eitaa logo
زلال احکام
1.6هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
38 فایل
ارسال سوالات طلبه اقا @talabehpasokhgo9 طلبه خانوم @Zendegi_zahedi ارتباط با مدیریت: @talabehpasokhgo9 راهنمای حرز امام جواد(ع) @talabehpasokhgo9 تعرفه و رزرو تبلیغات: @talabehpasokhgo9 لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/1815478276C831c83d258
مشاهده در ایتا
دانلود
◈❖ دانستنی های ❖◈ ؁؁ ؁؁ ؁؁ ❎ زمانی که یکی از زوجین، با «مقایسه کردن» همسرش با دیگران به سرزنش او اقدام می‌کند، در روح و سرشت همسرش دردی ناگوار رُخ می‌دهد. معمولاً مقایسه کردن به دو روش روی می‌دهد؛ 🔻 مقایسه بیرونی: که بیان کردن و عیان نمودن کاستی‌های همسر در مقایسه با هر شخص دیگری در حضور خود همسر است 🔻 و دیگری مقایسه درونی: یعنی دائماً همسر را در بوته ذهنی با مقایسه کردن و مورد هجمه انواع نواقص و کاستی‌ها قرار دادن. 👈 هر کدام از این شیوه‌های مقایسه در به هم ریختن اساس خانواده و شخصیت و روح همسران بسیار تأثیرگذار است. 〰〰〰🔸〰〰〰〰〰〰 🦋🌸🦋🌸🦋🌸 @zoolaleahkam
❤️ بسم رب الشهدا ❤️ 💠 + مثل اینکه به هم حرف هایی زده اید، که من درست نمی دانم!! دهانم باز مانده بود.!! در جلسه رسمی به هم بله گفته بودیم. آن وقت به همین راحتی منصرف شده بود؟؟!!! مگر به هم چه گفته بودیم؟؟!! 💔 خداحافظی کردم و آمدم خانه. نشستم سر سجاده... ذهنم شلوغ بود و روی هیچ چیز تمرکز نداشتم... آمده بود خانه، شده بود پسر گمشده ی مامان!! آن وقت...!! مامان پرسید کی بود پای تلفن که به هم ریختی؟؟ گفتم: صفورا بود ، گفت آقای بلندی منصرف شده است!!! 🍃 قیافه ی هاج و واج مامان را که دیدم، همان چیزی که خودم نفهمیده بودم را تکرار کردم... "چه می دانم انگار به خاطر حرف هایمان بوده.!!! " یاد کار صبحم که افتادم ، شرمنده شدم... 🌵می دانستم از عملش گذشته و می تواند حرف بزند. با مهناز دختر داییم رفتیم تلفن عمومی... شماره ی بیمارستان را گرفتم و گوشی را دادم دست مهناز و گوشم را چسباندم به آن!! خودم خجالت می کشیدم حرف بزنم. 🌹مهناز سلام کرد. پرستار بخش گفت: با کی کار دارید؟؟ _ با آقای بلندی ایوب بلندی ، صبح عمل داشتند... پرستار با طعنه پرسید: شمااا؟؟ خشکمان زد.!!! مهناز توی چشم هایم نگاه کرد، شانه ام را بالا انداختم. من و من کرد و گفت از فامیل هایشان هستیم. 🍁 پرستار رفت. صدای لخ لخ دمپایی آمد. بعد ایوب گوشی را برداشت: بله؟!! گوشی را از دست مهناز گرفتم و گذاشتم سر جایش!! رنگ هر دویمان پریده بود و قلبمان تند تند میزد...! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈با ما همراه باشید... ادامه دارد... @zoolaleahkam
🌸امام صادق علیه‌السلام: ما کودکان را در 5سالگی به نمـاز وا می‌داریم و شما مردم هم کودکان‌تان را در 7سالگی امر کنید که بخوانند. ⭕مبطلات نمــــاز : 👇 🔅از بين رفتن يكى از شروط (مثلا نجس شدن لباس) 🔅باطل شدن وضـو 🔅دست‌بسته ‏ (مثل‌ غیر شیعه ها) 🔅 آمین گفتن 🔅پشت به قبله خواندن‏ 🔅حرف زدن عمدی‏ 🔅خنده باصدا وعمدی 🔅گریه كردن‏ براکاردنیا 🔅بهم خوردن صورت وحالت 🔅 خوردن و آشاميدن‏ 🔅شك کردن در بعضی قسمت‌های (مثل شک دررکعتهای ) 🔅كم يا زياد كردن اركان‏ 🔰نمازهای واجب 6 تاست: ۱. نمازهای روزانه(۱۷رکعت) ۲. نماز آیات ۳. نماز میّت ۴. نماز طواف واجب خانه کعبه ۵. نماز قضای پدر و مادرکه بر پسر بزرگتر واجب است ۶. نمازی که بواسطه اجاره و نذر و قسم و عهد واجب میشود. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @zoolaleahkam
