عزیزان باتوجه به اتفاقات منطقه وجنگ قبل ظهور پستها وخبرهایی خارج از داستان اینجا ارسال خواهد شد ،
چون نمیشود بی تفاوت و بیخیال کنار این حوادث گذشت و به سرعت حوادث بزرگی داره اتفاق میفته که مربوط به نزدیک شدن ظهور است ان شاالله
لطفا با ما باشید و برای فرج آقا و جبهه مقاومت و شیعیان دعا کنید🤲
May 11
✍یک جمله بگم شهدای مدافع حرم گریه کنن...
اونی که غیرت داره هم دق مرگ بشه...
🏴حضرت زینب سلام الله علیها و سه ساله حسین رقیه سلام الله علیها دوباره به اسارت یزیدیان در آمدند
@zibastory
▪️به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
▪️عمه سادات بی قراره
غصه و غمهاش بی شماره
تموم غصش غم یاره
تنها امیدش بی پناهه
روزای سختی توی راهه
رو خاک سوزان پا می زاره
🔴 صدای تیراندازی در مجاورت منطقه سیده زینب به گوش رسید.
🔴یزیدیان وارد حرم حضرت زینب شده اند.
👉@zibastory👈
منطقه حرم سیده زینب در دمشق در حال حاضر توسط تقریباً 300 تروریست در برابر 40-50 ایرانی و دیگر مبارزان شیعه محاصره شده است.😔
منبع ایرانی نزدیک به یکی از رزمندگان: برای کسانی که داخل هستند دعا کنید، فقط مهمات محدود دارند. آنها می جنگند تا گلوله هایشان تمام شود.'
@zibastory
دعا کنید براشون
دعا کنید برای مدافعان حرم😭😭
🔴 گزارش های تایید نشده از کشته شدن حداقل 6 تروریست توسط مبارزان شیعه ایرانی که آخرین موضع گیری در حرم سیده زینب (س) داشتند.
@zibastory
@zibastory
این پوستر حاج آقای عالی گذاشته بودند تو فضای،مجازی همت کنید پخش کنید تو ثواب ونشر صلوات شریک باشین اجرتون با عمه سادات #حضرت_زینب کبری (س)
#سوریه
@zibastory
مردم سوریه فعلا داغ هستند حالیشون نیست چه بلایی قراره سرشون بیاد
و چه زیبا گفت فاضل نظری :
@zibastory
از باغ می برند چراغانی ات کنند
تا کاج جشن های زمستانی ات کنند
پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند
یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند
ای گل گمان مکن به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای است که قربانی ات کنند
@zibastory
نشر حداکثری✅
#داستان_آموزنده
🔆نتيجه رسيدگى به فقرا در هنگام سختى
عالم عامل ، و حاوى دقايق فضائل ، و ماحى دقايق رذايل ، مجمع البحرين علم و تقوى مولانا الاءجل آخوند ملا فتحعلى ايد الله تعالى نقل فرمود از يكى از ثقات ارحام خود كه گفت :
در يكى از سالهاى گرانى مرا قطعه زمينى بود كه در آن جو زرع كرده بودم . اتفاقا پيش از سايز مزارع خرم شد و خوشه بست و به خوردن رسيد. مردم از هر طبقه در سختى و گرسنگى بودند. دلم سوخت . دست از نفع آن برداشتم . پس به مسجد در آمدم و فرياد كردم كه جو آن زمين را واگذاشتم به شرط آن كه غير فقير از آن نبرد و فقير هم زياده از قوت روز خود و عيالش از آن نگيرد تا ساير زراعت ها به دست آيد.
پس فقرا رو به آن جا آوردند و از سختى و شدت درآمدند و از آن هر روزه بردند و خوردند. مرا خبرى از آن نبود چون چشم از آن پوشيده بودم و اميدى از آن زرع نداشتم . تا آن گاه كه همه زرع رسيد و مردم در رفاهيت افتادند، و از آن زمين ديگر اميدى نماند و از جمع آورى ساير زراعت هاى خود فارغ شدم . گفتم به مباشرين جمع آورى مزارع كه به سمت آن قطعه روند و درو كنند؛ شايد از كاه آن چيزى عايد شود و در ميان خوشه ها چيزى مانده باشد.
