتخاب معطوف به همین جلوه ها میشه. لذا گرایش پیدامیشه،میل پیدا میشه،گاهی بعد میره ومیبینه اختلاف هارو. یعنی اینجور نیست چشم بروی اختلاف ها بسته است. وجود داره میگه طوری نیست..... همه چیز درست خواهد شد. به علت اینکه عاطفه رو سنگین پیدا میکنه،احساسش اینه که اینا موانع اساسی ای نیستند. حتی گاهی من دیدم مذهب ها مختلفه،میگه عشق جبران میکنه.😧 ساختار های خانوادگی کاملا نقیض هم اند، گمان میکنه عاطفه ها جبران میکنه. این کشش ها وگرایش های سنگین نمیگذاره اینها مسائل من بشند درحالیکه به عکس،ماچشم بستیم.😑 👌 امیر مومنان میگه :اونیکه با عشق آغاز کرد چشمش بروی بصیرت ها بسته وگوشش برای آگاهی ها مسدود است. یعنی یَعمی ویَصِم ⬅️ کور وکر میشود. اصلا قدرت تشخیصی از اون حذف خواهد شد. چیزی که الان تو جامعه رایج است همین میدانه.میدان اول انس آنگاه زندگی. 🔮 درجنس پسر هم این عارضه رو تولید میکنه علاوه براین موردی که شمردم که خوب باید تردد کنه. لابه لای عاطفه ها ببینه که کدوم یکی از این عَرضه ها براش جلوه رو دارند وهمین هستش که اون متاسفانه همین برخوردها وتبادلات وارتباطاتی که گاهی تاسطوح انتهایی ولایه های عمقی هم پیش میره باعث میشه که بین این دختر وپسرجاری بشه وخوب روان این هارو خیلی در این مسیر ضایع خواهد کرد. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
جلسه دوم 🔮 خوب بااین ملاحظات من میخوام پابزارم تو ازدواج. روش ورود من به ازدواج چیه؟🤔 ✍🏻 من روش های موجود رو یه ارزیابی میکنم تابرسیم به روش صحیح👇 الان وقتی یه خانمی ،یه اقایی می خواد ازدواج کنه توچه ترکیب هایی وارد زندگی مشترک میشه؟ 📌معمولا یکی از این ترکیب ها که در سابقه وتاریخ وسنت وعُرف جامعه ی ما رایج بوده همین نوع خواستگاری های معمولی یاسنتی است. به این ترتیب که خانم منتظر میمونه ، آقایی برای اون داوطلب میشه، آقاخانواده ای رو برای خواستگاری میفرسته ومیرند تابه انتخاب برسند. بعد معمولا هم تواین نوع حرکت بیشتر شرایط زندگی هست که تابلوی اساسی رو تشکیل میده نه ویژگی های آدم ها. میریم بگیم که مهریه چقدر باشه..... مجلس چجور باشه..... ابزارچطورباشه..... چه مقدماتی وامکانات..... درحالیکه در این روش سنتی اگرچه بسیاری از عوارضش امنِ ودور ازخطراتش هست،اما نمیتونه تامین کننده ی قابلیت ها ولوازم لازم برای زوجیت باشه.😮 چرا؟🤔 👀 ببینید در روش سنتی اولا یه اشکالاتی داریم مثل چی؟👇👇 🧕دختر خانم درخانه باید منتظربماند تامورد خواستگاری قرار بگیرد. خوب دوتا سوال پیش میاد👇 ۱) اگر نیومد؟ وقتی این مورد درخواست قرار نگرفت چیکار کنه؟ ازاین امکان عبور کنه؟محروم بشه؟ وکم نیستند خانم هایی که الان به علت همین ضعف روش سنتی باقی ماندند.😔 ۲)وقتی پیش میاد آیا تناسب های لازم برقراره؟ یعنی اون مقدمه ورودِ ،درسته؟ اومدی برای یه زیبایی،امکانی،شرایطی چیزی یا این ادم رو فهمیده وآمده؟👌 👏 یعنی یکی اصلا خود بود ونبود داوطلب برای زوجیت واصلا تناسب ها وکفو هایی که باید ارزیابی میشد ونشد. این اشکالاتی هست که در روش سنتی هست‌. برای جنس پسر هم اشکال داره.🤵 واشکالی که برای جنس پسر داره اینه که انتخابگر ومعیار گزار انتخاب، معمولا اون نماینده ای که از طرف پسر رفته وبیشتر مادر هست، مادر هم داره باشاخص ها ومعیار های خودش ارزیابی میکنه. عموما به صورت عروس من نگاه می کند تاهمسر پسرم.😲 🦋 این میشه که خیلی انتخاب ها تواین میدان،قوی نیستند. ممکن از یه اندازه هایی بخصوص ترکیب خانواده ها بهم می خورند. لذا ماخیلی تومشاوره ها داریم به این برمیخوریم که دوتاخانواده خیلی اصرار به بقای این زندگی دارند،اونایی که نمی خواهند ووایسند وزندگی کنند خود زوجین اند،اینها اختلاف دارند. خانواده ها خیلی به هم دیگه عزت واحترام هم میفرستند ولی اینا نمی تونند تواین ترکیب باقی بمونند. 🌹 در برابر این مسیر که روش سنتی وعُرفی بود،جوانها خودشون یک روشی رو ابداع کردندو اومدن این تصویر روگذاشتند که وقتی من میخوام ازدواج کنم باید مخاطبم رو بخوام. 🦋 پس یه قرار گذاشت گفت اول اُنس آنگاه زندگی. من اول باید یکی رو بخوام بعدبتونم برم باهاش زندگی کنم. این بیشتر دربرابر روش سنتی اتفاق افتاد چون گمان میکرد در روش سنتی، اشکال تعارض ها اینه که باعاطفه ها شروع نکردند . باتمایل ها وگرایش ها واُنس ها شروع نکردند که رفتند به برخورد ها رسیدند بعد اومد این رو با انس آغاز کنه. پایان قسمت چهارم. 🎊اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🎊 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
14-habashi01(www161171901116117210091611721235.mp3
1.92M
┄━━━•●❥-🌹❀🌹-❥●•━━━┄ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
ارتباط موفق_30.mp3
11.29M
✿ هنر دیدن خوبی‌ها و به زبان آوردن آنها دقیقا درمقابل هنر ندیدن بدی‌ها و فراموش کردن آنهاست. 🌨هرچه روی کسب هنر اول، بیشتر تمرکز می‌کنید؛ هنر دوم در شما قوی‌تر می‌شود. 🚫 چنانچه این هنرها در ما نیست؛ یقین بدانیم دایره‌ی جذب‌مان، دایره‌ای بسیار کوچک خواهد ماند. 🎤 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
🔴 💠 یکی از باورهای در زندگی مشترک این است که فکر می‌کنم اگر همسرم من را دارد باید همه‌ی نیازهایم را برآورده کند‌. 💠 توانایی‌ها و ظرفیت‌های افراد است و گاهی مالی، شغلی، زمانی، مکانی و دیگر شرایط موجود در زندگی مثل خستگی، فراموشی و صدها دلیل دیگر مانع برآوردن نیاز همسر می‌گردد. 💠 شرایط یکدیگر را نمایید! ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══