eitaa logo
گردان برخط "سـࢪباز"
5.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.9هزار ویدیو
308 فایل
- بسم الله . - وَ تَوَكَّل عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلا . حــاج‌حسین‌یکتا‌میگه : اگه‌میخوای‌یه‌روزۍ‌دور‌تابوتت‌‌ بگردن؛ امروز‌باید‌دور‌امام‌زمان‌بگردی🤍🌿!:)
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️💙❤️💙❤️💙❤️💙 💙❤️💙❤️💙❤️ ❤️💙❤️💙 💙❤️ ❤️ 💥 🌸 به بی تعارفی و پر روییش لبخند زدم و بعد پرسیدن آدرسش به سمت خونه شون حرکت کردم . هر دو ساکت بودیم و فضای ماشین رو آهنگ غمگینی که همیشه و بدون دلیل و هر وقت توی ماشین مینشستم گوش می دادم پر کرده بود که با شنیدن صدای زنگ گوشیش و جواب دادنش به تماس، صدای آهنگ رو کم کردم تا صدای شخص پشت خط رو بشنوه و خودم کنجکاوانه به مکالمه اش گوش دادم . صورتش رو حتی از توی آینه هم نمی تونستم ببینم و فقط صداش رو می شنیدم که با صدای آرومی به مخاطبش گفت:سلام مامان! من توی راهم تا یه ربع دیگه می رسم . نه! نگران نباش رئیسم منو می رسونه . مامان جان چه حرفیه میزنی ؟ مطمئن باش اگه بهش اعتماد نداشتم سوار ماشینش نمی شدم . باشه! میام خونه باهم حرف می زنیم فعلا خداحافظ ... 💙 ❤️💙 💙❤️💙❤️ ❤️💙❤️💙❤️💙 💙❤️💙❤️💙❤️💙❤️ 🌸 😎 👏 @gordan_bar_khat
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ ◼️◼️◼️◼️◼️◼️ ◼️◼️◼️◼️ ◼️◼️ ◼️ 💥 💥 دختر عمويش از جايش بلند شد و بدون ذره اى لبخند با خونسردى تمام ابرويى بالا انداخت . -عليك سلام پسرحاجى،احوال شما؟ محراب نگاهش را از قد بلند و هيكل تو پُر دختر عمويش گرفت و به چشمان عسلي اى كه انگار در بين اين خاندان ارث جاودانه بود دوخت: -از احوال پرسياي شما عالىِ عالى. دختر عمويش صدايش را آهسته كرد و بدون توجه به قدم هاى نزديك شده ى محراب گفت: -چشمات رو بدوز ببينم،حالا دي گه به چشما دختر مردم زل مى زنى؟ مامانت ميدونه انقدر نگاه مى كنى؟ محراب ترسيده پشت سرش را نگاه كرد و انگشت اشاره اش را روى لبش به نشانه هيس گذاشت و عاجزانه گفت: -تروخدا نارون كرم نريزى ها، ميبينى كه مامان همينطوريش هم حساسه...اعه تو چرا شربتت رو نمى خورى؟ نارون چشمانش را در حدقه چرخاند و حرصى گفت: -من شربت دوست ندارم و مادرت هم اين رو خوب ميدونه...مهديه كجاست؟گفت كارم داره.به خاطر اون اومدم... ✨ ✨✨ ✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨✨✨ 👌 😎 👌 @gordan_bar_khat