eitaa logo
آگاهانه...
115 دنبال‌کننده
99 عکس
26 ویدیو
3 فایل
اندر مبنی‌شناسی سیاستگذاری و آگاهی‌بخشی عمومی ارتباط: @alibizaki ویراستی: https://virasty.com/abizaki
مشاهده در ایتا
دانلود
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش هشتم: اسلام سیاسی 🔺 در قسمت قبل پیرامون ارتباط دین با واقعیت سخن‌گفتیم؛ از ویژگی‌های دین این است که پاسخی است به پرسش‌های بنیادین بشر از واقعیت‌هایی که به‌شدت برای حیات خود نیازمند به آن است، اما دسترسی به پاسخ آن ندارد. ❓ اما آیا پرسش‌های بنیادین منحصر در پرسش‌های اعتقادی هستند؟ مثلا اینکه قرآن بر حق است یا نه؟ پیامبران آمده‌اند یا نه؟ معاد و قیامتی هست یا نه؟ قضا و قدر وجود دارد یا نه؟ یا اینکه پرسش‌های بنیادین منحصر در این موارد نیست؟ مقوله‌هایی همچون عدالت، آزادی، حق، جمهوریت، حکومت، ساختارهای اجتماعی، و موارد اینچنینی، مسائلی هستند که بدون پاسخ به آن‌ها اساسا امکان تشکیل حکومت و حرکت‌های اجتماعی وجود ندارد؛ به‌راستی حدود و ثغور این مفاهیم کجاست؟ 🔅 آزادی تا کجا باید باشد؟ 🔅 نقش آزادی در جمهوریت و آراء مردم چیست؟ 🔅 آیا مردم می‌توانند آزادی خود را محدودکنند؟ آیا اصولا آزادی نامحدود امکان تحقق خارجی دارد یا نه؟ 🔅 ساختارهای اجتماعی بر اساس عدالت شکل‌می‌گیرند یا بر اساس دیکتاتوری، جمهوریت و یا تکامل جمعی؟ 🔅 نقش حکومت در تنظیم روابط اجتماعی چیست به‌نحوی که به آزادی افراد صدمه‌نزند؟ 🔅 و پرسش‌هایی دیگر از همین قبیل. اگر دقت‌کنید، می‌بینید که بسیاری از بحث‌های سیاسی و اجتماعی در میان جمع‌های رفاقتی و خانوادگی، همگی از اختلاف در پاسخ‌هایی نشأت می‌گیرد که به این پرسش‌ها می‌دهیم! چه بحث حجاب باشد، چه بحث اقتصاد، و چه بحث سیاست! ✅ اینجاست که دین مبین اسلام، برای این پرسش‌ها پاسخ می‌آورد و دست عقل را در دستان واقعیت‌های نظام هستی می‌گذارد؛ اینجاست که «اسلام سیاسی» متولد می‌شود و بشر را از مصائب رویکردهای اومانیستی و خودمحور درمی‌آورد؛ راه صحیح توسعه را نشان‌می‌دهد، و ساز و کار دست‌یابی به آن را واضح می‌سازد. ⁉️ اما همینجا سوالی مطرح می‌شود؛ اگر اسلام سیاسی بر اساس واقعیت‌هاست، پس چرا جمهوری اسلامی که از ابتدا مدعی همین مطالب بود، وضع امروزش این است؟ به‌عبارت دیگر اگر ادعای جمهوری اسلامی این است که اسلام را پیاده می‌کند، پس چرا «کارآمدی» نداشته‌است؟ این سوال، در واقع همان پرسش اولیهٔ این سلسله‌مباحث است؛ کارآمدی نظام. آنچه در این ۸ قسمت مطرح‌شد، همگی مقدمه‌ای بود تا به همین پرسش برسیم. 👈 ان شاء الله در قسمت بعد، سرآغازی خواهیم‌داشت بر پاسخ به سوال اصلی. با ما همراه باشید. ⭕️ پ.ن: همانطور که گفته‌شد، پرسش‌های بنیادین منحصر در مسائل سیاسی نیستند، بلکه حتی یک پدر در برخورد با فرزندش نیازمند این پاسخ‌هاست؛ مثلا اگر حد آزادی و عدالت را به‌درستی نداند، یا فرزند را بیش از حد آزاد می‌گذارد، و یا او را بیش از حد در تنگنا قرارمی‌دهد. موارد دیگر را در زندگی خود جستجو کنید؛ حتما مثال‌های بسیاری خواهیدیافت. منتهی بحث فعلی ما منحصر در مسائل اسلام سیاسی است، اگرچه می‌شود پیرامون پرسش‌های بنیادین در زندگی روزمره نیز سخن‌گفت. ______________ @Aagahaneh
