eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
732 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
268 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. 2⃣2⃣مناظره دیشب، یک نکته قابل تامل داشت؛ ✍🏻فاطمه شکیب رخ آقای پزشکیان ابتدا با القای دوگانگی مردم و حاکمیت، خود را در سمت مردم قرار داد و با تکرار حرف های عامیانه و کوچه بازاری، سعی در ارائه ی چهره ای از جنس مردم، برای خویش قدم بر داشت و طوری صحبت کرد کأنّه، او نماینده مردم است و آقای جلیلی نماینده حاکمیت! در حالی که از پاسخ به سوالات طفره می رفت و بدون هیچ راهکار دقیق و علمی، صرفا با حفظ چهره ی مردمی خویش، مناظره را پیش می برد! ◽️◽️◽️◽️ آقای جلیلی، با وجود گفتمان علمی و پاسخ به سوالات مطرح مجری، که البته مبین وجود ایدئولوژی در ایشان است، چون در قامت نخبگانی حاضر بود؛ مانند جناب پزشکیان اقبال عموم را به خود جلب نکرد؛ زیرا ملت ما عموماً مردمی معمولی هستند و صاحب ایدئولوژی نیستند! ایکاش که آقای جلیلی در مناظره پیش رو، در جدل های گفتمانی، با کشاندن آقای پزشکیان به بحث ارز ترجیحی، بورس و خودرو، کارنامه مردود اصلاحات را به مردم یادآوری کند؛ تا نقاب از چهره ی واقعی ایشان و همرزمانشان برافتد! @AFKAREHOWZAVI
🗳 این پوستر را در گروه از گروه‌های دوستان و نزدیکان خود بفرستید 🎨 پوستر جدید رسانه KHAMENEI.IR برای کسانی که هنوز برای حضور در انتخابات تصمیم نگرفته‌اند: 🕰 تنبلی شما به ضرر ملت ایران و جمهوری اسلامی است! ✏️ رهبر انقلاب: «مردم باید تنبلی نکنند، بی‌اعتنائی نکنند، دستِ‌کم نگیرند؛ در همه‌ی گوشه‌های کشور در انتخابات شرکت کنند. مشارکت فقط مال شهرها نیست؛ مال شهرهای بزرگ نیست؛ در انواع مراکز جمعیّتی، روستاها، بخشها مردم باید در انتخابات شرکت کنند تا جمهوری اسلامی در دنیا سرافراز بشود.» 🗳 (پویش بخش تعاملی رسانه KHAMENEI.IR) «حداقل یک نفر» از آشنایان، دوستان و یا نزدیکان خود را که هنوز برای حضور در انتخابات تصمیم نگرفته است، بخاطر سرافرازی نهضت و انقلاب اسلامی ملت، ایران قوی و جمهوری اسلامی به رأی دادن متقاعد کنید. 📥 صفحه پویش 🖥 farsi.khamenei.ir/mosbate1/ ┄┅═══••✾••═══┅┄ 🆔کانال معاونت پژوهش https://eitaa.com/jz2602
. انتهای بازار وزیر ✍فاطمه میری طایفه فرد هنوز نور از روزنه‌های سقف بازار روی زمین پهن نشده، بابا خودش را به مغازه می‌رساند، با همان دوچرخه ۲۸ خودش. همان دوچرخه‌ای که چندباری او را خریده بود، از دزد‌های محترمی که دوچرخه را برده‌بودند و بابا برای تربیت آنان و کمک مالی، دوچرخه خودش را دوباره می‌خرید و بعد نصیحت... بابا دستی به آتش داشت اما قریحه و ادب در او موج می‌زد، او اهل شعر بود. دفترچه‌ای کوچک داشت که شعر‌ها را می‌نوشت، گاهی پیش می‌آمد که امکان نوشتن نداشت، آن‌قدر شعر را می‌خواند تا حفظ شود تا مبادا از نصیحت مشفقانه شاعر بی‌نصیب شود. بابا