eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
2.7هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
229 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖 #ویژه: سلام خدمت همه اعضای دوست داشتنی کانال زینبیه به ویژه #جوانها و #نوجوانها! از فردا شب، مو
🔖 : : روز کنسرت فرارسید... و من اون یک ثانیه رو اصلاح کرده بودم! 😍 مامانم برعکس تمام اجراهای قبلی نتونست بیاد، مهمون داشتیم و من تنها رفتم... بابام من رو رسوند تالار اجرا و آخر شب هم اومد دنبالم... تو تمام اجرا به این فکر میکردم: تنها کسی که الان من رو می بینه خداست! ☺️ قرار بود همه لباس مشکی بپوشن. یه مانتو بلند مشکی با شلوار مشکی و یه شال عرض پهن سرم کرده بودم. برای اولین بار یه هِد بستم به سرم و حتی یه تار موم هم معلوم نبود... رضا نوازنده ی ویولنسل تا منو دید بلند گفت: "بعضی ها انگار اومدن هیئت 😏 " به روی خودم نیاوردم چون میدونستم این تازه شروع ماجراست! وارد سالن شدیم. رفتیم بالا و مثل همیشه چند قدمی اومدیم جلو نزدیک تماشاگرها... بعد رو عمود بر بدنم گرفتم و تعظیم کردم! یاد رکوع های مامانم افتادم.... آخه مگه کسی جز خدا لایق این هست؟!😞 تمام طول اجرا متمرکز بودم تا باشم! همونی که مامانم میخواست....😍 اجرای اول خیلی شاد بود! همزمان با نواختن ما تمام اون سالن ششصد نفری دست میزدن! 🙈 وقتی برنامه تموم شد همه با دسته گل اومدن سمت هنرمنداشون! جز من که بودم... سازم رو گرفتم دستم، گذاشتم تو ساک مخصوص خودش و بدون خداحافظی از همه دوستایی که سرشون حسابی گرم بود آروم از تالار اجرا اومدم بیرون.... بابام با یه لبخند منتظرم بود و گفت: "مهمونا منتظرن! 😊 من بهشون گفتم باید برم دنبال دخترم کنسرت داره 😎" افتخار توی لحنش موج میزد اما نمیدونست اون آخرین اجرای من بود!! ذهنم پر از سوال شده بود؛ چرا باید به کسی جز خالقم تعظیم کنم؟ چرا باید تنها فایده ی من برای اینهمه آدم فقط چند ساعت دست زدن اونها باشه؟ چرا باید پوشش من روی نگاه اونها به من اثر داشته باشه؟ و کلی سوال بدونه جواب.... بنابراین تصمیم گرفتم برم آموزشگاه و تقاضای تعلیق کنم 😁 به استادم گفتم: "ببخشید من کنکور دارم و فعلا نمی تونم بیام" با ناراحتی گفت: "پشیمون میشی! طرف دکتری گرفته دوباره برگشته میگه کاش ول نکرده بودم..." گفتم: "حالا باشه بعد از کنکور دوباره خدمت میرسم" بلند شد و به تابلوش اشاره کرد و گفت: " چرا تولد مهسا نیومدی؟ آخه عکسی از تو اینجا نیست!" لبخند زدم و خداحافظی کردم. درحالی که داشتم در رو میبستم زیر لب گفتم: "خدا نمیخواست اثری از من اینجا بشه!" 😊 گیتارم رو به همراه اون همه کتاب نت موسیقی مختلف که تقریبا یه قفسه از کتابخونه رو پُر کرده بودن جمع کردم و گذاشتم کنار. همه فکر کردن من بخاطر درسم رو موقتا گذاشتم کنار و کلاس نمیرم... طبیعی هم به نظر می رسید 🤓 تا اینکه عید نوروز یا همون عید طلایی بچه مدرسه ای ها رسید... مادربزرگه مامانم فوت کرد!