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
تا وقتی چهارچوب تحلیلی بر مبنای نظریه عدالت اسلامِ انقلابی نداشته باشید بر سر هر موضوع اقتصادی به جان هم می‌افتید. از حذف ارز ترجیحی گرفته تا واردات خودرو و وزارت بازرگانی و حذف یارانه و حداقل دستمزد و نقدینگی و ... وقتی با سیستم طرفید با شناخت قطعات سیستم‌شناس نمی‌شوید! ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
🟢 دربارۀ مقولۀ «عدالت» و نظریات غربی‌ها پیرامون آن مطالعه می‌کردم و دیدم که بدون توجه به الهیات، جقدر بشر حیران است! هریک ملاکی برای عدالت ارائه داده‌اند، دریغ از اینکه ذره‌ای در این ملاک‌ها به واقعیت نظرداشته‌باشند! اصلا اکثرشان واقعیتی در ازاء این مفاهیم قائل نیستند و اگر هم قائل‌باشند، واقعیتی بسیار محدود و دست‌بسته را درنظردارند. تعمق در معارف دینی کنید تا عدالت واقعی برایتان مکشوف‌شود؛ آن عدالتی که ملاکش مطابقت با عالَم هستی و اقتضائات آن است؛ آن عدالتی که انسان را به‌عنوان موجودی واقع‌یاب و حقیقت‌یاب، و سعادت این انسان را نادیده نمی‌انگارد؛ آن عدالتی که برای انسان شأنی الهی قائل است و انسان را در راستای «علی»شدن و «محمد»شدن صلوات الله علیهما و آلهما می‌بیند؛ آن عدالتی که بشر سرگشته را در همین حال سرگشتگی خود تحلیل نمی‌کند، بلکه او را اشرف مخلوقات می‌داند؛ همۀ مناسبات بشری را در راستای زندگی مادی نمی‌نگرد، بلکه او را واجد شأن خلیفةاللهی می‌داند و در تنظیم مناسبات اجتماعی و فردی وی، سعی در تحقق میلیون‌ها و بلکه میلیاردها قاضی و بهجت و حسن‌زاده دارد. 🔻 آری؛ آنگاه که کرامت و مقامات عالیه منحصر در طبقۀ خاصی از علما شد و با مدرن‌شدن جوامع و توسه‌طلبی‌های سکولار، برای سایرین تبدیل به امری دست‌نیافتنی گشت، عدالت ذبح‌شد. و الا الآن باید به‌جای دغدغۀ مشکل خودرو، به دغدغۀ گسترش طی‌الارض از 4 میلیارد انسان به 4 میلیارد دیگر می‌اندیشیدیم! ______________ @Aagahaneh
♦️ اصولا روش کاری غرب جدید و علی‌الخصوص ایالات متحده چنین است که در عوض تسلط مستقیم بر ملت‌ها، یک زمین بازی بر اساس قواعدی تقریبا مشخص ایجاد می‌کنند، منتهی خودشان را همواره بهترین بازیکن زمین قرارمی‌دهند. چه در علم و فناوری، چه در قدرت سیاسی، چه در قدرت نظامی و چه در قدرت اقتصادی. لذا کافی‌است بازیکنی دیگر قدرت‌بگیرد تا در همین زمین بازی، از غرب پیشی‌بگیرد!! چنان که می‌بینیم که چین اکنون تنه به تنۀ آمریکا می‌زند. ⚠️ اما هر بازیکنی که میدان را در دست بگیرد، باز هم در زمین بازی دیگری توپ می‌زند؛ چه چین باشد، چه ایران و چه روسیه. مگر آنکه در راستای ایجاد تمدنی جدید قدم‌بردارند. البته چنین تمدنی از چین و روسیه برنمی‌آید! شاید تنها کشوری که برای تمدن غرب بدیلی دارد، جمهوری اسلامی ایران باشد؛ ما هستیم که می‌توانیم زمین بازی را عوض‌کنیم، چراکه در مبانی هستی‌شناختی، دستگاهی کاملا منسجم داریم. ناکارآمدی‌های درون کشور بدین سبب است که ما پای در زمینی نهادیم که زمین بازی ما نیست. طراح و سازنده و قهرمان آن زمین، کسی دیگر است؛ ما ناچاریم برای حرکتمان زمینی جدید بسازیم؛ وگرنه تا هست، همین مشکلات فعلی کشور ادامه‌خواهدیافت. ______________ @Aagahaneh
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش نهم: جمهوری اسلامی 🔺 در قسمت قبل گفتیم که اسلام برای پرسش‌های بنیادین سیاسی و اجتماعی پاسخ‌های واقعی را ارائه می‌دهد. در این قسمت اما به جمهوری اسلامی می‌پردازیم. به‌راستی جمهوری اسلامی چیست و چه بهره‌ای از «واقعیت» و «اسلام سیاسی» دارد؟ با شناخت درست جمهوری اسلامی می‌توانیم یک قدم به یافتن منشا وضع نابسامان موجود (البته بر فرض نابسامان‌بودنش!) نزدیک‌تر شویم، چراکه مشکلات حال حاضر در بستر جمهوری اسلامی محقق‌شده و جهت تحلیل پیشنی لازم است به شناخت دقیقی از جمهوری اسلامی بپردازیم. 🔲 جمهوری اسلامی خلاصه می‌شود در قانون اساسی. قانون اساسی ما بیانگر تمام آن چیزی است که از جمهوری اسلامی سراغ‌داریم. چیستی، آرمان‌ها، تئوری‌های بنیادین و راهکارهای اساسی برای تحقق اهداف، همگی در قانون اساسی آمده‌است. نویسندگان قانون اساسی، همگان از اسلام‌شناسان بنام بوده‌اند و پرسش‌هایی که در قسمت‌های گذشته مطرح کردیم را پاسخ‌گفته، و در متن قانون اساسی اشراب کرده‌اند. قانون اساسی بر اساس واقعیات دینی نوشته‌شده و انعکاس‌دهندۀ روش حکومت‌داری بر اساس آن واقعیات است. البته متن این قانون، ساختۀ دست بشر است و همچون هر مصنوع بشری دیگر، امکان خطا در آن می‌رود، اما اصول و بنیان‌های اساسی قانون، همگی مستفاد از اسلام و تماما قابل دفاع است. ⁉️ اما چه‌چیزی موجب مشکلات فعلی کشور شده‌است؟ اغلب ما با این مسئله مواجه‌شده‌ایم که جناح‌های مختلف با تفکرات مختلف بر سر کار آمده‌اند، اما به قول معروف «الذینَ و الذینَ، روز به روز بدتر از اینَه»!! باری با شعار سازندگی وارد شدند، باری با شعار آزادی، باری با شعار عدالت، باری با شعار اعتدال، و باری با شعار فسادستیزی. اما چرا همۀ این دولت‌ها و مجالس با تمام اختلافات فکری و شخصیتی و عملی خود، نتوانستند مشکلات را حل‌کنند؟ چرا بسیاری از این افراد پس از دورۀ مسئولیت خود گله می‌کنند که نتوانستیم کاری کنیم و نگذاشتند و اینگونه سخن‌ها را مطرح می‌کنند؟ آنگاه برای پاسخ به این مسئله، به‌دنبال ریشۀ مشکلات می‌گردیم؛ ریشه‌ای که در تمام دولت‌ها و مجالس ثابت است و اوست که سیاستگذاری اصلی را خصوصا در حوزۀ اقتصاد در دست دارد. دربارۀ مصادیق این ریشه نیز بین مردم اختلاف‌نظر وجوددارد. برخی همدستی پشت‌پردۀ اصولگرا و اصلاح‌طلب را عامل یکسانی سیاست‌های اقتصادی می‌دانند، برخی رهبری و شورای نگهبان و سپاه را، و برخی مسائلی دیگر را. در ریشه‌یابی این مسائل نیز تحلیل‌های گوناگونی مطرح می‌شود که عام و خاص را درگیر می‌کند. باری شعار می‌دهند «اصلاح‌طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» و باری شعار می‌دهند که «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه». فرقی ندارد کسی که این شعار را تدوین‌کرده واقعا به‌دنبال مبارزه با منشا مشکلات بوده‌باشد یا نه، اما این شعارها به مزاق بسیاری از مردم خوش‌آمده؛ زیرا که برایشان منشا مشکلات را مشخص می‌کند؛ باری گویند مشکل از هم‌دستی جریانات با هم است، و باری گویند مشکل از رهبری و ولایت فقیه و ارکان ثابت نظام است. بالاخره مشکلات کشور که با آمدوشد جریانات مختلف، همچنان بعد از 44 سال باقی است، باید از جایی آب‌بخورد؛ آنجا کجاست که دولتی می‌رود و دولت دیگر می‌ آید، اما او نمی‌رود و نمی‌آید؟ نکند دولت‌ها صرفا در ظاهر فرق‌داشتند؟ یا اینکه اصل ولایت فقیه و یا شخص ولی فقیه (بدون ذره‌ای تعارف!!) باعث آن هستند؟! 👈 اما آیا این تحلیل صحیحی است؟ حداقل می‌توان گفت که اصل ولایت فقیه، مستفاد از دین است و یکی از واقعیاتی است که دین آن را مطرح‌نموده و قانون اساسی نیز آن را آورده‌است. اما آیا شخص ولی فقیه باعث مشکل است؟ یا اینکه جناح‌ها توافقات پشت‌پرده دارند؟ یا اینکه اصلا همۀ ما سر کاریم! و مشکل کلا از جایی دیگر است؟ در قسمت‌های بعد همراه ما باشید. ______________ @Aagahaneh
هدایت شده از جهان آرا
📺برنامه زنده جهان آرا 👈🏼موضوع: بررسی راهکارهای افزایش تولید و مهار تورم 👤مهمانان: سید ياسر جبرائیلی، عضو هیات علمی دانشگاه مهدی طغیانی، سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی ⏰دوشنبه ١٨ اردیبهشت١۴٠٢،ساعت ٢٢:٠٠ 🆔 @ofogh_tv 🆔 @jahanara_ofogh
♦️ جنگی دیگر در زمین اقتصاد... 🔆 نقطۀ کلیدی بحث جبرائیلی و طغیانی در جهان‌آرا، در 20 دقیقۀ انتهایی بود؛ آیا تثبیت قیمت دلار ممکن است یا نه؟ طغیانی می‌گفت نمی‌توان به عدد مشخصی برای نرخ دلار رسید و هر محاسبه‌ای (حتی محاسبۀ دکتر صمصامی) عددی خاص می‌دهد که با محاسبۀ دیگر می‌تواند اختلاف فاحشی داشته‌باشد. جبرائیلی می‌گفت نمی‌شود که بازار را رهاکرد تا سودهای نجومی نصیب شرکت‌هایی خاص شود. البته در اینکه برخی وعده‌های سابق طغیانی محقق‌نشد، جبرائیلی دست برتر را داشت. ❌ طغیانی البته کاری نداشت که وقتی بازار در دست عده‌ای محدود می‌چرخد، آن هم انحصاری است! آیا بهتر نبود خود دولت نرخ دلار را هر چند وقت یک‌بار تعیین می‌کرد؟! ______________ @Aagahaneh
