.
بخش هایی از #وصیت صوتی #شهید_حاج_شیر_علی_سلطانی چند روز قبل از شهادت:
... "در منطقه #بستان ، گلو درد شديدی گرفته بودم.
از #خدا خواستم که در اين شهر غريب زود شفا پيدا کنم و زمين گير نشوم.
همان شب، در خواب #پيامبر_اکرم (ص) را ديدم، گويی حضرت، انتظار مرا مي کشيد...
يک نفر مرا به مسجدی دعوت کرد و گفت حضرت منتظر شما هستند ، وارد شدم و گفتم کجا هستند، گفت آنجا دارند می آيند ، پيغمبر يک جمال نورانی داشت که در وصف من نمی گنجد...
يادم است شال و عمامه ای سبز به سر و گردن انداخته بودند ،به پای حضرت افتادم تا پای ايشان را ببوسم که حضرت نشستند و مانع من شدند...😢
نا خودآگاه گريه میکردم، چيزی يادم نبود، نه #شهادت، نه #جنگ و نه #پيروزی !
گفتم: #يا_رسول_الله روز قيامت من را شفاعت میکنيد؟!!
فرمودند: اگر خودت را به من برسانی من تو را #شفاعت ميکنم...
از خواب پريدم، برای يکي از دوستان خوابم را تعريف کردم، گفت تو در اين #عمليات #شهيد مي شوی!
#انجمن_راویان_فجر_فارس