هدایت شده از M.alipour
#تمرین43
حسابی از دست معلم کلافه بود دلش میخواست حداقل حرفاشو به او بزنه تا تو دلش نمونه قصد توهین نداشت اما از این بی نظمی ها و بی کیفیتی آموزش خسته شده بود با خودش فکر کرد می نویسم بعد هم حذفش میکنم خلاص
وارد پی وی معلم شد و نوشت:
خانم معلم عزیز شما یک لحظه خودتون رو جای مادر ما بذارید بااین آموزش شما همش داره حرص میخوره این چه وضعیه حداقل بلد نیستید فیلم درست کنید بگید ما خودمون بهتون یاد می دیم یا اگر پیر شدید و یادگیری چیزای تازه براتون سخته بذارید خودمون درست کنیم مامان ما بهتر ازشما درس میده حداقل تکلیف خودمونو بدونیم ....
نوشت و نوشت و نوشت و فرستاد
یک دور دوباره خوند و بعد هم پاکش کرد
یک ساعت بعد از طرف معلم پیام داشت🤯
جواب معلم این بود👈😡😡اصلا عجله نکن باهم خیلی کار داریم، راستی نمره برای امتحان می خوای دیگه😏😏
تازه فهمیده بود توی شاد وقتی چیزی ارسال می کنی حذف نمیشه برای طرف مقابل فقط برای خودت پاک میشه😭
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
@anarstory
( خواص برگ انار )
1_اگر دم کرده ی برگ انار را بنوشید بسیار مفید است و برای کم خونی مفید است و خونساز است
2_اگر برگ انار را در آب بجوشانید و برگ ها را روی موهای خود قرار دهید رشد آن را سریع تر میکند و از ریزش مو جلوگیری میکند
3_اگر به چیز هایی مثل فلفل و خرمالو و...
حساسیت دارید دم کرده ی برگ درخت انار میل کنید
4_اگر پشه یا حیشره ایی مثل زنبور شما را نیش زد برگ درخت انار را روی آن بمالید
هدایت شده از .
#مستند_جذاب۱_باغ_گردو
فرصت طلایی
دوستان عزیز.
یککار گروهی جذاب و عالی فقط یک روز فرصت داریم
ساخت فیلم مستند با همکاری همه شما برای جشنواره عمار و پخش در هرجا که شد حتی تلویزیون
ایده از استاد مجاهد و باغ گردو
تصویر بردار شما.
کارگردانی و تدوین با ما
هرکجای ایران هستید با موبایلتون عکس و فیلم بگیرید و به خصوصی بنده ارسال کنید .
هدف و موضوع فیلم:
نشان دادن نشاط و شلوغی و جذابیت خانواده های پرجمعیت با حضور بچه ها .
#سوژه_فیلم
پنجره ها.
لطفا از پنجره های ساکت،شلوغ.زیبا.قدیمی،خراب و ...عکس یا چند ثانیه فیلم بگیرید و ارسال کنید .
می تونید بچه های خودتون یا اقوام را از داخل پنجره نشون بدین .
بزرگترها در کنار بچه ها با رعایت نکات بهداشتی.
پدر بزرگها و مادر بزرگها از پنجره
لحظه باز کردن پنجره توسط بچه ها .
میخواهیم شور و نشاط فرزند داری را
نشون بدیم.
عکس و فیلمتون را با نام و نام خانوادگی و شهرتون به پی وی بفرستین.
بنده همزمان با ارسال شما کار تدوین را انجام میدم
فیلم باید تا بیستم آماده بشه فقط فردا فرصت دارید
موبایلتون را افقی بگیرید
یاعلی
💡 نکته تربیتی 💡
🖊ویژگی های دوست خوب در روایات 🖊
🌴اهل اطاعت از خداوند متعال باشد و انسان را بر طاعت خداوند متعال یاری کند.
🌱عالم، عاقل و خردمند باشد تا انسان از علم و عقلش استفاده کند.
🌿رازدار باشد.
🍀کمک کار انسان در بدبختی و تنگدستی باشد.
🎋خوشگذران و هوسران نباشد.
🌚دروغگو و فاسق نباشد.
🐲بخیل نباشد.
🐉قاطع رحم نباشد.
🌷به فرموده اهل بیت علیهم السلام وجود این معیارها در دوست را می توان در هنگام سختی ها، در سفر ، در هنگام خشم و در هنگام رسیدن دوست به قدرت و ثروت شناخت.
هدایت شده از هیام
🔹توجه🔹
برای درک بهتر مفهوم سیال ذهن
شما اولین چیزهایی که به ذهنتان می اید را روی کاغذ می نویسید. مثل طوفان فکری.
مثلا اگر خاطره ای را میخواید بنویسید خاطره را با اولین جمله هایی که روی کاغذ می آید مینویسید. فکر نمیکنید.
معمولا جمله ها در هم و برهم هست.
برای کمک ابتدا از کلمه شروع کنید.
مثلا ده کلمه که اولین بار به ذهنتون میاد را بنویسید
مثل
باروت، کلیدر، نماهنگ، آفتابه، اجاق گاز
پیرمرد، کوه طور، سرما، نخراشیده
بی درو پیکر
سپس وارد جمله شوید در خاطره ها.
#سیال_ذهن
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
🔹توجه🔹 برای درک بهتر مفهوم سیال ذهن شما اولین چیزهایی که به ذهنتان می اید را روی کاغذ می نویسید.
سیال ذهن یعنی به صورت خودآگاه، ناخودآگاه بنویسید.
با کلمات زیر یک داستان به سبک #سیال_ذهن بنویسید. بدون محدودیت کلمه و سوژه و...
کلمات:
شامپو، کفه ترازو، فانتزی، پرفورمنس، مادر فولاد زره، حسن آقا، مهر پدری، دمپایی ابری، مه لقا خانوم.
#آموزش_لقمه_ای
در سیال ذهن ابتدا شروع به نوشتن کنید بعد فکر کنید. به همین سادگی.
یک ربع بنویسید. نتیجه خارق العاده است. اوایل شاید سخت باشد. ولی شاهکار است. امتحان کنید.
#داستان
#داستانک
#سیال_ذهن
#تمرین47
@ANARSTORY
خب اول بگم که این جا گروه نیست!
بلکه ی باغ بزرگ هست که از شکوفه ی انار و برگ انار و درخت انار تشکیل شده
ما اینجا اول که وارد میشیم ی نهال هستیم که بعد هم با رسیدگی اساتید یعنی باغبان قراره تبدیل بشم به یک نویسنده ی ماهر که همون درخت انار پر از میوه است ...
ما اینجا هم گروهی نیستیم بلکه خواهر، برادریم ..
تمرین ها برای رشد و پرورش ما هست و نقش آب و نور و کود را دارد
🌱
هدایت شده از .
#ایده_پنجره
دوستان برای فیلم پنجره
فیلمهای بازی بچه هاتون را بفرستید توی تدوین براش پنجره میگذاریم
#نمونه
#جریان_سیال_ذهن
«عجب! گرمهپاییز هم رد شده سردهپاییز شده که من شاید دو سه تایش را بیشتر نبینم. شاید هم آخریش باشد این پاییز که حالا میبینم و بهتر، و دارد میرود روجا که رفته باشد برای همیشه از خانهمان و آدم اصلاً حواسش نیست که تابستان میرود، پاییز میرود، زمستان میآید و درخت بهتر از آدم حواسش است، برگش میریزد چون حواسش هست، زیتونش میرسد چون حواسش هست… امو ارهکشانیم… امو کوهگالشانیم… عمرش همینطور، توی تنهاش خط میاندازد که حواسش باشد… و من نبود حالا چند پاییز گذشته از من؟ چطور بدانم، بیسجل، بیخط، بیپسر که همی دخترم دارد میرود و بچهام اسم یک مرد دیگری رویش میآید و مندا. آ میمیرد بیپشت و بینسل و ماتاو میمیرد و فردا که بلند شویم روجا توی خانه نیست، یادش میرود و آن مرداک همیشک توی چشمش است و دیگر مال اوست ماتاو کشتیش. «اوروسی کرک» را کشتی که خونش را دیدم پای آلبالو، کله اش را… امو کوهگالشانیم… دانهفشانیم… و دارد میرود روجا، رفت اصلاً و ابداً، و نمکبهحرامی رفت دختر بی که به من بگوید و دیگر نمیخواهم چشمم بهش بیفتد… ظلم، ظلم… نچین زیتون کال را که اصلاً و ابداً زندگی ظلم است، مردن است. بچة آدم که میآید مردن است، میرود مردن است، کو حالا تا «دخترزه» که سهباره مردن است و نمیخواهم باشم که ببینم نسل آن مرداک که غارتم کرد…های ماتاو، زنک بیعقل، دیدی چطور غارتمان کرد که کرد. روجا پس گردنم همیشه دوست داشت شانه کولم بنشیند دخترم آ… آ… آی تر کرد، بگیرش ببینم ازازیل را… چه چشمی میدراند برای من، بیچشم و رو دختره دیدی مندا. آ؟ اسم آن مرداک را که آوردی چه هارای کشید که حالا چه داری بدهی به من توی این ده خرابشده، این خانة خرابشده… و ظلم است، همهاش ظلم است، نسل ظلم است، دختر آدم ظلم است، زن آدم ظلم است… مثل یک دانه زیتون چیده شد رفت از کف، جان و پرم توی این راستا راه… دوغ، دوغ، دوشان دوغ. امو ارهکشانیم… امو ماسهخوریم… دانهفشانیم. امو کوهگالشانیم… دوغ، دوغ، دوشان دوغ… نگاه چه مویی دارد سهروزه بچه… مارملی نامرد… خودم برایش گهواره میسازم. نگاه ماتاو! میخندد بچه، قند، قند، بخورم قند اناری، یک دانه انار، سرخ… سرخ اوروسی زیر آلبالو لته بده بهش ماتاو بگذارد به خشتکش؛ که چه میترسد؟ تکلیف شده ماشاءالله! بگذار گریه کند که یادش برود گریه. دختر منداآ اشکش را نمیبیند کسی… چشم، چشمهاش، چشم خودم… حالا بنویس باران! باران نمیدانی چیه؟ همان وارش… آنهایی که کتاب مینویسند، توی کتاب مینویسند باران. به گور پدرشان که نمیدانم که چرا نمینویسند وارش، ریشه کاسنی شبنم و نسیم صبح بخورده… کاسنی بده بخورد تب دارد دختر… گلم که قد و بالایش را ندارد کسی… رفت، قد و استخوانش به من رفته، گوشت پر و رنگش به ماتاو رفته و رفت. رفت «مولهزای»... بگو بچهٔ کیه شش پستان خانم؟ من که بچهام نشد دیگر، پس یعنی هیچ وقت بچهام نمیشده میکشمت تا بگویی… بگو که این همه تا سالان ندانستم و همیشک تو گمانم بود و دیگر چه فرقی میکند و اگر نبود، اگر «مولهزای» نبود این کار را نمیکرد با من، این حراملقمگی و نگفتی ماتاو و نکشتمت تا رفت… سیاه بخت شوی دختر که دیگر نمیبینمت سوار آن ماشین که شدهای… و من بلایی سرت بیاورم وروره جادو که…»
🔹 (دل دلدادگی، شهریار مندنیپور، ۲۵۲–۲۵۴)
♦️نشانی باغ
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
♦️نمایشگاه باغ
@anarstory
کوچولو بچرخ می چرخم
دور علی می چرخم
قبله ی من همینه
امام اولینه
کوچولو بشین می شینم
عشق علی دینم
دشمنی با دشمناش
حک شده رویه سینم
کوچولو پاشو پامی شم
فدای مولا می شم
نوکر عاشقای
حضرت زهرا می شم
کوچولو بایست می ایستم
بدون که تنها نیستم
دست علی یارمه
@ANARSTORY
سلام و نور
آیا درختی در باغ داریم که شاخه هایش برنامه نویسی کرده باشد...
یا حداقل آشنا باشد به برنامه نویسی.
به #احد پیام بدهد لطفا.