7.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی آقای علیرضا نورعلیپور در محضر رهبرانقلاب با موضوع #مادربزرگ
در دست های ظرفِ گلِ سرخیاش مدام
یک قاچ سیب و چند پر پرتقال بود!
یادش بخیر! آمدن از خانهی "عزیز"
بی پاکت نخودچی و کشمش محال بود!
با او همیشه قصه و سوغاتی و غزل
با او به قول ما نوه ها عشق و حال بود!
شبها به میهمانی او هرکه میرسید
قسط و حقوق و دغدغه را بیخیال بود!
غیر از "علی" نداشت به لب نام دیگری!
پیشش"پدربزرگ" تمام و کمال بود!
مادربزرگ سوی خدای بزرگ رفت!
او مرد؟؟! این همیشه برایم سوال بود
"هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق"
او هست! شعر حافظ شاهد مثال بود!
رهبرانقلاب در تقدیر از این شعر گفتند: «چه کار خوبی کردید برای مادر بزرگ شعر گفتید»
🌸دیدار رمضانی شعرا و اساتید ادبیات فارسی با رهبر انقلاب
🌻 ۱۴۰۲/۱/۱۶
#مادر بزرگ
#عشق
#قصه
@ziafat_andishe
🔹️..به مناسبت شروع دولت آقای#پزشکیان و نگرانی احتمالی از ان چه که در پیش است:
در #چگونه_دیدن_کربلا ؛
می توان فهمید چگونه در بازار #عشق و #شهادت می شود #خود را بدهید و اسلام از دست رفته را باز ستانید وبه معجزه عشق ایمان بیاورید که در مسیر عشق، هرگز راهِ ادامهی اسلام به #بن_بست نمی رسد هرچند #حزب_پیچیده_اموی مسیر آن را سدّ کند؛
و لذا شناختن حیله های عظیم امویان ما را متوجه نقش عظیم حسین علیه السلام می نماید که راه حسین چگونه راهی است،
🔻راهی که #هرگز امویان آن را نمی بینند و از آن سر در نمی آورند.
#استاد_طاهرزاده
✍و مااکنون تا در مکتب کربلاییم و امتداد آن را در رهبری خامنهای عزیز یافته ایم، چه خوفی از آینده بسی درخشان انقلاب داریم ؟
پس چه جای یاس است آن گاه که از دادن#خود هراسی نداریم ، عاشق روح الله در مسیر این عشق #بن_بست نمی شناسد، همان گونه که #زینب در کربلا فقط #زیبایی دید :
#ما_رایت_الا_جمیلا.
و اکنون نیز جز در افق حضرت زینب سلام الله علیها، راهی برای ادامه اسلام در تاریخ ما وجود ندارد.
راهی که گرچه #شمشیر بر شمشیر پیروز نیست،
اما #خون بر شمشیر پیروز میگردد.
#بشنو_از_زن....
💠@ziafat_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در زمانی که خانه ها چه کوچک وچه بزرگ،
چه آپارتمانی و چه ویلایی ، هیچکدام ماوایی برای بشر سرگردان امروز نیست،
#عروس_هنیئه در#غزه مقابل ویرانه های خانه شهید می ایستد و ان چنان ازعشق ومهر وتعلق خویش به این ویرانه ها می گوید که گویی آنجا گلستان است.
چگونه می توان به مدعیان عشق از این عشق پاک و ناب گفت آن گاه که جهان پوچ شده،مجال مهر ودوستی را تنگ کرده و #عشق را تا حد #هرزگی و#هرزه_انگاری تنزل داده است؟
و مگر می توان حدیث دلدادگی این خانه را نگفت و تمنای حضور در این خانه را نداشت؟
خانه ای که ویرانه هایش می شود:
بیت العزاء.
این خانه،خانه ای است که همه همسایه آنند حتی وقتی که نباشی،
حتی اگر ویران شود؛
و از پنجره آن می توان از برهوت غربت به آسمان دوست راهی یافت.
ومگر این خانه جز با دل آگاهی زن و آزادیش از همه ناخودیها،بنا می گردد؟
زنی دل آگاه که خانه را برای اهلش از آشوب زمانه که به دل و دست وقلم و زبان رسیده است ،وادی مقدس طوی می کند.
وادی مقدسی که همه آن جا یکی اند و یگانه و یک زبان،چرا که همه تماشاگه وجودند و وجود یکی است و نه بیش تر...
آن جا همه از بودن خود راضی اند و کسی هم وقتش تلف نمی شود.
این خانه مرکز عالم و معمارش لاجَرَم#زن است،زنی با تعلقاتی عمیقا ریشه دار.
#استاد_طاهرزاده:
✍️برای احساسی قابل پذیرش و راضی کننده که باید از خود داشته باشیم لازم است خود را در جایی قرار دهیم که آنجا و آن موقعیت اولاً وجود ما را #معنا بخشد؛ ثانیاً بتوانیم آن موقعیت را از آن خود نماییم و احساس کنیم آن موقعیت برای ما امریست که روحاً میتوانیم در آن سکنا گزینیم...
#بشنو_از_زن...
💠@ziafat_andishe
سیدعباس برای سخنرانی به کنار مزار شیخ راغب حرب میرود.دستش را روی قبر او می گذارد و به احمد، پسر شهید شیخ راغب حرب نگاه می کند و می گوید: "وصیتی داری که بخواهی برای پدرت برسانی؟"
پس از اتمام مراسم ، محافظان سیدعباس، متوجه هلیکوپترهای جنگی اسرائیلی میشوند که حالت عادی نداشتند. این را، به سید می گویند.
سیدعباس می گوید: "مگر ترسیده اید؟" محافظ ها به شوخی میگویند: "اگر شما از جان خودتان نمیترسید، ما زن و بچه داریم."
سید، خم می شود، سنگی را از زمین برمیدارد و به دست پسر پنج ساله اش حسین میدهد و میگوید: "با این سنگ، آن هلیکوپترها را بزن."
بعد، سید به طرف بیروت حرکت می کند. همسرش ام یاسر و پسرش حسین نیز همراهش بودند. همسر سید، همیشه با او بود.
🔻چون سید به او گفته بود که من، #شهید خواهم شد.
✍️#ام_یاسر عزیز، تاریخ شهادتتان ۱۶ فوریه ۱۹۹۳ نیست؛
شهادت شما همان زمانی است که به سید عباس #بله گفتید تا خانهای به پا کنید که درآن آسمان و زمینش به هم متصلند،
و چگونه میتوان از عالَمِ شما زبان گشود آن گاه که همه در فکر رهایی ار رنج هستند و تو به استقبال درد و رنج و سختی میروی ،
شوق تو به #لقاءالله چگونه وصف میشود آن گاه که تو خود رمز حیات را همراهی با سید یافتهای و حاضر شدن در این راه یعنی همان شوق لقاءاللهی تو.
اکنون#همسران_شهداء و #مادرانشان ، همان هوشمندان تاریخند که هرگز در گریز از رنج و سختی،برای خود ماوایی ندیدند و حیات عند رب را در این راه یافتند و اولوالعزمان تاریخ برای این میثاق الهی گشتند.
وبه راستی#عشق در این خانه چه معنایی دارد؟
#بشنو_از_زن...
💠@ziafat_andishe
Alireza-Ghorbani-Eshgh-Asan-Nadarad[128].mp3
3.11M
#موسیقی
#علیرضا_قربانی
گفتم این #آغاز پایان ندارد
عشق اگر #عشق آست آسان ندارد...
آن که #لیلی شد در چشم #مجنون
هم نشینی جز باران ندارد
جای تنهایی، در سینه ها مانده
رفته مجنون و لیلی به جا مانده....
اکنون اشکی که از مستیِ مِیِ نابِ روحاللهی برساغر وجود ما مانده است ، تنها امید ما برای طی کردن راه بی پایانی است که:
یحیی سنوار
سید حسن نصرالله
عباس نیلفروشان
محمد رضا زاهدی
سید ابراهیم رییسی
حاج قاسم و حججی و ....
رفتند و ما نیز هیچ راهی جز عزم این راه نداریم وگرنه تلف شدهایم...
#لیلی
#مجنون
#عشق
#آغاز
💠@ziafat_andishe