پس رفتند و درو كردند. پس از كوبيدن و پاك كردن آن چه به دست آمد از جو، چند برابر ساير زمين ها بود! علاوه بر آن كه بردن فقرا تاءثيرى در آن نكرد، بر آن چه متعارف بود افزود. و به حسب عادت مُحال بود كه يك خوشه در آن مانده باشد.
و عجب آن كه چون پاييز شد، حسب مرسوم كه هر زمين زراعت شده بايد يكسال از او دست برداشت و زراعت نكرد آن قطعه معهوده را به حال خود گذاشتيم . نه شخمى كرده ، و نه تخم در آن افشانده بودم . تا آن كه اول بهار شد و برف ها را به اعانت خاكستر از روى زراعت ها برداشتند. ديديم كه آن قطعه بى شخم و تخم سبز و خرم و از همه زراعت ها بيشتر و قويتر است . چنان متحير شديم كه احتمال اشتباه در مكان آن داديم . چون زراعت ها رسيد حاصل آن چند برابر ساير زرعت ها بود. ((والله يضاعف لمن يشاء)).
و نيز نقل فرمود از آن مرحوم كه او را بستان انگورى بود در كنار شارع عام . چون خوشه مو در اول مرتبه خوردن رسيد، امر نمود به نگهبان باغ كه از يك كرت آن كه متصل است به شارع دست بردارند و به مترددين واگذارند كه هر كس از هرجا به آن جا عبور كند بر او مباح باشد و حاجت خود را از او بردارد، و جز دادن آب كارى به آن كرت نداشته باشند. چنين كردند و از آن وقت چيدن تمام انگور هر عابرى از ان خورد و برد و كسى به آن كارى نداشت .
چون در آخر پاييز بناى چيدن شد و از همه كرت هاى باغ فارغ شدند، به احتمال آن كه در ميان مو شايد چيزى از نظر عابرين پوشيده و در ميان برگ ها خوشه مخفى شده باشد، به آن كرت رفتند. چون محصول آن را آوردند، چندين برابر ساير كرت ها انگور داشت و خوردن آن همه مترددين علاوه بر نكاهيدن چيزى از آن بر آن افزود.
📚كلمه طيبه ، ص 272.
@zibastory
#داستان_آموزنده
@zibastory
🔆پاداش شايان حاج على شاه بازرگان
جمعى از اجله دوستان از مرحوم حاج على شاه حكايت كردند كه : در ايامى كه مال التجاره به مكه معظمه مى بردم ، در بين راه جوانى را كه از گرسنگى و برهنگى مى لرزيد ديدم . بر حالت او ترحم نموده چند قرص نان و يك پيراهن كرباس به وى دادم . بسيار خوشحال شده دعا كرد.
بعد از سه سال مال التجاره اى به بيروت بردم . وارد گمرك شده ديدم معطلى دارد. اجناس را گذاشته بيرون آمدم تا براى چند ساعتى غذا خورده استراحتى نمايم . سپس به گمرك براى خلاصى اموال كوشش كنم . وارد بازار شدم . مى گشتم تا جاى مناسبى پيدا كنم . ناگاه شنيدم يك نفر مرا به نام صدا مى زند. پيش رفتم جوانى در نهايت جلال و زيبايى و وقار ديدم . سلام كرديم . دست مرا گرفت و به مغازه اى كه به همان جوان تعلق داشت وارد شديم و نشستيم . منشى و نوكرهاى متعدد مشغول كار و رفت و آمد بودند. چاى و شيرينى آوردند؛ خورديم . سپس جوان گفت : براى چه كار به اين ديار آمديد؟
گفتم : مال التجاره آوردم و در گمرك مى باشد.
فورا يكى از شاگردها را صدا كرد و گفت : برويد به رئيس گمرك بگوييد: اين اجناس به ما بستگى دارد؛ هرچه زودتر رسيدگى كنيد و اجناس را مرخص نماييد.
چند ساعتى گذشت . اموال را آوردند. پرسيد: مى خواهيد همين جا بفروشيد؟
گفتم : بله .
