#هرگز_فراموش_نمیشوی
#ایستگاه_بیست_دو
#صفحه_9⃣3⃣
? ايستگاه 22
يكى ديگر از فضايل على(ع)ماجراى "سَدّ الأبواب" است، شرح اين ماجرا چنين است:
روزى از روزها پيامبر به يكى از يارانش (كه نامش مَعاذ بود) گفت:
ــ اى مَعاذ! خدا از من خواسته است تا از مردم بخواهم درهايى را كه به اين مسجد باز كرده اند، مسدود كنند.
ــ يعنى همه بايد درهايى را كه از طرف خانه هايشان به مسجد باز مى شود، برداشته و جاى آن را ديوار بسازند؟
ــ بله. اين دستور خداست. از تو مى خواهم تا نزد عمويم عبّاس بروى و سلام مرا به او برسانى و پيامم را به او بدهى.
ــ چشم.
وقتى پيامبر از مكّه به مدينه هجرت كرد، در مركز شهر، مسجدى ساخت. پس از اتمام كار، او در كنار مسجد، اتاق هايى را بنا نمود. على(ع)هم در آنجا، اتاقى براى خود ساخت. مسلمانان ديگر هم در آنجا براى خود خانه ساختند. آنان براى خانه هاى خود دو در قرار دادند، درى كه به كوچه باز مى شد و درى كه به سوى مسجد باز مى شد.
در واقع، همه خانه هايى كه دور تا دور مسجد ساخته شده بودند، دو در داشتند، پيامبر دستور داد تا درهايى كه از طرف خانه ها به مسجد باز مى شد، بسته شود.
مَعاذ در جستجوى عبّاس، عموى پيامبر بود. او را در بازار مدينه يافت و به او گفت: "پيامبر مرا فرستاده است تا از تو بخواهم درِ خانه خود را كه به مسجد باز كرده اى، مسدود كنى". عباس پاسخ داد: "چشم. من دستور پيامبر را انجام مى دهم".
عبّاس به سوى خانه حركت كرد، او مى خواست اوّلين كسى باشد كه اين دستور پيامبر را انجام مى دهد. او سريع دست به كار شد، بعد از ساعتى، درِ خانه عباس كه به سمت داخل مسجد بود، بسته شد.
اين خبر به همه مى رسد: همه بايد درهاى خانه هاى خود را به سوى مسجد مسدود كنند. وقتى عبّاس، عموى پيامبر درِ خانه خود را مسدود كرده است، بقيّه هم بايد اين دستور را انجام دهند. درها يكى بعد از ديگرى مسدود مى شود.
عُمر نزد پيامبر آمد و گفت: "اى پيامبر! من دوست دارم وقتى تو در محراب قرار مى گيرى، به تو نگاه كنم، به من اجازه بده دريچه اى كوچك از خانه من به سوى مسجد باز باشد". پيامبر در پاسخ گفت: "خدا اجازه چنين كارى را نداده است".
❤️❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃
#بهترین_کلامها_در_مورد_امام_زمان_عجل_الله
@zohornzdikhst
#هرگز_فراموش_نمیشوی
#ایستگاه_بیست_دو
#صفحه0⃣3⃣
خانه على(ع)هم يك در به سوى مسجد داشت، فاطمه و على(ع)در آن خانه زندگى مى كردند، آيا آن دستور پيامبر، شاملِ اين خانه هم مى شد؟ آيا على(ع)هم بايد درِ خانه خود را كه به داخل مسجد باز مى شود، مسدود مى كرد؟
گويا على(ع)آن روز، در مدينه نبود، فاطمه(س)دست حسن و حسين(ع)را گرفت و به مسجد آمد. پيامبر نگاهش به فاطمه(س)افتاد، به سوى او آمد و به او سلام كرد و گفت:
ــ دخترم! فاطمه جانم! چرا اينجا نشسته اى؟
ــ منتظر دستور شما هستم، شنيده ام كه شما از همه خواسته ايد تا درِ خانه هاى خود را كه به سوى مسجد باز مى شود، مسدود كنند.
ــ فاطمه جان! خدا به من اجازه داده است كه درِ خانه ام به سوى مسجد باز باشد، درِ خانه شما هم مسدود نمى شود، زيرا شما از من هستيد.
اين گونه بود كه فقط درِ دو خانه به سوى مسجد باز مى شد: خانه پيامبر و خانه على(ع). پيامبر اجازه داشت درِ خانه اش به سوى مسجد باز بماند، او همين اجازه را به على(ع)داد و درِ خانه على(ع)به سوى مسجد باز بود و اين افتخارى بزرگ براى على(ع) بود.
❤️❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃
#بهترین_کلامها_در_مورد_امام_زمان_عجل_الله
@zohornzdikhst