جلوتر بودن زن در نماز بسیاری بر این باورند كه اگر زن جلوتر از مرد يا مساوی با مرد به نماز ايستاد، نماز او باطل است. در حالی كه اين طور نيست و نظر مراجع در اين زمينه متفاوت است. امام: رعايت نكردن مرد بر زن كراهت دارد ولی نماز باطل نيست.1 بهجت، زنجاني، صافی، نوری همدانی: نماز باطل نيست ولی كراهت دارد.2 خامنه ای، وحيد خراسانی: در صورتی كه يك وجب فاصله باشد نمازشان صحيح است.3 مكارم شيرازی، سيستانی: احتياط واجب زن عقب تر بایستد.4 1 و 2. رساله مراجع م 886 3. رساله مراجع م 886 و اجوبه س374 4. استفتاء از دفاتر 📣ما را در نشر احکام الهی یاری کنید. @zoolaleahkam
dcc2_466dc9199875526ecfa2421fb279ba8f.mp3
4.65M
🕰 ۳ دقیقه ۱۳ ثانیه آیت‌الله راشد یزدی موضوع : توصیه‌های قبل از ازدواج 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🙏 @zoolaleahkam
🌐مسابقه امام شناسی 🔰ویژه اشنایی نسبت به امام زمان( عج) 🔸پیامبر اسلام(ص): مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة؛ "هر کس بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده است" 1⃣ سوال اول : چطور کودکان را با امام زمان عج آشنا کنیم ؟ 🔹الف) از کودک بخواهید برای سلامتی امام و ظهور ایشان دعا کند تا امام هم او در در کارهایش کمک کند 🔹ب) از بازی و شعر و داستان مرتبط و جذاب مهدویت براب معرفی امام کمک بگیرید 🔹ج) همه موارد 2⃣سوال دوم : ۳۱۳ نفر لشگر امام چه جایگاهی دارند 🔹الف) فرمانده 🔹ب) سرباز 🔹ج) سپاهیان 3⃣سوال سوم : کدام سوره با مبحث اثبات امامت در قران آمده است؟ 🔸الف) ناس 🔸ب) قدر 🔸ج) ملک 4⃣سوال چهارم: یکی از علت های تاخیر در ظهور امام مهدی عج تعالی فرج الشریف چیست؟ 🔸الف) نداشتن یار 🔸ب) نداشتن طرح و برنامه 🔸ج) نبود رهبر 5⃣ سوال پنجم ادعیه ها دعای های خاص مهدویت در کدام صحیفه جمع آوری شده است؟ 🔸الف) صحیفه سجادیه 🔸ب) صحیفه مهدیه 🔸ج) صحیفه فاطمیه 🌸🦋🌸🌸🌸🌸🦋 ✅ ترتیب جواب ها را به ایدی زیر بفرستید @Elham_mirzaei ⏰مهلت مسابقه تا پایان روز چهارشنبه ساعت ۶ ان شالله از بین کسانی که جواب صحیح را فرستاده اند قرعه کشی میشود و طبق قرعه 💰💰 به 10نفر شارژ هدیه ۲۰۰۰ت اهدا میشود 😍🎁(از طرف حامی مسابقه) 🔺👌بزرگوارانی که دو شماره همراه دارند فقط با یک شماره شرکت کنند💐 🔺👌دوستان حتما سوالات را بخوانند و بعد خودشان جواب دهند هدف یادگیری هست ☑️👌تحقیق از اینترنت هم اشکالی ندارد 🔰عزیزانی که از طرف خودشان تمایل به پرداخت جایزه به شرکت کنندگان دارد به پی وی بنده مراجعه کنندجوایز شارژ می باشد و از ۲ هزار تومان شروع میشود💐 و من الله توفیق🌹 ☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸 @zoolaleahkam