😔 همه تصمیم گرفتن برن شهرستان جز مامانم! گفت: " با اومدنه من سرنوشت مادربزرگم تغییر نمیکنه ولی شاید با نیومدنم سرنوشت بچه ام عوض بشه" مامانم موند و همه ی حرف و حدیث های فامیل رو به جون خرید تا من درس بخونم.... موند و بخاطر آینده من جنگید! مامانم برای سرنوشت تک تک بچه هاش وقت و انرژی گذاشته و هیچ وقت نگفته خسته شدم! ادامه دارد.... 💠 رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖 #ویژه: سلام خدمت همه اعضای دوست داشتنی کانال زینبیه به ویژه #جوانها و #نوجوانها! از فردا شب، مو
🔖 : : روزهای سخت کنکور گذشت... تو این مدت خیلی به کاری که میخواستم انجام بدم فکر کردم! یه روز اومدم پیش مامانم و گفتم تصمیم گرفتم چادری بشم 😊 مامانم خیلی جدی گفت: چادر فقط همین یه تیکه پارچه نیست! تو نماینده یه قشر هستی... حتی وقتی مترو سوار میشی شاید همه هُل بدن ولی اگر تو با چادر هُل بدی فرق داره! فرق داره چون میگن اینا تو دین شون حقوق بقیه تعریف نشده! اگر معلم بشی و یه روز خسته باشی و به شاگردت تندی کنی، فرق داره چون میگه اینا تو دین شون رفتار نیکو تعریف نشده! خلاصه مامانم کلی مثال زد که شاید قبل از اون خیلی بهشون فکر نکرده بودم.... ولی من تصمیم رو گرفته بودم 😍 مامان قبول کرد و فرداش رفتیم پارچه چادر مشکی بخریم. هنوز حاله خوبه مامانم اون روز یادمه😁😊 بهترین و گرون ترین پارچه رو خرید و رفتیم پیش مامان بزرگم... خدا رحمتش کنه، استاده دوختن چادر بود!😉 اندازه زد، گفت بسم الله و قیچی رو زد.... اما صبر کردم تا نتایج کنکور بیاد🤓 تصمیم گرفته بودم یه روز خاص چادری بشم که همیشه یادم بمونه 😍 روز اول دانشگاه بود، عین روز اول مدرسه کتونی سفید و شلوار جین تنگ و یه مانتو کوتاه طوسی خریده بودم😁 تیپی که شاید اصلا به یه خانم چادری نمی اومد 🙈 ولی خب من تازه اول راه بودم! برعکس خیلی ها که یهو محجبه میشن برای من ذره ذره اصلاح شد... قرار بود با مامان و بابام بریم تا پیش سرویس دانشگاه... که هم من مسیر رو یاد بگیرم هم اونا روز اول کنارم باشن 🤓😅 بابام تا منو دید تعجب کرد! گفت این چیه؟ گفتم تصمیم گرفتم چادری بشم 😊 خیلی جدی گفت: نکن بابا! نمیخواد! عادی رفتار کن همیشه!😐 دانشگاه فرق داره! کسی باهات دوست نمیشه!😏 و ... خیلی حرفهای دیگه... ولی من تصمیمم رو گرفته بودم 🤓 تصمیمی که روی خیلی چیزها تاثیر داشت... خواهرم که تا قبلش خیلی شبیه هم بودیم دیگه تو خیابون با فاصله از من راه می اومد! میگفت تو خجالت میکشی من باهات بیام معلومه! هربار بهش گفتم: نه اصلا اینطوری نیست! چه حرفیه.... ولی فکر کنم خودش دوست نداشت با من راه بیاد🙈😔 یا وقتی می رفتیم خرید همه با تعجب میگفتن خواهرید؟!😳 تا مدتها برادرم مسخره میکرد و میگفت: دختری با کفشهای کتانی!😅🙈 ولی همه اینها به پوشیدن می ارزید.... تا اینکه یه روز یه بسته شکلات خریدم و رفتم آموزشگاه موسیقی سابقم! با همون حجاب جدید... 😍😍 ادامه دارد.... 💠 رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖 #ویژه: سلام خدمت همه اعضای دوست داشتنی کانال زینبیه به ویژه #جوانها و #نوجوانها! از فردا شب، مو