چند نفر دلال را طلبيد و قلم قلم اجناس را به آن ها داد. به قيمت مرغوب امر فروش نمود. شب شد. با هم ديگر به منزل رفتيم . خانه منظم و دستگاه عالى و غذاى ملوكانه وى از هر تازه واردى جلب نظر مى كرد. شب را با نهايت خوشى و كامرانى به سر بردم صبح به مغازه رفتيم . دلال ها آمدند و اجناس را فروخته ، پول ها را نقد كرد و منفعت زيادى بردم . بسيار خوشوقت شدم . روز را به گردش در شهر و ديدن مناظر عالى و غيره با هم ديگر گذرانده شب به منزل آمديم . تمام اين مدت در فكر بودم كه اين جوان كيست و از كجا با من آشنا شده ؟ ولى بزرگى او مانع بود از سؤ ال حال مى شد.
شب راخوابيدم . بامداد اجازه مرخصى خواستم .
گفت : نمى شود؛ امشب را هم نزد ما باشيد.
گفتم : عاليجناب ، حاضرم . لطف و مرحمت شما بر اين غريب بى نهايت است . لكن چون غريب كور است ، درست بندگى به خدمت شما ندارم .
گفت : حق دارى مرا نمى شناسى . آيا يادت هست كه در راه مكه نان و لباسى به فقير برهنه اى دادى ؟
گفتم : آرى ؛ يادم آمد.
گفت : من همانم كه دو سال قبل مرا به آن حال ديدى .
با يك دنيا تعجب گفتم : خواهش دارم سرگذشت خود را بفرماييد كه باوركردنى نيست .
گفت : آرى ؛ راست مى گويى ، ولى بشنو. من در آن ايام در سخت ترين روزهاى زندگانى خود به سر مى بردم و با يك رنج و تهيدستى به مكه مكرمه مشرف شدم . و در همان روزها بود كه تو نيز به من كمك كردى . يك روز خود را به پرده كعبه چسبانيده عرض حاجت به درگاه كريم بى نياز و پروردگار ساز نمودم . گفتم : تو خدايى ؛ غنى على الاطلاق . و من بنده و آفريده تو هستم . آيا سزاوار است كه گرسنه و برهنه شب و روز به سر برم ؟!
(بارى ) مال حلال و جاه و جلال از درگاه خداى متعال مساءلت نمودم . در همان عرض حاجت ناگاه مردى روبه روى من آمده گفت : آيا ميل دارى نوكرى بكنى ، به شرط آن كه فقط لباس و خوراك تو را بدهم ؟
گفتم : آرزوى من همين است و ديگر خواهشى نخواهم داشت .
با همديگر به منزل ارباب چند دقيقه اى خودم رفتم و در ملازمت او از شهر به شهر در خدمتش كمر بستم . چند روز گذشت يك روز با كشتى سفر كرديم . چون به مقصد رسيديم . از كشتى بيرون آمديم . اسباب را كول حمال داديم و دو عدد چمدان را كه يك لحظه از خود دور نمى داشت به دست من داد. به حمال گفت :
از پيش برو و ما را به فلان كوچه و خيابان راهنمايى كن و خودش از عقب حمال ، و من هم دنبال او مى رفتيم . وارد بازار شديم ، ناگاه سقف بازار خراب شد. و بر سر مردم ريخت . ارباب و حمال هم در زير آوار رفتند، ولى به من آسيبى نرسيد، وقت را غنيمت شمرده سرم را زير انداختم و راه ديگر پيش گرفتم . و ابدا پشت سرم را نگاه نكردم . به مسافرخانه اى رسيدم . داخل شده اطاق گرفتم . لختى در فكر و حيرت فرو رفتم . سپس يكى از چمدان ها را زير و رو كردم . به زحمت قفل را شكستم . زيرا كليد آن در جيب ارباب ، و زير آوار مانده بود. چون چمدان را باز كردم ديدم . به به ! خدا بده بركت ! پر از اسكناس و پول هاى مملكت هاى مختلف .
