eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
2.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین پیشنهاد،تبلیغ وتبادل👇 @yamahdi_1403 هزینه تبلیغ واریز به #ایران_همدل، 👇 ۶۰۳۷۹۹۸۲۰۰۰۰۰۰۰۷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 امام صادق علیه‌السلام روز قيامت منادى ندا مى‌كند: زوّار قبر حضرت امام حسين علیه‌السلام كجا هستند؟! مردم بسيارى به پا مى‌خيزند. پس به ايشان گفته مى‌شود: دست هر كسى را كه دوست داريد بگيريد و آنها را به بهشت ببريد، پس شخصى كه جزء زائرين است هر كسى را كه بخواهد، گرفته و به بهشت مى‌برد. 🦋 📚 کامل الزیارات، باب ۶۸، حدیث۵ 📘حکایت وداستانهای زیبا📕 https://eitaa.com/joinchat/4077584690C3415268171
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨از من مپرس 💚در شب جمعه کجاست دل ✨بی خانه است 💚زائر شهر خداست دل ✨هرگز وجود 💚حاضر غایب شنیده ای !؟ ✨در شهر خویش 💚هستم و در کربلاست دل 💚 💚 🙏 📘حکایت وداستانهای زیبا📕 https://eitaa.com/joinchat/4077584690C3415268171
ما هنگامی وابسته می‌شویم که مسئولیت زندگی و خوشبختی مان را بر عهده خود دروغین مان و دیگران بگذاریم. وابسته ها مشغولیت فوق‌العاده ای به دیگران پیدا می‌کنند، به طوری که از خود حقیقی شان و همان چیزی که واقعاً هستند، غافل میشوند.
🔴 تـنــوع اسـتیـکـر هـات کمه ؟؟ ☹😱 دنبال استیکرهای خاص میگردی؟؟؟ بزن رو لینک زیر👇 @kolbesticker یه عــالمـه استیـکرهای خـاص و تک اینجاست👆😍 ♥ استـیــکر های روزانه مذهبــی و منـاسـبـتی ♥ استیـکـر طــنـز امـتـحـانــات ♥ استیـکـر فـانـتـزی، عاشقانه و مناسبتی ♥ استیـکـر برنامه های تلویزیونی جناب خان ، پایتخت و نون خ و ... همه و همه تو اینجا @kolbesticker @kolbesticker سفارش استیکرهای خاص ویژه خودتون💯😍
«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» 🌷 آرامش یعنی؛ ✨قایق زندگیتان را، 🌷دست کسی بسپارید که، ✨صاحب ساحل آرامش است... 🌷در بیست و سومین روز، ✨از ماه خدا و ماه ضیافت الهی، 🌷 از خدای مهربان ... ✨قشنگترین، آرامش‌بخش‌ترین، 🌷و بهترین روز را برایتان آرزومندم..