با اشعار پروین زندگی را گرم‌تر می‌کرد، اصلا بابا دو خوشه پروین داشت، یکی مامان و دیگری دیوان پروین اعتصامی. بابا خودش برایم دیوان حافظ را خرید، اصلا او مرا علاقه‌مند کرد به هنر شاعری، هرچند که شاعر نشدم. ادب در کلام بابا موج می‌زند، چه الان که گه‌گاهی حافظه یاری نمی‌دهد، چه وقتی که در بازار مشغول کسب حلال بود. یادم نیست حتی یک بار برای دادن آدرس مغازه، بگوید ته بازار وزیر. اهل ادب بود و از حادثه روزگار، در کنجی از تاریخ کهن قزوین مغازه داشت. بابا علی هنوز هم آداب ادب را دارد، چه وقتی چهره‌ی نو ببیند و چه وقتی که نداند این چهره، آشناست یا غریبه. حال و احوالش بد جور به دل می‌نشیند. بابا همیشه درجه یک هست. ▫️▫️▫️▫️▫️ دیشب بعد از مناظره، یاد این خاطره افتادم. با جان و دل فهمیدم، تحصیلات ادب نمی‌آورد، حتی اگر تا فوق تخصص بالا بیای، مقام ادب نمی‌آورد حتی اگر تا نامزد ریاست جمهوری پیش بروی. حفظ نهج‌البلاغه، ادب نمی‌آورد تا وقتی که خودت را ملزم به اجرایش نکنی. می‌شود در یک گوشه شهر مغازه نانوایی داشته باشی و نان حلال درآورد و در اوج ادب حرف زد. مرام امام‌ علی(علیه‌السلام) ادب می‌آورد. بابا همه چیز را فراموش کرده باشد او را فراموش نکرده، نام مولا که می‌آید. با دست، با نم گوشه چشم... عرض ادب می‌کند. برای سلامتی پدرم دعا کنید. @AFKAREHOWZAVI
. جانینداخته‌ایم.. ✍زهرا نجاتی وسط خیابان، درزیارت حضرت سیدالکریم و حضرت معصومه، علیهما السلام، درکنار فروشنده‌ها، موقع انجام کارهای ثبت نام گل دخترم، درتاکسی، درخیابان، درشلوغی‌های حرم، هرجا رسیده‌ام فریاد زده یا گفته‌ام؛ «لطفا رای بدهید.» «به اصلح رای بدهیدـ» «به جلیلی رای بدهید.» و درد تمام ذهنم را پرمی‌کند وقتی زن، مرد، همشهری، مغازه دار را می‌ببنم که برای این انتخاب مهم، هنوز نه مناظره‌ای دیده نه اطلاعاتی دارد. وقتی از توهین پزشکیان به رهبر و حاج قاسم می‌گویم و بی برنامه بودنش، زن باور نمی‌کند، وقتی از شباهت مسیرش به دوران حسن کلید می‌گویم، زن متعجب می‌شود. وقتی از منش، برنامه، یازده سال خدمت اقای جلیلی می‌گویم، زن بازهم می‌گوید تا به حال اینها را نشنیده بوده. و این درد است. شاید تقصیر دولتها هم باشد اما درد است که یعضی از مردم در این شب قدر نظام، هنوز عمق راهبردی تفاوت دیدگاه این دونفر را حس نکرده‌اند. عه و بین دو نفری مرددند که به قدر مشرق و مغرب با هم متفاوتند اما به سبب بزرگواری نظام است که هردو با بند نامزدی برای ریاست جمهوری، به هم وصل شده‌اند. 🔹سرم درد می‌گیرد وقتی جوان نسل زد، گمان می‌کند رای ندادنش از رای دادنش بهتر نظرش را می‌رساند. بند دلم پاره می‌شود وقتی در گذر از چندین شهرو روستا، اثری از انتخابات نمی‌بینم. انگار همه مشغول خودند. البته که فضای مجازی هم عرصه نبرد شده. اما آن چهل میلیون نفر، کجا نشسته‌اند؟ تنها در قم و کمی هم مشهد است که خبرهایی از انتخابات، پوسترهایی، ایستگاه‌هایی دیده می‌شود. 