«امین» و «احمد» و «یاسین» و «ذِکر» و «مختار» است
از او هر آنچه بگویم، نگفته بسیار است
بهار، دور سرش در طواف و اهل زمین
در این خیال که آن حجمِ سبز، «دستار» است
به کوچهی دل ما نیز میرسد روزی
که کیمیاگرِ مهرش، طبیب دوّار است
دل تپندهی هستیاست، گرچه دیدهی او
به خواب میرود اما مدام بیدار است
به هفتدورِ محمد، مقامِ قبله گرفت
و گرنه کعبه که یکسقف و چاردیوار است
بخوان به سوی حرا، باستانشناسان را
که رازهای تمدن، نهان در آن غار است
به غیر او خبری نیست در جهان، گر هست
به حتم مرجع اخبار، کعب الاحبار است
درود باد بر ایشان و آل محترمش
به آن طریق و طراوت که خود سزاوار است
سلام میدهم و از شماره بیخبرم
مگر فرشته بداند که چندمین بار است
#سعید_مبشر
#غزل
#آیینی
@Selectedpoems