eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
915 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
عِمران واقفی: ای دل رأی بده. چون بستنی کیم پونصد تومنی شده سه هَزار چوق. ددم وای. ای دل رأی بده، تا بی‌زنان زن ستانند. و بی شویان شوی ستانند. ای دل رأی بده، تا آمریکا را مثل بچه گربه ای که از جلو شیر نر فرار می‌کند فراری دهیم. ای دل رأی بده، تا عشق را در چشم دختران و پسران جوان ببینی. تا زخمی خشم نباشند مردم جوانمرد ما. تا روباه خاکستری بفهمد که اینجا بیشه شیران است‌. ای دل رأی بده، تا تمام آهوها به سفر مشهد بروند. تا تمام آهوها در قطار آمریکایی پشکل بریزند و نور از پنجره های امید به چشم بچه آهو ها بریزد. و بچه آهوها زودتر بزرگ شوند. ای دل رأی بده، تا دلهای بارانی نباریده اند. تا اشکها جاری‌تر نشود. تا بنیان ایران را ویران نکنند. سگان به استخوانی قانعند و شیران تا بلندترین قله ها را فتح نکنند از پای نمی‌شنینند. ای دل رأی بده، وگرنه باید پول بدهی. شایدم جان بدهی...راحت‌ترین کار همین رأی دادن است...پس دیگران را سرخط کنید... ای دل هفت رکعت نماز انتخابات می‌خوانم، قربتاً الی الله. تو کجایی ای دل...تشهد و سلام را به کدامین کاندیدا داده ای؟ ای دل، دل در گرو کدامین بزغاله نهاده ای؟ ریش بزغاله ها در طول تاریخ رنگی بوده. بیا و اینبار مردها را انتخاب کن... دل من بیا و رأی بده. رأی بده تا جگر سلمان و مقداد خنک شود. جگر عمار با رأی تگری تو حال بیاید و مالک دلستر بصیرت را به تو تعارف کند. دل من، اگر رأی بدهی یک کباب بناب مهمانت می‌کنم. به جون بابا راست می‌گویم. تو رأی بده اگر مهمانت نکردم. پ.ن اینگونه دل خود را ....چیز کنید...رام...آرام. دل من تو عسل کی بودی؟ تو رأی بده کی بودی؟ تو خوشگل کی بودی؟ پ.ت دل اینجوری رام می‌شود؟ دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی. دلا با توام. چرا جواب نمیدی؟ پ.ن متاسفانه دلم قهر کرده نمی‌خواد رأی بده. کسی راه حلی داره؟ دلی از نور ساخته ام برای دادن رأی. و اگر دلی نورانی باشد حتما به عشق نورانیان رأی خواهد داد. زخمه دوتار هنوز گوشم را می تراشد. و ابرها هنوز روی بیابان نمی بارند. و وطنم نیاز به مردان قوی پنجه دارد برای مبارزه با فساد نه خوکهای پرواری. و اگر مدیران بی‌عرضه هشت سال در مملکتم جیش کرده‌اند ملالی نیست...با یک رأی خودم شیلنگ می‌کشم و جیش ها را میشویم. ما میتوانیم این قصر آریایی را از این حالش در بیاوریم... دل خودم را در کلاس مملکت شناسی ثبت‌نام کردم. تازه خیلی چیزها را فهمیده و می‌گوید صد شرف به قاجاریان. من درختی خواهم شد که از وجودم پنجاه میلیون برگه رأی خواهند ساخت. و تمام ایران را همین خواهم ساخت. با همین پنجاه میلیون برگه کاغذ نازک فولاد خواهیم ساخت. پاره های آهنی برای شرکت در سپاه حضرت صاحب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف. دل در گرو کوره آهنگری بسته ام. چشم به راهِ کاوه آهنگرم. درفش کاویانی را برکشد و بکند توی ناف مفسدان و بگوید: خوبتون شد؟ فرشته ها روز بیست و هشتم خرداد به تمام دخترانی که در انتخابات شرکت کنند می‌گویند: دمتون گرم دخی عشقیا. پ.ن شایدم با این لحن نباشه دقیقا. ولی در کل به نظرم خوشحال میشن. اصلا شاید دعاهای خوبی هم براشون بکنند. تعدادی کبوتر برگه های رأی از بهشت آورده‌اند. ما با همین کبوترها یک سوپ خوشمزه می‌پزیم. و با آن برگه ها مملکتمان را. پ.ن والا. چی فکر کردی شکم گشنه که اینا سرش نمیشه. ما با شش کلاس سواد به جنگ تزویر خواهیم رفت و با کاغذی که اندازه کف دستمان است دهن یاوه گویان را گِل خواهیم گرفت. پدرسوخته های سیاسی بدانند که ما تا آخرین قطره ژل‌ضدعفونی که در دستانمان باقی مانده باشد آنها را ازاله خواهیم کرد. با نوشتن نام یک روحانی باتقوا در برگه رأی اثر عفونتی یک روحانی بی تقوا را پاک خواهیم کرد. پدرم همیشه می‌گوید: اوووم اوووم تف هووم تف ....اهوم تف پ.ن ببخشید پدرم در حال دیدن مناظره است و تخمه می‌خورد. شرح بیانات پدرم در مونولوگ بعدی تقدیم می‌گردد. پدرم: مرد باید....جیگر داشته باشد. پ.ن ما برای حفظ کشورمان جیگر داریم. پس رأی می‌دهیم. اگر رأی بدهید قیمت جهیزیه کم می‌شود. پ.ن 😐دیگه خود دانید. تازه به نظرم شوهر هم زیاد بشه. جهان پیش رو، جهانی پر از گندمزار است. داس باید برداشت و باید درو کرد. نان باید پخت و به تمام بشریت باید رسیدگی کرد. دوغش با من. کره اش با تو. ماستش با دیگری...ما می توانیم...برگه های رأی را باید برداشت برای درو... هرچند تعداد گاوهایی که ما را تحریم کردند زیاد باشد ولی تو به راهی که می‌روی شک نکن. دل من دلش رئیس جمهوری می‌خواهد که خوکان را بگیرد. سگان ر
3302971488.mp3
7.42M
﷽❤️ ♦️🌆جایی برای به اشتراک گذاشتن عکس های باکیفیت مناسب طراحی عکسنوشته و استفاده در مجله و تولید گرافیک. 🎇 https://eitaa.com/joinchat/3507159149C9decdf8353 🌅 https://ble.ir/tasavirekham ♦️▫️◽️💠◽️▫️♦️ 📺🎥جایی برای به اشتراک گذاشتن شات ها و فیلم های خام برای تولید کلیپ های جذاب. ترجیحا حجم بالا نداشته باشه...و تایمش هم مناسب کلیپ های یک دقیقه ای باشه. 🔅https://eitaa.com/joinchat/3198156918C9fc948072d 🔅https://ble.ir/anarclip 🔸پست و عکس تبلیغاتی=🚫 چت سه بار = ریمو 🔸▫️◽️💠◽️▫️🔸 🎙🔹جایی برای به اشتراک گذاشتن صوت و موسیقی های خام برای تولید کلیپ های جذاب. ترجیحا حجم بالا نداشته باشه... انارهای صدادار 🔹https://eitaa.com/joinchat/3080781946C2dfedbe6dc 🔹▫️◽️💠◽️▫️🔷 📲🎞خروجی گرافیکی باغِ انار دراین دو کانال گذاشته می شود برای کسانی که کانال یا پیج دارند. برای نشر حداکثری. صلواتی. زدن لوگو موسسات مختلف در کنار لوگو ما آزاد است. *ایتا🔻 https://eitaa.com/joinchat/3605921901Cdc7818a208 *بله🔻 https://ble.ir/nahaeiforpage 🔸▫️◽️💠◽️▫️🔸 🖥✨ێاٰࢪاٰݩِ إݩقِݪآبْۍِ قْاٰبُ ۆ تَصٰۆیّࢪ ✨ یاقوت ها در دل انارند. گرافیست ها، خوشنویس ها، نقاش ها، عکاسها، فیلم سازها، وکتور ها و پیکسل ها همه و همه دانه های یاقوتی هستند که انار عشق را می سازند. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/2117730369C3e312b8a21
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
😲دیدن این کلیپ جرم است... 😲😲انتشار آن جرمی سنگین‌تر... #انتخابات #فتامل #ایران
وقتی اولین بار فیلم یتیم خانه ایران را دیدم و با آن برهه تاریخی آشنا شدم، واقعا تاسف خوردم که چرا تاریخ کشور ما تا این حد تحریف شده که چنین فاجعه مهمی را از تاریخ ما حذف کردند. مادرم از مادربزرگش چیزهایی نقل می‌کرد که آن دوران را دیده بود؛ از شدت گرسنگی چه چیزهایی که نمی‌خوردند...! البته دشمنی آمریکا و انگلیس و اسرائیل و تمام ایادی استکبار، با وجود تمام سانسورها و تحریف ‌ها، باز هم آنقدر واضح و آشکار است که برایم عجیب است اگر کسی آن را نبیند. منافقینی که منافعشان را در نادیده گرفتن دشمن و حتی دوستی با آنها می‌دانند، تکلیفشان معلوم است؛ اما برای ملتی که سال‌ها زیر بار زور و ستم زندگی کرده و هدف تمام دشمنی‌ها بوده‌اند، نباید باز هم فریب بخورند و تسلیم شوند. من فکر می‌کنم اساسی‌ترین مشکلی که این روزها گریبان ما را گرفته، همین فراموشی دشمن و دشمنی‌هاست. کم کم دارند وجودش را منکر می‌شوند و اگر بخواهی از دشمنی حرف بزنی، مسخره‌ات می‌کنند و به تندروی متهمت می‌شوی. اینکه دشمن با وقاحت تمام برای کشور ما تصمیم می‌گیرد، به ما می‌گوید رای نده، یا به فلانی رای بده واقعا تاسف بار است. چطور با دیدن این همه وقاحت خون مردم به جوش نمی‌آید را نمی‌دانم، اینکه کسی در زمین آنها بازی کند و به خواست آنها عمل کند که واقعا نوبر است. بعد از آن، مسئله خودباوری و باور توانمندی‌های خودمان است. با اینکه این موضوع هم بارها و بارها ثابت شده و پیشرفت‌های بی‌شماری که کشور ما در این سال‌ها داشته، گواه این مطلب است، نمی‌دانم چرا باز هم این توانمندی‌ها را دست کم می‌گیریم. با همین شرایط فعلی، و با همه هجومی که به ما می‌آورند و تحریم‌ها و ... دشمنان از ما می‌ترسند و اقتدار ما، با وجود همه کارشکنی‌ها، خار چشمشان است. حال اگر با تکیه بر توانمندی‌هایمان روی پای خودمان بایستیم، چه می‌شود. در مورد کلیپ یک چیزی را خوشم نیامد. اینکه از اسرائیل به عنوان یه کشور نام برد. این خیلی اشتباه غیر قابل پذیرشی است. سرِ همه این دشمن‌ها و دشمنی‌ها به همین رژیم منحوس و جعلی برمی‌گردد. یک چیزی هم راجع به جیبوتی بگویم. نمی‌دانم ربطی به کلیپ داشته باشه یا نه؛ اما گفتنش خالی از لطف نیست. کشور کوچکی که حتی اسمش را نمی‌دانستیم و مرا تحریم کرد! همه مسخره می‌کردند اما نمی‌دانستند که چرا چنین حرفی زده و چه تحریمی مثلا. شاید کمتر کسی بداند که یکی از کشورهایی که کابل‌هایی زیرساختی که اینترنت ما را تامین می‌کند، در یکی از ایستگاه‌ها، از کشور جیبوتی می‌گذرد و این کشور کوچک ناشناخته، به راحتی می‌تواند پا روی گلوی اینترنت ما بگذارد! متاسفانه خائنین داخلی، سال‌هاست نه تنها خود کاری برای اینترنت ملی و شبکه ملی اطلاعات که دستور ویژه رهبری است، نمی‌کنند که با کارشکنی‌ها و سنگ‌اندازی‌ها مانع تحقق آن می‌شوند؛ تا تلاش خود را برای وابسته نگه‌داشتن ما به غرب کرده باشند. آنوقت در مناظرات انتخاباتی، تمام فکر و هدف و دغدغه‌شان این است که اگر به فلانی رای دهید، اینستاگرام را فیلتر می‌کند. همینقدر ساده... همینقدر مضحک... به قول روحانی، کاسبان اینستا و تلگرام و فیلترینگ، چجوری آب و صابون بیاریم روتون رو بشورید..!
واو (وقتی واو می‌خونم عمده احساسی که دارم اینه که دلم می‌خواد برم یزد، تفت و هرجای دیگه‌ای که توصیف شده رو ببینم؛ دلم می‌خواد برم بشینم تو تکیه امیرچخماق، برم تو باغ انار و از تونل گل در ورودی که رد میشم، انقدر آروم برم، که رسیدن به آخرش یه عمر طول بکشه...) یاداشت شخصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عِمران واقفی: جمعه صبح شناسنامه ام را زین میکنم و با شمشیر کیان به سرزمین سفید رأی حمله می‌کنم. هرکس با من است لبیک بگوید. با مالیدن خودکار روی کاغذ سفید پوزه مریم عضدانلو و بایدن و رضا پهلوی و ...را به خاک می‌مالم. جوهرها می‌خروشند. جوهر مردانگی. جوهر غیرت. جوهر خودکار. جوهر استامپها. و ترامپها و بایدن‌ها و تاج‌زاده و زیبا‌کلامها صورت می‌خراشند. سگ یا هاپو چه فرقی می‌کند وقتی سعودی هنوز فرق صندوق میوه با صندوق رأی را نمی داند‌. و غیرت مردم اینبار ابرهیم بت‌شکنی را انتخاب خواهد کرد که بت تفرعن را زیر پا بیندازد. و شیشه ها شفاف‌اند و پوشک‌ها قهوه‌ای. هشت سال است با تفکر قهوه ای مملکت را قهوه‌ای کرده‌اند. جمعه همین هفته جریانهای ضد مردم قهوه‌ای خواهند شد. از کودکان یک روزه تا دو و نیم ساله هم در این مسیر استفاده خواهیم کرد. شگفتا! جریانی که بوی مرداب می‌دهد ادعای رود بودن می‌کند. همتی حیا کن... کامنتای اینستا رو وا کن... پ.ن از اتاق فرمان اشاره می‌کنند تازگی ها وا کرده. جریان مرده را چگونه می‌خواهند زنده کنند. رودی که با بی‌تدبیری مرده را چگونه می‌خواهند پر آب کنند؟ جز با عینک های جادیی؟ جز با آدرس غلط...جز با فرافکنی؟ مردم اینبار گول پیامک حجاب و وعده‌ها را نمی‌خورند....اینبار وعده ما پای گشت ارشاد مدیران...چه حالی میده هرشب یک مفسد رو بگیرن و بگن فلان بخش اقتصادی پاکسازی شد... ای خدای ابراهیم....برسان بت شکن را... بوی جوی مولیان آید همی بوی فاضلاب اصلاح طلبان و همتی بوی مردار و مفاسد بوی ظلم و افترا و اتهام عاقبت اونهایی که اتهام می‌زدند رو بیست و هشتم خرداد مشخص خواهیم کرد. دزدهای شهر مدام هیاهو می‌کنند. نکند قاضی در راه است؟
🍃🍃🍃 هر کس که کاری می‌کند، هر قدر هم کوچک، در معرض خشم کسانی ست که کاری نمی‌کنند. 🍃🍃🍃
🔰 مجموعه پوستر و استوری 🔻 انتخابات و حاج قاسم 🖇 چهار عدد پوستر
حال این جوان را در هر قالبی دوست دارید بنویسید.... طنز اولویت دارد. دیالوگی بنویسید از گفتگوی این دو نوگل خسته...جانم فدای این دل و دلبر مونولوگ های شبانه که بین هم رد و بدل میکنند مثلا..دو جوان ...دو دلبر...دو تنها...دو مرغ عشق...دو جیک جیکو...😳...استغفرالله داستانکی بنویسید از جور شدن شرایط کشور برای ازدواج هزاران جوان اینجوری... مثلاً رئیس جمهور خوب بیابیم... مثلا آخر داستان برود و دلبرش را بگیرد. یکجوری بنویسید که حس دامبولی دیمبو در داستانتان مشهود باشد و حس خوبی بهمان دست دهد از ازدواجشان... خدایا بره دلبرش رو بگیره😊🤓 ❤️❤️❤️❤️