🔹 شاید بخشی‌اش تقصیر من و تو باشد و از همه ما، که «سیاست عین دیانت است» را، که «رای ما، همان حجت ما در قیامت است» را، که «آینده به دست ما و شما رقم میخورد» را، که« امید به فردای سبزی که بالاخره اما قطعا می‌رسد،» که «گفتمان رییس جمهور 35 اصل برعهده دارد، اما رهبری فقط پنج اصل را،» که«وظیفه و حق ما، رای دادن است» را، که «فردای قیامت تک تک شهدا از طیب حاج رضایی و شهدای پانزده خرداد قم و پیشوا گرفته تا همین عزیزدلمان، شهید رییسی و امیرعبداللهیان، از ما خواهند پرسید چرا دریغ کردید» را جانینداخته‌ایم... فقط دوروز برای رقم زدن هشت سال، فرصت داریم... @AFKAREHOWZAVI
7.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍زهرا گندمکار امام خمینی قدس(ره) در صحیفه نور دو جمله دارند: 1- حفظ نظام جمهوری اسلامی از اوجب واجبات است. 2- حفظ جمهوری اسلامی ایران از حفظ جان امام زمان هم بالاتراست. پس اندکی تفکر کنیم به اینکه از یاران خوشبخت آخرالزمان باشیم ، یارانی که امام صادق (ع)و امام رضا(ع) برای رسیدن به آن مقام گریه میکنن . تصور کنیم که توفیق کنار بودن حضرت را به عنوان یار خاصش داشته باشیم و در موقیعتی جان حضرت را از خطر و بلا نجات دهیم. حال که این اندیشمند بزرگ امام خمینی قدس (ره)می فرمایند حفظ جمهوری اسلامی از حفظ جان امام زمان بالاتر است ، در این روزهای حساس حفظ جمهوری اسلامی ایران درمشارکت مردم پای صندوق رای وانتخاب اصلح می باشد. @AFKAREHOWZAVI
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا شاد نیستیم؟!! یکی از دلایل مهم عدم شادی، گذشته انسان است. برخی از کسانی که در گذشته کاری انجام داده‌اند که به آینده‌شان آسیب وارد کرده‌اند بیش از هر شخص دیگری نیاز دارند یاد بگیرند از هم‌اکنون در انتخاب رفتارهای‌ حال و آینده‌شان تجدید نظر کنند و آن رفتاری را انجام دهند که در آینده سبب پشیمانی و اندوه‌شان نشود. ما روز جمعه هم می‌توانیم با دست خود، خودمان را در قفس حبس کنیم و هم می‌توانیم اصلح را انتخاب، حسرت و اندوه را بر خود حرام و شادی را دوباره به زندگی‌مان بازگردانیم؛ وعده‌ی‌ ما فردا پای صندوق‌های اخذ رأی برای انتخاب اصلح و نه گفتن به ایران قفس. در ضمن اگه با قفس، هم نفس شدی پس لطفا تاب‌آوری‌‌ت رو بالا ببر که صدات در نیاد چون خودت خواستی. به قول معروف «ما خود آنچه شرط بلاغ بود با تو گفتیم تو خواه پند گیر خواه ملال» ✍مرضیه رمضان‌قاسم @AFKAREHOWZAVI
