eitaa logo
آگاهانه...
128 دنبال‌کننده
95 عکس
25 ویدیو
3 فایل
اندر مبنی‌شناسی سیاستگذاری و آگاهی‌بخشی عمومی ارتباط: @alibizaki ویراستی: https://virasty.com/abizaki
مشاهده در ایتا
دانلود
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش هشتم: اسلام سیاسی 🔺 در قسمت قبل پیرامون ارتباط دین با واقعیت سخن‌گفتیم؛ از ویژگی‌های دین این است که پاسخی است به پرسش‌های بنیادین بشر از واقعیت‌هایی که به‌شدت برای حیات خود نیازمند به آن است، اما دسترسی به پاسخ آن ندارد. ❓ اما آیا پرسش‌های بنیادین منحصر در پرسش‌های اعتقادی هستند؟ مثلا اینکه قرآن بر حق است یا نه؟ پیامبران آمده‌اند یا نه؟ معاد و قیامتی هست یا نه؟ قضا و قدر وجود دارد یا نه؟ یا اینکه پرسش‌های بنیادین منحصر در این موارد نیست؟ مقوله‌هایی همچون عدالت، آزادی، حق، جمهوریت، حکومت، ساختارهای اجتماعی، و موارد اینچنینی، مسائلی هستند که بدون پاسخ به آن‌ها اساسا امکان تشکیل حکومت و حرکت‌های اجتماعی وجود ندارد؛ به‌راستی حدود و ثغور این مفاهیم کجاست؟ 🔅 آزادی تا کجا باید باشد؟ 🔅 نقش آزادی در جمهوریت و آراء مردم چیست؟ 🔅 آیا مردم می‌توانند آزادی خود را محدودکنند؟ آیا اصولا آزادی نامحدود امکان تحقق خارجی دارد یا نه؟ 🔅 ساختارهای اجتماعی بر اساس عدالت شکل‌می‌گیرند یا بر اساس دیکتاتوری، جمهوریت و یا تکامل جمعی؟ 🔅 نقش حکومت در تنظیم روابط اجتماعی چیست به‌نحوی که به آزادی افراد صدمه‌نزند؟ 🔅 و پرسش‌هایی دیگر از همین قبیل. اگر دقت‌کنید، می‌بینید که بسیاری از بحث‌های سیاسی و اجتماعی در میان جمع‌های رفاقتی و خانوادگی، همگی از اختلاف در پاسخ‌هایی نشأت می‌گیرد که به این پرسش‌ها می‌دهیم! چه بحث حجاب باشد، چه بحث اقتصاد، و چه بحث سیاست! ✅ اینجاست که دین مبین اسلام، برای این پرسش‌ها پاسخ می‌آورد و دست عقل را در دستان واقعیت‌های نظام هستی می‌گذارد؛ اینجاست که «اسلام سیاسی» متولد می‌شود و بشر را از مصائب رویکردهای اومانیستی و خودمحور درمی‌آورد؛ راه صحیح توسعه را نشان‌می‌دهد، و ساز و کار دست‌یابی به آن را واضح می‌سازد. ⁉️ اما همینجا سوالی مطرح می‌شود؛ اگر اسلام سیاسی بر اساس واقعیت‌هاست، پس چرا جمهوری اسلامی که از ابتدا مدعی همین مطالب بود، وضع امروزش این است؟ به‌عبارت دیگر اگر ادعای جمهوری اسلامی این است که اسلام را پیاده می‌کند، پس چرا «کارآمدی» نداشته‌است؟ این سوال، در واقع همان پرسش اولیهٔ این سلسله‌مباحث است؛ کارآمدی نظام. آنچه در این ۸ قسمت مطرح‌شد، همگی مقدمه‌ای بود تا به همین پرسش برسیم. 👈 ان شاء الله در قسمت بعد، سرآغازی خواهیم‌داشت بر پاسخ به سوال اصلی. با ما همراه باشید. ⭕️ پ.ن: همانطور که گفته‌شد، پرسش‌های بنیادین منحصر در مسائل سیاسی نیستند، بلکه حتی یک پدر در برخورد با فرزندش نیازمند این پاسخ‌هاست؛ مثلا اگر حد آزادی و عدالت را به‌درستی نداند، یا فرزند را بیش از حد آزاد می‌گذارد، و یا او را بیش از حد در تنگنا قرارمی‌دهد. موارد دیگر را در زندگی خود جستجو کنید؛ حتما مثال‌های بسیاری خواهیدیافت. منتهی بحث فعلی ما منحصر در مسائل اسلام سیاسی است، اگرچه می‌شود پیرامون پرسش‌های بنیادین در زندگی روزمره نیز سخن‌گفت. ______________ @Aagahaneh
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
تا وقتی چهارچوب تحلیلی بر مبنای نظریه عدالت اسلامِ انقلابی نداشته باشید بر سر هر موضوع اقتصادی به جان هم می‌افتید. از حذف ارز ترجیحی گرفته تا واردات خودرو و وزارت بازرگانی و حذف یارانه و حداقل دستمزد و نقدینگی و ... وقتی با سیستم طرفید با شناخت قطعات سیستم‌شناس نمی‌شوید! ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
ناظر به بخش هشتم مبحث اسلام سیاسی که اخیرا نوشته‌شد.
