eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
903 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب پیش از ظهر امروز نوبت اول واکسن ایرانی کرونا را دریافت کردند 🔹رهبر انقلاب اعلام کرده بودند که دو شرط برای استفاده از واکسن کرونا دارند: نخست آنکه واکسیناسیون ایشان خارج از نوبت انجام نگیرد. دوم اینکه حتما واکسن ایرانی استفاده خواهند کرد. 🔹به همین دلیل زمانی که واکسیناسیون هموطنان در بازه‌ی سنی بالای ۸۰ سال آغاز شد، ایشان از دریافت واکسن خارجی خودداری کرده و منتظر واکسن ایرانی ماندند. سلامتیشون صلوات بفرستید همگی🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهی هزار صفحه متن هم نمی‌تواند حماقت بعضی روشنفکر نماهای امروز را نشان دهد. اگر روزی افراط کردیم باید منتظر باشیم که فردایش تفریط کنیم. اگر کوتاهی کردیم فردایش یقینا زیاده‌روی خواهیم کرد. حق بودن به معنای متعادل بودن بین حق و باطل نیست. حق را بشناسید اهلش را خواهید شناخت. حق را باید شناخت. حق مثل رزق و روزی نیست که هر روز تحویلمان دهند...باید برای فهمش زحمت کشید. باید آزاده بود. باید از منیت هایمان دست برداریم تا چراغ هدایت را برایمان روشن کنند. باید ادب داشته باشیم. ادب در برابر هر مخاطبی که سوالی دارد یا حرفی دارد. البته به شرطی که حرف طرف مقابل در قالب ادب باشد. هرچند تلخ. تا حق را نشناسیم هزاران صفحه کتاب هم بنویسیم همه اش بعد از مرگمان خمیر می‌شود....به همین راحتی کائنات آثار ما را پاک می‌کند. مثل کرکسی که باقی مانده مردار های بیابان را میخورند. یا کفتارها که جنازه های دهنی شیران را می‌خورند. مثل موران که حتی پشم های روی زمین را هم جمع می‌کنند و زمین را پاک می‌کنند. حق طلب باشیم نه منفعت طلب. این پیام بدون مخاطب خاص است. یا علی. ویدئو: ابوالفضل پورعرب با اشاره به فیلم "عروس": سکانس‌هایی که با خانم کریمی داشتیم، حتماً یک نفر سومی باید روی صندلی عقب می‌نشست تا مشکل شرعی پیش نیاید. زمانی که فیلم عروس ساخته شد، محمد خاتمی وزیر ارشاد بود! همون جماعتی که می‌خواستن تو کلاس دانشگاه بین دانشجوهای دختر و پسر تیغه بکشن! ◽️ @ANARSTORY
این عبد بی‌عین، بخشیدنی‌ست؟
منم همینا فقط اون آخرش به جای نخل ونارنج بنویسید 😂😎
کلیپی کوتاه و کپسولی برای آموزش ساختار سه پرده‌ای در فیلمنامه‌نویسی. برای مشاهد کلیپ به صفحه اینما تشریف ببرید. صفحه باغ انار در اینما🔻 https://enama.ir/C124604722302021400626
33.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درخواست همکاری👇 https://eitaa.com/joinchat/1241841791C927d8cd23a ثبت نام در اینما👇 https://enama.ir/inv/1241000 کانال باغ انار در اینما👇 www.enama.ir/C124604722302021400626 درآمد زایی از اینما👇 https://eitaa.com/Hossein_abk
توجه‼️ آخرین مهلت ثبت نام 〖 بسم الله الرحمن الرحیم 〗 سلام و نور اسم طراحی کاراکتر به گوشتون خورده؟ 🔺طراحی کاراکتر های مختلفی داره🤔 از مانگا و طراحی سایت گرفته تا انیمیشن، کمیک و کتاب داستان کمیک= همون داستان مُصور! دارای سه بخش : _مبانی _تخصصی _و کار با نرم افزار بخش اول تو اکثر هنر هایی که می‌شناسین کمک کنند ست تمرین فشار دست که تو سیاه قلم هم نمود پیدا می کنه تمرین پرسپکتیو برای معماران آینده کاربردیه، یا فضاسازی و تمرین های دیگه... سرفصل هامون: 🔸شخصیت سازی 🔸اتود و طرح اولیه 🔸طراحی چهره و اسکلت 🔸ایده پردازی 🔸طراحی احساس شخصیت 🔸کار با نرم افزار 🚨ظرفیت محدود🚨 مبلغ : ۱۵۰ هزار تومان جهت ثبت نام و اطلاعات بیشتر : @Shahydeh_313 نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/2117730369C3e312b8a21 نمایشگاهِ باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/2161573954Cf03b82649c 🔸وابسته به باغ انار https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
با تو بِه می‌شود. بی تو زِه.
33.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌اطلاعیه مهم در مورد طرح جدید باغ انار❌ حتما تماشا کنید👉 درخواست همکاری👇 https://eitaa.com/joinchat/1241841791C927d8cd23a ثبت نام در اینما👇 https://enama.ir/inv/1241000 کانال باغ انار در اینما👇 www.enama.ir/C124604722302021400626 درآمد زایی از اینما👇 https://eitaa.com/Hossein_abk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ برای اولین بار♨️ مادر ها، پدرها، نوجوانان، جوانان کلاس مجازی آموزش نقد و تحلیل فیلم، سریال، انیمه، انیمیشن و کارتون لینک ثبت نام👇 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 در پیام‌رسان ایتا به آیدی زیر پیام دهید👇 @evaghefi آی نقد👇 https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&url=https://inaghd.ir/&ved=2ahUKEwj4l9yBjbnxAhVog_0HHcVuCFgQFjAAegQICBAC&usg=AOvVaw2VYBeyKIn6WX5molDuYzza باغ انار👇 ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
از الان افراد علاقه مند به فعالیت برای کانال اینمای باغ انار میتوانند اعلام آمادگی کنند. با اعداد مشخص شده نوع فعالیت خودتون را مشخص کنید.1⃣2⃣3⃣4⃣5⃣ و به آیدی زیر ارسال کنند تا توضیحات تکمیلی دریافت کنند. https://eitaa.com/Hossein_abk
واو (امروز راز کتابِ عمران رو کشف کردم. خیلی خوشحالم. به روم نیارید که خیلی واضح بود... من هم حدس زده بودم قبلا، اما کشفش با تمام راز و رموزش خیلی ذوق داره. «باید از خودی در آییم و خدایی شویم. بعضی‌ها بیخودی هستیم، بعضی‌ها نخودی، بعضی‌ها نخود هر آش همه جا هستیم. بعضی وقتا که باید باشیم هیچ جا نیستیم. بعضی‌ها هم توخودی هستیم، توی خود! توخودی، بیخودی، باخودی، نخودی، هیچ‌تاش افاقه نمی‌کنه درد ما رو. باید خودی بشی... تازه وقتی خودی شدی خدایی میشی.» کاش یه آشیخ غلامرضا همیشه در دسترسمون باشه. بری پشت سرش نماز بخونی، حرف‌ بزنه با جان دل بنوشی... «به عالم آل محمد توسل کن. علاج هرکاری یه چه کنمه. من هر وقت درمی‌مونم میگم یا امام رضا چه کنم؟ جواب هم می‌گیرم. گرفتارم علاج میشه.» خیلی گرفتار و در ماندم😭😭 یا امام رضا چه کنم؟) روزنگاشت تمرین گروه ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
م.م: تا زمانیکه باغ انار نیامده بودم. هلن کلری بودم برای خودم. تنبیهم نمود. روحم، مانند پدر و مادرِ هلن کلر، از او دلخور شده بود. وقتی دستم را می گرفت تا حرکت کنم. کشیده ای به گوشش زدم او هم کشیده ای به من زد دستم را به زور روی میوه انارگذاشت: باید به این شکل بگویید" ااا ناااا ر" دستم را کشیدم مرا به سمت انار برد " اااا نا اا ر" به سمت برگ می برد: "ب ب ب ر گ" فرار می کردم، انار را کنده، به سویش پرتاب می کردم. یک روز صورتم را نزدیک برگهای انار گرفتم خار داشت ولی نسیم خنکی که از برگهای آبیاری شده آن، عبور می کرد را دوست داشتم. آرامم می کرد. کور و کر، بودن معضلی بود که فقط" استاد"حریفش بود. من عادت به این نظم و آموزش نداشتم. تا اینکه گفت باید، اتاقی داشته باشید، کانالی که بتوانید سخنانتان را در آنجا بیان کنید. دوباره شروع شد. سرکش بودم. می دویدم او بسرعت بدنبالم می آمد ، به سوی درخت می برد. دستانم را به انارهای شکاف خورده و رسیده می کشید، انار را چیده در دستانم می گذاشت. که بچشم و آن را مزه کنم و نام انار را به زور دستانش هجی کنم. به هر پیام او می آویختم. فریاد می کشیدم. به این آموزش عادت نداشتم. ولی او آنقدر ادامه داد تا به راه افتادم. کویر روحم تشنه بود. کلمه بارانی بود بر این عطش سوزان. شکوه آموختن و شعله های سرخگون نور، آغاز شده بود. برای همین بسیار ناشکیب بودم. برداشت ها برایم عجیب بود هر کس با دیدن من تعبیری داشت و قضاوتم می نمود. برایم مهم نبود. من با مونولوگ های او بود که ریشه می دواندم و رشد می کردم. آنگاه، چیزی خلق می کردم که باعث حیرتم می شد. حالا با آنکه کور بودم و لال بعضی چیزها را درک می کردم. می نوشتم و می خواندم. درست است که لال بودم. ولی هجی کردن کلمات روی دست را آموختم . چشمانم کور بود ولی چشم دلم توسط او گشوده شده بود. برداشت آزاد، دلنوشته و توصیف #م.مقیمی
یا امتحان کننده کنکوری ‌ها را از دعای خیر فراموش نکنید. مخصوصا باغ اناری ها را... مخصوصاًتر احف را...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انجمن نویسندگان انقلابی رمان؛ باغ انار باهمکاری سایت آی نقد تقدیم میکند. اولین کلاس آموزش نقد و تحلیل فیلم، سریال، انیمه، انیمیشن و کارتون برای ثبت نام به آیدی زیر پیام دهید و درخواست ثبت نام در کلاس های آموزش نقد و تحلیل را ارسال کنید آیدی ثبت نام https://eitaa.com/Hossein_abk آی نقد https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&url=https://inaghd.ir/&ved=2ahUKEwj4l9yBjbnxAhVog_0HHcVuCFgQFjAAegQICBAC&usg=AOvVaw2VYBeyKIn6WX5molDuYzza باغ انار https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
شکر خدا احف زنده برگشته به باغ
احد ما از کثرت به وحدت می‌رویم. ما به سمت ملیک مقتدر می‌رویم. عند سدرة المنتهی می‌رویم. ما، دیگر من نیستیم. ما حلّت به فنائک را نوشیده ایم. ما فنا نخواهیم شد. ما از چشمه بقا پارچ پارچ خواهیم نوشید. پارچ های دهنی را مدام در چشمه حیات می زنیم و پر می‌کنیم و مدام می‌زنیم توی رگ. ما به سمت نور مجتمع شده می‌رویم. ما آنقدر از حوض کوثر نور می‌خوریم که لقب چترباز را دریافت کنیم و ما را با اردنگی ملایمی به سمت بهشت هدایت کنند. ما از سر صبح قیامت تا شام شهادت همه اش ناهارِ نور می‌خوریم. و تو کجای این بحر طویلی؟ و بهشت طویله هایی دارد پر از حور و قصور....ما به دنبال طویله های بهشت نیستیم...به دنبال چیزهای دیگریم...چیزهایی بیش از حد تصور مغزهای کوچک. دلم از آدما پره. آدم ها خوبند، آدمند دیگر. یا ایها الانسان انّک ....انّک...کادح الی پروردگارت...فملاقیه... پس او را ملاقات خواهی کرد. پس فکری بگیر...چاره ای بیندیش برای آن لحظه...لحظه ای که چشم سر کارایی ندارد...چشم سر ضعیف است...با تمام هشتاد میلیارد سلول عصبی روان ات او را درک خواهی کرد... چاره ای بیندیش...زود باش تا یک کتک مفصل نزده ام تو را...
توضیحات درختِ میکسر 👇👇 قبل از این که صوتها رو ویرایش کنم، دلم نیومد یه خروجی این مدلی نگیرم و براتون نفرستم فکر کنم هرکس در باغ انار رو باز کنه، چنین صدایی به گوشش برسه... زمزمه‌های سپاه باغ انار... شایدم شما، شب‌ها که میخواید بخوابید همش این صداها توی گوشتون باشه و نذاره بخوابید🙄 اگر خواستید منتشرش کنید هرچند فایل اصلی این نیست
به زودی نسخه اصلی و غیر همهمه ای اش هم منتشر خواهد شد...
همهمه باغ انار.mp3
2.61M
هشدار! بدون هندزفری گوش کنید⚠️ قدس ما امپراطوریِ باغِ انار را پیش خواهیم برد. به زودی به دروازه های قدس خواهیم رسید‌. اتوبوس‌هایی مملو از جوانان ایرانی. برای فتحی عظیم و روایت فتح نوین باید رسانه بود. باید قلم بود. اینجا در باغ انار درخت هایی تربیت می کنیم که تمام ساقه هایشان قلم خواهد شد. و با خون روی‌ تنِ بلوری کاغذ بنویسند. هزاران قلم. هزاران لشکر. از پشت قدس زنان و مردانی کم سن و سال به سوی مهدی خواهند شتافت. قلم‌هایی در دست شان. همگی رسانه مهدی خواهند شد. صدای مهدی بلند است‌. قلم ها دانه‌دانه واژه های خارج شده از دهان مبارکش را خواهند نوشت. دهانش شیرین است. و دختران اورشلیم هم خواهند دید امپراطوری عظیمِ مهدی را. او به زودی با هزاران قله به میدانِ کارزار خواهد شتافت. و امپراطوری حق در زمین به دست او تاسیس خواهد شد. و قلم هایی می خواهد برای روایت. قلمهای دیجیتال. تصویرگر. نویسنده. داستان‌نویس. فیلم‌ساز. انیمیشن‌ساز. انفجار نور از آتشفشانهایِ هنرمندِ باغ انار خواهد بود. و این از نتایجِ سحرِ تمدن نوین اسلامی خواهد بود. ما به قله آتشفشانی می‌رویم. هرکس با ماست شام اولش را بردارد. پول یامفت نداریم. تازه ماشین هم نداریم. پیاده از میان کوه ها گز خواهیم کرد. مهدی خواهد آمد. اورشلیم نزدیک است. حالا چی بپوشیم؟
هدایت شده از محمدعلی غروی
💠 کنگره جهانی "محمد(ص) پيامبر رحمت, در آیینه ادب و هنر" به ميزباني شهر فرهنگ و هنر، شيراز، سومین حرم اهل بیت در ایران اسلامی 💠 بخش ادبي شعر و داستان كوتاه. به هفت زبان فارسی، انگلیسی، عربی، ترکی، آلمانی، فرانسه و روسی 💠 نشاني سايت جهت ثبت نام و ارسال آثار www.wcam.ir ⏱️ آخرين مهلت ارسال آثار ١٨ مرداد ١٤٠٠ 🎁 جوايز ملی هر رشته 🏆 جايزه بزرگ ٥٠ ميليون تومان+مدال ويژه جشنواره+ديپلم افتخار 🥇 جايزه اول ٢٠ ميليون تومان+ تنديس ويژه جشنواره+ديپلم افتخار 🥈 جايزه دوم ١٢ ميليون تومان+ديپلم افتخار 🥉 جايزه سوم ٧ ميليون تومان+ديپلم افتخار 🎁 جايزه تقدير ويژه به ١٠ نفر+لوح تقدير جهت مشاهده آثار دریافتی و اطلاع از اخبار کنگره به اجتماع مجازی هنرمندان و دوستداران پیامبر رحمت ص بپیوندید: 💠 اینستاگرام Http://instagram.com/artsforMuhammad 💠 تلگرام http://t.me/ArtsforMuhammad
بالاخره زمانش فرا رسید. بعد از آن همه حرص خوردن‌ها، شب بیداری‌ها، صبحِ زود پا شدن‌ها، تست زدن‌ها، درس خواندن‌ها، مهمانی نرفتن‌ها و هزار کار کرده و نکرده، بالاخره زمانش فرا رسید. آخرین ساعات قبل کنکور را هم به درس خواندن گذراندم. مروری سطحی بر کتاب‌های خوانده شده و سعی بر حفظ آن‌ها در ذهن. مغزم دیگر دارد سوت می‌کشد. تا به حال اینقدر درس نخوانده بودم. من برای اولین بار دوازده ساعت درس خواندم. آن هم دقیقاً یک روز قبل کنکور. پس آن‌هایی که روزی هجده ساعت می‌خوانند برای قبولی در پزشکی چه می‌کِشَند؟ فکر کنم مغز آن‌ها فراتر از مغز ساده باشد. شاید هم به جای یک مغز، دو مغز در کله‌شان باشد. گفتم مغز، هوس کله پاچه کردم. بگذریم. ساعت حدود نه و نیم شب بود. پس از دیدن برنامه‌ی مورد علاقه‌ام در شبکه‌ی نسیم، تصمیم گرفتم دوشی بگیرم تا هم خستگی‌ام برطرف شود، و هم کمی مغزم استراحت کند. این را هم بگویم که من در سخت‌ترین شرایط، از دیدن برنامه‌های مورد علاقه‌ام دست نمی‌کشم. مثلاً همین پارسال چهلم مادربزرگم بود. همگی داخل حیاط جمع شده و مشغول صحبت درباره‌ی چگونه برگزار کردن مراسم چهلم بودند؛ اما من داخل خانه لَم داده و مشغول تماشای سریال مورد علاقه‌ام از شبکه‌ی تماشا بودم. از حمام بازگشتم و پس از خشک کردن موهایم توسط سشوار، به اتاق رفتم و باز هم مشغول درس خواندن شدم. آنقدر خواندم که ناگهان مادرم من را به شام قبل کنکور دعوت کرد. بلافاصله شام را خوردم و سریع جلوی تلویزیون دراز کشیدم تا سریال مورد علاقه‌ام را از شبکه‌ی یک تماشا کنم. شاید پیش خودتان بگویید چقدر من تلويزيون نگاه می‌کنم؟ عرضم به حضورتان که خود تلويزيون هم از این همه نگاه من به رنج آمده. مثلاً یک روز به من گفت: _چقدر من رو نگاه می‌کنی؟ خب خجالت می‌کشم. واقعاً از تلويزيون انتظار نداشتم که اینقدر ماخوذ به حیا و خجالتی باشد. بگذریم. بعد پایان سریال مورد علاقه‌ام، به اتاق رفتم و تا ساعت یک و سی دقیقه‌ی بامداد به خواندن مشغول بودم. شاید باورتان نشود، ولی باز هم کتابِ نخوانده داشتم؛ اما به دلیل نکشیدن مغزم، ترجیح دادم صبح زود بخوانم. مغزم هم قول داد که صبح زود بهتر بکشد. بعد چند ساعت خواب و بیداری، ساعت شش صبح بلند شدم و ادامه‌ی مطالب باقی مانده را هم خواندم و پس از خوردن سه عدد خرما و یک عدد موز، وضو گرفتم. سپس لباس‌هایم را پوشیدم و از زیر قرآن رد شدم. شاید پیش خودتان بگویید این‌ها چقدر پولدارند که موز و خرما می‌خورند! در جواب شما باید بگویم که ما فقط دَمِ کنکور موز و خرما می‌خریم و می‌خوریم و در بقیه‌ی ایام، همان نون و پنیرمان را می‌خوریم. به خاطر همین اگر امسال هم در دانشگاه قبول شوم، باز هم سال بعد کنکور خواهم داد تا از موز و خرما بی‌نصیب نشوم.