eitaa logo
درمحضرحضرت دوست
664 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
70 فایل
لینک کانال : @Abbasse_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ثواب نشر کانال هدیه برسلامتی اقامون امام زمان(عج) وشادی روح شهید عباس کردانی ادمین کانال @labike_yasahide
مشاهده در ایتا
دانلود
💐رو سفید باش 🔹و ما باید خودمان را مهیا کنیم از برای اینکه اگر چنانچه به زیارت ایشان موفق‌ شدیم ان شاء اللّه، طوری باشد که روسفید باشیم پیش ایشان. 📅امام خمینی(ره) | ۷ تیر ۱۳۵۹ 🌸آغاز ولایت و امامت منجی عالم بشریت، امام مهدی عجل‎الله گرامی باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «غدیرِثانی» 💠 توضیحات استاد در مورد نُهم ربیع و برگزاری مراسم ♦️ یادمون باشه که حق امام زمانمون رو در همین مسائل نمادین و شعائر زنده کنیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 چهار ویژگی یاران امام زمان 👤 حجة السلام پناهیان
💚 شفای‌زمین تنها بدست‌ امام‌ زمان ارواحنافداه : 🌤 امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: ☀️ به دست مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تمام اختلافات - سیاسی، فرهنگی، دینی و اقتصادی بشر در کره زمین از بين ميرود.. ليرفع عن الملل والأديان الاختلاف. 📚 بحار 53/4. 🌤 و فرمودند: ☀️ با آمدن مهدی علیه السلام تمام مذاهب و فرقه ها از بین میرود.. پس در كره زمين هيچ مذهبی الا دین خالص اهل بیت علیهم السلام باقی نميماند.. 📚 إلزام الناصب 2/91. 🌤 و فرمودند: ☀️ خداوند به دست مهدی علیه السلام شرق و غرب کره زمین را فتح ميكند و دشمنانی که عناد دارند، و با دین حق باز ایمان نمی آورند و فساد میکنند،کشته میشوند..و در كره زمين غیر از دين محمد صلی الله عليه وآله هيچ دينی باقی نميماند.. 🕋اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 یک راه خوب برای عاشق عجل الله تعالی فرجه الشریف شدن 👤 خاطره‌ای زیبا از حاج قاسم سلیمانی
درمحضرحضرت دوست
🌱قسمت ۱۹ و ۲۰ _وقتی از خواب پاشدم برم به بچه‌ها شیر بدم دیدم نیما رنگش سیاه شده. وقتی دستم گذاشتم ر
❣قسمت ۲۱ و ۲۲ خجالت میکشم و دست هایم را سریع از دست هایش بیرون میکشم. اخم هایش را باز میکند و به صورتم نگاه میکند. از ترس سر باز کردن بغضم نگاهش نمیکنم. با لحن آرامی میگوید _سرتو بیار بالا ببینمت وقتی دوباره جوابی نمیشنود دست زیر چانه ام میبرد و صورتم را بالا می آورد که به اجبار به چشم هایش نگاه میکنم. آبی چشم هایش نگران است. بغضم تقلا میکند برای سر باز کردن اما نمیخواهم حال خوش شهریار را با گریه ام خراب کنم و کامش را تلخ کنم . با تعجب میپرسد _چرا بغض کردی ؟ از اینکه برادرت شدم ناراحتی ؟ به سختی و بریده بریده میگویم + خوبم فقط یکم گیجم. مغزم هنوز درست تجزیه و تحلیل نکرده. میشه از اتاق بری بیرون تا یکم به اوضاع ذهنم سر و سامون بدم ؟ وقتی حالم را میبیند بی چون و چرا به سمت در میرود +آقا شهریار _از این به بعد به من بگو شهریار ما دیگه بهم محرمیم بی توجه به حرفش میگویم +میشه به مامانم چیزی نگید؟ سر تکان میده. به سمت در میرود اما میان راه می ایستد. کلافه به موهایش چنگ میزند و نگاهم میکند _مطمئنی خوبی ؟ +آره برمیگردد و از اتاق خارج میشود. همزمان با بسته شدن در بغضم میترکد. دستم را جلوی دهانم میگذارم تا صدایم از اتاق خارج نشود. میدانم کمی نازک نارنجی‌ هستم اما به وقتش هم در برابر مشکلاتم جدی و سر سخت میشوم. از اینکه شهریار برادرم شده است بشدت خوشحالم، اما حرکت شهریار دور از انتظار بود.