5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛏 #سکـــــــــــرات_مرگ چیست؟
👌لحظه جان دادن😔
🎞استاد #عــــالی
🔻از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
استفاده می شود
آیدی ادمین
@valayat
ارسال لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در حالت نیمه بیهوشی بعد عمل عقیده و فکرشو داد میزنه درباره مظلومیت امام حسین ع
گروه عزیزم حسین علیه السلام
🥀
https://eitaa.com/joinchat/2703491336Cf21b2cc6de
🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای زنده شدن نوزاد آبدانانی در غسالخانه...!
در کنار روز مرگی ها یک کانال یادآوری مرگ داشته باش👇
از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
استفاده می شود
آیدی ادمین
@valayat
ارسال لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
26.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 هم بال
روایتی شنیدنی از ملاقات رزمنده دفاع مقدس با دوستان شهیدش
از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
استفاده می شود
آیدی ادمین
@valayat
ارسال لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
♦️ پرسش: شنیدم در قرآن آیه ای هست که میگه #بعد از #مرگ #روح نابود میشه و ما #دوباره آفریده میشیم؟
✅ #پاسخ:
👈#خیر چنین آیه ای نداریم و چنین باوری هم صحیح نیست. زیرا روح هرگز نمیمیرد بلکه این جسم است که از بین می رود.
👈 در آیاتی از قرآن هم که ناظر به مردن یا زنده شدن پس از مرگ است مانند: «ربّنا أمتّنا اثنتین وأحییتنا اثنتین؛ (1) پروردگارا ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی». ناظر به این است که پس از مرگ در این دنیا(مرگ جسمی نه از بین رفتن روح)، ما وارد حیات برزخی می شویم و سپس در هنگام قیامت، پس از مرگ همگانی، وارد حیات و زنده شدن برای روز قیامت می شویم. روح هرگز از بین نرفته و نابود نمی شود.
پی نوشت ها: 1.مومن/11
🔻
کپی مطالب آزاد باذکر صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج
🍃┅🦋🍃┅─╮
انجمن قرآن و دعا
https://eitaa.com/joinchat/2442461601C72aa4ac014
╰─┅🍃🦋🍃
🌏 #آن_سوی_مرگ قسمت هشتم
🔻به راه افتادم. راهی صاف و هوایی #بهاری و من هم با شوق بسیار به دیدار هادی وفادار تا نصف روز به سرعت میرفتم، کم کم هوا گرم و من #خسته و تشنه شدم و از تنهایی خود نیز در وحشت بودم. به عقب سر نگاه کردم دیدم کسی به طرف من می آید. #خوشحال شدم و گفتم الحمدلله تنها نماندم تا آن که به من رسید.
🔻دیدم شخصی #سیاه و دراز با ظاهری متعفن بود. پرسیدم اسمت چیست؟ گفت: اسمم #جهالت است، همین اسم او باعث وحشت من شد. با خود گفتم عجب رفیقی پیدا شد صد رحمت به آن تنهایی. او گفت: در این مسیر از تو جدایی ندارم مگر آن که به #توفیق خدا تو از من جدا شوی.
🔻من جلو افتادم و او به دنبال من میآمد و راه سربالایی بود. رسیدم به #سرکوه، جهت رفع خستگی نشستم و آقای جهالت گفت معلوم میشود خسته شدهای تا منزل پنج #فرسخ مانده بیا راه را کج کنیم و از این مسیر یک فرسخی برویم تا زود تر به مقصد برسی. گفتم معلوم میشود #معجزه هم داری با این که نادانی.
🔻من #احمق شده او را خیرخواه خود دانسته از راه کوتاه رفتیم و از درهای به دره دیگر سرازیر میشدیم پر از خار و #سنگلاخ و درنده و خزنده. هوا بشدت گرم و زبان خشکیده و پاها همه #مجروح و دل از وحشت لرزان بود و آقای جهالت به حال من میخندید. پس از جان کندنها و زمان زیادی به ﷼شاهراه رسیدیم اما ده فرسخ راه رفته بودیم و به هزاران بلا گرفتار شده بودیم. نشستم خستگی بگیرم و از آقای جهالت #متنفر بودم، گفتم ای کاش فاصله بین من و تو از مغرب تا مشرق بود.
بعد از کمی استراحت برخاستم و دوباره به راه افتادم.
♨️ ادامه دارد...
📚 کتاب سیاحت غرب