eitaa logo
زندگی شیرین با شهدا
257 دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
8.3هزار ویدیو
1.6هزار فایل
یک حس ناب ... فرهنگ و کار فرهنگی در کلام امام خامنه‌ای عشق ،امید ، زندگی ،شهادت، رشادت .... و رسیدن به آرامشی شیرین مهمان ما در کانال ... زندگی شیرین با شهدا باشید🍁 @zendekisherinbashohada1396
مشاهده در ایتا
دانلود
فرکانس‌های درونی‌ما و‌ تمام‌ جزییاتِ حضورمان ، رفتار‌ها ، افکار‌های‌مان و تصمیم‌های بزرگ‌ و‌ کوچک ، همه‌وهمه ضبط می‌شوند چه در شلوغی‌ها و‌ چه خلوت‌ها، دائما و همیشه ما خودمان ضبط می‌کنیم تا هم خوانده‌ شویم و هم دیده شویم و هم شنیده شویم .. روزی می‌رسد ! و برخی را مشتاقانه می‌بینند و با شوق می‌خوانند و‌ اشکِ لذت‌بخشِ همراه‌ با لبخند از شنیدن تمامِ متن‌ حضورشان‌ تمام صحنه‌ی دنیا و قیامت را می‌گیرد و‌ برخی تا حاضر می‌شوند خیلی‌ها به دلیل خش دار بودن‌شان‌ گوش‌هایشان را می‌گیرند و اینجاست که هر شخصی کیفیت و‌نحوه‌ی حضوری دارد .. و این انسان است که با ایثار در‌ مسیر حُب متن‌های حضور‌ش را بر صفحات تاریخ هستی نقاشی می‌کند ..
چه قدر طعمِ غربت حتی میان آشنایان‌ت با آنکه تلخیِ مثل قهوه دارد ، زیباست .. مزه‌ی شبیه‌شدن به یک‌ قلب را می‌دهد .. هر چند دلایل‌ش متفاوت باشد اما من از هر چیزی به دنبال اشتراک روحی با او‌ می‌گردم تا از یک‌ مسیر شباهت ، سایر اندام‌های روح‌م را نیز شبیه او کنم ..
🔹 : • اولیاء خدا چطور هم از دنیا لذّت می‌برند و هم به دنیا توجه و وابستگی ندارند؟ • چطور میشه هم خدا رو داشت و هم دنیا را ؟ • چطور میشه خدا رو بین شلوغی‌‌های روز فراموش نکرد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 نزدیک‌ترین آدمها به خدا، چجوری به دنیا نگاه می‌کنند؟ و چجوری با دنیا ارتباط برقرار میکنند؟ | منبع : جلسه۱ از مبحث فکر و ذکر ۲
🌴بارعرض سلام ادب شب بخیر روایت خاطرات عملیات کربلا ۵ به یادنام شهدا شروع می کنیم ادامه روایت خاطرات عملیات کربلا ۵ قسمت سی پنجم 🌴🌴🌴🌴
آن شب سه تا از دیدگاه ها را سرکشی کردم و طرح آماج دادم. متاسفانه دیدگاه آخر بدترین جا و یکی از جاهایی بود که تازه از دست عراقی ها گرفته بودیم. در واقع دیدگاه عراقی ها بود که ما بعد از گرفتن منطقه از آن استفاده می کردیم. پنج یا شش نفر از بهترین بچه های دیدگاه ما آنجا مستقر بودند. هر دیدگاهی از دکل تا سنگر دیده بانی چیزی حدود 50 تا 100 متر فاصله داشت که با تلفن ارتباط دارند. یعنی دکل دیده بانی با سنگر ارتباط دارد. بچه ها کار مثلثات و نقطه یابی را پایین انجام می دهند و دیده بان از بالا کار را تمام می کند. 🌴🌴🌴🌴🌴
آن شب آتش دشمن خیلی سنگین بود و عملیات مقداری زودتر شروع شد. من قرار بود ساعت عملیات برگشته و در قرارگاه باشم اما متاسفانه در دیدگاه بودم که عملیات شروع شد. در این دیدگاه سیم ارتباطی بین دکل و سنگر قطع شده بود. ما سیم آوردیم تا آن ارتباط را درست کنیم. تمام بچه ها آمدند در سنگر و دیدگاه را خالی کردند. آتش آنقدر سنگین بود که وضعیت سختی را ایجاد کرده بود. ماشین ما را هم دیده بودند. منور می‌ریختند و هوا مثل روز روشن شده بود. 🌴🌴🌴🌴