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش دهم: منشأ مشکلات 1 ✅ در فلسفه قانونی داریم که به آن «قاعدۀ الواحد» می‌گویند. این قانون اگرچه ظاهر پیچیده‌ای دارد، اما دقیقا همان چیزی است که در ناخودآگاه همۀ ما وجود دارد. وقتی با برخی پدیده‌ها مواجه می‌شویم، درمی‌یابیم که شرایط مختلف تاثیری بر بود یا نبود آن پدیده نگذاشته‌اند؛ در نتیجه می‌گوییم پس منشأ آن پدیده جایی دیگر است. مثلا در همین مسئلۀ مورد بحث، ما با پدیده‌ای مواجهیم با عنوان ناکارآمدی؛ آنگاه که به‌دنبال منشأ این پدیده می‌گردیم، گاهی گوییم مشکل از فلان دولت و رئیس جمهور است، و باری گوییم از دولت دیگر و رئیس جمهور دیگر است. اما پس از اینکه دیدیم رویۀ واحدی در همۀ این جناح‌ها وجوددارد، درمی‌یابیم که مشکل باید از جای دیگر باشد؛ جایی که با آمدوشد دولت‌های مختلف تغییر نمی‌کند و در همۀ دولت‌ها نقش اساسی دارد. حال این منشأ مشکلات کیست؟ طبعا ذهنمان می‌گوید یا ولایت فقیه است، یا ولی فقیه است، یا شورای نگهبان، یا مجمع تشخیص، یا توافقات پشت‌پردۀ جناح‌ها و ارتباط فامیلی تودرتوی آن‌ها، یا چیزی شبیه به این‌ها. ⁉️ اما صبرکنید. آیا واقعا تنها چیزی که در این ادوار ثابت‌بوده و اثرگذاری بالایی در وضع موجود داشته، همین‌ها هستند؟ آیا این نهادهایی که نامشان را به‌عنوان بانیان احتمالی وضع موجود ذکرکردیم، به‌دنبال منافع پشت‌پرده برای خود بودند و مصالح مملکت را مراعات‌ نکردند و خلاصه اینکه آدم‌های فاسدی بودند؟ آیا مشکل کشور از فساد این نهادها و افراد است؟ اصلا آیا می‌شود به همین سادگی مسائل یک کشور را تحلیل‌کرد؟ 🔺 گفتیم که برای یافتن واقعیت در مسئله، نباید از راه تحلیل پسینی واردشد. سوالی که در بالا مطرح‌شد، تماما تحلیلی پسینی است! اما نگاه پیشینی به ما می‌گوید که یافتن منشا مشکلات نیازمند شناخت دقیق از وضعیت حاکم بر کشور است. ناکارآمدی اگر صرفا سوالی باشد برای پرداختن منشأ مشکلات و تحقیق و تحلیل پیشینی، چیز خوبی است، اما اگر همین ناکارآمدی به‌سادگی باعث قضاوت نهایی شود، قطعا تحلیلی پسینی است و به‌هیچ‌وجه حقیقت در مسئله را نشان‌نمی‌دهد؛ نتیجه‌اش هم می‌شود همانی که در قسمت سوم این نوشتار در مباحث تحلیل پیشینی و پسینی توضیح‌دادیم. ✔️ پس بگذارید به منشأ مشکلات بپردازیم. در قسمت قبل گفتیم که جمهوری اسلامی، نظامی مبتنی بر واقعیت‌هاست و اگر خللی باشد، از مبانی اساسی قانون اساسی نیست. از طرفی مشکلات کشور نمی‌تواند ناشی از اصل ولایت فقیه، مکانیزم تعیین ولایت فقیه، مردم‌سالاری دینی و موارد مشابه باشد، چراکه این ها مبانی قانون اساسی ما هستند. پس می‌ماند اجرای نادرست قانون اساسی. اما آیا مجریان قانون اساسی از روی تعمد به وطایف خود عمل نکرده‌اند؟ در مورد برخی می‌توان چنین گفت؛ کسانی که مسئولیت را پله‌ای برای منافع شخصی خود قرارداده‌اند. اما آیا همه همینطورند؟ اگر همۀ مسئولان به‌دنبال منافع شخصی خود بودند، پس چطور بسیاری از این افراد این توانایی را داشتند که جوامع متخصص و دانشگاهی و حوزوی را اقناع‌کنند که کارمان درست بوده؟ چطور با وجود همۀ مشکلات، این همه دستاورد مثبت در مسائل علمی و زیرساختی و حتی اقتصادی داشته‌ایم؟ دستاوردهای پس از انقلاب یکی و دوتا نیست. کتاب صعود چهل‌ ساله و کتب مشابه را ببینید که همگی بر اساس آمارهای بین‌المللی بین ایران در دوران جمهوری اسلامی و پلهوی مقایسه کرده‌اند. ✳️ درنتیجه نمی‌توان گفت منشا مشکلات این است که همۀ مسئولین یا اکثر آن‌ها فاسد بودند؛ چراکه اگر واقعا فسادی در چنین سطحی می‌بود، وضعیت ما باید بسیار بدتر از این بود! تورم ایران در بدترین حالت و با ناشیانه‌ترین نوع محاسبه، از 80درصد فراتر نرفته (محاسبات علمی حدود 50 درصد را می‌گویند) اما در همین کشور همسایۀ ما ترکیه، با اتفاقی ناگهانی، تورم رسمی (یعنی معادل همان 50 درصدی خودمان!) به بالای 100 درصد رسیده‌بود! پس مسئولان ما با همۀ مشکلاتشان، بی‌کار ننشسته‌بودند! 👈 پس مشکل از کجاست؟! در قسمت بعد مناشئ احتمالی دیگر را بررسی خواهیم‌کرد ان شاء الله. ______________ @Aagahaneh
مشکل از افراد نیست. سطح حکمرانی باید تغییر کند و این نیازمند عمومی است.تا چنین نشود، جلسات رده‌بالای حکومتی در کشور صرفا به تصویب برخی کلیات مبهم خواهدگذشت و از انسجام و هماهنگی لازم برای جایگیری در نظام حکمرانی برخوردار نخواهدبود.حکمرانی و مدیریت سلولی موجب عدم هماهنگی بخش‌های مختلف است. ______________ @Aagahaneh
♦️ اینکه می‌بینید نهادهای وابسته به نظام همچون سپاه و وزارت دفاع و امثالهم پیشرفت خیلی خوبی داشته‌اند، صرفا به‌خاطر داشتن مدیران لایق نیست؛ بلکه فضایی که ایشان در آن کار می‌کنند، فضای بازاری و معاملاتی نیست. آن‌ها مستقیما بودجه‌ای می‌گیرند و طرح‌ها را به‌پیش می‌برند. گویا فضایی شبه سوسیالیستی در آن‌ها حاکم است. 🟢 اما این نسخه برای اینکه در سطح عمومی جامعه محقق شود، نیازمند اصلاحاتی است. جامعه را نمی‌شود سوسیالیستی و دستوری اداره کرد. در برنامه‌ریزی اجتماعی باید بر اساس به‌رسمیت‌شناختن تمایلات افراد، حقوق، عدالت اجتماعی و شاخصه‌های کلان دیگر، آن هم نه با تفسیری ول‌انگارانه و لیبرال، بلکه به معنای کلمه رفتار کرد. حاکم اسلامی باید هم شرایط را برای حرکت‌های اجتماعی مثبت فراهم کند، و هم خود ناظر بر جریان باشد و اجازۀ سوءاستفاده‌ها را ندهد. ⭕️ طبعا اگر چنین چیزی محقق شود، پیشرفت‌ها بدست خود مردم رخ‌خواهدداد، البته نه به‌نحوی که برخورداری برخی از دیگران بیشتر باشد. دیگر نیازی هم به مدیریت دستوری نیست. ______________ @Aagahaneh
آگاهانه...
مشکل از افراد نیست. سطح حکمرانی باید تغییر کند و این نیازمند #آگاهی عمومی است.تا چنین نشود، جلسات رد
اخیرا دیدم سید محمد خاتمی صحبت از اصلاح حکمرانی کرده‌است. بدین‌وسیله خود را از این شخص و تفکراتش اعلام می‌دارم. ______________ @Aagahaneh