🔶 مقدمه اول برای پرسشـهای
#استدلال_مباشر، #تناقض
🔴 تأملی در تعریف مشهور
از تناقض در علم منطق:
تعریف مشهور تناقض:
التّناقضُ اختلافُ القَضِیَتَینِ بِحیث یلزم لِذاته مِن صدقِ کلٍّ منهما کذبُ الآخَر.
اختلاف دو قضیه بگونه ای که بصورت ذاتی از صدق هر کدام کذب دیگری لازم آید و بالعکس. (مرجع ضمیر «لذاته»، اختلاف است)
نکته اول:
برای تحقّق تناقض بین دو قضیّه، باید آن دو قضیه در کم و کیف و جهت مختلف باشند.
مثال ۱:
قضیه اصل : موجبه کلیه = «هر انسانی حیوان است.»
قضیه نقیض : سالبه جزئیه = «بعضی انسان ها حیوان نیستند.»
مثال ۲:
قضیه اصل : سالبه کلیه = «هیچ فلزّی عایق نیست»
قضیه نقیض : موجبه جزئیه = «بعضی فلزّات عایق اند.»
مثال ۳:
قضیه اصل : ضروریّه ذاتیه = «کلّ انسان حیوان بالضّرورة»
قضیه نقیض : ممکنه عامه = «لیس بعض الانسان بحیوان بالامکان العامّ»
مشهور با قيد « لذاته»، «لازم مساوی نقیض» را از تعریف خارج کرده اند
مثال «لازم مساوی نقیض» :
قضیه اصل = «عدد چهار زوج است.»
قضیه نقیض = «عدد چهار فرد است.»
از نظر مشهور بین دو قضیه بالا تناقضی نیست. چون هم محمولها متحد نیست و هم اختلاف در کیف ندارند.
ولی در برخی موارد دیده شده که نسبتِ بین یک قضیه و «لازم مساوی نقیض» را تناقض دانسته اند.
مثال «لازم مساوی نقیض» که عنوان تناقض بر آن اطلاق شده است :
قضیه اصل: قضیه کاذبه =
«خداوند حادث است.»
قضیه لازم مساوی نقیض : قضیه صادقه =
«خداوند قدیم است.»
قضیه نقیض : («خداوند حادث نیست.»)
✅ تعریف جدید از تناقض:
بهتر است تناقض را بگونه ای تعریف کنیم تا تعریف تناقض شامل «نقض صریح» و «لازم مساوی نقیض» شود و قید «لذاته» نیز حذف شود:
«اختلاف دو قضیه به گونه ای که از فرض صدق هر کدام کذب دیگری لازم آید و بالعکس.»
✳️ تذکر: پرسشهایی که برای تناقض میآوریم، طبق تعريف دوم مطرح خواهد شد.
#تناقض_قضایا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به ما بپیوندید 👇
آپارات | ایتا | تلگرام
فـهــرســت مـطالـب کانـال
🔶 مقدمه دوم برای پرسش های
#استدلال_مباشر ، #تقابل_ها
🔶 ملاک #تناقض_قضایا:
۱. یکی موجبه و دیگری سالبه است.
۲. یکی کلیه و دیگری جزئیه است.(در تناقض صریح)
۳. قطعاً یکی صادق و دیگری کاذب است.
(از صدق یکی، کذب دیگری لازم میآید و بالعکس)
۴. دارای وحدت های ۹ گانه هستند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔶 ملاک #تضاد_قضایا:
۱. هر دو قضيّه کلیه هستند. (تضاد صریح)
۲. یکی موجبه و دیگری سالبه است.
۳. نمى توانند هر دو با هم صادق باشند.
(یعنی میتوانیم از صدق یکی به کذب دیگری برسیم)
۴. ممکن است هر دو کاذب باشند.
(یعنی نمیتوان با یقین گفت: علم به كذب یکی، منجر به علم به صدق قضيّه ديگر میشود.)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔶 ملاک #دخول_تحت_تضاد_در_قضایا:
۱. دو قضيّه جزئی هستند. (تفاوت اصلی با تضاد)
۲. یکی موجبه و دیگری سالبه است.
۳. نمى توانند هر دو با هم کاذب باشند. (یعنی می توانیم از علم به كذب یکی ، به صدق قضيه ديگر برسیم.)
۴. ممکن است هر دو صادق باشند. (نمیتوان با یقین گفت: علم به صدق یکی ، منجر به علم به کذب قضيّه ديگر میشود.)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔶 ملاک #تداخل_قضایا:
۱. یکی کلیه و دیگری جزئیه است.
۲. یا هر دو با هم صادق یا هر دو با هم کاذب هستند.
۳. از علم به صدق کلیه، به صدق جزئیه میرسیم. (نه بالعکس)
۴. از علم به کذب جزئیه، به کذب کلیه میرسیم. (نه بالعکس)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رجوع به تدریس درس دوازدهم منطق
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به ما بپیوندید 👇
آپارات | ایتا | تلگرام
فـهــرســت مـطالـب کانـال