🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🔍 امروز چیکار کرده بودی؟ 🔎
🍃 آیت الله کوهسانی 🍃
☀️ روزی دو تن از فرزندان خردسال مرحوم آقاجان [آیت الله کوهسانی] به حمام رفته بودند. چون هوا سرد بود مادرشان برای گرم کردن فضای سرد حمام مقداری زغال آتش کرد و منقل را داخل حمام برد و خود برای رسیدگی به کارهای منزل آنها را تنها گذاشت. چون زغالها کاملاً آتش نگرفته بود، گاز زغال هر دوی آنها را بیهوش کرد؛ ...
☀️ در این حال که آقاجان به طور اتفاقی نزدیک حمام رفته بود متوجه گردید که صدای ضعیفی از داخل حمام میآید. بیدرنگ درِ حمام را باز کرد دید که هر دو فرزندش بیحال داخل حمام افتادهاند. فوراً هر دو را بیرون آوردند و مقداری آب به صورتشان پاشیدند تا این که به هوش آمدند و از مرگ حتمی نجات پیدا کردند.
☀️ معظم له نجات یافتن دو فرزندش را بدون حکمت نمییافت، از این رو ... از مادرشان پرسید: شما امروز چه کاری انجام دادهاید؟ مادر گفت: کار ویژهای نکردهایم جز اینکه اول صبح دو تن از طلبهها برای نان مراجعه کرده بودند که به هر کدام، یک قرص نان دادم. آقا متوجّه جریان گردید و فرمود: دو تا نان دادی و دو تا بچه گرفتی.
📚 بر قلهی پارسایی
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍃 آیت الله سید عبدالهادی شیرازی 🍃
🎖 [دربارهی بلندنظری و بیاعتنایی ایشان به دنیا نقل شده است: ] یک وقتی جواهرات مادر آسید عبدالهادی گم شد و به افراد مختلفی مظنون شدند که دزد جواهرات باشد.
🎖 وقتی مادر آسید عبدالهادی مطلع شد، با ناراحتی گفت: چرا بیجهت افراد را متهم میکنید؟ من خودم دیدم که چه کسی برداشت. گفتند: پس چرا او را معرفی نکردید؟ گفت: ترسیدم خجالت بکشد. ... [منظور اینکه] منشأ این کرامتهای اخلاقی آسید عبدالهادی تربیت چنین مادری است.
📚 حدیث نصر
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🍃 آقا سید رضا دربندی 🍃
👀 [ایشان] به چشم زخم توجه داشت. به مادرم گفت: بچهتان زیباست، بیش از این چشمنوازش نکنید. مادر گوش نداد. برادر[م] بیمار شد و آخرالامر فوت شد 👀
📚 مسیحای شهر
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🔍 اینجا چیکار میکنی؟ 🔎
🍃 آقا سید مهدی قوام 🍃
⭐️ داشت از چهارراه شادآباد رد میشد. از دور چشمش افتاد به یک روحانی که کنار زبالهها نشسته است. دید آن روحانی، سید مهدی قوام است.
- حاج آقا! اینجا چیکار میکنی؟
⭐️ - منبرم امروز خیلی عجیب شد. بعد از منبر علما هم آمده بودند و خیلی از من تعریف کردند. آمدم اینجا نشستم تا از آن فضا بیرون بیایم، بعد بروم منزل. یک وقت هوا برم ندارد و باد توی مغزم بیاید.
#داستان_تربیتی
📚 مسیحای شهر
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
✨ ناگهان فرود آمد ✨
🌷 شهید عباس بابایی 🌷
🎖 خواهر شهید: هر سال پدرم حاج اسماعیل بابایی، با برگزاری مراسم تعزیهخوانی در روزهای محرم، یاد و خاطره اباعبدالله الحسین – علیه السلام – و یاوران آن حضرت را زنده نگه میداشت. ... به خاطر دارم یک سال که عباس جوان رشیدی بود، به او نقش یکی از امیران عرب داده شد. ... همه بازیگران آماده اجرای تعزیه بودند. ... جمعیت انبوهی برای تماشای تعزیه در اطراف میدان نشسته بودند.
🎖 زمانی کوتاه از شروع تعزیه نگذشته بود که نوبت به عباس رسید. او در حالی که به ضرورت نقشش لباس فاخری به تن کرده بود، کلاهخودی بر سر داشت و سوار بر اسب بود، به صحنه وارد شد. پس از اینکه به دور میدان گشتی زد و فریاد «هل من مبارز» برآورد، ناگهان از اسب فرود آمد، لگام اسب را به دست گرفت و در حالی که پیاده به دور میدان حرکت میکرد، به خواندن تعزیه ادامه داد.
