فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
سلام سلام😍
قرارمون کمتر از یک ساعت دیگه، ساعت ۲۱ همراه با تمام مردم کشور.✊💚🤍❤️
گلبانگ تکبیر #الله_اکبر🤩🤩
#ایران_قوی
انارهای عاشق رمان
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 سلام سلام😍 قرارمون کمتر از یک ساعت دیگه، ساعت ۲۱ همراه با تمام مردم کشور.✊💚🤍❤️
سلام و نور
کیا موافق هستند ساعت نه شب اینجا هم الله اکبر بگیم؟
برید دونه به بندازید تو آب بخورید تا کمتر از یک ساعت دیگه همینجا الله اکبر بگیم.
👨👩👧👦اگر بچه هاتون بیدارن بگید اونا بگن. پس ارسال صوت رو باز کنم؟
تولد تولد، تولدش مبالکه. بیا شمعا لو فوت کن.🎂🎂🎂
انقلاب خوشگلمون الان دوران چل چلیشه. یعنی چهل رو رد کرده و دالام دیمبو باید براش به راه بندازیم. کیا میخوان الله اکبر بگن؟
گوشی تون رو ببرید روی پشت بوم ها و از الله اکبرهای مردم و کوچه محله هاتون و توی خونه هاتونم اگر شرایطش و شئوناتش درست بود😁 بفرستید.
انارها از اشک یاقوت می سازند. بدو بیا جا نمونیها👇👇👇👇👇
سفر به کائنات🔻
https://eitaa.com/joinchat/3525771335Cf16f4738fe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚#الله_اکبر🤍#الله_اکبر❤️
✊✊✊✊✊✊
#ایران_قوی
#دهه_فجر
╭─┈┈
│𝗛𝗮𝘀𝗵𝘁𝗮𝗴 ➺ #مناسبتی
│𝗝𝗼𝗶𝗻 ➺ @ANARASHEGH
╰─────────────
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
🌸🌿🌸🌿🌸🌿
🌸🌿🌸🌿🌸
🌸🌿🌸🌿
🌸🌿🌸
🌸🌿
🌸
؛﷽؛
#تو_دل_میبری💕
#پرده_34⚡️
#سراب_م✍🏻
شوک بیشتری به او وارد شد. گفت:
- چیی؟
حنانه هق سردی زد. طوری که سینه عارفه هم یخ زد:
- داداشم تنهام گذاشت.
صدای هق هق و حزن آلود حنانه اعصابش را خط کشید.
- حنا درست حرف بزن ببینم!
حنانه ناله کرد:
- داداشم مرد!
تنش یخ کرد. آب تنش خشک شد. صدای لرزید.
- چـ...چی؟
- عارفه دیگه داداش ندارم. دیگه نیست ارومم کنه. بغلم کنه. پشتیبانم باشه. نیست درد نداشتن بابا رو از دوشم برداره. عارفه دارم دق می کنم.
اشک آبشار وار از چشمش سرازیر شد. لرزان گفت:
- بمیرم!
- عارفه نبودی ببینی چه به سر منو مامان اومد. عارفه وقتی خبرش اومد. مردم جونم در اومد. عارفه... بهش... بهش تهمت زدن!
تنها چیزی توانست بگوید این بود:
- کاش اونجا بودم.
اشک روی صورت عارفه راه گرفت. حال بد حنانه را دقیقا حس می کرد. می دانست چقدر بد حال و دردمند است. هق هقش به جان او هم درد می داد و سینهاش را عجیب سنگین می کرد. با درد و هق هق گفت:
- کاش بودی... هیچ... تکیه... گاهی... ندارم...
دقیقه ای بی حرف و با اشک های دو دختر گذشت. عارفه بی صدا و حانه بلند بلند گریه می کرد عاقبت حنانه گفت:
- من نمی تونم حرف بزنم. خداحافظ.
عارفه خداحافظی گفت و ارتباط قطع شد. عارفه دل نازک بود و طاقت درد کسی را نداشت. از جا بلند شد از اتاقش بیرون زد.
مادر روی مبل های نشیمن نشسته بود و تلویزیون نگاه می کرد. کنارش نشست. صورتش از اشک خیس بود. مادر که این وضع را دید با ترس پرسید:
- چی شده؟
عارفه خود را در آغوش مادر انداخت. قلب مادر مانند قلب نوزادی تند تند می تپید. از اشک دخترش ترسیده بود.
عارفه از صدای قلب تند مادرش ترسید. ماجرا را تعریف کرد و آنقدر توی آغوش مادرش ماند تا آرام گرفت.
🚫کپے مطلقا ممنوع🚫
پرده اول رمان👇🏻
https://eitaa.com/ANARASHEGH/1307
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
╭─┈
│𝗛𝗮𝘀𝗵𝘁𝗮𝗴 ➺#رمان
│𝗝𝗼𝗶𝗻 ➺ @ANARASHEGH
╰─────────────
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
╔ 🍃🇮🇷🍃 ╗
❥با نام او صبحی دیگر را آغاز میکنم❥
امروز در👇
بیستودوبهمنسالهزاروچهارصد.
«۱۴۰۰/۱۱/۲۲»
نهرجبسالههزاروچهارصدوچهلوسه.
«۱۴۴۳/۷/۹»
یازدهفوریهسالدوهزاروبیستودو.
«2022/2/11»
{ ☜هستیم.}
╚ 🍃🇮🇷🍃 ╝
مناسبت ها🌸
¹-پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط نظام شاهنشاهی
(۱۳۵۷ هش)(تعطیل)
╭─┈┈
│𝗛𝗮𝘀𝗵𝘁𝗮𝗴 ➺ #تاریخنار
│𝗝𝗼𝗶𝗻 ➺ @ANARASHEGH
╰─────────────
________🌿________
🔰 إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُّبِينٍ.
💠ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﺎ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ [ ﺧﻮﺑﻲ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺪﻱ ﻫﺎﻱ ] ﺑﺮ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺛﺒﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﺭﻭﺷﻦ [ ﻛﻪ ﺍﺻﻞ ﻫﻤﻪ ﻛﺘﺎﺏ ﻫﺎﺳﺖ ﻭ ﺁﻥ ﻟﻮﺡ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﺍﺳﺖ ]ﺑﺮﺷﻤﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ .
🍃(یس ١٢)
╭─┈┈
│𝗛𝗮𝘀𝗵𝘁𝗮𝗴 ➺ #نور_نوش
│𝗝𝗼𝗶𝗻 ➺ @ANARASHEGH
╰─────────────
🇮🇷✊🇮🇷✊🇮🇷✊🇮🇷✊🇮🇷
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌺برخیز که فجر انقلاب است امروز
💐بیگانه صفت خانه خراب است امروز
🌷هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد
🌹از لطف خدا نقش بر آب است امروز
🔺۲۲ بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مبارک باد
╭─┈┈
│𝗛𝗮𝘀𝗵𝘁𝗮𝗴 ➺ #انقلابی
│𝗝𝗼𝗶𝗻 ➺ @ANARASHEGH
╰─────────────