تقصیر از شهریار نبود. از نگاهش میتوانم بفهمم که اصلا متوجه نشده که این حرکتش من را ناراحت کرده است. کمی حالم بهتر میشود. مدتی صبر میکنم تا صورتم به حالت عادی برگردد و بعد از اتاق خارج میشوم. شهریار انگار منتظر من بود چون به محض شنیدن صدای در سریع به سمت من بر میگردد. نگاهش پر از سوال است. چشمهایش نگران اجزای صورتم را میکاود . با آرامش لبخند میزنم و آرام چشم هایم را باز و بسته میکنم تا خیالش را راحت کنم. «فردا اگر بدون تو باید به سر شود فرقی نمیکند شب من کی سحر شود» فاضل نظری مادرم با فنجان های چای وارد هال میشود و آنهارا روی میز میگذارد. پدرم با لبخند رو به من میگوید _خب نورا جان الان خوشحالی یا ناراحت ؟ از سوال پدرم کمی جا میخورم. ممکن است شهریار چیزی به پدرم گفته باشد. به شهریار نگاه میکنم، به نشانه‌ی بی خبری شانه بالا می اندازد. سعی میکنم ظاهرم را حفظ کنم +معلومه که خوشحالم چرا باید ناراحت باشم ؟ بعد با لبخند به شهریار نگاه میکنم. شهریار هم لبخندی از روی شادی میزند. پدر سری به نشانه ی رضایت تکان میدهد. بعد از خوردن ناهار و یک گپ و گفت ساده شهریار قصد رفتن میکند و بلند میشود ‌ _خب من دیگه رفع زحمت میکنم مادرم بلافاصله می ایستد +پسرم حالا نشسته بودی چرا انقدر زود میری ؟ _خیلی ممنون. دیگه باید برم به مامان کمک کنم ان‌شاءالله شب در خدمتتونیم . +باش پسرم هر جور راحتی بعداز خداحافظی گرم و صمیمی با شهریار به اتاقم میروم تا به کار هایم برسم . . . از ماشین پیاده میشویم و شیرینی را بدست پدرم میدهم. نزدیک در خانه میشویم ولی قبل از اینکه در را بزنیم در باز میشود و صدای عمو محسن در آیفون میپیچد _خوش آمدید بفرمایید بالا پدر ابرو بالا می اندازد و با خنده میگوید _فکر نمیکردم انقدر مشتاق باشن پدر در قهوه ای را هل میدهد و باهم وارد میشویم. خانه ی عمومحسن برعکس خانه ی عمو محمود بسیار جدید و به روز است . این را براحتی میتوانم از نمایه بیرون خانه تشخیص بدهم. سوار آسانسور میشویم و به طبقه ی چهارم میرویم. به محض باز شدن در خانواده ی عمو محمود و عمو محسن را میبینم که برای استقبالمان آمده اند . از روی احترام ابتدا با بزرگترها سلام و احوالپرسی میکنم. کمی عقب تر سوگل را میبینم. مانتوی لیمویی بلندی همراه با روسری همرنگش به تن کرده است. شلوار جذب مشکی اش را با ساق دست هایش ست کرده است . «هر آن وصفی که گویم بیش از آنی یقین دارم که بی شک جان جانی» عطار نیشابوری ✔️ادامه دارد....
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی.... 💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜ 💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠 ⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜ ⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
♥ دوست داشتن شما شیرین ترین اتفاقی است که هر روز رخ می دهد ... وقتی دلم بوی یاد شما را می گیرد ، وقتی لبم به ذکر نامتان متبرک میشود، وقتی جانم به محبتتان معطر می گردد هزار هزار شکوفه در درونم می شکفد، بهار می شوم ، آرام می گیرم و زنده می گردم ... من با شما در نهایت خوشبختی ام ... 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
🔴 چقدر باید برای امام زمان کار کنیم ؟ 🔵 مرحوم حاج عبدالله ضابط (ره) : 🌕 آنـقـدر بـایـد بـدویــم تــا وقـتـی امــام زمــان ( ارواحنا فداه ) آمـد سـرمــان را بـالـا بـگـیـریـم و بـگـویـیـم : آقــــــا بـیـشـتـر از ایــن جــان نـداشـتـیـم.