🎖 تماشاگران از حرکت عباس شگفتزده شده بودند. شخصی که در نقش حریف عباس بازی میکرد و بر اسب سوار بود، با اشاره از پدرم پرسید که قضیه از چه قرار است. مرحوم پدرم که تعزیهگردان بود، فوری خود را به عباس رساند و به آرامی چیزی به او گفت. بعدها شنیدم که پدرم از او میپرسد چرا از اسب پیاده شده و مراسم تعزیه را از شتاب و حرکت انداخته است.
🎖 عباس در پاسخ میگوید: برای لحظهای غرور مرا گرفت و نمیتوانسم تعزیه بخوانم. این نقش را از من بگیر و به کس دیگری بده. پدرم میگوید: ولی تو نقش بازی میکنی. اما او نمیپذیرد. از آن پس عباس به اصرار خودش، همیشه ایفاگر نقشهایی بود که از همه آسیبپذیرتر بودند. او به هنگام اجرای تعزیه، با پای برهنه و بدون جوراب در صحنه حاضر میشد و زار زار میگریست و این حرکت او تماشاچیان را سخت تحت تأثیر قرار میداد.
#داستان_تربیتی
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🎖 بعد از پختن من! 🎖
🌷 شهید عباس بابایی 🌷
🍳 همسر ایشان: حدود دو ماه از ازدواجمان میگذشت که عباس شروع کرد در گوش من خواندن که مال دنیا ارزشی ندارد و باید به فکر محرومان باشیم.
🍳 او بعد از پختن من، رفت سراغ مادرم و از او اجازه گرفت تا وسایل خانه را که جهیزیهام بود، به نیازمندان هدیه کند. همین کار را هم کرد. طوری که پس از آن، ما صاحب یک زندگی کاملاً ساده و معمولی شدیم.
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
💗 مرتّب و قشنگ! 💗
🍃 شهید مصطفی چمران 🍃
🎖 همسر شهید: همهجا مصطفی سعی میکرد خودش کمتر از دیگران داشته باشد ... در لبنان رسم نیست کفششان را دربیاورند و بنشینند روی زمین. وقتی خارجیها می آمدند یا فامیل، رویم نمیشد بگویم کفش دربیاورید. به مصطفی میگفتم: «من نمیگویم خانه مجلّل باشد، ولی یک مبل داشته باشد که ما چیز بدی از اسلام نشان نداده باشیم که بگویند مسلمانها چیزی ندارند، بدبختند».
🎖 مصطفی به شدّت مخالف بود، میگفت: «چرا ما این همه عقده داریم؟ چرا میخواهیم با انجام چیزی که دیگران میخواهند یا میپسندند، نشان بدهیم خوبیم؟ این آداب و رسوم ما است، نگاه کنید این زمین چقدر تمیز است، مرتّب و قشنگ! اینطوری زحمت شما هم کم میشود، گرد و خاک کفش نمیآید روی فرش».
🎖 از خانه ما در لبنان که خیلی مجلّل بود، همیشه اکراه داشت. ما مجسمههای خیلی زیبا داشتیم از جنس عاج که بابا از آفریقا آورده بود. مصطفی خیلی ناراحت بود و خودمان دو تا همهی آنها را شکستیم. میگفت: «اینها برای چی؟ زینت خانه باید قرآن باشد به رسم اسلام. به همین سادگی».
#هویت_مستقل
📚 نیمه پنهان ماه ۱
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍎 کدامیک از فروشگاهها؟ 🍎
🍃 علامه طباطبایی 🍃
🍲 کلمه «ازکى : پاکیزهتر» از ماده زکات است ، و زکات طعام پاکیزه آن است . بعضى گفتهاند: یعنى حلالتر آن . بعضى دیگر گفتهاند یعنى پاکتر آن ، ولیکن اینکه کلمه را به صیغه افعل تفصیل «ازکى» آورده خالى از این اشعار و اشاره نیست که مقصود از کلمه مذکور همان معناى اول باشد.