. ما کار نکرده‌ایم... ✍زينب نجیب امروز صبح با تلفن به چند نفر از مردم سمنان زنگ زدم و صحبت کردم و بعد از ظهر ابتدا چند تماس با خوزستان داشتم و بعد راهی محله نارمک شدم تا کمی هم چهره‌به‌چهره با مردم صحبت کنم. ابتدا بگویم آنچه از تجربه این مدت در تبلیغات‌ها چه در عید غدیر و چه برای انتخابات فهم کردم این بود که مردم ما محتاج تبیین و دادن آگاهی هستند. آنها تشنه‌ی دانستنند و چون ما آدم‌ها کمتر با هم صحبت می‌کنیم پناه میبریم به فضای مجازی. فضایی که هرکس به طریقی سعی دارد دیگری را با خود به شکلی یکطرفه همراه کند بدون اینکه گفتگوی جمعی و حضوری شکل گیرد و این واقعیتی وحشتناک و خطرناک برای مهم‌ترین رفتار انسان یعنی شناختن و آگاهی یافتن است. وقتی نگاهمان را به صفحات مجازی می‌دوزیم در واقع فکر و ذهن خود را تقدیم کسانی می‌کنیم که قصد دارند اندیشه‌مان را از آنِ خود کنند. در حالی که در گذشته با وجود رسانه‌های سنتی، مردم در یک جمع و در یک گفتگو با هم تصمیم می‌گرفتند و این برای ارتقای شناخت بسیار اهمیت داشت. حال با این شرایط، همه‌ی ما بیش از آنچه به نظر می‌رسد دچار جنگ شناختی و اختلال در محاسبات هستیم و میزان این اختلال‌ها در برهه‌هایی حساس مانند انتخابات خود را نمایان می‌کند. به هر سو، تجربه‌ی بسیار فوق‌العاده‌ایست وقتی در میان مردم میرویم و به گفتگو می‌نشینیم. اما جالب اینجاست که در همین گفتگوها، محتوای تبادلی، همان محتوای فضای مجازیست. محتوایی که ناخواسته و خارج از اختیار و انتخابت، بارها در مقابل دیدگانت قرار گرفته. و حالا دیگر به باورهایت تبدیل شده است. خطای اصلی همین‌جاست. مثلا وقتی مرد مسنی به ما گفت که چرا شما دوست دارید، از کسی حمایت کنید که ارتباط با دنیا را قبول ندارد؟ آیا ایران بزرگ باید در قفس خود زندانی شود؟ از او خواستیم دنیا را تعریف کند، از او پرسیدیم آیا دنیا فقط در غرب خلاصه می‌شود؟ او متعجبانه پاسخ داد نه اما...به او گفتیم اما ندارد، دنیا دنیاست با هرکس که منافع ما را تأمین کند و ارتباط با او، با سیاست‌های راهبردی ما، هم‌خوانی داشته باشد، می‌توان ارتباط داشت. حال می‌خواهد اسمش چین باشد یا روسیه یا هر جای دیگر. شاید باور کردنش سخت باشد اما به همین سادگی تعریف دنیای مردم را تنها به ارتباط و مذاکره با آمریکا تقلیل داده‌اند. ضمن اینکه، این ارتباط و مذاکره را هم ۸ سال امتحان کردند اما به جای عذرخواهی بر تکرار آن اصرار دارند. و همین را به مردم هم قبولانده‌اند. مردم یادشان رفته است که دنیا همه کشورها را در بر می‌گیرد. تا بحث از دنیا می‌شود فقط آمریکا در مقابلشان ظاهر می‌شود.مردم یادشان رفته است که با وجود پایبندی ایران به تعهداتش، ترامپ برجام را پاره کرد. آمریکا قطع‌نامه علیه ما صادر کرد. و این دقیقا همان چیزی است که دشمن می‌خواهد. او به همین راحتی، فکر ملت ایران را استعمار می‌کند. نمی‌خواهم مثالی بزنم که افراد داخلی را به خبیث‌ترین مردمان تاریخ مشتبه کنم اما برای تقریب به ذهن عرض می‌کنم؛ یکی از شگردهای معاويه مسدود کردن قدرت اندیشه و تفکر از مردمش بود و در تحمیق آن‌ها می‌کوشید. البته، نه مسئولین ما معاویه‌اند و نه مردم، دور از بصیرت. اما گاهی وقتی با تبلیغات و تکرار برخی کُدها مواجه می‌شویم، ذهن ناخودآگاه به‌سوی زوایای تاریک تاریخ رهنمون می‌شود. با خود می‌اندیشم که چه کرده‌اند که مردم به آنچه دشمن می‌خواهد می‌اندیشند؟ چه کرده‌اند که مردم دیپلماسی عزتمندانه را زندان می‌نامند؟ چه روشی بکار برده‌اند که ۸ سال تعطیلی کارخانه‌ها را که معطل نیم‌نگاهی از سوی آمریکا بود، فراموش کرده‌اند؟ چه کرده‌اند که دروغ می‌گویند، تهمت می‌زنند، از مرزهای ادب و اخلاق گذر می‌کنند اما مردم باز هم به آن‌ها اعتماد دارند؟ سؤال را خود پاسخ می‌دهم آن‌ها کار خاصی نکرده‌اند... ما کار نکرده‌ایم... هرچند آن مرد مسن پس ۲۰ دقیقه گفتگوی نفسگیر، رأی‌شان به سوی آقای جلیلی چرخید و آن دیگری نیز پس از مشاهده این مناظره تصمیم گرفت به آقای جلیلی رأی دهد اما باز هم معتقدم ما کار نکرده‌ایم.... باید بپذیریم، ما شب امتحانی کار می‌کنیم... @AFKAREHOWZAVI
. صاحبان قلم، دیده‌بانان جامعه ✍آمنه عسکری منفرد آنجا که خدا به قلم سوگند یاد می‌کند آدمی را بیش از پیش به نقش قلم و صاحبانش آگاه می کند؛ چراکه در منظر قرآن، قلم سمبل تفکر و آگاهی بشر محسوب می‌شود و قداست آن تا حدی است که قلم‌های متعهد و بصیر، شهدا را پروراندند که «مِدادُ العُلماء أفضلُ مِن دِماء الشهدا». قلم متعهد، ابزار دیده‌بانی نویسنده‌ی متعهد و بصیر انقلابی است که به عنوان دیده‌بان جامعه؛ سکوی هدایت تفکر، قلم و بیان ملتها را به دست گرفته است. «آن کسى که قلم به دست مى‏‌گیرد؛ باید تقوا، صداقت، عفاف و انصاف نسبت به دیگران، جزو طبیعت ثانوى‌‏اش بشود.» (بیانات رهبر انقلاب، ۷۹/۱۲/۹) اوست که به شرط تعهد ایمانی، اخلاقی و انسانی؛ می‌تواند انسان‌ساز، جریان‌ساز و گفتمان‌ساز باشد. اوست که می‌تواند با بهره‌گیری از ابزارهای روشنگری رسانه در طول زمان و متناسب با مقتضیات آن به‌خصوص در صحنه‌ی جنگ شناختی، با قدرت قلم خویش محتوای ذهن افراد جامعه را به سوی نور هدایت کرده، حیات‌بخش و سازنده باشد. اوست که می‌تواند منافذ فرهنگی ناشی از عدم مرزبندی با دشمن راشناسایی کرده؛ با تبیین رویش‌ها، معرفی نقاط قوت و پروراندن روحیه‌ی تکلیف‌محوری، امید و ایمان به آینده‌ی روشن ملتها را از مرداب رکود و ناامیدی خارج کند و یا با چرخش قلم به سمت ظلمت، با مسخِ شیطانی روحِ انسانها، روحیه‌ی مقاومت، صبر، ایستادگی و عزت را کشته، با تزریق تحریف‌ها و انحرافات در تاریخ یک ملت و یک فرهنگ، گمراه کننده‌ی سخت‌افزارِ جسم جامعه گردد. رهبر کبیر انقلاب در همین زمینه به اهل قلم فرمودند: « مسئولیت بسیار خطیر دارید پیش مردم، پیش ملتهای دنیا و بزرگتر اینکه پیش خدا مسئولیت دارید...و اگر شما این قلمی که دستتان هست قلم ارشادی باشد، می‏توانید که یک ملت را به راه راست هدایت کنید و می‏توانید که مردم را از انحرافات نجات بدهید. » (صحیفه امام ، ج‏۱۴، ص۳۹۸). @AFKAREHOWZAVI
