هانری کربن به من گفت که نقطهٔ عطف فلسفی زندگی او آن روزی بود که در دانشگاه سوربن سر کلاس ماسینیون نشسته بود. ماسینیون از علاقهٔ کربن هم به فلسفه و هم به هایدگر و کسانی مانند او آگاه بود و علاقهٔ معنوی کربن را به فلسفه خوب می شناخت. او در پایان کلاس ، کتاب کهنه ای را از جیب بیرون آورد و در حالی که آن را به کربن می داد ، گفت : این کتاب گمشدهٔ توست. این کتاب چاپ سنگی بود از حکمة الاشراق شیخ شهاب الدین سهروردی. در آن زمان کربن زبان عربی را قبلا آموخته بود و آن را به خوبی می دانست. او گفت: من شروع به خواندن این کتاب کردم و کل زندگی ام دگرگون شد و دریافتم که گمشدهٔ حقیقی من نه هایدگر بلکه این کتاب بود.
او منتقد سرسخت اگزیستانسیالیسم بود زمانی کربن گفت: وجود برای اگزیستانسیالیست ها به مرگ رهنمون می شود در حالی که در فلسفهٔ ملاصدرا و فلسفه ایرانی اسلامی راه به تعالی می گشاید و همواره رو به سوی مراتب بالاتر دارد.
در جست و جوی امر قدسی (گفتگوی رامین جهانبگلو با سید حسین نصر) صفحه ۱۵۴
کانال فلسفه و عرفان «عقل و عشق»
@AGLOESHG
فلسفه و عرفان
شاخصه های عرفان ناب شیعی (دوره دوم) استاد #فنایی_اشکوری جلسه سوم کانال فلسفه و عرفان «عقل و عش
شاخصه های عرفان ناب شیعی
جلسه سوم
88-8-11.MP3
10.45M
شاخصه های عرفان ناب شیعی (دوره دوم)
استاد #فنایی_اشکوری
جلسه چهارم
کانال فلسفه و عرفان «عقل و عشق»
@AGLOESHG
about chikh eshrq.mp3
11.18M
گفت و شنود استاد حشمت پور درباره شیخ اشراق
@heshmatpoor
کانال فلسفه و عرفان «عقل و عشق»
@AGLOESHG
فلسفه و عرفان
شاخصه های عرفان ناب شیعی (دوره دوم) استاد #فنایی_اشکوری جلسه چهارم کانال فلسفه و عرفان «عقل و
شاخصه های عرفان ناب شیعی
جلسه پنجم
88-8-18.MP3
10.48M
شاخصه های عرفان ناب شیعی (دوره دوم)
استاد #فنایی_اشکوری
جلسه پنجم
کانال فلسفه و عرفان «عقل و عشق»
@AGLOESHG
درس خارج فقه «مهندسی ژنتیک و جنگ بیولوژیک»
آیت الله علی اکبر رشاد
آغاز درس: ۲۳ فروردین ۱۳۹۹، روزهای زوج ساعت هفت صبح
دروس به صورت آنلاین از طریق سایت #مدرسه_فقاهت(www.eshia.ir) قابل دریافت است.
کانال فلسفه و عرفان «عقل و عشق»
@AGLOESHG
اى عزيز در #شرف_شمس مطالب و مقالات بسيار نوشته اند و اسرارى نقل كردهاند. و بعضى رسالهاى در شرح اسم اعظم كه مرادش همين رموز شرف شمس است نوشته است؛ اين رساله با مجموعهاى به نام اربعة كتب اسماعيليه به طبع رسيده است. و آنچه را كه اين كمترين در بيان شرف شمس گردآورده است خود رسالهاى خواهد شد.