🍲 ضمیر در «منه» به طعامى برمىگردد، که از جمله «ازکى طعاما» استفاده مىشود بعضى گفتهاند به کلمه «ازکى طعاما» برمىگردد و کلمه «من» در «منه» براى ابتداء و یا تبعیض است که اگر تبعیض باشد معناى جمله این مىشود که «یکى را بفرستید در شهر بگردد و ببیند کدامیک از فروشگاهها جنس پاکیزهتر مىفروشد و مقدارى از آن برایتان خریدارى کند تا با آن ارتزاق کنید»
#حلال_و_طیب_بخوریم
📚 ترجمه تفسیر المیزان
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
💡 حلال است ولی ... 💡
🍃 استاد سید محمدصادق حسینی طهرانی 🍃
🍎 انسان نمیتواند از هر جائی غذا بخورد، نمیتواند از هر مغازهای غذای آماده بخرد، کار برای مومن مشکلتر است، باید سعی کند حتی همین حبوبات و مواد غذایی را از افراد متّقی بگیرد، بگردد و یک شخص متّقی پیدا کند و از او خرید کند؛ اینها آثار وضعی دارد.
🍎 از هر مغازهای خرید کنید حلال است، ولی کلام ما در آثار وضعی آن و تأثیراتی که بر روح میگذارد است. اگر انسان از هر جائی غذا تهیه کند دیگر آن اثر مطلوب را بهدست نمیآورد! باید بگردد و از اشخاص مومن و متقی خرید کند.
#حلال_و_طیب_بخوریم
📚 گلشن احباب - جلد اول
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
☀️ امام خمینی ☀️
📿 خادم امام: علی ـ فرزند حاج احمدآقا ـ خیلی با امام مأنوس بود و سعی میکرد کارهای امام را تقلید کند. امام هم به ایشان خیلی علاقه داشت.
📿 بعضیها به من می سپردند که به امام عرض کنم استخارهای برای آنها بگیرند. تا به امام میگفتم، میگفتند: «اول بدهید علی استخاره کند، بعداً من استخاره میکنم». علی هم استخاره میکرد و میگفت خوب است یا بد است، بعد امام استخاره میکردند.
📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی - جلد اول
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍃 آیت الله کوهستانی 🍃
🔦 فرزند ایشان: به اعضای خانواده شخصیت میداد، با آنان مشورت میکرد و میخواست برای او استخاره بگیرند؛
🔦 مثلاً گاه از عروس خود یا از میرزا حسین (خدمتکار منزل) میخواست برای ایشان استخاره کنند و بدین ترتیب آنان را گرامی میداشت.
📚 بر قلهی پارسایی
ذریه طیبه
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 ❣️ کوچولوها بیاید! ❣️ 🍃 استاد قرائتی 🍃 🕌 حديث داريم كه وقتی امام باقر
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
✨ عارف کوچولو ✨
🍃 استاد حسینی قمی 🍃
⭐️ گاهی ما چقدر این طرف و آن طرف میگردیم که یک ولیّ خدا پیدا کنیم، ولی توجه نداریم که اولیای خدا در خانهی ما هستند. همین بچهها ولیّ خدا هستند. ...
⭐️ مرحوم آیت الله قاضی رحمه الله میفرمودند: ولیّ خدا بعد از هفتاد هشتاد سال قلب صاف و زلالی پیدا میکند. این بچهها در ابتدا چنین قلب صاف و زلالی دارند. اینها اولیای خدا هستند ...
⭐️ آمین یک طفل معصوم به اجابت دعای ما کمک میکند. اگر بیتأثیر بود، امام باقر علیه السلام بچهها را برای آمین گفتن جمع نمیکرد.
📚 تحکیم خانواده
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🌼 تو حیفی! 🌼
🍃 استاد قرائتی 🍃
📢 می گویند: فلان موسیقی حلال است؟ می گویم: فرض كنید حلال، همه حلالها را باید گوش بدهی؟ بالاخره یك نواركاست با این كه ارزان هم هست شما صدای گربه روی آن ضبط نمیكنی، نوار مغز ارزش دارد هر صدایی را نباید روی آن ضبط كرد.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📢 تو حیفی، ما را خدا برای آهنگ نساخته! ... شما حساب کن ... ضربه هایی که موسیقی روی اعصاب میگذارد، ... خیلی کتاب در این زمینه نوشته شده، من میگویم حلال هم باشد من گوش نمیدهم
#استدلال_تربیتی
gharaati.ir
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
💎 حیف نیست؟ 💎
🍃 علامه طباطبایی 🍃
⏰ استاد حسینی قمی: گاهی ما وقتمان را به رمانهایی سرگرم میکنیم که نه به درد دین ما میخورد و نه به درد دنیای ما. یکی از عزیزان نقل میکرد که من خدمت علامه طباطبایی بودم. با هم جایی میرفتیم. ایشان آدرسی از من پرسید. گفتم آدرس این است: خیابان فلان، کوچه فلان، پلاک فلان.