🟢 دربارۀ مقولۀ «عدالت» و نظریات غربی‌ها پیرامون آن مطالعه می‌کردم و دیدم که بدون توجه به الهیات، جقدر بشر حیران است! هریک ملاکی برای عدالت ارائه داده‌اند، دریغ از اینکه ذره‌ای در این ملاک‌ها به واقعیت نظرداشته‌باشند! اصلا اکثرشان واقعیتی در ازاء این مفاهیم قائل نیستند و اگر هم قائل‌باشند، واقعیتی بسیار محدود و دست‌بسته را درنظردارند. تعمق در معارف دینی کنید تا عدالت واقعی برایتان مکشوف‌شود؛ آن عدالتی که ملاکش مطابقت با عالَم هستی و اقتضائات آن است؛ آن عدالتی که انسان را به‌عنوان موجودی واقع‌یاب و حقیقت‌یاب، و سعادت این انسان را نادیده نمی‌انگارد؛ آن عدالتی که برای انسان شأنی الهی قائل است و انسان را در راستای «علی»شدن و «محمد»شدن صلوات الله علیهما و آلهما می‌بیند؛ آن عدالتی که بشر سرگشته را در همین حال سرگشتگی خود تحلیل نمی‌کند، بلکه او را اشرف مخلوقات می‌داند؛ همۀ مناسبات بشری را در راستای زندگی مادی نمی‌نگرد، بلکه او را واجد شأن خلیفةاللهی می‌داند و در تنظیم مناسبات اجتماعی و فردی وی، سعی در تحقق میلیون‌ها و بلکه میلیاردها قاضی و بهجت و حسن‌زاده دارد. 🔻 آری؛ آنگاه که کرامت و مقامات عالیه منحصر در طبقۀ خاصی از علما شد و با مدرن‌شدن جوامع و توسه‌طلبی‌های سکولار، برای سایرین تبدیل به امری دست‌نیافتنی گشت، عدالت ذبح‌شد. و الا الآن باید به‌جای دغدغۀ مشکل خودرو، به دغدغۀ گسترش طی‌الارض از 4 میلیارد انسان به 4 میلیارد دیگر می‌اندیشیدیم! ______________ @Aagahaneh
♦️ اصولا روش کاری غرب جدید و علی‌الخصوص ایالات متحده چنین است که در عوض تسلط مستقیم بر ملت‌ها، یک زمین بازی بر اساس قواعدی تقریبا مشخص ایجاد می‌کنند، منتهی خودشان را همواره بهترین بازیکن زمین قرارمی‌دهند. چه در علم و فناوری، چه در قدرت سیاسی، چه در قدرت نظامی و چه در قدرت اقتصادی. لذا کافی‌است بازیکنی دیگر قدرت‌بگیرد تا در همین زمین بازی، از غرب پیشی‌بگیرد!! چنان که می‌بینیم که چین اکنون تنه به تنۀ آمریکا می‌زند. ⚠️ اما هر بازیکنی که میدان را در دست بگیرد، باز هم در زمین بازی دیگری توپ می‌زند؛ چه چین باشد، چه ایران و چه روسیه. مگر آنکه در راستای ایجاد تمدنی جدید قدم‌بردارند. البته چنین تمدنی از چین و روسیه برنمی‌آید! شاید تنها کشوری که برای تمدن غرب بدیلی دارد، جمهوری اسلامی ایران باشد؛ ما هستیم که می‌توانیم زمین بازی را عوض‌کنیم، چراکه در مبانی هستی‌شناختی، دستگاهی کاملا منسجم داریم. ناکارآمدی‌های درون کشور بدین سبب است که ما پای در زمینی نهادیم که زمین بازی ما نیست. طراح و سازنده و قهرمان آن زمین، کسی دیگر است؛ ما ناچاریم برای حرکتمان زمینی جدید بسازیم؛ وگرنه تا هست، همین مشکلات فعلی کشور ادامه‌خواهدیافت. ______________ @Aagahaneh
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش نهم: جمهوری اسلامی 🔺 در قسمت قبل گفتیم که اسلام برای پرسش‌های بنیادین سیاسی و اجتماعی پاسخ‌های واقعی را ارائه می‌دهد. در این قسمت اما به جمهوری اسلامی می‌پردازیم. به‌راستی جمهوری اسلامی چیست و چه بهره‌ای از «واقعیت» و «اسلام سیاسی» دارد؟ با شناخت درست جمهوری اسلامی می‌توانیم یک قدم به یافتن منشا وضع نابسامان موجود (البته بر فرض نابسامان‌بودنش!) نزدیک‌تر شویم، چراکه مشکلات حال حاضر در بستر جمهوری اسلامی محقق‌شده و جهت تحلیل پیشنی لازم است به شناخت دقیقی از جمهوری اسلامی بپردازیم. 🔲 جمهوری اسلامی خلاصه می‌شود در قانون اساسی. قانون اساسی ما بیانگر تمام آن چیزی است که از جمهوری اسلامی سراغ‌داریم. چیستی، آرمان‌ها، تئوری‌های بنیادین و راهکارهای اساسی برای تحقق اهداف، همگی در قانون اساسی آمده‌است. نویسندگان قانون اساسی، همگان از اسلام‌شناسان بنام بوده‌اند و پرسش‌هایی که در قسمت‌های گذشته مطرح کردیم را پاسخ‌گفته، و در متن قانون اساسی اشراب کرده‌اند. قانون اساسی بر اساس واقعیات دینی نوشته‌شده و انعکاس‌دهندۀ روش حکومت‌داری بر اساس آن واقعیات است. البته متن این قانون، ساختۀ دست بشر است و همچون هر مصنوع بشری دیگر، امکان خطا در آن می‌رود، اما اصول و بنیان‌های اساسی قانون، همگی مستفاد از اسلام و تماما قابل دفاع است. ⁉️ اما چه‌چیزی موجب مشکلات فعلی کشور شده‌است؟ اغلب ما با این مسئله مواجه‌شده‌ایم که جناح‌های مختلف با تفکرات مختلف بر سر کار آمده‌اند، اما به قول معروف «الذینَ و الذینَ، روز به روز بدتر از اینَه»!! باری با شعار سازندگی وارد شدند، باری با شعار آزادی، باری با شعار عدالت، باری با شعار اعتدال، و باری با شعار فسادستیزی. اما چرا همۀ این دولت‌ها و مجالس با تمام اختلافات فکری و شخصیتی و عملی خود، نتوانستند مشکلات را حل‌کنند؟ چرا بسیاری از این افراد پس از دورۀ مسئولیت خود گله می‌کنند که نتوانستیم کاری کنیم و نگذاشتند و اینگونه سخن‌ها را مطرح می‌کنند؟ آنگاه برای پاسخ به این مسئله، به‌دنبال ریشۀ مشکلات می‌گردیم؛ ریشه‌ای که در تمام دولت‌ها و مجالس ثابت است و اوست که سیاستگذاری اصلی را خصوصا در حوزۀ اقتصاد در دست دارد. دربارۀ مصادیق این ریشه نیز بین مردم اختلاف‌نظر وجوددارد. برخی همدستی پشت‌پردۀ اصولگرا و اصلاح‌طلب را عامل یکسانی سیاست‌های اقتصادی می‌دانند، برخی رهبری و شورای نگهبان و سپاه را، و برخی مسائلی دیگر را. در ریشه‌یابی این مسائل نیز تحلیل‌های گوناگونی مطرح می‌شود که عام و خاص را درگیر می‌کند. باری شعار می‌دهند «اصلاح‌طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» و باری شعار می‌دهند که «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه». فرقی ندارد کسی که این شعار را تدوین‌کرده واقعا به‌دنبال مبارزه با منشا مشکلات بوده‌باشد یا نه، اما این شعارها به مزاق بسیاری از مردم خوش‌آمده؛ زیرا که برایشان منشا مشکلات را مشخص می‌کند؛ باری گویند مشکل از هم‌دستی جریانات با هم است، و باری گویند مشکل از رهبری و ولایت فقیه و ارکان ثابت نظام است. بالاخره مشکلات کشور که با آمدوشد جریانات مختلف، همچنان بعد از 44 سال باقی است، باید از جایی آب‌بخورد؛ آنجا کجاست که دولتی می‌رود و دولت دیگر می‌ آید، اما او نمی‌رود و نمی‌آید؟ نکند دولت‌ها صرفا در ظاهر فرق‌داشتند؟ یا اینکه اصل ولایت فقیه و یا شخص ولی فقیه (بدون ذره‌ای تعارف!!) باعث آن هستند؟! 👈 اما آیا این تحلیل صحیحی است؟ حداقل می‌توان گفت که اصل ولایت فقیه، مستفاد از دین است و یکی از واقعیاتی است که دین آن را مطرح‌نموده و قانون اساسی نیز آن را آورده‌است. اما آیا شخص ولی فقیه باعث مشکل است؟ یا اینکه جناح‌ها توافقات پشت‌پرده دارند؟ یا اینکه اصلا همۀ ما سر کاریم! و مشکل کلا از جایی دیگر است؟ در قسمت‌های بعد همراه ما باشید. ______________ @Aagahaneh
هدایت شده از جهان آرا
📺برنامه زنده جهان آرا 👈🏼موضوع: بررسی راهکارهای افزایش تولید و مهار تورم 👤مهمانان: سید ياسر جبرائیلی، عضو هیات علمی دانشگاه مهدی طغیانی، سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی ⏰دوشنبه ١٨ اردیبهشت١۴٠٢،ساعت ٢٢:٠٠ 🆔 @ofogh_tv 🆔 @jahanara_ofogh
♦️ جنگی دیگر در زمین اقتصاد... 🔆 نقطۀ کلیدی بحث جبرائیلی و طغیانی در جهان‌آرا، در 20 دقیقۀ انتهایی بود؛ آیا تثبیت قیمت دلار ممکن است یا نه؟ طغیانی می‌گفت نمی‌توان به عدد مشخصی برای نرخ دلار رسید و هر محاسبه‌ای (حتی محاسبۀ دکتر صمصامی) عددی خاص می‌دهد که با محاسبۀ دیگر می‌تواند اختلاف فاحشی داشته‌باشد. جبرائیلی می‌گفت نمی‌شود که بازار را رهاکرد تا سودهای نجومی نصیب شرکت‌هایی خاص شود. البته در اینکه برخی وعده‌های سابق طغیانی محقق‌نشد، جبرائیلی دست برتر را داشت. ❌ طغیانی البته کاری نداشت که وقتی بازار در دست عده‌ای محدود می‌چرخد، آن هم انحصاری است! آیا بهتر نبود خود دولت نرخ دلار را هر چند وقت یک‌بار تعیین می‌کرد؟! ______________ @Aagahaneh
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش دهم: منشأ مشکلات 1 ✅ در فلسفه قانونی داریم که به آن «قاعدۀ الواحد» می‌گویند. این قانون اگرچه ظاهر پیچیده‌ای دارد، اما دقیقا همان چیزی است که در ناخودآگاه همۀ ما وجود دارد. وقتی با برخی پدیده‌ها مواجه می‌شویم، درمی‌یابیم که شرایط مختلف تاثیری بر بود یا نبود آن پدیده نگذاشته‌اند؛ در نتیجه می‌گوییم پس منشأ آن پدیده جایی دیگر است. مثلا در همین مسئلۀ مورد بحث، ما با پدیده‌ای مواجهیم با عنوان ناکارآمدی؛ آنگاه که به‌دنبال منشأ این پدیده می‌گردیم، گاهی گوییم مشکل از فلان دولت و رئیس جمهور است، و باری گوییم از دولت دیگر و رئیس جمهور دیگر است. اما پس از اینکه دیدیم رویۀ واحدی در همۀ این جناح‌ها وجوددارد، درمی‌یابیم که مشکل باید از جای دیگر باشد؛ جایی که با آمدوشد دولت‌های مختلف تغییر نمی‌کند و در همۀ دولت‌ها نقش اساسی دارد. حال این منشأ مشکلات کیست؟ طبعا ذهنمان می‌گوید یا ولایت فقیه است، یا ولی فقیه است، یا شورای نگهبان، یا مجمع تشخیص، یا توافقات پشت‌پردۀ جناح‌ها و ارتباط فامیلی تودرتوی آن‌ها، یا چیزی شبیه به این‌ها. ⁉️ اما صبرکنید. آیا واقعا تنها چیزی که در این ادوار ثابت‌بوده و اثرگذاری بالایی در وضع موجود داشته، همین‌ها هستند؟ آیا این نهادهایی که نامشان را به‌عنوان بانیان احتمالی وضع موجود ذکرکردیم، به‌دنبال منافع پشت‌پرده برای خود بودند و مصالح مملکت را مراعات‌ نکردند و خلاصه اینکه آدم‌های فاسدی بودند؟ آیا مشکل کشور از فساد این نهادها و افراد است؟ اصلا آیا می‌شود به همین سادگی مسائل یک کشور را تحلیل‌کرد؟ 🔺 گفتیم که برای یافتن واقعیت در مسئله، نباید از راه تحلیل پسینی واردشد. سوالی که در بالا مطرح‌شد، تماما تحلیلی پسینی است! اما نگاه پیشینی به ما می‌گوید که یافتن منشا مشکلات نیازمند شناخت دقیق از وضعیت حاکم بر کشور است. ناکارآمدی اگر صرفا سوالی باشد برای پرداختن منشأ مشکلات و تحقیق و تحلیل پیشینی، چیز خوبی است، اما اگر همین ناکارآمدی به‌سادگی باعث قضاوت نهایی شود، قطعا تحلیلی پسینی است و به‌هیچ‌وجه حقیقت در مسئله را نشان‌نمی‌دهد؛ نتیجه‌اش هم می‌شود همانی که در قسمت سوم این نوشتار در مباحث تحلیل پیشینی و پسینی توضیح‌دادیم. ✔️ پس بگذارید به منشأ مشکلات بپردازیم. در قسمت قبل گفتیم که جمهوری اسلامی، نظامی مبتنی بر واقعیت‌هاست و اگر خللی باشد، از مبانی اساسی قانون اساسی نیست. از طرفی مشکلات کشور نمی‌تواند ناشی از اصل ولایت فقیه، مکانیزم تعیین ولایت فقیه، مردم‌سالاری دینی و موارد مشابه باشد، چراکه این ها مبانی قانون اساسی ما هستند. پس می‌ماند اجرای نادرست قانون اساسی. اما آیا مجریان قانون اساسی از روی تعمد به وطایف خود عمل نکرده‌اند؟ در مورد برخی می‌توان چنین گفت؛ کسانی که مسئولیت را پله‌ای برای منافع شخصی خود قرارداده‌اند. اما آیا همه همینطورند؟ اگر همۀ مسئولان به‌دنبال منافع شخصی خود بودند، پس چطور بسیاری از این افراد این توانایی را داشتند که جوامع متخصص و دانشگاهی و حوزوی را اقناع‌کنند که کارمان درست بوده؟ چطور با وجود همۀ مشکلات، این همه دستاورد مثبت در مسائل علمی و زیرساختی و حتی اقتصادی داشته‌ایم؟ دستاوردهای پس از انقلاب یکی و دوتا نیست. کتاب صعود چهل‌ ساله و کتب مشابه را ببینید که همگی بر اساس آمارهای بین‌المللی بین ایران در دوران جمهوری اسلامی و پلهوی مقایسه کرده‌اند. ✳️ درنتیجه نمی‌توان گفت منشا مشکلات این است که همۀ مسئولین یا اکثر آن‌ها فاسد بودند؛ چراکه اگر واقعا فسادی در چنین سطحی می‌بود، وضعیت ما باید بسیار بدتر از این بود! تورم ایران در بدترین حالت و با ناشیانه‌ترین نوع محاسبه، از 80درصد فراتر نرفته (محاسبات علمی حدود 50 درصد را می‌گویند) اما در همین کشور همسایۀ ما ترکیه، با اتفاقی ناگهانی، تورم رسمی (یعنی معادل همان 50 درصدی خودمان!) به بالای 100 درصد رسیده‌بود! پس مسئولان ما با همۀ مشکلاتشان، بی‌کار ننشسته‌بودند! 👈 پس مشکل از کجاست؟! در قسمت بعد مناشئ احتمالی دیگر را بررسی خواهیم‌کرد ان شاء الله. ______________ @Aagahaneh
مشکل از افراد نیست. سطح حکمرانی باید تغییر کند و این نیازمند عمومی است.تا چنین نشود، جلسات رده‌بالای حکومتی در کشور صرفا به تصویب برخی کلیات مبهم خواهدگذشت و از انسجام و هماهنگی لازم برای جایگیری در نظام حکمرانی برخوردار نخواهدبود.حکمرانی و مدیریت سلولی موجب عدم هماهنگی بخش‌های مختلف است. ______________ @Aagahaneh
♦️ اینکه می‌بینید نهادهای وابسته به نظام همچون سپاه و وزارت دفاع و امثالهم پیشرفت خیلی خوبی داشته‌اند، صرفا به‌خاطر داشتن مدیران لایق نیست؛ بلکه فضایی که ایشان در آن کار می‌کنند، فضای بازاری و معاملاتی نیست. آن‌ها مستقیما بودجه‌ای می‌گیرند و طرح‌ها را به‌پیش می‌برند. گویا فضایی شبه سوسیالیستی در آن‌ها حاکم است. 🟢 اما این نسخه برای اینکه در سطح عمومی جامعه محقق شود، نیازمند اصلاحاتی است. جامعه را نمی‌شود سوسیالیستی و دستوری اداره کرد. در برنامه‌ریزی اجتماعی باید بر اساس به‌رسمیت‌شناختن تمایلات افراد، حقوق، عدالت اجتماعی و شاخصه‌های کلان دیگر، آن هم نه با تفسیری ول‌انگارانه و لیبرال، بلکه به معنای کلمه رفتار کرد. حاکم اسلامی باید هم شرایط را برای حرکت‌های اجتماعی مثبت فراهم کند، و هم خود ناظر بر جریان باشد و اجازۀ سوءاستفاده‌ها را ندهد. ⭕️ طبعا اگر چنین چیزی محقق شود، پیشرفت‌ها بدست خود مردم رخ‌خواهدداد، البته نه به‌نحوی که برخورداری برخی از دیگران بیشتر باشد. دیگر نیازی هم به مدیریت دستوری نیست. ______________ @Aagahaneh
اخیرا دیدم سید محمد خاتمی صحبت از اصلاح حکمرانی کرده‌است. بدین‌وسیله خود را از این شخص و تفکراتش اعلام می‌دارم. ______________ @Aagahaneh