نکوئی: ❤️ بسم رب الشهدا ❤️ 🌸 صدای کلید انداختن به در آمد. آقا جون بود. به مامان سلام کرد و گفت : طلا حاضر شو به وقت ملاقات آقا ایوب برسیم.! آقاجون هیچ وقت مامان را به اسم اصلیش که ربابه بود صدا نمی کرد. همیشه می گفت طلا ❤️ ♨️ خیلی برایم سنگین بود. من ، ایوب را پسندیده بودم و او نه!! .. آن هم بعد از ان حرف و حدیث ها... قبل از اینکه آقاجون وارد اتاق شود چادر را کشیدم روی سرم و قامت بستم. 🌱مامان گفت: تیمورخان انگار برای پسره مشکلی پیش آمده و منصرف شده. ایرادی هم گرفته که نمیدانم چیست؟! وسط نماز لبم را گزیدم. آقاجون آمد توی اتاق و دست انداخت دور گردنم بلند گفت: من می دانم این پسر برمی گردد. اما من دیگر به او دختر نمی دهم. می خواهد عسلم را بگیرد قیافه هم می آید.!!! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈با ما همراه باشید.... ادامه دارد.. @zoolaleahkam
❤️ بــســم رب الــشــهدا ❤️ 💐 یــڪ هفــتــه از ایــوب خــبــرے نــشــد. تــا ایــنــڪــه بــاز،تــلــفــن اڪــرم خــانــم زنــگ زد و بــا مــا ڪــار داشــتــ. گــوشیــرا بــرداشــتــمــ: +بــفــرمــایــیــد؟ گــفــت:ســلــامــ ایــوب بــود چــیــزے نــگــفــتــم!... _مــن را بــه جــا نــیــاوردیــد؟ مــحــڪمــگــفــتــم:نــخــیــر _ بــلــنــدے هســتــمــ. +مــتــأســفــانــه بــه جــا نــمــے آورمــ.!!! _حــق داریــد نــاراحــت شــده بــاشــیــد،ولــے دلــیــل داشــتــمــ. +مــن نــمــے دانــم دربــاره ے چــے حــرف مــے زنــیــد.ولــے نــاراحــت ڪــردن دیــگــران بــا دلــیــل هم ڪــار درســتــے نــیــســتــ. _اجــازه دهیــد مــن یــڪ بــار دیــگــه خــدمــتــتــان بــرســمــ. +شــمــا فــعــلــا صــبــر ڪــنــیــد تــا بــبــیــنــم خــدا چــه مــے خــواهد.!!خــداحــافــظــ.!!! گــوشیــرا مــحــڪــم گــذاشــتــم.از اڪــرم خــانــم خــداحــافــظــے ڪــردم و بــرگــشــتــم خــانــه. 🍄از عــصــبــانــیــت ســرخ شــده بــودم. چــادرم را پــیــچــیــدم دورم و چــمــبــاتــمــه زدم ڪــنــار دیــوار... 🌺اڪــرم خــانــم بــاز آمــد جــلــوے در و صــدا زد: شــهلــا خــانــم تــلــفــنــ.. تــعــجبــڪــردم:بــا مــا ڪــار دارنــد؟؟ گــفــت:بــلــه همــان آقــاســتــ!! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈بــا مــا همــراه بــاشــیــد.... ادامه دارد.... @zoolaleahkam
🌅احراز رضایت در استفاده از اموال دیگران 🔰سؤال: آیا در استفاده از اموال دیگران شرط است یا به صرف ، می توان در آن مال تصرف کرد؟ آیت الله خامنه ای ✅جواب: علاوه بر لفظ، هر عملی که بر این معنا دلالت داشته باشد نیز کافی است و لازم نیست حتماً لفظ باشد اما صرف احتمال کافی نیست. 📣ما را در نشر احکام الهی یاری کنید. 🌷🌷🌷🌷🌷 @zoolaleahkam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_785406493.mp3
3.51M
🕰 ۷ دقیقه حجت‌الاسلام والمسلمین سه ویژگی تضمین کننده سایه قیامت 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🙏🌷 @zoolaleahkam