من نماز نخوانده بودم. فضای داخل سنگر به گونه‌ای بود که باید گردن را خم می کردی تا سر به سقف سنگر نخورد. در یک جای دو متر در یک متر حدود پنج نفر فشرده نشسته بودیم. جا خیلی تنگ بود. همانجا قامت بستم برای نماز. وقتی چند جمله را می خواندم به خاطر وضعیت شدید آتش فراموش می کردم کجای نماز بوده‌ام. دشمن پشت هم می زد. 🌴🌴🌴🌴🌴
ترکش هایی که روی سنگر می خورد مثل یک قوطی پر از سنگی بود که روی آن تکان داده می‌شد. با همین وضعیت نمازمان را خواندیم. ارتباط دکل با دیدگاه را برقرار کردیم. به هر شکلی که بود طرح آماج را توضیح دادم و بچه‌ها را توجیه کردم. شبکه هدف را گذاشتیم و می خواستم برگردم. هرکاری کردم، دیدم نمی توانم از سنگر بیرون بیایم. 🌴🌴🌴🌴🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ادامه روایت خاطرات عملیات کربلا 5 انشاالله فردا شب شهدارا باصلوات یادکنید: سرزمین کربلای ۵ قطعه ایی از بهشت است پایان قسمت سی پنجم 🌹🌹🌹🌹 🌴🌴🌴🌴
 🌷🌸مهمان معنوی امشب🌷🌸     ،بیایید  با ذکر صلواتی برای شادی تمام شهدا 🌸🌷مخصوصا این شهید بزرگوار ، به آنها متوسل بشویم 🌹🌸هر شب به نیت یک شهید 🌸🌹 اللهم صلی علی محمد ⚘وال محمد و عجل فرجهم🌷🍃    
استخراج اسم‌های خدا.mp3
8.15M
🗺 هزار اسم خدا در جوشن کبیر، یه نقشه‌ی راهه، برای اینکه این اسم‌ها رو از دنیای اطرافت استخراج کنی ! شما بلدی این کار رو ؟ | منبع: جلسه ۸ از مبحث فکر و ذکر ۵
15.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما بسوی میدان جنگ پرواز می‌کنیم! 🔹 رجز طوفانی رهبر انقلاب | بمناسبت چهلمین روز شهادت سیدحسن نصرالله 🔹 ️ عربی - فارسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻جای نگرانی نیست! 🔹اگر شما هم با شنیدن سخنان رهبر انقلاب در جمع اعضای مجلس خبرگان نگران شدید، این فیلم را ببینید 🎙حجت‌الاسلام صلح میرزایی (عضو مجلس خبرگان رهبری) 🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما برای غم تو چهره این دخترک مظلوم هیچ بهانه‌ایی نداریم برای همیشه مدیون این مردم هستیم خدایا کمک کن پرچم دین رو بلند کنیم و صهیونیستها رو نابود کنیم
🌴بارعرض سلام ادب شب بخیر روایت خاطرات عملیات کربلا ۵ به یادنام شهدا شروع می کنیم ادامه روایت خاطرات عملیات کربلا ۵ قسمت سی ششم 🌴🌴🌴🌴
بعد از مدتی به سختی برای لحظاتی بیرون آمدم. هواپیمای پی سی 7 عراقی را بالای سرم دیدم که آمده بود تا از تحرک ما سر درآورد. چون دیدگاه های ما معمولا جای پرتی بود و بعثی ها خیلی از فعالیت در نقطه‌های پرت می ترسیدند. می‌گفتند اینها بچه های اطلاعات هستند و آمده اند در این نقطه ها نقشه ای پیاده کنند. پس اینجا قرار است خطرناک شود و نیرو بیاید. به همین دلیل تمام انرژی خود را می گذاشتند تا این تحرک را از بین 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
هواپیمای پی سی7 عراقی تا ساعت دو یا سه نصف شب می آمد و می رفت و هر بار با تیربار هم به اطراف شلیک می کرد. با همین تیربار ماشین را از بین برد. البته جاده خاکریز دوجداره داشت. عرض جاده دو متر از دو طرف آن هم یک و نیم تا دو متر خاکریز بود. یعنی ماشین لای خاکریز و سنگر در دل خاکریز بود. بچه های سنگر ادوات هم 50 متر قبل از ما بودند. به همه دستور سکوت داده شده بود. همه در سنگر بودند. چون اگر بیرون می‌آمدند، تلفات می‌دادند. ماموریت بچه های ادوات هم آتش نبود. نباید آتش می ریختند چون برق دهانه ایجاد می‌شد و موقعیت لو می رفت 🌴🌴🌴🌴🌴.