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش یازدهم: منشأ مشکلات ۲ ❌ توجه‌کنید که قطعا یک عامل به‌صورت منفرد، علت تمام مشکلات کشور نیست؛ ما به‌دنبال عامل یا عوامل محوری و اصلی هستیم که بیشترین نقش را داشته‌باشند. برخی از عواملی که در بخش قبل ذکر کردیم و در بخش فعلی ذکر می‌کنیم، هیچ‌نقشی در مشکلات کشور ندارند و صرفا ذهنیت برخی افراد جامعه این‌گونه است که این‌ها اساسی‌ترین نقش را داشته‌اند. برخی از عوامل نیز نقش اندکی دارند. ❓ آیا همدستی پشت‌پردهٔ اصولگرایان و اصلاح‌طلبان باعث و بانی اصلی مشکلات کشور است؟ ✅ پاسخ ما این است که این همدستی باید بر اساس یکی از موارد زیر بوده‌باشد: ۱- یا با هدف منافع شخصی و سیاسی باشد. ۲- یا با هدف استفاده از نیروهای نخبه در هر جناح باشد. ۳- یا بدین خاطر باشد که واقعا با وجود تمام اختلافات، در برخی مسائل نسخه‌های واحدی را تجویز می‌کنند، چراکه کار کارشناسی در مورد برخی مسائل (نه همهٔ مسائل)، جناح‌بندی و ایدئولوژی نمی‌شناسد؛ مثلا برای اینکه جاده‌ای ساخته‌شود، اگرچه ملاحظات فرهنگی آن ممکن است در اختلافات ایدئولوژیک بگنجد، اما اصل جاده‌سازی نیازمند مهندسینی است که کارشان جنبهٔ سیاسی و جناحی ندارد. 1️⃣ مورد اول طبیعتا نقش بسیار کمی دارد، چراکه اگر نقش عمده را می‌داشت، نباید پیشرفتی رخ می‌داد و همه‌چیز باید فدای منافع سیاسی می‌شد، لیکن کسی که اندک آزادگی در اندیشهٔ خود داشته‌باشد، دستاوردها و پیشرفت‌ها را نیز علی‌رغم تمام مشکلات، می‌بیند. دستاوردهای انقلاب، یکی و دوتا نیست؛ آنانکه در این خصوص مطالعه‌دارند و اسیر جوسازی‌های رسانه‌ای نیستند، می‌دانند که چه می‌گویم. 2️⃣ مورد دوم ذاتا نمی‌تواند علیتی برای مشکلات داشته‌باشد. بسیار محمود و پسندیده است که در هر کاری از متخصص همان کار استفاده‌شود. 3️⃣ مورد سوم می‌تواند نقش مهمی ایفا کند. اجازه‌دهید بررسی این مورد را به آینده موکول‌کنیم. ⁉️ عامل دیگری که به‌عنوان منشا مشکلات مطرح می‌شود، شخص ولی فقیه است. گویند شخص ولی فقیه، آیت الله خامنه‌ای است که منافع می‌برد و سعی در دیکتاتوری بر مردم دارد. ✅ واقعا جدا از تعلق‌خاطر قلبی بنده به ایشان، یکی از مضحک‌ترین عواملی است که می‌گویند! خامنه‌ای و منافع شخصی؟! او اگر به‌دنبال منافع شخصی بود، چرا وضعیت زندگی‌اش این است؟ چرا به اعتراف دوست و دشمن، ساده‌زیستی او بسیار پرجلوه است؟ بالاخره از این حکومت‌کردن باید چیزی به شخص خودش بماسد دیگر!! به‌علاوه، ایشان هم یکی از مسئولان کشور است؛ همانطور که در بند قبل بیان‌شد، اگر مسئولان کشور به‌دنبال منافع شخصی و سیاسی می‌بودند، چرا اصلا اینقدر پیشرفت‌ها داشته‌ایم؟ اصلا کسانی که چنین انتقاداتی به ايشان می‌کنند، در طول عمر خود یک ساعت وقت گذاشتند سخنان ایشان و رفتارهای ایشان را ملاحظه‌کنند؟! آیا یک کلمه از راهبردهای ایشان، سیاست‌های کلی ابلاغی ایشان و جلسات عمومی و خصوصی ایشان می‌توانند در جهت منافع شخصی پیداکنند؟ آیا یک برگ سند دارند که ایشان در خارج از چارچوب قانون اساسی، دخالت در مسئله‌ای کرده‌باشند که منفعت شخصی برای ایشان داشته‌باشد؟ آنقدر طهارت ایشان بر اصل بصیرت روشن و بدیهی است که جایی برای سخنرانی ندارد! 👈 ان شاء الله در قسمت آینده به جایگاه ولایت فقیه و بررسی تطبیقی عملکرد آیت الله خامنه‌ای با مسئولیت‌های ایشان خواهیم‌پرداخت. این مسئله اگرچه بحث بسیار مفصلی می‌طلبد، لیکن به‌قدر وُسع سعی می‌کنیم اصول مطالب را مطرح‌کنیم ان شاء الله. ______________ @Aagahaneh
اینقدر در دنیای مدرن زیستیم که بنیان‌های هستی‌شناختی آن برایمان شده جزو بدیهیات! انگارنه‌انگار که قراربود «انسان»های والارتبه شویم، نه اینکه ساختمان‌های بالامرتبه بسازیم و بنز سوارشویم. وقتی چشممان پر شد از برج و بنز، راجع به رشد و پیشرفت نیز بنزی فکر می‌کنیم، نه بهجتی و قاضی‌ای (رحمة الله علیهما). ______________ @Aagahaneh
سیاست‌زدگی و مدیریت غیر علمی یعنی کسانی را که افکار و گرایشات مسمومی دارند به‌نام هم‌افزایی سیاسی نگه‌بدارند. نتیجه‌اش هم می‌شود تَکرار وضعیت سابق در ساختمان دولت. اصلاح سیاست خارجی بیش از «دانش»، «اراده» می‌خواهد که الحمد للله دارید. اما چقدر دانش «اقتصاد انقلابی» دارید؟! در دو سال آتی خواهیم‌دید. ______________ @Aagahaneh
‏برای تحلیل اقتصاد ایران، علاوه بر دانش اقتصادی (دانستن روابط بین متغیرها و نحوه اثرگذاری آن‌ها بر هم)، باید جریان منافع بین گروه‌های ذینفع (مثلاً بین نمایندگان مجلس با وزارتخانه‌های دولتی و بنگاه‌های بزرگ سودآور، بین پکیج فروشان با رانت خواران..)، را هم شناخت‌. یعنی ‎ نبود. به کانال اقتصاد کاربردی بپیوندید 👇 https://eitaa.com/DrRezaGholami