🌷باسم رب المهدی سلام صبح بخیر باز هم جمعه و آرزوی ظهور عشق ذکر روز جمعه صد مرتبه 🌺صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم 🌹🌷خدایا به برکت صلوات امام غایبمان رابرسان. "آمین"😘 ‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌ 📘حکایت وداستانهای زیبا📕 https://eitaa.com/joinchat/4077584690C3415268171
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞 🌼چه شود که نازنینا، 💫رُخ خود به ما نمائی 🌼به تبسّمی، نگاهی، 💫گرهی ز دل گشائی 🌼به کدام واژه جویم، 💫صفت لطیف عشقت 🌼که تو پاک تر از آنی 💫که درون واژه آئی الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـــرَج🌼 ‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌📘حکایت وداستانهای زیبا📕 https://eitaa.com/joinchat/4077584690C3415268171
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گنجشک از باران پرسيد: «كار تو چيست؟» ‌‌ باران با لطافت جواب داد: «تلنگر زدن به انسانهايى كه آسمان خدا را از ياد برده‌اند...» ‌‌ "گاهى بايد كركره زندگى را پايين بكشيم و با خود خلوت كنيم و به پيرامونمان با دقت بيشترى نگاه كنيم... شايد چيزهايى را از ياد برده باشيم!" ‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌@zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
‌ پروانه صفت کشته ی هر نور مشو... 👤مولانا
شبـلی نقل نمـوده است: من همسـايه ای داشتم که وفـات نمـود، او را خواب ديـدم. از اوپرسيـدم: خـدا با تو چـه کرد؟ گفـت : ای شيـخ ! هول های بزرگ ديدم، و رنـج های عظيم کشيدم. از آن جمله به وقت سـوال منکـر و نکير، زبان من از کـاربـاز مـانـد. با خود می گفتم : واويلاه این عقـوبت از کجا به من رسيد؟ آخر من مسلمان بودم و بر دين اسلام مُردم. آن دو فرشته با غضـب از من جـواب طلبيدند، ناگاه شخصی نيکـو موی و خوش بوی آمد ميـان من و ايشـان حـايل شد و مرا تلقيـن کرد تا جـواب ايشـان را به نحـو خـوب بـدهم . از آن شخص پرسيـدم : تو کيستی؟ خـدا تو را رحمت کند که من را از اين غصه خلاصی دادی؟ گفت: من شخصی هستـم که از صلـواتی که تو بر پيغمبر(صلی الله علیه وآله) فرستادی آفريده شده ام ومامورم در هروقت هرجا که در مانی به فرياد تو رسم. 📚 منبـع: آثـار و برکـات صلـوات ص ۱۳۱
📚در خدمت مادر در زمان های قدیم، مردمی بادیه نشین زندگی می کردند که در بین آنها مردی بود که مادرش دچار آلزایمر و نسیان بود و می خواست در طول روز، پسرش کنارش باشد. این امر، مرد را آزار می داد و فکر می کرد در چشم مردم کوچک شده است. هنگامی که موعد کوچ رسید، مرد به همسرش گفت مادرم را نیاور، بگذار اینجا بماند. مقداری غذا هم برایش بگذار تا اینجا بماند و از شرش راحت شوم تا گرگ او را بخورد یا بمیرد. همسرش گفت باشد، آنچه می گویی انجام می دهم. همه آماده کوچ شدند. زن هم مادرِ شوهرش را گذاشت و مقداری آب و غذا در کنارش قرار داد و کودک یک ساله خود را هم پیش زن گذاشت و رفتند. آنها فقط همین یک کودک را داشتند که پسر بود و مرد به پسرش علاقه فراوانی داشت و اوقات فراغت با او بازی می کرد و از دیدنش شاد می شد. وقتی مسافتی را رفتند، هنگام ظهر برای استراحت ایستادند و مردم همه مشغول استراحت و غذا خوردن شدند. مرد به زنش گفت پسرم را بیاور تا با او بازی کنم. زن به شوهرش گفت او را پیش مادرت گذاشتم. مرد به شدت عصبانی شد و داد زد که چرا این کار را کردی؟ همسرش پاسخ داد ما او را نمی خواهیم، زیرا بعد ها او تو را همان طور که مادرت را گذاشتی و رفتی، خواهد گذاشت تا بمیری. حرف زن مانند صاعقه به قلب مرد خورد و سریع اسب خود را سوار شد و به سمت مادرش و فرزندش رفت، زیرا پس از کوچ همیشه گرگان به سمت آنجا می آمدند تا از باقی مانده وسایل، شاید چیزی برای خوردن پیدا کنند. مرد وقتی رسید، دید مادرش فرزند را بلند کرده و گرگان دور آنها هستند. پیرزن به سمتشان سنگ پرتاب می کند و تلاش می کند که کودک را از گرگ ها حفظ کند. مرد گرگ ها را دور کرده و مادر و فرزندش را باز می گرداند و از آن به بعد موقع کوچ، اول مادرش را سوار بر شتر می کرد و خود با اسب دنبالش روان می شد و از مادرش مانند چشمش مواظبت می کرد و زنش در نزدش، مقامش بالا رفت‌. @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