#داستان_آموزنده
🔆قضاوت
ابوحمزه ثمالى از حضرت باقر عليه السلام نقل ميكند كه ايشان فرمودند در بنى اسرائيل عالمى بود ميان مردم قضاوت ميكرد. همينكه هنگام مرگش رسيد بزن خود گفت وقتى كه من مردم مرا غسل ده و كفن كن و در سرير بگذار، رويم را بپوشان بعد از فوت او زنش همانكار را كرد و رويش را پوشانيد؛ پس از مختصر زمانى روى او را باز كرد تا يك بار ديگر او را ببيند. چشمش بكرمى افتاد كه بينى شوهرش را مى خورد و قطع ميكرد خيلى ترسيد شبانگاه او را خواب ديد. گفت از ديدن كرم ترسيدى ؟
زن جواب داد بسيار ترسيدم قاضى گفت اگر ترسيدى بدان آنچه از گرفتارى بمن رسيد فقط بواسطه ميل و علاقه ام بود نسبت به برادرت . روزى باطراف مورد نزاع خود براى قضاوت پيش من آمد و من در دل ميل داشتم حق با او باشد و گفتم خدايا حق را با او قرار بده ، اتفاقا پس از محاكمه حق هم با او بود و آشكارا مشاهده كردم كه حق با برادر تست ولى آنچه تو ديدى از رنج و عذاب آن كرم بواسطه همان ميل بود كه داشتم بحقانيت برادرت در منازعه اگر چه واقع هم همانطور بود.
📚انوار نعمانيه ، ص 15
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#تنبل_خانه_شاه_عباسی
✍هنگامی که کسی زیاد تنبلی کند و یا کج و معوج بنشیند و یا لم بدهد، به او می گویند:
مگه تنبلخونه شاه عباسه؟
امروز به ریشه یابی این مثل عامیانه می پردازیم.
شاه عباس کبیریک روز گفت:
خدا را شکر! همه اصناف در مملکت ایران به نوایی رسیده اند و هیچ کس نیست که بدون درآمد باشد.
🔸سپس خطاب به مشاوران خود گفت: همین طور است؟
همه سخن شاه را تایید کردند.
از نمایندگان اصناف پرسید،
آن ها هم بر حرف شاه صحه گذاشتند و از تلـاش های شاه در آبادانی مملکت تعریف کردند.
اما وزیر عرض کرد:
قربانتان بشوم، فقط تنبل ها هستند که سرشان بی کلاه مانده.
🔹شاه بلـافاصله دستور داد تا تنبل خانه ای در اصفهان تاسیس شود و به امور تنبلها بپردازد.
بودجه ای نیز به این کار اختصاص داده شد.کلنگ تنبل خانه بر زمین زده شد
و تنبل خانه مجللی و باشکوهی تاسیس شد. تنبل ها از سرتاسر مملکت را در آن جای گرفتند و زندگیشان از بودجه دولتی تامین شد.
تعرفه بودجه تنبل خانه روز به روز بیشتر می شد،
🔸شاه گفت :
این همه پول برای تنبل خانه؟
عرض کردند :
بله. تعداد تنبلها زیاد شده و هر روز هم بیشتر از دیروز می شود!
شاه به صورت سرزده و با لباس مبدل به صورت ناشناس از تنبل خانه بازدید کرد.
دید تنبلها از در و دیوار بالا می روند و جای سوزن انداختن نیست.
🔸شاه خودش را معرفی کرد. هرچه گفتند: شاه آمده، فایده ای نداشت،
آن قدر شلوغ بود که شاه هم نمی توانست داخل بشود.
شاه دریافت که بسیاری از این ها تنبل نیستند و خود را تنبل جا زده اند تا مواجب بگیرند.
شاه به کاخ خود رفت و مساله را به شور گذاشت.
🔹داستان ضرب المثل تنبل خانه شاه عباسی داستان ضرب المثل مشاوران هریک طرحی ارایه دادند تا تنبل ها را از غیر تنبل ها تشخیص بدهند
ولی هیچ یکی از این طرح ها عملی نبود.
سرانجام دلقک شاه گفت:
برای تشخیص تنبل های حقیقی از تنبل نماها همه را به حمامی ببرند
و منافذ حمام را ببندند و آتش حمام را به تدریج تند کنند،
🔸تنبل نماها تاب حرارت را نمی آورند و از حمام بیرون می روند
و تنبلهای حقیقی در حمام می مانند.
شاه این تدبیر را پسندید و آن را به اجرا درآورد.
تنبل نماها یک به یک از حمام فرار کردند.
فقط دو نفر باقی ماندند که روی سنگ های سوزان کف حمام خوابیده بودند.
یکی ناله می کرد و می گفت:
🔹آخ سوختم، آخ سوختم.
دیگری حال ناله و فریاد هم نداشت گاهی با صدای ضعیف می گفت:
بگو رفیقم هم سوخت!
🔴 داستان ضرب المثل زیر آب زدن
زیرآب، در خانه های قدیمی تا کمتر از صد سال پیش که لوله کشی آب تصفیه شده نبود معنی داشت.
زیرآب در انتهای مخزن آب خانه ها بوده که برای خالی کردن آب، آن را باز میکردند.
این زیرآب به چاهی راه داشت و روش باز کردن زیرآب این بود که کسی درون حوض میرفت و زیرآب را باز میکرد
تا لجن ته حوض از زیرآب به چاه برود و آب پاکیزه شود.