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش دوازدهم: منشأ مشکلات 3 🔺 در قسمت قبل به برخی از مناشئ احتمالی وضعیت موجود پرداختیم و در آخرین مورد، به نقش شخص آیت الله خامنه‌ای رسیدیم و این احتمال را بررسی کردیم که علةالعلل و منشأ اصلی مشکلات کشور، شخص ایشان باشد. آنگاه مسئله را از این جهت که شخص ایشان از مدیریت اینچنینی خود به‌دنبال منافع شخصی باشند بررسی نمودیم و گفتیم که اشتباه‌بودن چنین حرفی با اندک مطالعه و تأملی دانسته می‌شود. موضوع قسمت فعلی، توانایی ایشان برای مدیریت است. ⁉️ اشکال این است که اصلا قبول‌داریم که آیت الله خامنه‌ای انسانی پاک‌دست است و از تصمیمات خود به‌دنبال منافع شخصی نیست؛ اما چه کسی گفته که ایشان تخصص رهبری دارد؟ اتفاقا به‌خاطر عدم تخصص ایشان است که وضعیت کشور بدینجا رسیده و این همه مشکلات داریم! ✅ در پاسخ به این پرسش می‌توان اقلا در ده قسمت سخن‌گفت! ✔️ می‌توان یک‌به‌یک اقدامات ایشان را بررسی کرد و آن را با معیارهای رهبری تطبیق‌داد. ✔️ می‌توان از جنبه‌های معنوی و نصرت الهی حرف‌زد. ✔️ می‌توان کارآمدی‌های تصمیمات ایشان را برجسته‌کرد. ✔️ می‌توان به نقش واقعی رهبری در اسلام پرداخت و مسئلۀ رشد اجتماعی در سایۀ ولایت الهی را به‌پیش‌کشید. ✔️ می‌توان به راهبردهایی که ایشان در سخنرانی‌های خود مطرح فرمودند پرداخت. می‌توان به مطالبات برزمین‌ماندۀ ایشان توجه‌کرد. ✔️ می‌توان به جایگاه ولی فقیه در قانون اساسی و حدود اختیارات ایشان پرداخت و توقعاتی که از جایگاه ایشان می‌رود را تعدیل نمود. از کدام‌شان بگویم! ترجیحم بر این است که کل مسئله را به سلسله‌مباحثی جداگانه موکول‌کنم ان شاء الله. تا یار که را خواهد و مهرش به که باشد. اما اجمالا این را بدانید که دفاعیات بسیار زیادی می‌شود از شخص ایشان انجام‌داد. به فعالیت ایشان می‌توان در تمامی مواردی که در بالا ذکرشد پرداخت و در همۀ آن‌ها نیز با اتقان کامل و بدون تعصب نظرداد. اما تفصیل این مطالب موجب انحراف بحث فعلی از مسیر اصلی خود می‌شود. تقاضا دارم که در سلسله‌مباحثی که در آینده مطرح‌خواهدشد، حل این مسئله را پیگیری بفرمایید. 🟥 منشأ احتمالی دیگر، نهادهای زیرنظر رهبری همچون شورای نگهبان، مجمع تشخیص، نهادهای نظامی و امثالها هستند. اما این‌ها نیز اختیارات کامل اجرایی ندارند و صرفا به بخشی از مسائل می‌پردازند. البته همۀ آن‌ها با تعامل کامل با دولت و مجلس که برخاسته از آراء مردم هستند رفتارمی‌کنند و حتی سیاستگذاری‌های کلان کشور نیز بدون دخالت دولت و مجلس انجام نمی‌گیرد. به همین جهت نمی‌شود این نهادها را مناشئ اصلی مشکلات دانست. اگرچه شاید بی‌تقصیر هم نباشند، اما مشکل اصلی را این‌ها به‌تنهایی نمی‌توانند موجب شوند. حتی نهادهایی همچون ستاد اجرایی فرمان امام که یکی از بزرگ‌ترین نهادهای اقتصادی کشور است نیز منشأ مشکلات نیست، زیرا او هم اگر ایرادی داشته‌باشد، تابع سیاستگذاری‌های کلان و ماحصل آن چیزی است که از نهادهای حکومتی درمی‌آید و او نیز به‌نوبه خود، متاثر از منشأ اصلی مشکلات است؛ همان منشأی که در این نوشتار به‌دنبال آنیم. ✳️ ممکن است بپرسید که چرا اصلا به دنبال منشأی واحد و یگانه برای علةالعلل مشکلات می‌گردید؟! مجموعه‌ای از این‌ها با هم دخالت دارند. اما پاسخ می‌دهیم که اگرچه همۀ عوامل باهمدیگر دخالت دارند در ناکارآمدی‌های موجود، اما آنگاه که به منشأ اصلی برسیم، خواهید دید که واقعا مشکلات از نقطۀ خاصی آب‌می‌خورد! 👈 پس در قسمت بعد، منتظر نقطۀ نهایی بحث ما باشید تا اصلی‌ترین منشأ مشکلات به نظر قاصر خود را بیان‌کنیم ان شاء الله. ______________ @Aagahaneh
همچنان این احتمال هست که علیزاده یه سوسیالیست باشه که صرفا با گفتمان انقلاب، دشمن مشترکی به‌نام لیبرالیسم داره، اما نه اینکه دوست ما باشه؛ اون صرفا دشمن دشمن ماست شاید. ______________ @Aagahaneh
آینده رو فقط خدا می‌دونه. صلاح واقعی رو هم فقط خدا می‌دونه. ما فقط در دایرهٔ داشته‌ها و وظایف خودمون که در اختیار خودمون هستن مسئولیم. چه‌بسا خدا بخواد با رقیب اردوغان به ما کمک‌کنه. در طریقت هرچه آید پیش سالک خیر اوست؛ چه در سلوک فردی و چه در سلوک اجتماعی. ______________ @Aagahaneh
مرزبندی از اصلاح‌طلب و اصولگرا تغییرکرده. اینقدر در این واژه‌ها ندمید. مرزبندی حال حضر، انقلابی و غیر انقلابی هست؛ ملاک و معیارش هم طرفداری از لیبرالیسم و سیاست‌ها تعدیلی، و مخالفت با اونه. لذا هم اصولگرای غیر انقلابی داریم و هم اصلاح‌طلب انقلابی. ______________ @Aagahaneh
