به افتخار چنین شبی، با استفاده از یکی از هشتگهای زیر مونولوگ، دیالوگ، خاطره، شعر، داستان، نامه یا دلنوشته بنویسید.
#امام_رضایی_ام
#خورشید_خراسان
#کبوتر_حرم
#گنبد_طلایی
#امام_رئوف
#زائر_توس
#حرم_امن
#ضامن_آهو
✍مشهدالرضا
أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی
با دوستان همکار به پابوس امام رضا علیهالسلام رفتیم. همه مجردی آمده بودند و بچهها را پیش پدرهای بختبرگشته گذاشته بودند.
هوا سرد و برفی بود. برف سنگینی آمده بود. حرم لباس زیبای سپیدی پوشیده بود. آن سال ماشین برف روبی نبود. وارد بست حرم که میشدیم میبایست حواسمان باشد تا لیز نخوریم. بعضی از خانمها کفش نامناسب پوشیده بودند. دست همدیگر را میگرفتند و با احتیاط بیشتری راه میرفتند. خُدام حرم جارو به دست برف روبی میکردند؛ ولی برف اَمان نمیداد. دوباره پشت سر خُدام برف مینشست.
چادرهایمان پر از برف میشد. قبل از وارد شدن به رواقها ورودی کفشداری چادرتکانی داشتیم. دستهایمان یخ میزد و کرخت میشد. دستها را دور دهان حلقهوار میگرفتیم تا به وسیله بازدم کمی گرم شوند.
کفشهای خیس و گِلآلود را به خادمهای داخل کفشداری که میدادیم خجالت میکشیدیم؛ ولی خُدام با چنان احترام و عزتی میگرفتند انگار گُل به آنها دادهایم.
خجالتمان وقتی بیشتر میشد که دو دستی شماره کفشداری را به ما میدادند و التماس دعا میگفتند.
زیارت جالب و عجیبی آن سال داشتیم. خدا از این زیارتها نصیب همه محبین و دوستداران امام رئوف بفرماید.
#امام_رضایی_ام
#خاطره
#افراگل
آهوی دلم ضمانتنامه میطلبد...
کیست مرا یاری کند؟
#ضامن_آهو
#امام_رضایی_ام
دلم هوای نفس کشیدن در حرمت هنگام سحر را کرده، کاش کبوتری بودم و به سمت گنبدت بال میگشودم.
#امام_رضایی_ام
یا سلطان امام رضا علیه السلام؛
بند بند دلم را از همه تعلقات دنیا بریدم و فقط به پنجره فولاد تو گره زدم تا فقط اسیر تو باشم.
ای منبع آرامش هستی! همه قلبم را پر از آرامش کن تا از این تلاطم و سرگردانی روزگار نجات یابم.
یاریم کن تا بتوانم با گامهای استوار در راستای ظهور فرزند شما مهدی موعود تلاش اثرگذار و مستمر داشته باشم.
#دل نوشته
#امام_رضایی_ام
آنها که خود را با طناب به پنجره فولا امام رضا بسته اند؛نماینده ی همه کسانی هستند که از راه دور قلب خود را به پنجره فولاد گره زدند و برای قلبهای سردرگم شان, آرامش میخواهند.
#مونولوگ
#امام_رضایی_ام