🔖 : : چادرم رو سر کردم و با یا بسته شکلات رفتم آموزشگاه برای عرض احترام و خداحافظی همیشگی ☺️ به منشی گفتم: آقای .... شاگرد ندارن؟ همینطور که با تعجب من رو نگاه میکرد گفت: نه! رفتم سمت اتاق و در زدم. گفت بفرمائید. دستش به یکی از سازها بود و پشتش به من. سلام کردم... تا صدای من رو شنید برگشت و یهو وا رفت! با یه لحن تحقیر آمیزی گفت: " تو رو دادن به پسره کدوم دهات که بخاطر کدخدا چادر چاقچول کردی؟ 😐 " بعد از این همه سال هنوز اون لحن تحقیر آمیزش مو به مو یادمه! حتی نخواست به عقیده من احترام بگذاره! درحالی که دوستهای کلاس قرآنم حتی بعد از تغییر حجابم تو اون سالها هنوز باهام صمیمی بودن 😍😊 خیلی بهم برخورد! شکلات رو گذاشتم و گفتم: شیرینی دانشگاهه. اومده بودم برای خداحافظی و بگم دیگه نمیام. همینطور که داشت تو کلاس قدم میزد رفت پشت سرم و زد رو شونه هام گفت: "عاشق شدی؟ 😉" سریع از جام بلند شدم و برگشتم سمتش و با ناراحتی گفتم: "نه اون عشقی که مد نظر شماست! چون تعریف عشق برای شما فرق میکنه!" خیلی ناراحت شده بودم... حق نداشت به من دست بزنه اونم با این حجاب! اونجا بود که برای اولین بار حس کردم یه موجود زنده است! 😔 تو دلم ازش عذرخواهی کردم! قبلا پیش اومده بود برای اینکه مدل صحیح گرفتن انگشت ها رو بهم یاد بده دستم رو گرفته باشه ولی فقط یک بار همون اوایل! چون سریع بهش گفته بودم: "شما نشون بدید خودم انجام میدم" کاملا مشخص بود میخواست تحقیرم کنه با این رفتارش... از اومدنم پشیمون شدم.... هر آموزگاری لایق تشکر نیست! گفتم: با اجازه دوباره گفت: پشیمون میشی! برمیگردی مطمئنم... گفتم: نه ان شاءالله. گفت: ناز کشیدن خوب بلدم، بمون برای اجراها لازمت داریم... لحنش داشت ناراحتم میکرد... شایدم چادرم رو!😔 توجه نکردم و با یه خداحافظی اومدم! تمام مسیر حالم بد بود... بهترین روزهای زندگیم رو گذاشته بودم برای چی؟! اما لازم بود... لازم بود چون من اول عاشق شدم بعد چادری 😉😍 و بعد از چهارده سال به لطف خدا هنوز هم باهم دوستهای صمیمی هستیم 😉😍 خودم و چادرم رو میگم✌️ جالبتر اینکه تو تمام ورودی ۳۳ نفره دانشگاه فقط من چادری بودم! و این کار رو برای من سخت تر میکرد.... اونم منی که هنوز بلد نبودم درست جمع و جورش کنم 😁🤓🙈 ادامه دارد.... 💠 رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖 #ویژه: سلام خدمت همه اعضای دوست داشتنی کانال زینبیه به ویژه #جوانها و #نوجوانها! از فردا شب، مو
🔖 : : اون روزها من تنها چادری کلاس بودم! 😍 اولش خیلی برام سخت بود... همیشه حرفهای بابام جلو ذهنم بود! کسی باهات دوست نمیشه...😔 یکی دو ترم گذشت و من تقریبا باهمه دوست شده بودم و البته خیلی درسخون🤓 مامانم یادم داده بود، یه آدم چادری قبل از ظاهرش، طرز تفکرش تو چشمه... بنابراین خیلی سعی کردم تا همیشه شاگرد اول باشم!😬 اونقدر که همیشه موقع امتحانات، سرِ اینکه بقل دستم کی بشینه دعوا بود! یادمه پسرها قبل از امتحان میپرسیدن خانم .... شما کجا می شینید؟! هرچند به شدت با تقلب مخالفم! چه رسوندنش چه گرفتنش.... 😐 و تقریبا هیچ وقت هیچ کسی نتونست از من تقلب کنه 🙈😅 اما عوضش تمام مسیر رفت و برگشت به دانشگاه، تمام زمان های خالی بین کلاسها من در حال کمک کردن به همکلاسی هام بودم... اینکه همیشه یه دختر چادری تو کتابخونه داشت مشکلات درسی بقیه رو حل میکرد خیلی برام جذاب بود 😍😊 تا اینکه به لطف خدا بعد از چندسال از من درخواست شد تا به عنوان سخنران مدعو در یک کنفرانس بین المللی شرکت کنم... جایی شبیه همان تالار اجرای نوازندگی ام، با همون تعداد شنونده! اما این بار نه برای دست زدن! بلکه برای آموختن جدیدترین شیوه های نوین علمی در دنیا... گمانم اون لحظه چادرم داشت لبخند میزد😍🤓 من حجاب امروزم رو مدیون صبوری های مادرم هستم... مادری که به زیبایی ترانه های عاشقی رو در گوشم نواخت.... تمام. 🔺 مژده: سری جدید داستانک ها به زودی نوشته خواهد شد. 🔺 برای ثبت بازخوردهای خود میتوانید با آیدی زیر در ارتباط باشید: 🆔 @Yamahdi_salam 💠 رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : امان از پیامک های کتابی مادرانه! اگر مادر زمینی مان چنین است، محبت شما چقدر شگفت انگیز خواهد بود! آنقدر که عشق و زندگی تان را فدا کردید تا علی علیه السلام بر سر ما بماند... ای مادرترین مادر.... چقدر امروز دلتنگتان هستم! از دیشب تا حالا مدام احساس میکنم حرفهای نگفته دارید بامن... کجا می شنوم؟! چکار می شنوم؟! چه می شنوم؟! 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : خستگی دستهایت را با نوازش مادرانه ات بر سرِ من از یاد بردی و من نمی‌دانم چگونه وصف کنم عشق را وقتی "تو" میخندی... عشق در برابر نگاه مهربان تو رنگ‌می‌بازد "" روزتان مبارک بهشت های زمین 😍😊 میزبانی شما عزیزان، موجب افتخار ماست... ⛔️ از پذیرش پسران بالای سه سال معذوریم. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : خستگی دستهایت را با نوازش مادرانه ات بر سرِ من از یاد بردی و من نمی‌دانم چگونه وصف کنم عشق را وقتی "تو" میخندی... عشق در برابر نگاه مهربان تو رنگ‌می‌بازد "" روزتان مبارک بهشت های زمین 😍😊 میزبانی شما عزیزان، موجب افتخار ماست... ⛔️ از پذیرش پسران بالای سه سال معذوریم. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 : یکسری از مادرها هم هستن که امروز، به جای اینکه از فرزندشون بگیرن... کل فرزندشون رو هدیه دادن! 🎞 کلیپ تهیه شده از مادر شهید اشکانی و صدای شهید برای همسرعزیزشان. ◀️ پیشنهاد دانلود 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖: 🔰 رسول اکرم صلی الله علیه و آله: «مَا مِنِ امْرَأَهٍ تَحْمِلُ مِنْ زَوْجِهَا وَلَداً إِلَّا کَانَتْ فِی ظِلِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّی یُصِیبَهَا طَلْقٌ یَکُونُ لَهَا بِکُلِّ طَلْقَهٍ عِتْقُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ.» «زنی که باردار می شود در سایه لطف خداست و به عدد هر زایمانی که برایش پیش می آید پاداش آزاد کردن یک برده را دارد.» 📚مستدرک الوسائل، ج 15، ص 156 . 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : ➖ بسه دیگه مامان! گفتم که چشممممم 😐 ➕ میگی چشم و انجام نمیدی! ➖ آخه بازم فازِ نصیحت برداشتی... همین دیروز کلی توصیه کردی! 📌اعتدال در نصیحت کردن: حرفی که به کسی یا فرزندت می‎زنی، دانه است و فکر او زمین 🌱 ببین در این زمین چقدر بذر می‎توان پاشید؟ اگر در یک‎متر زمین یک کیلو گندم پاشیدی، همه دانه‎ها سبز نمی‎شوند، تازه اگر هم دربیایند، همدیگر را خفه می‎کنند. موعظه زیاد، باعث می‎شود که حرفها همدیگر را لِه کنند، همدیگر را بپوشانند. 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : ➖ من نمیدونم چرا این بچه خسته نمیشه! ➕ به دکتر نشون دادی؟ ➖ نه ولی فکر کنم باید ببرم! همه اش میگه بیا بازی کنیم... 📌بازی، لازمۀ شاداب ماندن روح کودک است. بدون بازی کودک نمی‌تواند تجربه‌ای از شادی و نشاط داشته باشد. اگر شنیدید که کودکی بدون بازی، در اوج نشاط و شادابی است، باور نکنید. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : ➖ مامان میشه اون لباس صورتی رو بخریم؟ ➕ نه عزیزم! اون به تو نمیاد! ➖ آخه من اونو انتخاب کردم! 📌 انتخاب و اختیار هم یک اصل در تربیت است. تربیت یعنی: در طول مسیر زندگی، بسترهای خود و چگونه بهره بردن از آن ها برای رسیدن به های طراحی شده. این هدف میتواند الهی باشد یا می تواند و اعتبار و باشد! 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : ➖ دست نزن! اون کارو نکن! اونجا نرو! ➕ چقدر به بچه ات بکن نکن میکنی؟!😐 🔻 آیا می دانید: محدودیت قائل شدن بیش ازاندازه برای کودک زمینه لجبازی رافراهم میکند. تحقیرومقایسه کودک عامل بسیارجدی ومهم درلجبازشدن کودکان است. ✍ خطاط: خانم ف. غلامزاده 😍 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : 📌اگر می‌خواهید ، خوب تربیت شود، را تکریم کنید. اگر در خانواده، پدر با ادبیات با مادر صحبت کند، اثر منفی بر تربیت دختر دارد و اگر مادر جلوی بچه‌ها مشکلاتش را با پدر طرح کند، پدر از خود می‌افتد. اگر شخصیت پدر و مادر در ذهن بچه‌ها فرو بریزد، بچه نه خود را می‌پذیرد و نه به جنس خود احترام می‌گذارد. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
📝 مادرانه 😇و خدا به فرشتگان خود فرمود: هر چه آفریدم به عشق اینان بود! 🌹فاطمه پدر فاطمه شوهر فاطمه و پسران فاطمه🌹 ✨حال در کدام دین و تفکری یک زن، یک دختر یک همسر و یک مادر را محور و ستون زندگی می‌داند و تا این حد او را والا مقام می‌شناسد!؟ 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2
🔖 🌼 مادرمون بهمون وعده داده که اگر کارت رو به خدا بسپاری، خدا بهترین ها رو قسمتت میکنه! 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 ⁉️می‌دونستی دوتا پدر و مادر داریم؟!؟ تفسیر امام حسن عسکری، ص۳۳ 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 🌺حضرت زینب(سلام الله علیها)فرمودند: همیشه در خدمت مادر و پایبند او باش، چون بهشت زیر پای مادران است؛ و نتیجه آن نعمت‌های بهشتی خواهد بود. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 فَما كانَتْ اِلاَّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِيَ الْحَسَنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمَّاهُ 💫پس ساعتي نگذشت كه ديدم فرزندم حسن وارد شد و گفت سلام بر تو اي مادر فَقُلْتُ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا قُرَّهَ عَيْنِي وَثَمَرَهَ فُؤادِي 💫گفتم: بر تو باد سلام اي نور ديده ام و ميوه دلم 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2