. گاهی نقاط اشتراک طوفان می‌کنند ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد گاهی نقاط اشتراک طوفان می‌کنند، حتی یک نقطه کوچک و کم‌رنگ. آن ایام که اینستا داشتم، عکسی از آیت‌الله بهجت در حال استراحت را در صفحه شخصی خودم گذاشتم. هیچ یک از واکنش‌ها یادم نیست الا یکی. یک آقای انگلیسی و متنی که اشاره داشت به نورانیت عکس آقای بهجت و خواب شیرین ایشان. انگار نور ایشان را از پشت گوشی هم احساس می‌کرد. این‌ سوال برایم رونق گرفت که چطور این عکس را دیده‌اند و صفحه شخصی کم رفت و آمد من را چطور پیدا کرده‌اند؟ برای جوابم به صفحه او سری زدم. او یک هنرمند صنایع دستی بود، که گلدوزی اصلی‌ترین محل درآمد وی بود در مرکز شهر لندن، با مدرن‌ترین امکانات. خیلی عجیب بود برایم چون نقطه اشتراک همان یک عکس در صفحه من از پته دوزی کرمان بود. همان باعث شده‌بود یک نفر چشمش جذب نورانیت آیت‌الله شود. این را داشته باشید تا الان حدود دو سالی هست در صفحه‌ای در ایتا عضو هستم، آن هم سوزن دوزی بلوچی. راستش این مدل سوزن‌دوزی جدی‌ترین حالت گلدوزی است و البته باارزش‌ترین. به معنای واقعی هنری ایرانی‌ست. کم‌کم با راحله دوست شدم. کانال او پر از دوره بود، پر بود از آموزش‌های رایگان. راحله هم اسم قشنگی‌ست، به اسم روح‌الله هم می‌آید. اگر دختر داشتم شاید اسمش راحله بود. ولی امروز یک دختر دارم به اسم راحله در دورترین بعد جغرافیایی ایران، زیر پونز نقشه جغرافیا یکی از روستاهای اطراف زاهدان. دختر من دو تا بچه هم دارد. هنوز هم به سن قانونی نرسیده که رأی بدهد‌. نذر خدمت را برایش فرستادم، چقدر خوشش آمد. گفت من هم می‌خواهم در این نذر خدمت شرکت کنم. برایم عجیب بود تمام قد از آقای جلیلی دفاع کرد و برای دوره‌های سوزن دوزی‌اش تخفیف گذاشت. آن هم برای رأی آوردن آقای جلیلی. برای این کارش کلی هم حرف شنید و کلی هم بزرگ شد راحله ما. از جنوب شرقی ایران تا منتهی‌الیه اروپا، کلی نقاط اشتراک می‌توانی پیدا کنی، که دلی را فقط دلی را با خدا نرم‌تر کنی. قول داده‌ام بروم ببینمش. اول بار که و مرا مدهوش سیستان کرده‌بود. حالا مرام یک دختر سیستانی. @AFKAREHOWZAVI
. یکی مثل من ✍ فاطمه میری طایفه فرد بدو بدو حاضر می‌شود، لباس گل‌بهی‌اش را می‌پوشد. _مامان چه عجب! دست از یشمی برداشتی؟ _ یشمی رنگ عشقه، ولی می‌خوام برم برای مشارکت. دلش پر است از امید، پر از حس وطن دوستی، حتی اگر به سن رأی نرسیده‌‌باشد. حتی اگر فحش هم بخورد. حتی اگر ناملایمات هم ببیند. راستش این‌قدر پسرم کم حرف است که می‌‌رفتم از معلم انگلیسی می‌پرسیدم _مطمئن هستید که او یاد گرفته؟ معلمش خنده‌اش می‌گرفت و می‌گفت _آره خانم خیالتون راحت کسی تو کلاس فارسی حرف نمی‌زنه بلده من می‌دونم. درسش خوبه حالا همین بچه، همین که حرف را با ابزار مخصوص به خودش از گلویش بیرون می‌آوریم؛ در این چند روز خودش را مجهز کرده به صحبت کردن. او حتی برای خواسته‌های شخصی‌اش از ما خواهش نمی‌کند، اما به مغازه‌ها می‌رود و برای مشارکت بالا حرف می‌زند و خواهش می‌کند. او و دوستانش را خدا ایمانی داده و اعتقادی برای وطن، که همه سختی‌ها را به جان بخرند و دم نزنند. _مامان بوس نمی‌کنی؟ _ مامان لوسم نکن. _ خوش به حال ایران، عجب‌ بچه‌هایی داره! خوش به حال آقا، خوش به حال همه ما. دلم می‌خواهد از زیر قرآن ردش کنم، آب پشتش بریزم. خجالت می‌کشم. در را که می‌بندد، بند دلم پاره می‌شود. یاد سادات خانم، مادر شهید معماریان می‌افتم، یاد استقامتش. یاد همه مادران شهید که حرف‌ها شنیدند و هیچ‌کدام عزم آنان را سست نکرد. خیلی سخت است، به‌خدا خیلی سخت است مادر شدن، مادر شهید شدن. رحمت به شیری که به بچه‌های‌شان دادند. رحمت به راهی که گشودند. رحمت به عزتی که برای‌مان خریدند. رحمت به همه فرزندان ایران، خدا زیادشان کند جهان برای قشنگ بودن به مرام آنان احتیاج دارد. @AFKAREHOWZAVI
. پاشو بابا جان ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد شلوارش تا جایی که می‌شود، بالا می‌آورد. دلش نیامده بعد از این همه کار کردن برای خودش، عرق‌گیر بخرد. پا روی پا می‌اندازد، پشت به ما می‌کند و با اکراه کنترل تلویزیون را به ما می‌دهد. زیر لب غر می‌زند: _ این شد زندگی، این فوتبال نون میشه آب میشه براتون؟ ببین اوضاع مملکت رو، فردا می‌خوای چه جوری سر بلند کنی تو اجتماع؟ گرانی بی‌داد می‌کنه. فردا می‌خوای یه زندگی رو راه ببری بچه. می‌روم یه بوس گنده از لپش، می‌گیرم، _بابا امروز ایران مسابقه داره. با دست پَسَم می‌زند. بعد سبیلش را صاف می‌کند و ادامه غر. حق هم دارد خرج زندگی بالاست، دوتا دانشجو و یک دختر دم بخت و یک خانه کلنگی و یک ماشین اوراقی و با یک حقوق حداقلی بازنشستگی چطور از پس خرج‌ها برمی‌آید؟ همیشه آبروداری می‌کند. توی خورد و خوراک کم نمی‌گذارد. فکر می‌کند، حالا دندان خراب را سال بعد هم می‌شود درست کرد. سفره دار است و آبرودار. اهل خدا و پیغمبر، حواسش بوده مال حرام قاطی نان بچه‌هایش نکند. اصلا یک جورهایی با مرام است. صدای غر با صدای آقای خیابانی قاطی شده، صدا را زیاد می‌کنم بابا را می‌پایم. زیرچشمی همه حواسش به فوتبال است. ایران که گل می‌زند از ما زودتر مثل فنر از جا می‌پرد و شادی می‌کند. بعد از جیغ و هورا خودش را جمع و جور می‌کند و آن گوشه می‌نشیند. توی ایام انتخابات هم بابا همین‌طور است. تا غروب ناراحتی می‌کند، غر می‌زند و بعد سر ساعت، طبق معمول می‌رود رأی‌اش را می‌دهد. کیف دستی‌اش را زیر بغل می‌زند و با صدای پر هیبتش می‌گوید: _ خانم! حاضر شو بریم رأی بدیم. بعد رو به من می‌گوید: _بابا جان پاشو. این مملکت مال همه‌مون هست. پاشو درست میشه ایشالا @AFKAREHOWZAVI
چه خاطره ی عجیبی یکبار برای پیدا نشدنت، به اضطراب رسیدیم… و‌ اینبار برای انتخاب جایگزین تو… ای شهید بزرگوار خودت در نزد مولایمان اباعبدالله علیه السلام، وساطتت کن، شاید که سرنوشت این ملت، به خیر ختم گردد و انقلاب شهداء در دست محارم باقی بماند… ✍🏻فاطمه شکیب رخ @AFKAREHOWZAVI