طریقه خواندن نمازشب🌸👆🌺❤️🌺🌸 @zoolaleahkam
❤️ بسم رب الشهدا ❤️ 🍀 همان حرف ها را پشت تلفن تکرار کردم و برگشتم... مامان پرسید: چی شده هی میروی و هی می آیی؟؟ تکیه دادم به دیوار. + آقای بلندی زنگ زده می خواهد دوباره بیاید. مامان با لبخند گفت: خب بگذار بیاید. + برای چی؟؟ اگر می خواست بیاید، پس چرا رفت؟؟ _ لابد مشکلی داشته و حالا که برگشته یعنی مشکل حل شده. من دلم روشن است. خواب دیدم شهلا... دیدم خانه تاریک بود، تو این طرف دراز کشیدی و ایوب آن طرف... نور سفیدی مثل نور ماه از قلب ایوب بلند شد و آمد تا قلب تو... من می دانم تو و ایوب قسمت هم هستید بگذار بیاید. آن وقت محبتش هم به دلت می نشیند😍 🍄 اکرم خانم صدا زد: شهلا خانم باز هم تلفن. بعد خندید و گفت: می خواهید تا خانه تان یک سیم بکشیم تا راحت باشید؟؟ مامان لبخند زد و رفت دم در. من هم مثل مامان به خواب اعتقاد داشتم. ⚜ محبت ایوب به دلم نشسته بود اما خیلی دلخور بودم. مامان که برگشت هنوز می خندید... _ گفتم بیاید شاید به نتیجه رسیدید. گفتم: ولی آقا جون نمی گذارد، گفت من به این دختر بِده نیستم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈با ما همراه باشید.... ادامه دارد... 🌷@zoolaleahkam
❤️ بسم رب الشهدا❤️ 🍁 ایوب قرارش را با مامان گذاشته بود. وقتی آمد من و مامان خانه بودیم، آقاجون سر کارش بود. رضا مثل همیشه منطقه بود و زهرا و شهیده مدرسه بودند. دست ایوب به گردنش آویزان بود و از چهره اش مشخص بود که درد دارد... 🌼 مامان برایش پشتی گذاشت و لحاف آورد. ایوب پایش را دراز کرد و کاغذی از جیبش بیرون آورد. _ مامان می شود این نسخه را برایم بگیرید؟؟ من چند جا رفتم نبود. مامان کاغذ را گرفت. _ پس تا شما حرف هایتان را بزنید برگشته ام. مامان که رفت به ایوب گفتم: + کار درستی نکردید. _ می دانم ولی نمی خواستم بی گدار به آب بزنم. با عصبانیت گفتم: + این بی گدار به آب زدن است؟؟ ما که حرف هایمان را صادقانه زده بودیم، شما از چی می ترسیدید؟؟ چیزی نگفت... + به هر حال من فکر نمی کنم این قضیه درست بشود. آرام گفت: _ " می شود" + نه امکان ندارد، آقاجونم به خاطر کاری که کردید حتما مخالفت می کنند. _ من می گویم می شود، می شود. مگر اینکه... + مگر چی؟؟ _ مگه اینکه....خانم جان، یا من بمیرم یا شما... 😬 از این همه اطمینان حرصم گرفته بود. + به همین سادگی؟ یا من بمیرم یا شما؟؟ _ به همین سادگی، آنقدر میروم و می آیم تا آقا جون را راضی کنم، حالا بلند شو یک عکس از خودت برایم بیاور😍 + عکس؟ عکس برای چی؟ من عکس ندارم. _ می خواهم به پدر و مادرم نشان بدهم. + من می گویم پدرم نمی گذارد، شما می گویید برو عکس بیاور؟؟ اصلا خودم هم مخالفم. میخواستم تلافی کنم. گفت: _ من آنقدر می روم و می آیم تا تو را هم راضی کنم. بلند شو یک عکس بیاور.... 💠 عکس نداشتم. عکس یکی از کارت هایم را کندم و گذاشتم کف دستش.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈با ما همراه باشید.... ادامه دارد... @zoolaleahkam
✌️ دو رکعت نماز بخونید و بدون هیچ خرجی با حاجیان در ثواب اعمال حج شریک شوید..😍 👈🌹در هر رکعت سوره حمد و توحید و آیه ۱۴۲ سوره اعراف رو بخونید.. ✅ آیه سوره اعراف رو اگر حفظ نیستید می‌تونید از روی قرآن یا گوشی یا کاغذ بخونید.. 📍 از امشب تا ۱۰ شب باید خونده بشه 👈 سعی کنید حتما بین نماز مغرب و عشاء بخونید، ولی اگر یه وقت مشکلی پیش اومد بعد از نماز عشاء هم میشه خوند. @zoolaleahkam
💐🌺🌷 سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت صدیقه طاهره(س) مبارک باد 🌸🦋🦋🌸🦋🌸🦋🌸 @zoolaleahkam
ازدواج در عده 👆👆 🦋🌸🦋🌸🦋🌸
🌐مسابقه امام شناسی 🔰ویژه اشنایی نسبت به امام زمان( عج) 🔸پیامبر اسلام(ص): مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة؛ "هر کس بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده است" 1⃣ سوال اول : چطور کودکان را با امام زمان عج آشنا کنیم ؟ 🔹الف) از کودک بخواهید برای سلامتی امام و ظهور ایشان دعا کند تا امام هم او در در کارهایش کمک کند 🔹ب) از بازی و شعر و داستان مرتبط و جذاب مهدویت براب معرفی امام کمک بگیرید 🔹ج) همه موارد 2⃣سوال دوم : ۳۱۳ نفر لشگر امام چه جایگاهی دارند 🔹الف) فرمانده 🔹ب) سرباز 🔹ج) سپاهیان 3⃣سوال سوم : کدام سوره با مبحث اثبات امامت در قران آمده است؟ 🔸الف) ناس 🔸ب) قدر 🔸ج) ملک 4⃣سوال چهارم: یکی از علت های تاخیر در ظهور امام مهدی عج تعالی فرج الشریف چیست؟ 🔸الف) نداشتن یار 🔸ب) نداشتن طرح و برنامه 🔸ج) نبود رهبر 5⃣ سوال پنجم ادعیه ها دعای های خاص مهدویت در کدام صحیفه جمع آوری شده است؟ 🔸الف) صحیفه سجادیه 🔸ب) صحیفه مهدیه 🔸ج) صحیفه فاطمیه 🌸🦋🌸🌸🌸🌸🦋 ✅ ترتیب جواب ها را به ایدی زیر بفرستید @Elham_mirzaei ⏰مهلت مسابقه تا پایان روز چهارشنبه ساعت ۶ ان شالله از بین کسانی که جواب صحیح را فرستاده اند قرعه کشی میشود و طبق قرعه 💰💰 به 10نفر شارژ هدیه ۲۰۰۰ت اهدا میشود 😍🎁(از طرف حامی مسابقه) 🔺👌بزرگوارانی که دو شماره همراه دارند فقط با یک شماره شرکت کنند💐 🔺👌دوستان حتما سوالات را بخوانند و بعد خودشان جواب دهند هدف یادگیری هست ☑️👌تحقیق از اینترنت هم اشکالی ندارد 🔰عزیزانی که از طرف خودشان تمایل به پرداخت جایزه به شرکت کنندگان دارد به پی وی بنده مراجعه کنندجوایز شارژ می باشد و از ۲ هزار تومان شروع میشود💐 و من الله توفیق🌹 ☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸 @zoolaleahkam
🔰 حکم پوشیدن ساپورت و مانتو های بدن نما و خیلی کوتاه 🦋🌸🦋🌸🦋🌸 @zoolaleahkam
🔰 برگزاری مراسم ازدواج در ایام قمر در عقرب 🦋🌸🦋🌸🦋🌸 @zoolaleahkam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ: خدمتی برتر از خدمت در حرم امام رضا علیه السلام 👤 🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸 @zoolaleahkam