⏰ یک مقدار که رفتیم، دوباره پرسید. گفتم: خیابان فلان، کوچه فلان، پلاک فلان! نزدیکتر شدیم بار سوم پرسید. گفتم: خیابان فلان، کوچه فلان، پلاک فلان. بعد گفتم: با سه مرتبه شنیدن، آدرس را حفظ نکردید؟! مرحوم علامه فرمود: حیف نیست آدم سلولهای مغزش را خرج این چیزها بکند؟!
#داستان_تربیتی
📚 تحکیم خانواده
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
⏰ روزهای اول را به یاد داری؟ ⏰
🍃 استاد حسینی قمی 🍃
💔 آقای محترم به یاد داری آن روزهای اول که عقد ازدواج را خواندند، وقتی میخواستی برای خانمت پیام بدهی چه مینوشتی؟! حالا چطور حرف میزنی؟! مرحوم شیخ صدوق نقل کرده است که امام هشتم علیه السلام شعری خواندند. شخصی گفت: این شعر از کیست؟ حضرت فرمود: از یک شاعر عراقی. آن شخص گفت: این شعر سرودهی «ابوالعتاهیه» است [ابوالعتاهیه یعنی پدر گمراهی] و خود او برایم خوانده است.
💔 حضرت فرمودند: اسم او را بیاور و لقب او را رها کن. بعد فرمودند: خداوند متعال میفرماید: «وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ» [الحجرات-11]؛ و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید. بعد فرمودند: «و لَعَلَّ الرَّجُلَ یَکرَهُ هَذَا؛ شاید این مرد از این کنیه خوشش نیاید». کسی که لقبش بد است، امام رضا علیه السلام لقبش را نمیگوید. آن وقت شما برای خانمت، برای شوهرت، برای دوستت، لقب بد میگذاری؟
💔 مرحوم آیت الله سید احمد خوانساری که از علمای بزرگ شیعه است، سر درس وقتی میخواست روایتی بخواند، اگر راوی لقبی داشت که اشاره به نقص عضوی بود، لقب را نمیگفت. آن وقت ما به همسرمان این القاب را بدهیم و بدزبانی کنیم؟!
📚 تحکیم خانواده
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
⚡️ حواس را جمع میكند؟ ⚡️
🍃 استاد قرائتی 🍃
🌀 ... گیرم آرایش كردن و خود را نشان دادن حلال باشد اگر هر زنی خودش را آرایش كند و بیرون بیاید آنوقت آن خانمی كه نمیتواند این لباس را بپوشد چه حالتی پیدا میكند؟ میخواهد خودش را به ایشان برساند یا نه؟ برای اینكه خودش را به ایشان برساند دست به كارهای خلاف میزند یا نه؟ ... شما در خانه را میبندی مگر هر شب دزد میآید؟ یك در هزار اگر دزد بیاید شما هر شب در خانه را قفل میكنی
🌀 ... دخترهایی كه شكلشان مثل این نیست سرشان بی كلاه میماند یا نه؟ مصرف بالا میرود یا نه؟ جیب بیگانه پر میشود یا نه؟ در حوادث رانندگی اثر دارد یا نه؟ بین راه قم و تهران عكس علمای شهید بود گفتند بردارید برای اینكه راننده تا میرود نگاه كند در یك لحظه ممكن است تصادف كند اگر نگاه به یك آیت الله حواس را پرت میكند نگاه به این خانمها حواس را جمع میكند؟
🌐 درسهایی از قرآن - ۳۰ / ۴ /۱۳۸۴
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍃 استاد شهید مطهری 🍃
🔥 پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: من در معراج زنهایی را دیدم که آنها را از موهایشان آویخته بودند و با تازیانههای آتشین میزدند. متحیر از جبرئیل پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟!
🔥 جبرئیل گفت: زنانی از امت تو که مویشان را از نامحرم نمیپوشانند. آن وقت که بیحجابی نبود ولی پیغمبر [صلی الله علیه و آله] به چشم باطن دید. (اینها از هزار و چهارصد سال پیش در کتابها هست.) فرمود: زنانی را دیدم که ... . به من گفتند اینها زنانی از امت تو هستند که بدنشان را به مردم ارائه میدهند.