مبلغى پول برداشته به بازار رفتم رخت و لباس تاجرانه خريدم . حمام رفتم پوشيدم . نوكرى هم پيدا كردم ، و همان روز از آن شهر بيرون رفتيم و در بين راه مشغول خريد و فروش و تجارت گرديدم . تا آن كه قضا و قدر ما را به شهر بيروت انداخت . دلم ميل كرد كه اين جا بمانم . با بعضى تجار مشورت كردم . گفتند: اگر پول دارى مغازه فلان تاجر را بخر كه مى خواهند بفروشند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا پس از فوت به آسمان بردند و از من پرسیدند که چه آوردهای؟
داستان قبول شدن عمل آیت الله عبدالله گلپایگانی با تغییر نیت...
@zibastory
#استاد_عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی زیبا..
#خدا
چرا فکر میکنید که
خدا صدای شما رونمیشنوه...
ببینید عااااااالیه
@zibastory
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔بترسیم از کسی که سکوت کرد وقتی دلش رو شکستی...
🌹اون بجای تو تمام حرفاش رو به خدا زد
@zibastory
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🚫 #تجسسممنوع ! 🚫
@zibastory
💠 جوانی از رفیقش پرسید :
+ کجا کار میکنی ؟
_ پیش فلانی
+ ماهانه چند میگیری ؟
_ 500
+ همهش همین ؟ 500 ؟
چطوری زندهای تو ؟
صاحب کار قدر تو رو نمی دونه !
خیلی کمه !!!
👈 یواش یواش از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد . صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد .
قبلا شغل داشت ، اما حالا بیکار است .
💠 زنی بچهای را به دنیا آورد .
زن دیگری گفت :
+ به مناسبت تولد بچهتون ، شوهرت برات چی خرید ؟
_ هیچی !
+ مگه میشه ؟!
یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری ؟!
👈 بمب را انداخت و رفت .
ظهر که شوهر به خانه آمد ، دید که زنش عصبانی است و ...
کار به طلاق کشید و تمام .
💠 پدری در نهایت خوشبختی است .
یکی میرسد و میگوید :
+ پسرت چرا بهت سر نمیزند ؟
یعنی آنقدر مشغوله که وقت نمیکنه ؟!!
👈 صفای قلب پدر را تیره و تار میکند ...
📛 این است ، سخن گفتن به زبان شیطان❗️
در طول روز ، خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم :
🔸 چرا نخریدی ؟
🔸 چرا نداری ؟
🔸 چطور این زندگی را تحمل میکنی ؟ یا فلانی را ؟
🔸 چطور اجازه می دهی ؟
❗️ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد ، یا از روی کنجکاوی یا فضولی ...
اما نمیدانیم چه آتشی به جان شنونده میاندازیم !!!
♦« کور » وارد خانهی مردم شویم
و « کـَر » از آنجا بیرون بیاییم !
#تلنگر
#قضاوتممنوع
@zibastory
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☄ در روز قیامت در مورد تربیت فرزندان و خصوصا#دخترت سوال خواهد شد چه جوابی داری؟!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@zibastory
❤️ غبار کربلا مانع آتش
فاضل کامل سید الواعظین مرحوم سید محمود امامی اصفهانی (رحمة اللّه علیه ) نقل نموده اند:
یکی از خلفای بنی مروان اولاد دار نمی شد به مقتضای عقیده فاسد خود نذر کرد که اگر خدا پسری به او بدهد، او را بر سر راه زوّارهای حضرت سیدالشهدأ علیه السلام بفرستد، و آنها را به قتل برساند.
اتفاقا بعد از مدّتی خداوند پسری به او عطاء می نماید، تا اینکه بزرگ میشود و به او وصیت می کند که باید بروی سر راه زوّارهای حسین علیه السلام و آنها را به قتل برسانی.
پسر شبی در خواب دید قیامت است و ملائکه غلاض و شداد جمعی را می برند بسوی جهنّم، تا یک شخص را آوردند بکشند بسوی آتش، رسول خدا (ص ) به ملائک فرمود: اگر چه این مرد گناه کار است لیکن شما نمی توانید او را به جهنّم ببرید زیرا روزی به زمین کربلا می گذشت غباری از آن زمین بر بدن او نشسته است.