❤️ بسم رب الشهدا ❤️ 🌸 توی بله برون مخالف زیاد بود. مخالف های دلسوزی که دیگر زورشان نمی رسید جلوی این وصلت را بگیرند. دایی منوچهر، که همان اول مهمانی با مامان حرفش شده بود و زده بود بیرون... از چهره ی مادر ایوب هم می شد فهمید چندان راضی نیست. توی تبریز، طبق رسمشان برای ایوب دختر نشان کرده بودند. 🍃 کار ایوب یک جور سنت شکنی بود. داشت دختر غریبه می گرفت، آن هم از تهران. ایوب کنار مادرش نشسته بود و به ترکی می گفت: _ ناسلامتی بله برون من است آ...اخم هایت را باز کن. دایی حسین از جایش بلند شد. همه ساکت شدند. رفت قرآن را از روی تاقچه برداشت و بلند گفت: -الان همه هستیم؛ هم شما خانواده داماد، هم ما خانواده عروس، من قبلا هم گفتم راضی به این وصلت نیستم چون شرایط پسر شما را می دانم. اصلا زندگی با جانباز سخت است، ما هم شما را نمی شناسیم، از طرفی می ترسیم دخترمان توی زندگی عذاب بکشد، مهریه ای هم ندارد که بگوییم پشتوانه درست و حسابی مالی دارد.!!! 🌾 دایی قرآن را گرفت جلوی خودش و گفت: - برای آرامش خودمان یک راه می ماند، این که قرآن را شاهد بگیریم. بعد رو کرد به من و ایوب - بلند شوید بچه ها، بیایید دستتان را روی قرآن بگذارید. 🍂 من و ایوب بلند شدیم و دست هایمان را کنار هم روی قرآن گذاشتیم. دایی گفت: - قسم بخورید ک هیچ شیله پیله ای توی زندگیتان نباشد، به مال و ناموس هم خیانت نکنید، هوای هم را داشته باشید... قسم خوردیم. قرآن دوباره بین ما حکم شد...❤️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈با ما همراه باشید.... ادامه دارد @zoolaleahkam
❤️ بسم رب الشهدا ❤️ 🌷 فردای بله برون که خانواده ایوب برگشتند تبریز، ایوب هر روز خانه ما بود. یک هفته تا عقد وقت داشتیم و باید خرید هایمان را می کردیم. یک دست لباس خریدیم و ساعت و حلقه. 🍁 ایوب شش تا النگو برایم انتخاب کرده بود. آنقدر اصرار کردم که به دو تا راضی شد. تا ظهر از جمع شش نفره مان فقط من و ایوب ماندیم. پرسید: _ گرسنه نیستی؟؟ سرم را تکان دادم. گفت: _ من هم خیلی گرسنه ام. 🌿 به چلو کبابی توی خیابان اشاره کرد. دو پرس چلوکباب گرفت با مخلفات. گفت: بفرما بسم الله گفت و خودش شروع کرد. سرش را پایین انداخته بود، انگار توی خانه اش باشد. چنگال را فرو کردم توی گوجه گلویم گرفته بود. حس، می کردم صد تا چشم نگاهم می کند. 🌲از این سخت تر، روبرویم اولین مرد نامحرمی، نشسته بود که باهاش هم سفره می شدم؛ مردی ک توی بی تکلفی کسی به پایش نمی رسید. آب گوجه در آمده بود، اما هنوز نمی توانستم غذا بخورم. ایوب پرسید: _ نمیخوری؟؟ توی ظرفش چیزی نمانده بود. سرم را انداختم بالا... _ مگر گرسنه نبودی؟؟ + آره ولی نمیتونم. ظرفم را برداشت ... _ حیف است حاج خانم ..پولش را دادیم. از حرفش خوشم نیامد. 🌹 او که چند ساعت پیش سر خریدن النگو با من چانه می زد، حالا چرا حرفی می زد که بوی خساست می داد... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈با ما همراه باشید.... ادامه دارد.. @zoolaleahkam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1️⃣ بر هر چیزی که از جنس زمین باشد ، و پوشیدنی و خوراکی نباشد ، جایزاست لذا بر چمن پارک 🌱یا سنگفرش پارک صحیح است. 2️⃣ بر سنگ آهک وسنگ گچ و آجر وسفال و سیمان جایز است. 3⃣ بر کاغذ صحیح است. 4⃣ برعلف وکاه ومانند اینها که از زمین می روید وخوراک حیوان است اشکال ندارد. 5⃣ در واجب قرآن ، رو به قبله بودن شرط نیست وبه هر سوی می تواند کند. 🙏🌷🌷🙏🌷🙏🌷 @zoolaleahkam