🔥 آخر این چهار روز دنیا چقدر برای انسان ارزش دارد که انسان خود را تا ابد به عذاب الهی گرفتار کند؟! به خدا قسم راست است، به اصطلاح مو لای درزش نمیرود. آخر پرده دری تا کی؟ علیه خدا قیام کردن تا کی؟ ...
🔥 پی در پی محرم بیاید، دلمان حداکثر به این خوش باشد که میرویم در جلسهای شرکت میکنیم و قطره اشکی میریزیم. والله اینها کافی نیست. باید یک فکر اساسی به حال خودمان و اسلاممان بکنیم. بچههایمان از دست رفتند، پسرهایمان از دست رفتند، دخترهایمان از دست رفتند، جامعهمان از دست رفت، یک فکری بکنیم، توبه کنیم.
📚 آزادی معنوی
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🔥 یادت باشد 🔥
🍃 استاد حسینی قمی 🍃
⚡️ به مقدس اردبیلی گفتند: اگر با زنی در یک جای خلوتی در معرض گناه قرار بگیری چه خواهی کرد؟ جرئت نکرد بگوید من پاک میمانم، بلکه فرمود: به خدا پناه میبرم.
⚡️ ای پدر و مادر یادت باشد پسرت مقدس اردبیلی هم باشد، آتش شهوت میتواند کار خودش را بکند. ما از این غافل هستیم. پدر و مادرها ... چطور خودشان وقتی میخواستند ازدواج کنند اصرار داشتند. اگر ازدواج به تأخیر میافتاد مشکل داشتند. حالا بچههایشان همینطورند.
📚 تحکیم خانواده
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
⭐️ خود را تربیت کردم ⭐️
🍃 استاد شهید مطهری 🍃
🎖 همسر شهید: من در رفاه بزرگ شده بودم و زندگی آقای مطهری در سالهای اول، بسیار دشوار میگذشت. ... ظاهراً بار اولی که من چشمم به اتاق محقر ایشان افتاده بود، کمی به خود لرزیده بودم ... البته سختی معیشت امر دشواری است، اما هنگامی که زن در کنار مردی فهمیده، باتجربه، حساس، دقیق و در مجموع انسان کاملی قرار میگیرد، این چیزها ارزش خود را از دست میدهند. هر مشکلی را در نظرم کوچک جلوه میداد.
🎖 اوایل بیتجربگی میکردم و آقا متوجه ناراحتیام میشدند، ولی کمکم خود را تربیت کردم. به طوری که پیش میآمد که دچار درد زایمان میشدم و از ترس اینکه آقا از کلاس یا سخنرانیشان باز بمانند، به روی خود نمیآوردم و ایشان میرفتند و زایمان پیش میآمد و وقتی برمیگشتند و میدیدند فرزندمان به دنیا آمده است، هم حیرت و هم از من گلایه میکردند.
[سوال:] چند بار این وضع پیش آمد؟
همسر شهید: دو بار.
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
✨ عوضش آنجا ✨
🍃 شهید آیت الله قدّوسی 🍃
🎖 همسر شهید (دختر علامه طباطبایی): آقای قدوسی ... روز دوم یا سوم بعد از ازدواج بود که به من گفتند: بیا بنشین. نشستم. گفتند: تو خانم این خانه هستی و هیچ وظیفهای نداری که در خانهی من کار کنی، حتی اگر دیدی خانه من آتش گرفته وظیفه نداری فوت کنی. من موظفم به عنوان شوهر تو، به عنوان مرد خانه همه چیز را مرتب و منظم کنم و تو هیچ وظیفهای نداری
🎖 اما آنطرفش را هم گفتند که اگر زنی آب دست شوهرش بدهد چهقدر ثواب دارد، اگر خدمت کند چهقدر ثواب دارد، اگر بچهداری کند چه ... تمام اینها را برایم گفتند و گفتند حالا شما خودت یک راه را انتخاب کن. گفتم مگر من مجسمهام؟ دومی را انتخاب میکنم. از اول برنامه را بر اساس خواست خودم و رضای خدا و پیغمبر [صلی الله علیه و آله] گذاشتند. من دیدم اینجا وضع دیگری است.