عرض کردند: غبار را از او می شوئیم، حضرت فرمود: غبار را میشوئید امّا چشم او که به بقعه و بارگاه فرزندم حسین علیه السلام افتاده نمی شود که بشوئید.
پس ملائکه عذاب او را رها کردند و ملائکه رحمت آمدند و او را به بهشت بردند. آن پسر از خواب بیدار شد و از قصد فاسد خود بر گشت و توبه نمود و فورا به زیارت آن حضرت رفت و زوار را حرمت و نوازش می کرد.
ثمرات الحیوة . کرامات الحسینیه ج 1 ص 202.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@zibastory
حرکت عجیب یک گاو که جهان را در بُهت و حیرت فرو برد!
این کلیپ بیش از 500 میلیون بازدید در سراسر جهان داشته😲
فیلمشو الان ببین👇👇
╔◦•🌸◉🌿◉🌸•◦╗
@best_natur
╚◦•🌸◉🌿◉🌸•◦╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اگر یک جایی بیچاره و گرفتار شدید بگید یا صاحب الزمان ادرکنی
@zibastory
استاد عالی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
﷽
🍃درسی از علامهحسنزادهآملی
🔸️روزى يكى از شاگردان درس ، مصرانه و عاجزانه از حضرت استاد حسن زاده آملى تقاضا كردند كه : حضرت آقا عنايتى بفرماييد ذكرى ، دعايى ، چيزى بفرماييد، بلكه از اين گرفتارى روحى نجات پيدا كنم ، خيلى گرفته و در قبض هستم .
🔹️حضرت استاد (دام عزه)چند لحظه اى درنگ فرمودند و فرمودند: دو مطلب به شما عرض مى كنم ، يقينا اثر دارد به شرط اينكه اقلا يك اربعين (۴۰ روز) بر آن مداومت داشته باشيد.
1⃣ ذكر شريف "يٰا حَىُّ يٰا قَيُّوم يامن لاالهالا انت" كه گفته اند، اكثار(یعنی زیاد گفتن) در آن سبب حيات و زيادتعقل مى شود و مجرب هم است .
2⃣سورهغنى (واقعه) را بخوانيد تا غنى در علم و بعدا هم چيزهاى ديگرى شويد. چون روايت شده كه : ابن مسعود از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) نقل كرده:هر كس سوره واقعه را هر شب بخواند هيچ گاه محتاج نمى شود.
📙صراط سلوک
@zibastory
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌕امیرالمومنین عليه السّلام در مسجد جامع كوفه بود كه مردى از اهل شام در برابرش به پاخواست و پرسش هائى از آن حضرت نمود و از آن جمله اين بود كه عرض كرد:
يا اميرالمؤمنين! مرا از رنگ هاى آسمان ها و نام هايشان خبر بده!
✨حضرت به او فرمود:
1⃣ آسمان دنيا نامش رفيع است و از آب و دود آفريده شده است.
2⃣ آسمان دوم نامش قيدوم است كه به رنگ مس است.
3⃣آسمان سوم نامش ماروم است كه به رنگ برنج است.
4⃣آسمان چهارم نامش ارقلون و برنگ نقره است.
5⃣آسمان پنجم نامش هيضمون (هيفون) و به رنگ طلا است.
6⃣آسمان ششم نامش عروس است و آن ياقوت سبزى است.
7⃣آسمان هفتم نامش عجما است و دُرّى است سفيد...
✍ بنابر بعضی روایات، در هریک از آسمانهای هفتگانه موجوداتی همچون #فرشتگان و برخی از #پیامبران زندگی میکنند.
برای مثال طبق حدیثی که در تفسیر قمی درباره #معراج_پیامبر آمده است، #حضرت_آدم و برخی از فرشتگان از جمله ملک الموت در آسمان اول،
حضرت یحیی و حضرت عیسی در آسمان دوم،
حضرت یوسف در آسمان سوم،
حضرت ادریس در آسمان چهارم،
هارون بن عمران در آسمان پنجم و موسی بن عمران در آسمان ششم زندگی میکنند(اسامی پیامبرانی اومده که ما میشناسیم وگرنه شاید خیلی بیشتر باشه)
🔴اما کتابهای حدیثی شیعه و سنی، به صورت متواتر نقل کردن که پیامبر در واقعهای به نام معراج به آسمانها صعود کرده و تا آسمان هفتم بالا رفته...