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش سیزدهم: منشأ مشکلات 4 🔺 عرض‌کردیم که کم‌کاری مسئولان نمی‌تواند منشأ اصلی مشکلات باشد. پس چرا با وجود مسئولانی که در حد خود سعی در بهبود شرایط داشته‌اند و می‌توانستند از مواضع خود در ادارۀ کلان کشور دفاع‌کنند آن هم در مجامع علمی، مناظرات و در انظار مردم، باز هم مشکلات فراوانی داریم؟ پس گیر کار در جایی دیگر است! ✅ حکایت کشور ما حکایت آن کشاورزی است که می‌خواست میوۀ استوایی «پاپایا» را در خاک مازندران بکارد. به این مثال توجه و دقتی وافر داشته‌باشید تا عمق مطلب را دریابید. فرض‌کنید بخواهید میوۀ استوایی پاپایا را در خاک و هوای مازندران بکارید؛ اگر بتوانید بکاریدش، درآمدی بسیار بیشتر از کشت برنج تارم کسب‌خواهیدکرد! طبیعتا شما از دو حال خارج نیستید؛ 1️⃣ یا خود مهندس کشاورزی و متخصص دانش کشاورزی هستید. 2️⃣ یا اینکه کشاورزی ساده هستید و تخصصی در این رابطه ندارید. ⭕️ اگر خودتان متخصص باشید، به دانش خود مراجعه می‌کنید و آن دانش به شما می‌گوید که می‌توانید کشت پاپایا را در مازندران انجام‌دهید. البته برخی از اساتید این علم، پژوهش‌هایی انجام‌داده‌اند که پاپایا در مازندران رشد نمی‌کند، اما آن اساتید، جریان غالب نیستند و کسانی هستند (مثلا 10% محققان این رشته) که اندیشۀ ایشان در محافل علمی کشاورزی مورد پذیرش نیست. شما هم به احتمال زیاد جزو آن 90% هستید که می‌گویند بکار!! ⭕️ اگر هم خودتان متخصص نباشید، طبعا باید از مهندسان کشاورزی مشورت‌بگیرید. فرض کنید از 10 مهندس مشورت‌می‌گیرید. طبیعتا چون شاکلۀ دانش کشاورزی در دانشگاه، تجویزمی‌کند که پاپایا را بکارید، 9 نفر از این 10 نفر گویند که بکارید! اما شما می‌کارید و می‌بینید محصولی بدست‌نیاورده‌اید. همینطور اگر خودتان مهندس کشاورزی باشید، به‌احتمال 90% جزو جریان غالب هستید و کشت پاپایا را انجام‌داده‌اید. 👈👈 توجه کنید که این مطلب صرفا یک مثال است و شاید در واقعیت، هیچ مهندس کشاورزی نباشد که بگوید پاپایا را در مازندران کشت‌کن!! ⁉️ حال چه می‌کنید؟ طبیعتا از آن 9 نفر می‌پرسید که چرا محصولم خراب‌شد؟ آن‌ها هم می‌گویند فلان جا را درست آب‌ندادی! سال بعد آب‌دهی را هم درست انجام‌می‌دهید، اما باز هم محصول درنمی‌آید. مجددا از آن 9 نفر می‌پرسید و می‌گویند فلان کود یا سم را به‌درستی ندادی. باز هم سال بعد کشت پاپایا را انجام‌می‌دهید و باز هم درنمی‌آید. تا 10 سال به امید درآمدی سرشار، پاپایا می‌کارید، اما هیچ‌چیزی عایدتان نمی‌شود. در این مرحله نتیجه‌می‌گیرید که اگرچه در 10 سال گذشته کار عاقلانه‌ای انجام‌دادید که به متخصصان فن کشاورزی اعتماد کردید، اما اکنون دیگر زمانش فرارسیده که اعتماد خود را به آن متخصصان کم‌کنید و به سراغ آن 10% متخصصان کشاورزی بروید که از همان ابتدا می‌گفتند این ره که تو برای کاشت پاپایا می‌روی به ترکستان است! ❌❌ مسئلۀ اقتصاد در کشور ما عینا همین مثال پاپایا است. زمانی متخصصان اقتصادی لیبرال که جریان غالب در دانشگاه‌ها را تشکیل‌می‌دادند و هنوز هم می‌دهند، برای توسعه و رشد بیشتر کشور نسخه‌پیچی می‌کردند که باید بانک‌های خصوصی را تقویت‌کنیم، اقتصاد را به‌جای مالکیت تعاونی، به‌سمت مالکیت خصوصی ببریم (اگرچه خلاف قانون اساسی و سیاست‌های ابلاغی رهبری بود) و باید مقولۀ یارانه‌های پنهان انرژی را اصلاح‌کنیم. قرار بود رشد و توسعۀ خوبی ایجادشود، اما بیش از 30 سال از شروع حاکمیت این تفکر گذشته و هنوز توسعۀ ایده‌آل انجام‌نشده‌است. این متخصصان اقتصادی دانشگاهی، بسیاری‌شان واقعا انسان‌های شریفی هستند، منتهی تفکر اقتصادی ایشان همین است. وقتی آن اقتصاددان حزب‌اللهی می‌گوید برای حل مشکل صنعت، باید اجازه‌دهیم نرخ بهرۀ بانکی خیلی بالارود، یعنی نظام بانکی ما از اینی که هست هم ربوی‌تر شود! او فکرش پرشده از اینکه تنها راه نجات اقتصاد، ربای بیشتر است، گرچه زیارت اربعین او نیز سرجای خودش است! ما تا از تربیت‌یافتگان شرق و بالاخص غرب نجات‌پیدانکنیم، وضعمان اصلاح نخواهدشد. همین مسئله را در جریانات دیگر نیز داریم؛ علوم سیاسی و فرهنگ نیز همچنین‌اند. افرادی قربة الی الله، تیشه به ریشۀ اسلام می‌زنند چون فکرشان مسموم است. 👈 ان شاء الله در قسمت بعد، بیشتر به این مسئله می‌پردازیم. ______________ @Aagahaneh
تبریک به پرسپوليس اما اینکه طرفدار تیمی باشی که امکانات بسیار بیشتری از بقیه داره هنر نیست. هنر اینه که طرفدار تیمی باشی و در قالب تعاونی در رشد تیمت اثرگذار باشی مثل برخی تیم‌های مطرح اسپانیا. اگرچه فوتبال و طرفداری ازش چیزی به آدم اضافه نمی‌کنه و نه به درد دنیا می‌خوره نه آخرت. https://virasty.com/abizaki/1684460012271532940 ______________ @Aagahaneh
مشکل اقتصاد ما با دو چیز حل می‌شود ان شاء الله: دلارزدایی از اقتصاد و تقویت ریال انحلال تفکر کلان‌مقیاس‌گرایی اما کلان‌مقیاس‌گرایی مهم‌ترین عاملی است که اقتصاد را از دستان طبقهٔ سرمایه‌سالار درمی‌آورد و به «مردم» بها می‌دهد. در انتخابات‌ها همین را مطالبه کنید. https://virasty.com/abizaki/1684461241779690438 ______________ @Aagahaneh