🎖 خانههای قدیم هم مشکلاتی داشت؛ آشپزخانه یک طرف منزل بود و اتاق زندگی یک طرف و در کل امکاناتش کم بود. سن من هم اوایل ازدواج خیلی کم بود. یادم هست هر وقت مشکلی پیدا میکردم، میگفتم عوضش آنجا (در قیامت) میروم میگیرم. به من گفتهاند اگر آب بدهی دست شوهرت اینقدر ثواب دارد. سعی میکردم حتی ایشان قندان را جلوی خودش نکشد، بلکه خودم جلو دست ایشان میگذاشتم و میگفتم ثواب این هم مال من.
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍃 شهید آیت الله قدّوسی 🍃
⚡️ [شهید قدّوسی] نقل میکرد وقتی در نهاوند بودیم سالی یکبار به صورت خانوادگی به منزل یکی از آشنایان دعوت میشدیم؛ من پس از تکرار چند نوبت دیدم همان شبی که ما در آن میهمانی غذا میخوریم نماز صبح روز بعد به آخر وقت کشیده میشود. متوجه شدم در اموال آن شخص اشکالی وجود دارد.
#حلال_و_طیب_بخوریم
📚 پاسدار اسلام - 237
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍃 آیت الله مصباح یزدی 🍃
🍲 غذاى شبههناک در روح انسان اثر مىگذارد و اثر طبیعى در پى دارد، گرچه انسان بدون اطلاع آن غذا را بخورد، اما آن غذا اثر طبیعى و معنوى خود را بر جاى مىگذارد که در این رابطه داستانهاى عجیبى از برخى بزرگان نقل شده است: از یکى از بزرگان نقل مىکردند که ایشان به خانمش گفته بود: من احساس مىکنم گوشت حیوان مرده مىخورم!
🍲 زنش تعجب مىکند که این چه حرفى است که شوهرش مىزند، اما پس از تحقیق و جستجو پى مىبرد که حیوانى در ظرف مخصوص آب (که سابقاً در نجف اشرف در آن آب نگه مىداشتند) افتاده است و آنها از آن آب نجس مىخوردهاند! آن عالم بزرگ اثر طبیعى آن آب نجس را در روح خود حس مىکرده است.
#حلال_و_طیب_بخوریم
📚 رهتوشه - جلد دوم
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
⭐️ مملوّ از فرزندان متديّن و متخصّص ⭐️
🍃 علامه طهرانی 🍃
🍇 بسياری از طبقه مهندسان و دكتران میباشند كه هريك دارای خانههای بسيار وسيع و داراي اشكوبهای متعدّد و بزرگ هستند و معذلك همه خالی است. زيرا آنها فقط 2 يا 3 اولاد دارند و بواسطهی جلوگيری از تكثير اين رحمت الهيّه دست به افزايش نزدهاند ...
🍇 اين گونه دكترها كه بعضی از آنان هم واقعاً زحمت كشيده و دانشمند میباشند و عمری را در قسمت پزشكي مختصّ بخود صرف نموده، و در زمان كهولت، يك خانم دكتر مُسنّ را به نكاح خويش درمیآورند (كه ديگر طبعاً يائسه و نازا شده و قدرت بچّه زائيدن را ندارد) و فقط به يكي دو سه تا طفل اكتفا كردهاند، حيف نيست اين سرمايههای علمی متخصّصين زير خاك مدفون گردد!
🍇 بايد اين درآمدهاي سرشار را كه متحيّرند كجا مصرف كنند، همه را صرف تعليم و تربيت پزشكانی از اولاد خودشان و در رشتهی خودشان بنمايند؛ نه آنكه آنان را آزاد بگذارند تا در رشتههائي كه با علوم و رشتۀ خصوص پدرشان مباينت دارد متفرّق شوند، بچّۀ دكتر بايد دكتر بشود؛ بچّۀ مهندس، مهندس؛ بچّۀ معمار معمار.
🍇 چرا؟! براي آنكه اين فرزند در زير چتر علوم پدر خود چيزهائی را به رايگان میآموزد كه از اجانب محالست بتوان آموخت. فوت كوزهگری را كوزهگر به نورچشم خودش ياد میدهد نه به همهی اجانب. به هر حال سزاوار بود كه برای نداشتن فرصت كافی، اينگونه دانشمندان با ازدياد طبقه فرزندان بديشان كمك برسانند. خانهها مملوّ از فرزندان متديّن و متخصّص گردد ؛ همه عالم و كارآزموده؛ آنوقت نه تنها علم پزشكی بلكه سائر رشتهها و علوم، همگي رونقی به سزا ميگرفت.