#قرآن نیز در دو سوره اسراء و نجم، به آن اشاره کرده است، در معراج میان پیامبر و خداوند گفتگویی درگرفته است..
💠حالا یه چیزی هم بهتون بگم که بیشتر شگفت زده بشید از عظمت این عالم..
تمام کهکشانها و سیاره های ناشناخته و کواکب و...اینا همشون مال آسمان اول هستن!
و بقیه آسمان ها از ماها فعلا پوشیده هست و ازشون هیچ انسانی خبری نداره جز اهل بیت و ما هم استناد به همین روایات اهل بیتمون میکنیم...
📗منابع:الخصال،ترجمه فهرى، ج2، ص: 385 .
قمی، تفسیر قمی، 1367ش، ج2، ص3-12.
سوره اسراء، آیه 1؛ نجم، آیه 8-18
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_دانشمند
🔷آدم کینه ای ۳۰۰ کیلو وزنشه
🌹 🍃🍂
@zibastory
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 برای عاقبت بخیری باید ضجه بزنیم
🔹 سخنان تأثیر گذار حاج کریم منصوری در محفل
@zibastory
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌕امیرالمومنین عليه السّلام در مسجد جامع كوفه بود كه مردى از اهل شام در برابرش به پاخواست و پرسش هائى از آن حضرت نمود و از آن جمله اين بود كه عرض كرد:
يا اميرالمؤمنين! مرا از رنگ هاى آسمان ها و نام هايشان خبر بده!
✨حضرت به او فرمود:
1⃣ آسمان دنيا نامش رفيع است و از آب و دود آفريده شده است.
2⃣ آسمان دوم نامش قيدوم است كه به رنگ مس است.
3⃣آسمان سوم نامش ماروم است كه به رنگ برنج است.
4⃣آسمان چهارم نامش ارقلون و برنگ نقره است.
5⃣آسمان پنجم نامش هيضمون (هيفون) و به رنگ طلا است.
6⃣آسمان ششم نامش عروس است و آن ياقوت سبزى است.
7⃣آسمان هفتم نامش عجما است و دُرّى است سفيد...
✍ بنابر بعضی روایات، در هریک از آسمانهای هفتگانه موجوداتی همچون #فرشتگان و برخی از #پیامبران زندگی میکنند.
برای مثال طبق حدیثی که در تفسیر قمی درباره #معراج_پیامبر آمده است، #حضرت_آدم و برخی از فرشتگان از جمله ملک الموت در آسمان اول،
حضرت یحیی و حضرت عیسی در آسمان دوم،
حضرت یوسف در آسمان سوم،
حضرت ادریس در آسمان چهارم،
هارون بن عمران در آسمان پنجم و موسی بن عمران در آسمان ششم زندگی میکنند(اسامی پیامبرانی اومده که ما میشناسیم وگرنه شاید خیلی بیشتر باشه)
🔴اما کتابهای حدیثی شیعه و سنی، به صورت متواتر نقل کردن که پیامبر در واقعهای به نام معراج به آسمانها صعود کرده و تا آسمان هفتم بالا رفته...
#قرآن نیز در دو سوره اسراء و نجم، به آن اشاره کرده است، در معراج میان پیامبر و خداوند گفتگویی درگرفته است..
💠حالا یه چیزی هم بهتون بگم که بیشتر شگفت زده بشید از عظمت این عالم..
تمام کهکشانها و سیاره های ناشناخته و کواکب و...اینا همشون مال آسمان اول هستن!
و بقیه آسمان ها از ماها فعلا پوشیده هست و ازشون هیچ انسانی خبری نداره جز اهل بیت و ما هم استناد به همین روایات اهل بیتمون میکنیم...
📗منابع:الخصال،ترجمه فهرى، ج2، ص: 385 .
قمی، تفسیر قمی، 1367ش، ج2، ص3-12.
سوره اسراء، آیه 1؛ نجم، آیه 8-18
@zibastory
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اگر یک جایی بیچاره و گرفتار شدید بگید یا صاحب الزمان ادرکنی
@zibastory
استاد عالی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•