هزار و يك كلمه،علامه حسن زاده آملی، ج۳، ص۳۷۸
پ.ن: دستخط شریف علامه حسن زاده آملی
https://www.instagram.com/p/B-sh2M0pukh/?igshid=pss0t2iqws0c
[اختيار يس من القرآن]
و أما اختياره يس من القرآن فلأنها قلب القرآن و من قرأها كان كمن قرأ القرآن عشر مرات و القلب أشرف ما في الصورة الصادية كذلك السورة السينية و هي المنزلة و لها من الأبراج بيت #شرف_الشمس و هو برج الأولية زمان الربيع إقبال النشء و ظهور البدء و ابتداء زينة عالم الطبيعة و تلطيف بخارات الأنفاس التي كثفها زمان الشتاء لبرودة الجو كان يعطي الجمد في البخارات الخارجة من المتنفسين عند ما تخرج يكثفها ثم يردها ما و هو ما تجد في يديك إذا تنفست فيه في زمان الشتاء من النداوة و له الشئون الإلهية التي لا يزال في كل نفس فيها جل جلاله
فتوحات مكيه (۴-ج)، جلد۲، ص: ۱۷۲
@AGLOESHG
شيخ بهائى در سال 1010 در شرف شمس لوحى زرين بمنظور تسخير قلوب و ممالك براى شاه عباس ساخته بر بازوى او بست، اوّل فتحى كه روى داد تبريز بود و روز بروز باعث جهانگيرى شد.- و همو براى شاه عباس لوحى در شرف آفتاب نوشت مخمّس سوره و الشّمس كه در سنه 1000 بر بازوى شاه بست.
راقم سطور گويد #شرف_شمس روز نوزدهم حمل [فروردينماه] است. و جنگ شاه عباس با روميان [عثمانى] و فتح تبريز در سنه 1011 واقع شد.- اگر نوشته ابن ساوجى حقيقتى داشته باشد بايد بستن لوح را بر بازوى شاه در تاريخى فرض كرد كه اوّلين فتحش تبريز باشد و گر نه شاه عباس در مدّت يك سال هرگز بىكار نمىنشست و براى او در اين مدّت جنگها و فتحهاى ديگر نيز نوشتهاند.
كنوز المعزمين مقدمه به قلم جلال الدین همایی ص: ۱۲
@AGLOESHG
توصيه ميرزا جواد اقا ملكي تبريزي در مورد مراقبه #شب_نیمه_شعبان :
اولين كارى كه سالك بايد در اين شب انجام دهد اين است كه از لذت و آسايش دنيا در اين شب چشم پوشى نمايد. و آنگاه براى استفاده بيشتر از آن و تصحيح اعمال خود بايد فرض كند كه شب خداحافظى او با اين دنيا و تمام اعمال بوده و فرداى آن روز قيامت است . و نيز قبل از فرا رسيدن شب بايد اعمالى را كه در آن مى خواهد انجام بدهد مشخص نمايد و اگر دو عمل در فضيلت يكسان بود سخت تر را انتخاب كند.
المراقبات ص ١٧٣
کانال فلسفه و عرفان «عقل و عشق»
@AGLOESHG
نیاز به وجود امام و تصریح به ظهور حضرت حجت در کلام شیخ اکبر محیی الدین بن عربی
جناب حضرت شیخ اکبر #محیی_الدین_بن_عربی در رساله ی شریفه ی تنبیهات علی علوّ الحقیقه المحمدیه العلیه فرمایند :
« التنبیه التاسع :
إعلم أن القطب الذی علیه مدار احکام العالم و هو مرکز دائره الوجود من الآزل إلی الأبد واحد باعتبارحکم الکثره متعدد .
فانبی فی کل عصر هو قطبه و عند انقضائه نبوه التشریع بتمام دائرتها انتقلت القطبیه إلی الأولیاء مطلقا .
فلا یزال فی هذه المرتبه واحد منهم قایم هذا المقام لیحفظ الله تعالی به هذا الترتیب و النظام إلی أن ظهر خاتم الأولیاء الذی هو خاتم الولایه المطلقه والله أعلم » .
◀️ مجموعه رسایل شیخ اکبر صفحه 407
✅بدان که قطبی که مدار احکام نظام هستی بر اوست که مرکز دایره وجود و کل عالم است از ازل تا ابد حقیقتا یکی است و به اعتبار حکم کثرت متعدد گردد .
پس نبی در هر عصر و زمانی قطب و مرکز نظام وجود زمان است و هنگامی که نبوت تشریعی خاتمه پذیرد قطبیت به اولیاء منتقل گردد .
و پیوسته یکی از اولیاء در مقام قطبیت قایم است تا بسبب او خداوند عالم و نظام هستی را حفظ فرماید تا اینکه خاتم اولیاء ظهور نماید که او خاتم ولایت مطلقه می باشد .