#فرزندآوری
📚 رساله نكاحيه: كاهش جمعيت ضربهای سهمگين بر پيكر مسلمين
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍃 آیت الله مصباح یزدی 🍃
🐚 به راستى، مردى که دلش را به دیگرى سپرده چگونه مىتواند محبت خودش را در همسرش متمرکز سازد؟ اسلام آنقدر به این مسئله اهمیت داده که حتى ارتباط بدنى در حدّ دست دادن بین مرد با غیر همسر خودش از جنس مخالف را ممنوع کرده است.
🐚 شاید کسانى که از دور به زندگى مسلمانان نگاه مىکنند فکر کنند دست ندادن مرد با زن نوعى بىاحترامى به زن است، ولى رعایت این مسئله در فرهنگ اسلام ابدا چنین مفهومى ندارد بلکه این نشانه وجود حجاب و پردهاى است که از ارتباط مردان با زنهاى دیگر غیر از همسرانشان مانع مىشود.
🐚 در واقع تماس بدنى مرد با زن کلید ارتباطات بعدى است که به ناامنى روانى و آثار سوء دیگرى منجر مىشود. این تمهیدات و چاره اندیشیها همه براى این است که محیط خانواده محیطى امن و کاملاً باصفا و صمیمى باشد.
#استدلال_تربیتی
#هویت_مستقل
📚 به پیشواز خورشید غرب
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍎 مأیوس نشید 🍎
🍃 استاد قرائتی🍃
🍇 از فرزنددار شدن مأیوس نشید. ... بعضیها میگن آقا پنج سال بچهدار نشدیم. طوری نیست. طوری نیست. ما خیلی آدمها داریم که سالها طول میکشه تا بچهدار بشن. ...
🍇 خودِ بابای من – خدا همهی اموات را بیامرزه – سالهای زیادی بچهدار نشد. دوتا همسر گرفت، از هیچ کدوم بچهدار نشد. [بعد از ماجراهایی] خدا دوازده تا بچه بهش داد. ... مأیوس نشید که دو سال [طول کشید]. من عالمی را سراغ دارم که بعد سی سال بچهدار شد.
#فرزندآوری
🌐 سمت خدا
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🎈 تقبل الله اعمالکم! 🎈
🍃 استاد میرباقری 🍃
❄️ شما هم مالتان را دوست دارید و وقتی هم میخواهید برای فرزند خرج کنید او را به بازار میبرید و میگویید: هر کدام را میخواهی انتخاب کن، بعد هم از او میپرسید که آیا پسندیدی و راضی هستی، حتی عذرخواهی هم از او میکنید؛
❄️ اما چرا وقتی آدم میخواهد انفاق کند از این جیب به آن جیب میگذارد! چرا این طور میشود که آدم برای دختر خودش میخواهد جهیزیه تهیه کند تا میتواند تلاش میکند و در آخر هم عذرخواهی میکند که بیشتر از این نشد، اما برای دیگری میگوید: کافی است و با این هم میشود زندگی کند! تقبل الله اعمالکم!
❄️ آنچه موجب میشود انسان برای فرزندش خرج میکند، محبت است. این محبت اگر عمومی و بین مومنین شد، انسانها از خرج کردن برای همدیگر لذت میبرند، از اینکه دیگران سر سفره او بنشینند و بخورند لذت میبرد.
mirbaqeri.ir
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
💗 چقدر دلواپس 💗
☀️ امام خمینی ☀️
⭐️ دختر امام: من ساکن قم بودم. هر وقت که میرفتم با امام خداحافظی کنم به من میفرمودند: «به مجرّدی که به قم رسیدی تلفن کن». و قید میکردند که: «تلفن که میکنی به حاج عیسی بگو که بیاید بمن بگوید. همین طور تلفن نکن که من رسیدهام. ... تو قید کن به حاج عیسی که برو به آقا بگو».
⭐️ من پیش خودم فکر میکردم که آقا چقدر دلواپس من هستند. در صورتی که خیلیها هم بودند، ولی هیچکس به من چنین حرفی نمیزد و دیگر بعد از ایشان هم هیچکس به من چنین حرفی نزد. این سخن آقا باعث میشد که من فکر کنم آقا خیلی نسبت به من علاقمند بودند.