عِمران واقفی: ماییم و نوای بی نوایی سه تام واسه ما بگیر اگه میری نانوایی دلم را در باتلاق شستشو دادم که پاک شود. نمی دانستم باتلاق جای شستشو نیست. هفته بعد می روم دلم را در مرداب بشویم. ماست سفید است و راست سفید. دوغ سفید است و دروغ. مومن سفید است و منافق. چقدر همه‌چیز شبیه هم است. سلام بر متابعینا الصندوق میوه الاین است. المیوه رأی این...نه رأی میوه النیست... الببخشید...صندوق رأی سفیده اس...اون چوبیه صندوق میوه...آره بناتی ها کسی دست نزنه...همین یک دونه رو از ایران فرستاند برای نمونه...توی الکشور خودمون النداریم از الاینا. دلم کتک می‌خواهد. دلم کتلت می‌خواهد. دلم کته ماست می‌خواهد. دلم کتیبه می‌خواهد. دلم کت می‌خواهد. سردش است. جهنم. اصلا دلم کتوبیم می‌خواهد. اصلا فرقان و نور و توراه می‌خواهد. شبیه مریم؟ شبیه آسیه و ساره. شبیه حورا... شبیه زنان بهشتی که نیستی🧐 بریم سراغ زنان جهنمی...زن ابوجهل؟ زن لوط؟ زن نوح؟ بالاخره می‌فهمم شبیه کی هستی؟ مریم عضدانلو...مریم رجوی...قاتل دم انتخابات که می‌شود عده ای از سطل های زباله سرشان را بیرون می‌کنند و نظراتشان را توئیت می‌کنند. خداقوت بازیافتی. کفرم که بالا می‌آید ایمانم پایین می‌رود. از پله های مرمر پایین رفتم. یکهو ضریح ارباب مثل هجوم نور پاشید به چشمانم. هنوز که هنوز است عینک دودی می‌زنم تا نور ارباب از درون چشمانم خارج نشود. در عالم معنا نان خالی می‌خورم. در عالم ماده مرغ سوخاری. در عالم ناسوت دلستر استوایی. در عالم جبروت جغور بغور. در عالم ملکوت کتلت. در عالم لاهوت نور و نور و نور.... تو کجایی؟ چه می‌خوری؟ توی بشقاب غذایم مو دیدم. مو سرش را بلند کرد و گفت: تو همان کسی هستی که روزی روی سرت پادشاهی می‌کردم و امروز مرا اینچنین متعفن می‌پنداری...انداختمش‌ دور موی پرحرفِ کثیفِ چندش...چه لفظ قلم هم صحبت می‌کرد ایکبیری. هواپیما عاشق ماه شده بود. ماه گفت اگر بتوانی بی صدا به سمتم پرواز کنی به کابین تو در می‌آیم. هنوز که هنوز است این بدبخت ما موتور خاموش می‌خواهد به سمت ماه پرواز کند....هواپیما نمی‌داند که ماه اسکولش کرده.😐 ماه پیر شده بود. کمرش خمیده شده بود. اما هنوز دست از عادت زشت اسکول کردن اشیا برنداشته است. ماه حیا کن. ماه به همتی گفت بیا کاندیدا شو ازت حمایت می‌کنم. تو بهترینی. تو مدیریت بلدی. تو کلا خیلی خوبی. همتی نمی دانست که ماه همان عادت بدش را هنوز دارد. دلم کربلا می‌خواهد. کنار جاده نجف به کوفه بایستم. یک ون کنارم بایستد. تویش پر از رفقا....پر از پفک...پر از خاویار...پر از سانتافه...پر از قلم نوری....پر از حوری های بهشتی....پر از آنتالیا....پر از لاس و گاس....🤔 صبر کنید یه لحظه...اینا مال یه جای دیگه بود... پ.ن کلا یه زیارت برم کربلا و برگردم بقیه اش مال همینجا باشه😐 تو نماز بخوان و دلت را با خدا صاف کن. آنوقت ببین چند تا بولدوزر و غلتک و گریدِر و تراکتور و باب‌کت و فرغون برایت می‌فرستد تا راهت را برای رسیدن به اهدافت صاف کنی....