کانال فلسفه و عرفان👇
@AGLOESHG
🔷عارف عظیم الشأن شیخ أکبر محیی الدین ابن عربی در باب 366 کتاب مستطاب « فتوحات مکیه » در مقام معرفی امام زمان می فرمایند :
🔹« أنّ لله خلیفه یخرج من عترة رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم من ولد فاطمه یواطی اسمه اسم رسول الله جدّه الحسین بن علی بن أبی طالب یبایع بین الرکن و المقام یشبه رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم فی الخلق بفتح الخاء و ینزل عنه فی الخلق بضم
در ادامه می فرماید : أسعد الناس به أهل الکوفه » .
🔹« همانا برای خداوند خلیفه و جانشینی است که خروج می کند . او از عترت رسول الله و از پسران فاطمه می باشد که نامش با نام رسول الله مطابقت دارد جدّ او حسین بن علی بن أبی طالب است . مردم با او در بین رکن و مقام بیعت می کنند در خلقت و خلق ظاهر با رسول الله شباهت دارد و در خُلقش از او پایین تر است » .
🔹این عبارات در همه ی نسخه های کتاب فتوحات مکیه حتی چاپ های کنونی وجود دارد .
🔸ذکر چند نکته :
فرمایشات حضرت شیخ در اینجا از جهات مختلفی با عقیده ی اهل سنّت در مورد قائم تفاوت دارد و مطابق با نظر شیعه می باشد :
1⃣ شیعیان حضرت را از فرزندان حضرت صدیقه از نسل امام حسین علیه السلام می دانند . که شیخ نیز همین فرمایش را دارند .
2⃣فرمود سعادت مند ترین مردم در زمان ظهور حرت اهل کوفه هستند . شیخ بهایی در کتاب اربعین خود این عبارت را از شیخ اکبر نقل می کند و به فقراتی از آن در مورد شیعه بودن حضرت شیخ استدلال می کند من جمله به این قسمت که شیخ فرموده سعادت مند ترین مردم در زمان ظهور او مردم اهل کوفه هستند .
چرا که این اعتقاد از مختصات شیعیان است که می گویند : آفتاب امامت آن حضرت از مکه طلوع و از آنجا به کوفه رفته و کوفه را مقر حکومت خود قرار می دهند .
♦️کانال فلسفه و عرفان👇
https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
پیش بینی ظهور در فرمایش حضرت شیخ اکبر محیی الدین بن عربی
◀️ در دو بیت زیر حضرت شیخ زمان ظهور را به صورت رمز که فقط راسخین در علم می توانند معنی آن را بفهمند بیان فرموده اند :
إذا دار الزمان علی حروف
باسم الله فالمهدی قاما
و إذا دار الحروف عقیب صوم
فاقروا الفاطمی منی سلاما
حضرت شیخ بارها به محضر امام زمان مشرف شده و در چندین جای کتاب فتوحاتشان دیدارشان را بیان فرمودند که در یکی از تشرفات می فرمایند حضرت مهر ولایت و امامتشان را نیز به جناب حضرت شیخ نشان داده اند .
البته ایشان می فرمایند که قبل از تشرفات خداوند در خواب مرا از وجود ایشان مطلع نمود و او را به من شناساند .
کانال فلسفه و عرفان👇
https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
فلسفه و عرفان
📖کتاب #المناقب ♦️در فضایل اهل بیت علیهم السلام ✍شیخ محی الدین #ابن_عربی 🔹شرح شیخ صالح موسوی خلخ
صلوات مخصوصه محی الدین ابن عربی بر مولانا صاحب الزمان علیه السلام در کتاب المناقب صفحه ۹۳و۹۴ببیند و عکس صفحه👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی انصافی ما نسبت به امام زمان ارواحنا فداه
حجتالاسلام والمسلمین ناصری
@nasery_ir
کانال فلسفه و عرفان «عقل و عشق»
@AGLOESHG
✅ #استاد_يزدانپناه
☑️ ریشه داری عرفان اسلامی در کتاب و سنت
🔘عرفان اسلامی بسان جریان فرهنگی پرتوان، با مشایخ برجسته و بی نظیر، و انبوهی از آموزههای عرفان همچون عشق، کشف، معرفت، فنا، لقا، وحدت شخصیه در پردازش نخستینش و مقامات و منازل پرشمار، در سدهی سوم هجری بیش از پیش ظهور کرد.