#الگوی_تربیتی
📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی - جلد 1
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🕸 پولدار شدم! 🕸
🍃 استاد میرباقری 🍃
🛍 الان واقعاً این بازار مالی که ما داریم توش زندگی میکنیم بازارِ اسلامیه؟ من اصلاً نمیخوام فقهی بحث بکنم که [آیا] این بورس حلاله؛ ان شا الله که حلاله. ولی واقعاً این بازار اسلامیه؟ مثل قماربازها بنشینی ببینی کِی طرف ... چشمش میره رو هم، مالش رو بزن! بورس یعنی همین دیگه! یعنی از لحظهی غفلت طرف استفاده کن، مالش رو بخور! از لحظهی اضطرارش استفاده کن، بکش طرف خودت. این چه بازاریه آخه؟
🛍 بازاری که ما داشتیم اینجوری بوده؟ کاسب میرفته کسبش رو که میکرده، اگه مشتری میآمده [و] رفیقش نفروخته بوده ... میگفته من امروز سودم رو بردم، از رفیقم بخرین. حالا نشستن مقابل هم، مثل گرگهایی که مواظبن یکی خوابش ببره، بدَرَنش؛ داره نگاه میکنه توی صفحهی بورس ببینه کجا طرف حواسش پرته، مالش رو روی هوا بزنه! بعد هم میگه من پولدار شدم! طیب الله انفاسکم! خیلی هم خوردن داره! خیلی هم بازار حلال اسلامیست!
#هویت_مستقل
ذریه طیبه
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🍃 استاد میرباقری 🍃 ⛵️ دیدید گاهی بچههایتان در خانه با هم دعوا میکنند
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍏 خیلی راحت 🍏
☀️ امام خمینی ☀️
☘️ خانم حدیدچی: یادم می آید ... [کودکی] یک روز به راهرو آمد و یک لنگه کفش برداشت و گفت میخواهد امام را بزند. من دنبالش دویدم تا لنگه کفش را بگیرم، ولی او در را باز کرد و به داخل اتاق رفت. تا رفتم او را بگیرم امام دستشان را بلند کردند و به من فهماندند که کاری نداشته باشم. بچه سه چهار بار با کفش به امام زد.
☘️ بعد امام او را بغل کردند و بوسیدند و گفتند: «بابا جون اگر من به شما میگویم که به این کاغذها دست نزنی به این خاطر است که اینها مال مردم است و من باید آنها را بخوانم و جواب بدهم و اگر پاره شوند پیش خدا مسئولم». یعنی بدون آنکه حالت خاصی در چهرهشان پیدا شود خیلی راحت با آن بچه برخورد کردند. بالاخره بچه لنگه کفش را همانجا گذاشت و از اتاق بیرون رفت.
📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی - جلد ۱
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
💔 از شما توقع نداشتم! 💔
🌷 شهید صیاد شیرازی 🌷
⏰ از همراهان ایشان: قرار شد عدهای از بچههای بسیج را به منطقه جنوب بفرستند. ایشان از من پرسید: «آمادگی داری؟» من اعلام آمادگی کردم. ایشان برنامهی کاری کاملی را تهیه کرده بود. اساساً به قدری نظم داشت که ظهرها حتی اگر صدای اذان را هم نمیشنیدیم، از صدای پای محکم ایشان میدانستیم که هنگام نماز است، چون بسیار به نماز اول وقت مقید بود.
⏰ به من گفت: «فلان ساعت از تهران حرکت میکنید، حدود فلان ساعت میرسید به قم، حدود فلان ساعت میرسید به خرم آباد و ...» و همین طور تا آخر و برای یک هفته کامل کاری برنامهریزی کرده بود. ...
⏰ به من دستور داده بود که گزارش کامل از جاهایی که رفتیم و کارهائی که کردیم، تهیه کنم. من حدود 40 صفحه نوشتم و پیش خودم گفتم ایشان نمیتواند این همه را بخواند. به هر حال بچهها را صحیح و سالم به خانههایشان رساندیم و بعد خدمتشان رفتیم که بگوئیم مأموریت انجام شد.
⏰ ایشان تشکر کرد و 24 ساعت نشده بود که دوباره زنگ زد و به من گفت: «آقای سلطانی! من از شما توقع نداشتم. چرا در روز چهارم سفر، نماز جماعت ظهر را ساعت یک خواندید؟ در آن روز اذان ظهر را ساعت دوازده و نیم گفته بودند».
#داستان_تربیتی
#نماز_اول_وقت