ما در جنگ روزها و شب های خیلی زیادی را دیده بودیم که با آتش های خیلی سبک تر از آن آتش کلی شهید و زخمی داده بودیم. اتفاق تعجب برانگیز آن شب در عملیات کربلای5 این بود که بچه ها همه یک جا جمع شده بودند و در آن جمع بهترین نیروها یعنی نیروهای کیفی لشکر حضور داشتند. یعنی اگر واقعاً برای این بچه ها اتفاقی می افتاد، چشم یک لشکر از کار می افتاد. آن شب وقتی بیرون سنگر بودم، حتی می‌توانستم خلبان ‏پی سی 7 عراقی را ببینم. منورها اینقدر منطقه را روشن کرده بودند که هم من خلبان را می دیدم هم خلبان می توانست مرا ببیند 🌴🌴🌴🌴🌴
در یک لحظه احساس کردم چیزی شبیه یک تیرآهن 12 متری از ارتفاع زیادی پایین آمده و کنارمان خورده و در خاک فرو رفت. صدای آن را شنیدم اما صدایی که خفیف بود و انفجار نداشت. آنقدر صدای آتش زیاد بود که این صدا در آن ها گم شده بود. فقط لرزش عجیبی را زیر پاسمان و اطراف ایجاد کرد. آن شب به هر شکلی که بود به صبح و روشنی هوا نزدیک شده بودیم و خون از دماغ کسی نیامد. هوا که روشن می شد به دلیل از بین رفتن ترس عراقی ها از حمله ایران در شب، آتش سبک تر می شد. 🌴🌴🌴🌴
🌹🌹🌹 ادامه روایت خاطرات عملیات کربلا 5 انشاالله فردا شب شهدارا باصلوات یادکنید: سرزمین کربلای ۵ قطعه ایی از بهشت است پایان قسمت سی ششم 🌴🌴🌴🌴
 🌷🌸مهمان معنوی امشب🌷🌸     ،بیایید  با ذکر صلواتی برای شادی تمام شهدا 🌸🌷مخصوصا این شهید بزرگوار ، به آنها متوسل بشویم 🌹🌸هر شب به نیت یک شهید 🌸🌹 اللهم صلی علی محمد ⚘وال محمد و عجل فرجهم🌷🍃     🌴🌴🌴🌴
🌴بارعرض سلام ادب شب بخیر روایت خاطرات عملیات کربلا ۵ به یادنام شهدا شروع می کنیم ادامه روایت خاطرات عملیات کربلا ۵ قسمت سی هفتم 🌴🌴🌴🌴
صبح که از سنگر بیرون آمدیم، دیدیم یک موشک به دل سنگر خورده است. یک یا یک و نیم متر آن از خاک بیرون بود و دو متر آن در دل خاک فرو رفته بود. زیر سنگری که چند نفر از بهترین بچه‌های جنگ داخل آن بودند. موشک عمل نکرده بود. هرچی فکر کردم نتوانستم درست آن لحظه را بفهمم که چه اتفاقی افتاده است. بعدا به این فکر افتادم که کار خدا را ببین واقعا اگر آن موشک عمل می‌کرد، بهترین دیده بان های لشکر که همگی دستچین شده بودند، آنجا شهید می‌شدند 🌴🌴🌴🌴
البته بعدها بعد از پیروزی کربلای 5 این بچه ها تک تک در مقاطع مختلف چند نفری شهید و مابقی هم جانباز شدند. اما آنچه از اتفاق آن شب در عملیات به ذهنمان ماند این بود که پیروزی این عملیات بدون شهادت این نیروها به خواست خدا اتفاق افتاد. این اتفاق صد درصد خدایی و از جمله هزاران امداد از امدادهای غیبی خداوند در دوران دفاع مقدس بود. ما دست خدا را در کربلای 5 دیدیم. 🌴🌴🌴🌴🌴🌴