در همان زمان وقتی با کسی دشمنی داشتند.
برای اینکه به او ضربه بزنند زیرآب حوض خانه اش را باز میکردند تا همه آب تمیزی را که در حوض دارد از دست بدهد.
صاحب خانه وقتی خبردار میشد خیلی ناراحت میشد چون بی آب میماند.
این فرد آزرده به دوستانش میگفت: «زیرآبم را زده اند.»
این اصطلاح که زیرآبش را زدند ریشه از همین کار دارد که چندان دور هم نبوده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعـای روز هشتم
مـاه مبـارک رمضـان 🌺
#ماه_رمضان
✨﷽✨
🔴 توبه نمیکنیم چون خود را بد نمیدانیم!
✍ آیتالله بهجت (ره): حوادثی که اتفاق میافتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما میآید: « وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ؛ هر مصیبتی به شما میرسد، بهواسطه اعمال شماست».(شوری: 30)
آیا نباید به فکر باشیم و از گناهان گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبتها شده است، توبه کنیم؟ ولی ما توبه نمیکنیم، چون کارهای خود را بد نمیدانیم، و به خود و کارهای خود خوش بین هستیم! آیا در این حوادث و گرفتاریها که از هزار سال پیش به ما خبر دادهاند، نباید شرح صدر پیدا کنیم و همانطور که دستور دادهاند باشیم؟! که فرمودهاند: «تَمسکوا بِالأَمْرِ الأولِ؛ به دستور اول تمسک بجویید [و عمل کنید]»
یعنی اینکه به یقینیات اعتقاد داشته باشیم و به واضحات و ضروریات دینی عمل کنیم، و در موارد شک و تردید احتیاط نماییم. و نیز در مثل این زمانه که اهل ایمان به بلاهای فراوان مبتلا هستند، چنانکه دستور دادهاند، دعای فرج را زیاد بخوانیم.
📚 در محضر بهجت، ج٢، ص١٣٩
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتى خداوند تو را
تا لبهی پرتگاه مشكلات سوق میدهـد؛
تماماً به او اعتماد كن. زيرا
دو چيز ممكن است اتفاق بيفتد:
يا خودش تو را میان زمين و آسمان مى گيرد و يا پرواز كردن را به تو ياد خواهد داد!
.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#بوعلی_سینا :
🌿 هر چیزی کمش داروست متوسطش غذاست و زیادش سم است حتی #محبت کردن
۱- هیچ وقت با کسی بیشتر از جنبه اش شوخی نکن... حرمتها "شکسته" میشود.
۲- هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش خوبی نکن... تبدیل به "وظیفه" میشود.
۳ - هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش عشق نورز... "بی ارزش" میشی...
از ذهن تا دهن فقط یک نقطه فاصله است... پس تا ذهنت را باز نکردی ، دهانت را باز نکن
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
👹نقشه ای شیطانی
نقل است که قصه گویی خطاب به مردم چنین گفت.ایهاالناس هر گاه کسی هنگام خوردن و آشامیدن بسم الله بگوید.شیطان به او نزدیک نگشته و در خوردن و آشامیدن با او شریک نمیشود.حال من برای شیطان نقشه ای کشیده ام.پیشنهاد من این است که ابتدا بدون این که بسم الله بگویید نان خشک و شور بخورید تا شیطان نیز با شما در خوردن شریک شود سپس بسم الله گفته و آب بنوشید تا شیطان نتواند با شما در آشامیدن آب شریک شود تا بدین وسیله آن ملعون را از تشنگی هلاک گردد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله بهجت میگه ؛ ..
هرخطبهعقدیکهمیخوندنبهدامادمیگفتن؛
مراقبباشدلشنشکنه...(:
بهعروسخانمهممیگفتن؛
مراقبباشغرورشنشکنه..(:
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#سیره_شهدا🦋
🍃او جوان دست و دلبازی بود که در طول زندگیاش دست مستمندان بسیاری را گرفت و عاقبت نهایت بخشندگی را در هدیه جان خود به حضرت دوست معنا کرد.
🍃شهید سلمانیان،روحانی مبلغی بود که خود به آنچه روی منبرهایش بیان میکرد، جامه عمل پوشاند.روحیه اش طوری بود که درهرمسجدی که میرفت شمار زیادی مردم دور او جمع می شدند ودر مناطق جوادیه تهران، فردیس، کرج،شهرستان های فسا و داراب استان فارس و منطقه مغان استان اردبیل و میغان شاهرود به تبلیغ پرداخته بود
🍃از دوران مدرسه در بسیج ثبت نام کرد و ازآن بسیجیهای قدیمی و پای کار بود.عشق و علاقه عجیبی هم به شهدا داشت.خیلی وقتها مادرش را به تپه نورالشهدا میبرد یا به بهشت زهرا میرفت و خلاصه هرجا که نام و یادی از شهید بود،سر و کله مجید هم آنجا پیدا میشد
🍃پسر مهربانی بود و زود به زود به مادرش زنگ میزد، هرچند خوب میدانست اگر یک روز به مادرش زنگ نزند،مادرش همه جا را به هم میریزد تا شماره تماسی از او پیدا کند بنابراین هر روز با مادرش تماس تلفنی داشت، اما روز آخر پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت چند بار مرتب بامادرش صحبت کرد و بامداد جمعه ۱۷ اردیبهشت هم به شهادت رسید.
#شهید_مجید_سلمانیان
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•