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش چهاردهم: اقتصاد امروز 🔺 علوم انسانی غربی - ازجمله اقتصاد - اغلب با انکار کل یا بخشی از واقعیات جهان هستی تکون‌یافته‌اند. اقتصاد هم از این آفت مستثنی نیست. چرا اقتصداددانانی شریف داریم که همان نسخه‌های سکولار را ترویج می‌کنند؟ زیرا ایشان در لایه‌های درونی ذهن خود اعتقادی به تنظیم‌گری دین در عرضۀ اجتماعی ندارند و به عبارت دیگر، سکولار هستند؛ اگرچه سفر اربعین برخی از ایشان نیز ترک نمی‌شود و چه‌بسا در اردوگاه اصولگرایی و انقلابی‌گری نیز تعریف شوند. همین است که می‌بینید فلان مسئول حزب‌اللهی که برخی فضاهای مجازی را برای فرزند خود محدود می‌کند، اما به مردم که می‌رسد دم از آزادی بیان می‌زند! 🔴 با توجه به همۀ مطالبی که در قسمت‌های قبل ارئه‌شد، می‌توان دانست که عدم توجه به بخش‌های مهمی از واقعیت‌هایی که اتفاقا آثار بسیار زیادی بر نحوۀ برنامه‌ریزی ما در علومی همچون اقتصاد دارند، چه‌بلایی می‌تواند بر سر آن علم و جامعه بیاورد. متاسفانه بخش زیادی از علوم انسانی موجود و ازجمله اقتصاد همینگونه هستند، و بر پایۀ لیبرالیسمی شکل‌گرفته‌اند که تعریف او آزادی تفاوت بسیار فاحشی با آنچه نگاه واقعیت‌گرایانه و تحلیل پیشینی جهان می‌دهد دارد. این آزادی ول‌انگارانه، همان است که اکنون در عرصۀ اقتصاد و فرهنگ و غیر آن دامن کشور ما را گرفته‌است؛ نه‌تنها کشور ما، بلکه سایر کشورهایی که برای رشد و توسعۀ خود سعی‌داشتند به نسخه‌های غربی و علی‌الخصوص بانک جهانی و اسناد بین‌المللی توجه‌کنند نیز دچار همان شده‌اند. مثال‌های بسیاری وجوددارد که کشورهای مختلف با فرهنگ‌های مختلف، همینکه با این مدل فکری وارداتی مواجه شدند، به‌طور خواسته یا ناخواسته ذوب در آن شده‌اند و مردم خود را به بردگان نظام سرمایه‌داری تبدیل‌کرده‌اند. 🌐 مرحوم امام خمینی تاکید فراوانی داشتند بر اینکه مراقب باشید مملکت دست لیبرال‌ها نیفتد؛ یا در جایی دیگر فرمودند از تربیت‌یافتگان شرق و غرب به این زودی‌ها نجات نخواهیم‌یافت. حتی برای این ایده یکی از نزدیک‌ترین اشخاص به خود (مرحوم منتظری) را نیز فدا کردند تا نشان‌دهند که تعارفی با کسی در این زمینه ندارند. چرا؟ زیرا ما انقلاب نکردیم تا بر اساس تفکرات سابق حرکت‌کنیم و صرفا جای تاج و عمامه عوض‌شود! بلکه انقلاب ما انفجار نور بود و نور یعنی همان «حقیقت». آن نوری که امام می‌فرمود، نور اسپهبدی شیخ اشراق است؛ نور وجود ملاصدرا است و نور ابن‌عربی است؛ در یک کلام، نور قرآنی و نور توحیدی است که ناب‌ترین حقیقت جهان هستی است. آیا نور حقیقت می‌تواند ناکارآمدی ایجاد کند؟! آیا نور حقیقت می‌تواند ناامیدی بیافریند؟! آیا نور حقیقت می‌تواند انحطاط فرهنگی را موجب شود؟! البته که خیر. پس اگر مسیرمان به‌سمت چنین مواردی رفت مشکل از کجاست؟ دقیقا مشکل از همانجایی است که برخی می‌خواهند با فوت‌کردن خود، نور خداوند را خاموش‌کنند! برخی آگاهانه و از روی عمد، و برخی از روی ناآگاهی و سهو؛ اما نمی‌دانند که «الله متمّ نوره ولو کره الکافرون»؛ خداوند نور خود را تمام می‌کند اگرچه کافران خوش‌نداشته‌باشند. ❓ حال شما بگویید، اگر دین صحبت از طهارت و نجاست می‌کند، یعنی چه؟ طهارت یعنی آن رفتارهایی که انسان را به واقعیت نزدیک می‌کند؛ چه وضوء و غسل و تیمم باشد، چه شستن محلی باشد که با نجاستی برخوردی داشته، و چه طهارت باطنی که فهم حقایق قرآنی به آن وابسته است. فرقی نمی‌کند؛ دین آمده تا ما را پاک کند؛ یعنی دست ما را در واقعیت نظام هستی بگذارد. اما نجاست درست در مقابل آن است؛ نجاست موجب دوری از حقیقت هستی می‌شود. حال اگر علومی بودند که از اساس با عدم توجه به واقعیت‌های هستی و حتی با رویکردی الحادی در جهت نفی حقایق توحیدی عالَم شکل‌گرفتند، باید چه عنوانی برایشان به‌کار برد؟! آری! این علوم ذاتا «نجس» هستند! یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب، ذاتا مسموم هستند. علم مسموم یعنی چه؟ یعنی علمی که علم نیست و قرار نیست تصویری از واقعیت به ما بدهد؛ بلکه از ابتدا بنیان خود را بر نگاه‌های پسینی نهاده تا به توسعه‌ای مادی برسد، آن هم توسعه‌ای که سود آن به جیب عده‌ای محدود رود و سایر مردم چنین گمان کنند که آن‌ها نیز از این توسعه بهره‌مند هستند!! اما زهی خیال باطل! 👈 در قسمت بعد به حول و قوۀ الهی به خاستگاه مفهوم توسعه و مختصری از تاریخچۀ آن خواهیم‌پرداخت تا مشخص‌شود که چه کلاه گشادی به اسم این عنوان زیبا بر سر بشریت گذاشته‌اند؛ همچنین خواهیم‌گفت که انقلاب اسلامی قرار بود بشر را بیدار کند تا توسعۀ صحیح را بیابیم، اما تربیت‌یافتگان شرق و غرب همواره سعی در انحراف انقلاب از این مسیر داشته‌اند. ______________ @Aagahaneh
مناظرۀ غنی‌نژاد و علیزاده در برنامۀ شیوه را در این بستر تحلیل‌کنید. تحلیل خود را بنویسید تا منتشر کنیم ان شاء الله. ______________ @Aagahaneh