این جنبس معنوی، ریشه در سدههای پیشین داشت. ما در سدهی نخست هجری، افزون بر رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم و اهل بیت علیهم السلام که پیشوای حقیقی عارفان در همه اعصارند – با شخصیتهای عرفانی همچون سلمان فارسی، اویس قرنی، کمیل نخعی، رشید هجری و جابر جعفی روبروییم که به گفته علامه طباطبایی در پایان فصل نخست رسالة الولایه، اصحاب سرّ اهل بیت علیهم السلام به شمار میآیند. وجود چنین شخصیتهایی گواه آن است که این جنبش معنوی به برکت اهل بیت علیهم السلام از همان سدهی نخست شکل گرفته است.
🔘عرفان اسلامی در سدهی دوم، با به صحنه آمدن شخصیتهایی چون ابوحمزهی ثمالی، جابر حیان، شفیق بلخی، فضیل عیاض، معروف کرخی و رابعه عدویه به صورت جریان فرهنگی مستقلی در برابر دیگر جریانهای فرهنگی آن دوران بروز کرد و در سدهی سوم رشد فزایندهای یافت. این رشد فزاینده، از حیث آموزهها و حقایق و معارف در سدهی سوم، پژوهشگران غربی تاریخ عرفان اسلامی را بر آن داشت که به ریشهها و خاستگاههای عرفان اسلامی بیاندیشند و در این امر تأمل کنند که آیا تصوف اسلامی از منابع بیگانه تغذیه کرده است یا در اسلام ریشه دارد؟ و این همه گستردگی و ژرفا از کجا نشئت گرفته است؟
🔘شرق شناسان، از اوایل سدهی نوزدهم میلادی دربارهی خاستگاه عرفان اسلامی به پژوهش پرداختند، در این پژوهشهای نخستین، خاستگاه عرفان اسلامی را بیشتر در عرفانهای هندی، مسیحی، گنوسی و نوافلاطونی جستجو میکردند؛ ولی با پژوهشهای دامنه دار به اثبات رسید که خاستگاه اصیل عرفان اسلامی، اسلام و قرآن است. از سوی دیگر، پژوهشگران مسلمانی همچون شهید مطهری، عبدالرحمن بدوی، جلال الدین همایی و زرین کوب نیز خاستگاه عرفان اسلامی را کتاب و سنت دانسته اند.
🔘با این حال، این واقعیت تاریخی را نیز باید در نظر داشت که عارفان مسلمان در طول سدههای بعدی بر اثر آشنایی با نحلههای گوناگون فکری (اعم از اسلامی و غیر اسلامی) و با جذب عناصری از آن نحلهها که با ساختار معرفتی و بینشی آنان سازگار بود، بر غنای سنت خود افزودند؛ به ویژه از زبان فنی و دقیقتر و شایستهتری در تبیین آموزههای عرفانی سود جستند. این تأثیر پذیری که در جنبههای دیگر فرهنگ اسلامی نیز در سدههای نخست پیدایش آن رخ داده است؛ نشانهای از غنای سنت عرفانی است که توانست در برابر فرهنگهای بیگانه، به طور فعال به گزینش عناصر مطلوب و طرد عناصر نامطلوب فرهنگی دست زند و با بهره مندی از آنها، بر بالندگی خود بیافزاید. چنین امری، در اصالت فرهنگی عرفان اسلامی ریشه دارد که به مدد شریعت و شهود توانسته است از پایگاه مستقل سنت روحی و معنوی و فکری خود، به نقد موشکافانه و گزینش و طرد آگاهانهی آموزهها بپردازد.
🔘این ادعا که عرفان اسلامی در قرآن و سنت ریشه دارد، با شواهد متعددی همراه است:
1️⃣ شاهد نخست، تصریح و پافشاری مشایخ عرفان در طی سده ها، به ویژه سدههای نخستین بر این امر است.
🔺عارفان بارها به زبان آورده اند که حقایق سلوکی و معرفتی را در سایهی تأمل و تدبر معنوی در کتاب و سنت و عمل به دستورات دینی یافته اند. جنبید بغدادی (م297) گوید: «این راه کسی رود که کتاب خدای عزوجل بر دست راست گرفته باشد و سنت مصطفی بر دست چپ گرفته و به روشنایی این دو شمع میرود تا نه در مغاک شبهت افتد و نه در ظلمت بدعت». همو گوید: «شیخ ما در اصول و فروع و بلا کشیدن، امیرالمؤمنین علی (ع) است». وی گفته است: «این علم عرفان ما مقید به کتاب و سنت است». ابوسلیمان دارانی (م215) گفته است: «چه بسا نکتهای از نکات عرفا روزگاری در دلم بود؛ آن را نمیپذیرفتم مگر به دو شاهد عدل که همان کتاب و سنت است.». تستری (م283) گوید: «هر وجدی که کتاب و سنت بر آن شهادت ندهد، باطل است».
2️⃣ شاهد دوم، وجود نکات عرفانی بسیار در آیات و روایات است که در فکر و ذهن و جان هر مسلمان حضور دارد. ابعاد معنوی، سیر و سلوکی و معرفتی در شریعت به اندازهای است که هر تشنهی معنویتی را سیراب میکند. به گفتهی شهید مطهری در کتاب علوم اسلامی: «مایههای اول اسلامی بسی غنیتر است از آنچه این گروه به جهل یا به عمد فرض کرده اند. نه توحید اسلامی به آن سادگی و بی محتوایی است که اینها فرض کرده اند؛ و نه معنویت انسان در اسلام، منحصر به زهد خشک است؛ و نه نیکان صحابهی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنچنان بوده اند که توصیف شده؛ و نه آداب اسلامی محدود است به اعمال و جوارح و اعضا».
آموزههای فراوانی مانند مجاهده با نفس، تزکیهی نفس، عبادت احرار، قرب نوافل و فرایض، لقای الهی، رضوان حق، کمال انقطاع الی الله، شهود دل، ولی خدا و مقرب درگاه دوست شدن و نیز آیت بودن هستی برای حق، قرب وریدی خداوند به اشیاء، احدیت ذات و واحد قهار بودن خداوند، بینونت وصفی نه عزلی و حصر ظهور و بطون در خداوند، میتوانست الهام بخش معنویتی عظیم و گسترده شود.
🔺شاهد سوم، بررسی دقیق و استقرای متون و سخنان و احوال عرفای اسلامی در سدههای نخستین است که ما را از نظرگاه تحقیقی، به خاستگاه اسلامی عرفان راهنمایی میکند. این روش از شاهد دوم کمی فراتر رفته و آنچه را بر وجدان و شهود علمی به دست آمده است، به طور مستند برای همگان قابل ارائه میکند. این روش را «پل نویا» با دقت و از سر حوصله در کتاب ««تفسیر قرآنی و زبان عرفانی» پی گرفت که از جهتی مرحلهی نوینی در مطالعات عرفان اسلامی است.
🔺وی بر این باور است که به لحاظ پژوهش تاریخی میتوان اثبات کرد که واژگان و تحلیل عارفانه، نخست از تأمل در قرآن و تفسیر آن بر حسب تجربهی معنوی آغاز شده و در دل تأویل عرفانی و تفسیر باطنی، اندک اندک زبان عرفانی و اصطلاحات خاص، مناسب با مقتضیات تحلیل شکل گرفته است. ولی به مدد متونی که از عرفای سدههای نخستین به دست آورد، توانست چنین امری را اثبات کند که در حقیقت، عارفان در پی تأمل و تدبر در قرآن به همراه شهود، به چنین فضای معنوی رهنمون شده اند.
🔺به هر روی، یکی از ثمرههای قرآن و سنت در طی قرون و اعصار، عرفان اسلامی است. همان گونه که انتظار میرفت، معنویت ژرف و توحید ناب و متعالی در بطن اسلامی شکوفا شد و به گونهای گسترده شکل گرفت و تنوانست بخشی از آنچه در اسلام نهاده شده است را نشان دهد. بی گمان میتوان از عرفان اسلامی به بُعد معنوی اسلام یاد کرد. امید میرود از این پس نیز عرفان اسلامی هر چه بیشتر گوهرهای ناب موجود در دین مبین اسلام را به چشم آورد.
📖منبع: نشریه حکمت عرفانی، بهار 1391، شماره 3
🇮🇷 نقل از مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
کانال فلسفه و عرفان «عقل و عشق»
@AGLOESHG