MonajatShabaniyeh1401[01].mp3
10.48M
📝شتاب کن گل نرگس، همین سحر برگرد 🎤حاج میثم 🌺 ویژهٔ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بشارت ظهور مقام معظم رهبری:همه شما زوال دشمنان بشریت را خواهید دید . اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه 😱 وقایع آخرالزمان / جاهلیت در آخرالزمان پیش از ظهور 👌 از دست ندهید 🤲 خدایا در این با امام زمان های غیبتش را برطرف کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 داستان بسیار شنیدنی مردی که بخاطر یک دانه گندم از زیارت امام زمان علیه السلام محروم شد! 👤 حجه الاسلام انصاریان 👌 پیشنهاد دانلود و نشر
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی.... 💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜ 💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠 ⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜ ⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘ صبح که آغاز مے‌شود همان حین که سلامم را به محضرتان عرض مے‌کنم عطر حضورتان جان مے‌بخشد؛به روح خسته ام... از هجران رویتان ‌صاعقه اے‌ در آسمان ابرے ‌دلم فریاد مے‌کشد و ناگاه چشمانم مے‌بارند گلهاے‌نرگسے‌که برای استقبال از قدمهایتان خریده بودم حال میان صفحات مفاتیح ام خشکیده اند... در نبودنت بهارے‌ نمے‌آید وچشمهایم تا کار مے‌کنند خزان مے‌بینند تا نیایے ‌بهار را باور نخواهم کرد یا صاحب الزمان(عج) هروقت غربت و تنهایے به عمق استخوانم رسوخ میکند آرام و بےصدا آرامشم داده‌اے؛ آنقدر آرام که حضورت را حس نکردم مهربانِ لحظه هاےغفلتم امید غریبان تنها کجایے...؟! در افق آرزوهایم تنها♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡را میبینم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه 😱 سخنان عجیب آخرالزمانی 👤 حجه الاسلام عالی 🤲 خدایا به مناسبت با آقا های غیبت آقاجان مان را برطرف کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴آخرالزمان، و سرگردانی تردید و است مواظب ایمانتان باشید 🔸️ نزدیک های شرایط بسیار سخت تر خواهد شد
درمحضرحضرت دوست
❣قسمت ۲۱ و ۲۲ خجالت میکشم و دست هایم را سریع از دست هایش بیرون میکشم. اخم هایش را باز میکند و به صو
🌷رمان جذاب و خواهر برادری لبخندبهشتی 🌱قسمت ۲۳ و ۲۴ با ذوق به سمت سوگل میروم و محکم در آغوش میکشمش +سلام سوگلی. چقدر دلم برات تنگ شده بود. فقط به عشق دیدن تو اومدم . سوگل از آغوشم بیرون می آید و خنده‌ی ریزی میکند _سلام عزیزم. منم دلم برات تنگ شده بود ولی ماشاالله تو این مدت یه زنگم بهم نزدی، فقط من چند بار بهت زنگ زدم +بخدا اگه بدونی چقدر درگیر بودم بهم حق میدی. حالا بعدا برات تعریف میکنم . برمیگردم تا به بقیه سلام کنم اما جز سوگل بقیه ی عمو زاده‌ ها را نمیبینم. با تعجب از سوگل میپرسم +پس پسرا کجان ؟ _ما هم همین پیش پای شما رسیدیم ، ولی عمومحسن گفت شهروز و شهریار دوتاشون تازه از باشگاه برگشتن. شهریار رفته حموم شهروز هم خوابیده، سجاد هم یه کار کوچیک براش پیش اومد رفت ولی چند دقیقه پیش بهش زنگ زدم گفت تو راهم فکر کنم تا نیم ساعت دیگه برسه. از نبودن شهروز خوشحال میشوم ولی دلم میخواهد زودتر شهریار را ببینم میخواهم از دلش دربیاورم. وارد خانه میشویم، خانه ی بزرگ و مجللی هست. در یک طرف هال مبل ها سلطنتی نسکافه ای رنگ و در طرف دیگر میز ناهار خوری صدفی رنگی خود نمایی میکنند. کف زمین پارکت های شکلاتی رنگ و روی دیوار کاغذ دیواری های آجری رنگی به چشم میخورد . سوگل آرام روی شانه ام میزند _محو خونه شدیا +آره خونشون خوشگله _آره خیلی قشنگه بهاره خانم به سمتمان می آید _نورا جان اگه میخای چادرتو عوض کنی تو اتاق شهریار عوض کن با گفتن (ممنون) به سمت دری که بهاره به آن اشاره کرد میروم. در اتاق را باز میکنم و وارد اتاق میشوم. نگاهی به دور تا دور اتاق می‌اندازم. دکور اتاق بسیار شیک و اسپرت است. اکثر وسایل اتاق قرمز و مشکی هستند. تخت مشکی با روتختی قرمز و کمد قرمز