🔖 🍃حقیقت خوشبختی رو از زبان مادر بشنویم😊 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔆امام صادق (ع) به نقل از حضرت فاطمه(س) می فرمایند: نزدیک ترین حالات یک زن به خداوند متعال زمانی است که در منزل می‌ماند و به امور خانه‌داری و تربیت فرزند می‌پردازد، ضمن آن که کارهای درون خانه و چیزهایی از قبیـل بارداری و وضع حمل و شیردهی و به خصوص تربیت فرزندان، اجر و پاداشی همچون جهاد در راه خدا دارد. پس، خانم های عزیز به خودتون افتخار کنید☺️ 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🌿 حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: یا علی من از پروردگارم شرم دارم که چیزی از تو درخواست کنم که توان برآوردن آن‌را نداشته باشی. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 🔖 |مادرانه| مادر بودن رسالت بزرگی است! مادرهای گرامی، اگر می‌خواهید بدونید بچه های نسل ظهور باید چطور تربیت بشن، این کلیپ رو تا انتها ببینید... 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
‌‌ 🔖 |مادران شهدا| 💠بدانيد امروز در هيچ جاي دنيا زناني كه مثل اين مادران شهداي ما، مادر دو شهيد، مادر سه شهيد، مادر چهار شهيد باشند، نيستند❗️ 💠در جامعه ما، مادراني با اين خصوصيات كه از پدرها بهتر و قويتر و آگاهانه‏تر ايستادند، در اين ميدان بسيارند. اين همان تربيت اسلامي است؛ اين همان دامان پاك و مطهّر و نوراني فاطمه زهرا سلام‏اللَّه‏عليهاست. شما دخترانِ فاطمه هستيد؛ فرزندان فاطمه زهرا هستيد؛ دنباله‏روان فاطمه زهرا هستيد. 💠اميدوارم كه انوار مقدّس ولايت و معنويت و معرفت، دلهاي همه شما را روشن كند و روزبه‏روز در جهت حفظ هويّت اسلامي، زنان مسلمان گامهاي بلندتر و بهتري بردارند و روح مطهّر امام راحل - كه اين راه را به روي زنان ما باز كرد - مشمول الطاف و تفضّلات الهي باشد و ان‏شاءاللَّه ادعيّه زاكيّه حضرت ولي‏عصر ارواحنافداه شامل همه شما خواهران گرامي و عزيز من باشد. 🎙بيانات مقام معظم رهبري30/06/1379 🔰برای مادران شهدا صلواتی قرائت بفرمایید. ⚘️کارگروه شهداء زینبیه_عرصه ای برای میثاق با شهداء ⚘️ 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 🔖|مادرانه| هر روز غنچه‌های زندگیمون جلوی چشمامون قد میکشن و بزرگ میشن.❤️😍 هر لحظه برامون پر از اشک و لبخند، پر از شور و هیجان و پر از بیم و امیده😇 اما اگر ده سال دیگه، بخوایم حسّ مادری و تمام این لحظه‌ها رو در چندتا جمله به ثمره زندگیمون بگیم، چی میگیم؟ 😉 ◀️مامانای کانال حتما این کلیپ نگاه کنید، مخصوص شماست🥰 🆔https://eitaa.com/ZeynabiyehGolshahrKaraj