سیدعباس برای سخنرانی به کنار مزار شیخ راغب حرب میرود.دستش را روی قبر او می گذارد و به احمد، پسر شهید شیخ راغب حرب نگاه می کند و می گوید: "وصیتی داری که بخواهی برای پدرت برسانی؟"
پس از اتمام مراسم ، محافظان سیدعباس، متوجه هلیکوپترهای جنگی اسرائیلی میشوند که حالت عادی نداشتند. این را، به سید می گویند.
سیدعباس می گوید: "مگر ترسیده اید؟" محافظ ها به شوخی میگویند: "اگر شما از جان خودتان نمیترسید، ما زن و بچه داریم."
سید، خم می شود، سنگی را از زمین برمیدارد و به دست پسر پنج ساله اش حسین میدهد و میگوید: "با این سنگ، آن هلیکوپترها را بزن."
بعد، سید به طرف بیروت حرکت می کند. همسرش ام یاسر و پسرش حسین نیز همراهش بودند. همسر سید، همیشه با او بود.
🔻چون سید به او گفته بود که من، #شهید خواهم شد.
✍️#ام_یاسر عزیز، تاریخ شهادتتان ۱۶ فوریه ۱۹۹۳ نیست؛
شهادت شما همان زمانی است که به سید عباس #بله گفتید تا خانهای به پا کنید که درآن آسمان و زمینش به هم متصلند،
و چگونه میتوان از عالَمِ شما زبان گشود آن گاه که همه در فکر رهایی ار رنج هستند و تو به استقبال درد و رنج و سختی میروی ،
شوق تو به #لقاءالله چگونه وصف میشود آن گاه که تو خود رمز حیات را همراهی با سید یافتهای و حاضر شدن در این راه یعنی همان شوق لقاءاللهی تو.
اکنون#همسران_شهداء و #مادرانشان ، همان هوشمندان تاریخند که هرگز در گریز از رنج و سختی،برای خود ماوایی ندیدند و حیات عند رب را در این راه یافتند و اولوالعزمان تاریخ برای این میثاق الهی گشتند.
وبه راستی#عشق در این خانه چه معنایی دارد؟
#بشنو_از_زن...
💠@ziafat_andishe
💎حقیقتا چهرههای برجستهی #شهدای_اصفهان، همین حالا مثل #ستاره میدرخشند. همین حالا راه انقلاب را به ما نشان میدهند: «و بالنّجم هم یهتدون» . با این ستارهها، #راه را میشود پیدا کرد. آن اخلاص، آن ایمان، آن صفا، آن بیخود شدن در مقابل هدفها و ارزشها، واقعاً ستودنی است.
🎙بیانات#رهبری
۱۳۷۴/۸/۲۲🗓
#اصفهان
#شهید
#پر_ستاره
💠@ziafat_andishe