در یک طرف اتاق و میز تحریر قرمز در طرف دیگر اتاق است. روی میز تحریر لپ تابی با نماد سیب گاز زده ی معروف خودنمایی میکند . «زان شبی که وعده کردی روز بعد روز و شب را میشمارم روز و شب» مولانا کنار میز تحریر یک توپ فوتبال و دومیل، ورزشکار بودن شهریار را ثابت میکند. کنار در آینه قدی مشکی رنگی قرار گرفته و کنار آن هم کتابخانه ی کوچکی وجود دارد. بخشی از کتابخانه حالت یک میز کوچک را دارد که روی آن پر از عطر و ادکلن با مارک های معروف هست. زیر لب میگویم +چقدر عطر داره. تعداد عطرهاش از من که دخترم بیشتره. ناگهان سرم بشدت درد میگیرد. به سمت تخت میروم و روی آن مینشینم. بعد از گذشته چند دقیقه سوگل در میزند و آرام وارد اتاق میشوند. با دیدن چشم های قرمز و صورت رنگ پریده ام متوجه حال خرابم میشود _خوبی نورا ؟ اتفاقی افتاده ؟ +سردرد شدید دارم _چرا کسیو خبر نکردی ؟ +فکر کردم سریع خوب میشه ولی نشد . میتونی برام یه قرص مسکن بیاری ؟ _آره حتما با گفتن جمله ی آخرش سریع از اتاق خارج میشود. بعد از کمی همراه قرص مسکن و لیوان شربت پرتقال وارد اتاق میشود _بیا اینارو بخور. بهاره خانم گفت همینجا استراحت کن هروقت حالت خوب شد بیا بیرون . سری به نشانه ی تایید تکان میدهم و بعد قرص و شربت را میخورم و از سوگل تشکر میکنم. سوگل به سمت در میرود _من میرم که استراحت کنی +دستت درد نکنه بیزحمت چراغم خاموش کن _باش بعد از رفتن سوگل روی تخت دراز میکشم . بعد از نیم ساعت استراحت بالاخره سردردم آرام میشود. از روی تخت بلند میشوم. صدای سلام و احوالپرسی نظرم را جلب میکند. کمی بیشتر نزدیک در میشوم، بین صداها متوجه صدای شهروز میشوم. کلافه نفسم را فوت میکنم. اصلا از بیدار شدنش خوشحال نیستم. کمی مینشینم تا سرحال شوم و بعد بروم. بعد از مدت کوتاهی کسی در میزند. سریع چادر رنگی ام را سر میکنم و بعد بلند میگویم +بفرمایید با باز شدن در قامت شهروز نمایان میشود «تخمین زده ام بعد تو با این غم سنگین شاید دو،سه ساعت دو،سه شب زنده بمانم» انسیه آرزومند
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی.... 💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜ 💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠 ⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜ ⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
🕊🌹🕊 در قید غمم،خاطرِ آزاد ڪجایے؟ تنگ است دلم،قوّت فریاد ڪجایے؟ ڪو هم نفسی..؟!تا نفسے،شاد برآرم؟ اے آن ڪہ نرفتے دمے از یاد ڪجایے؟ سلام محبوب قلبـ❤️ـم صبحت بخیر
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من خاک من گِل شود و گُل شکفد از گِل من تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 اولین سخنرانی بعد از ظهور 👌 با گناهان خود غیبتش نشویم 🤲 اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه ☠ هالیوود و ظهور منجی آخرالزمان 👌 پیشنهاد دانلود و نشر
⭕️ توصیه امام زمان ارواحنا فداه برای چگونگی غلبه بر شیطان 🔹 سستی و بی‌حالی در عبادت و نماز، نشان ضعف ایمان است. به فرموده رسول خدا(ص): آفت عبادت، سستی و تنبلی است. 📚 بحارالأنوار، ج۶۶، ص۳۸۹ 🔹 بنابراین بخشی از اوقات روزانه یک مسلمان باید به عبادت بگذرد تا لحظات عمرش روشن و سرشار باشد. 🌕 حضرت مهدی علیه السلام نماز را یکی از راه‌های غلبه بر شیطان دانسته و می‌فرماید: 🔺 «...هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی‌ساید، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بسای...». 📚 کمال‌الدین، ج۲، باب۴۵، ح۴۹ 🔵 تقویت رابطه با خدا با نماز و عبادت، سلطه ابلیس را از بین می‌برد و ما را مصون می‌سازد. 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اگر به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف توسل واقعی بجوییم، قطعا از حضرت جواب می گیریم ان شاءالله... ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ 👤 استاد عالی 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه