eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
452 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
190 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤😭 نثار حضرت ماندنی ............ اول شعر بگویم که می ماند بعد از آن، آدمی و نور و صدا می ماند آدمی بود ، آنکه به ما گفت به نی هرچه تقدیر شود، حُکمِ قضا می ماند نور، چشمان و صدا، اوست اینچنین است اگر خون خدا می ماند گشتم و گشتم و گشتم همه ی دنیا را به خدا کرب و بلا، می ماند جای هر بی سر و پا نیست در این میخانه هر که دارد به دلش، می ماند جای هر بی سر و پا نیست در این میخانه هر که دارد به سرش می ماند ای برادر که وجودم به تو بسته ست بعد سعیِ تو در این دشت، صفا می ماند خوش به حال من و هفتاد و دو تن یا هرکه در دل معرکه با می ماند پسرانم به فدای تو که تنها ماندی چه خیالی ست که اندیشه ی ما می ماند! من دعا می کنم از جان و دلم تا محشر هر که را پای تو بی چون و چرا می ماند می روی تا به بدهی دست ولی آسمان، پشت سرت گرمِ دعا می ماند خاطرت جمع، پریشان نکند مویش را کوهِ صبر است عقیله، سرِپا می ماند آن یزیدی که تو را کُشت در آن روز سیاه بی خبر بود که می ماند قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤وفات یک سال پس از واقعه عاشورا بوده است ولی شیعیان امیرالمومنین (ع) هرساله ۲۱ رجب را برای مادر عزاداری می کنند 👌😭تقدیم به و (ع) و (س) باب عطش .................... وارد معرکه شد میکده... از باب عطش گفت به محراب عطش رکعت دومِ مستی شد و شد غرق قنوت تا بریزد به پیاله، غزل ناب عطش مبدأ و مقصدِ او بود ازل تا به ابد از طواف حرم یار به گرداب عطش در شب چشم تو غرق شدند ساقی میکده جان داد به اصحاب عطش رعد و برق است عصا، ابر... همان نیلِ وجود اشک، باران پریشانی و سیلاب عطش بارش آتش و داغ دل و مَشکی خالی الغرض بود فراهم همه... اسباب عطش آن طرف علقمه در علقمه، آهنگ شراب این طرف یک حرم از واهمه، سیراب عطش صحنه را چید خدا، نور... صدا و... حرکت... و چه زیباست در این قاب عطش «این کیست که عالم همه دیوانه اوست» او که بی‌تاب خدا بود نه بی‌تاب عطش آه از آن لحظه که رو زد به حرامی‌ها... گفت ... ندارد به خدا، تاب عطش! تا که آمد برساند به ، آب... کشته شد بین دو تا رود و شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌😭تقدیم به و (ع) و (س) باب عطش .................... وارد معرکه شد میکده... از باب عطش گفت تکبیرة الاحرام به محراب عطش رکعت دومِ مستی شد و شد غرق قنوت تا بریزد به پیاله، غزل ناب عطش مبدأ و مقصدِ او بود ازل تا به ابد از طواف حرم یار به گرداب عطش در شب چشم تو غرق شدند ساقی میکده جان داد به اصحاب عطش رعد و برق است عصا، ابر... همان نیلِ وجود اشک، باران پریشانی و سیلاب عطش بارش آتش و داغ دل و مَشکی خالی الغرض بود فراهم همه... اسباب عطش آن طرف علقمه در علقمه، آهنگ شراب این طرف یک حرم از واهمه، سیراب عطش صحنه را چید خدا، نور... صدا و... حرکت... و چه زیباست در این قاب عطش «این کیست که عالم همه دیوانه اوست» او که بی تاب خدا بود نه بی تاب عطش آه از آن لحظه که رو زد به حرامی ها... گفت ... ندارد به خدا، تاب عطش! تا که آمد برساند به ، آب... کشته شد بین دو تا رود و شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻❤️😭 به پیشگاه بخشیده ............... نخل خون کاشته، خرمای اثر بخشیده کشته ی اشک شده، دیده ی تر بخشیده چشمِ ایران شده صد چشمه ی شوریده از او باده... بر بادیه، دریای خزر بخشیده ای به قربان که چنین حیدری اَست و خدایی که به او باز پسر بخشیده هر پَرِ قنداقه به عرش آورده او که بر فطرسِ روحِ همه، پر بخشیده ای که دم می زنی از خونِ خدا؛ ... - دینِ حق را به تو با خونِ جگر بخشیده ای جهانی که به دنبال افتادی تا که سر خم نکند پیش تو، سر بخشیده تا کمر راست کند حضرتِ اسلامِ، مَُبین! پیش چشمان ، کمر بخشیده تا که آزاد شود از قفسِ تن، روحش تُنگِ جان را به تنی تنگ نظر بخشیده به هر آنکه به تنش داشته یک ذره امید تیغ و انگشتری و خوُد و سپر بخشیده هیچکس غیر خداوند خبردار نشد پیرهن را به تنِ چند نفر بخشیده تن به محراب و... سرش قاریِ منبر بوده روی نیزه به کر و کور، خبر بخشیده روشنی بخشِ تنوری شده «» تا که بر حامل خود، کیسه ی زر بخشیده ماهِ ویرانه شده، با همهْ شقّ القمری به شبِ هرچه یتیم است سحر بخشیده چه سبکبال به دامان گُلش خوابیده هرچه که داشته در طول سفر بخشیده پرچم موی است که سبز است هنوز سیبی از روی است ثمر بخشیده قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻🤦🏻👌🏻 پیشکش به مولایم در شگفت! ................... دارد در شگفتم از ، از و در سختگیر و در صاف و ساده کافران و مشرکان در حیرتند از شور و شینش ، موسی و... باشد اژدهایی یک سرش ، دیگر سرش تیغه اش، برق نگاه حضرت و رعد آن، ... که باشد آسمان ها زیر دِینش دسته اش یعنی ، آن رشیدی که جهانی را شِفا بخشیده، و خنجری شد در ، زِین اَبش بود زینِ اسبِ شامیان شد واژگون با نُطق زِینش ، انگوری از بود و رسیدند زائران از و و تا کجا تاریخ را می خواهی ای عالَِم بگردی!؟ قبل تو گشتند خیلی ها... نخواهد آمد عینش! را نگیر از ما...! بگیر از ما خدایا هرچه که دوری می اندازد میان ما و بینش قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 نثار حضرت ماندنی ............ اول شعر بگویم که می ماند بعد از آن، آدمی و نور و صدا می ماند آدمی بود ، آنکه به ما گفت به نی هرچه تقدیر شود، حُکمِ قضا می ماند نور، چشمان و صدا، اوست اینچنین است اگر خون خدا می ماند گشتم و گشتم و گشتم همه ی دنیا را به خدا کرب و بلا، می ماند جای هر بی سر و پا نیست در این میخانه هر که دارد به دلش، می ماند جای هر بی سر و پا نیست در این میخانه هر که دارد به سرش می ماند ای برادر که وجودم به تو بسته ست بعد سعیِ تو در این دشت، صفا می ماند خوش به حال من و هفتاد و دو تن یا هرکه در دل معرکه با می ماند پسرانم به فدای تو که تنها ماندی چه خیالی ست که اندیشه ی ما می ماند! من دعا می کنم از جان و دلم تا محشر هر که را پای تو بی چون و چرا می ماند می روی تا به بدهی دست ولی آسمان، پشت سرت گرمِ دعا می ماند خاطرت جمع، پریشان نکند مویش را کوهِ صبر است عقیله، سرِپا می ماند آن یزیدی که تو را کُشت در آن روز سیاه بی خبر بود که می ماند قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤وفات یک سال پس از واقعه عاشورا بوده است ولی شیعیان امیرالمومنین (ع) هرساله ۲۱ رجب را برای مادر عزاداری می کنند 👌😭تقدیم به و (ع) و (س) باب عطش .................... وارد معرکه شد میکده... از باب عطش گفت به محراب عطش رکعت دومِ مستی شد و شد غرق قنوت تا بریزد به پیاله، غزل ناب عطش مبدأ و مقصدِ او بود ازل تا به ابد از طواف حرم یار به گرداب عطش در شب چشم تو غرق شدند ساقی میکده جان داد به اصحاب عطش رعد و برق است عصا، ابر... همان نیلِ وجود اشک، باران پریشانی و سیلاب عطش بارش آتش و داغ دل و مَشکی خالی الغرض بود فراهم همه... اسباب عطش آن طرف علقمه در علقمه، آهنگ شراب این طرف یک حرم از واهمه، سیراب عطش صحنه را چید خدا، نور... صدا و... حرکت... و چه زیباست در این قاب عطش «این کیست که عالم همه دیوانه اوست» او که بی‌تاب خدا بود نه بی‌تاب عطش آه از آن لحظه که رو زد به حرامی‌ها... گفت ... ندارد به خدا، تاب عطش! تا که آمد برساند به ، آب... کشته شد بین دو تا رود و شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌😭تقدیم به و (ع) و (س) باب عطش .................... وارد معرکه شد میکده... از باب عطش گفت تکبیرة الاحرام به محراب عطش رکعت دومِ مستی شد و شد غرق قنوت تا بریزد به پیاله، غزل ناب عطش مبدأ و مقصدِ او بود ازل تا به ابد از طواف حرم یار به گرداب عطش در شب چشم تو غرق شدند ساقی میکده جان داد به اصحاب عطش رعد و برق است عصا، ابر... همان نیلِ وجود اشک، باران پریشانی و سیلاب عطش بارش آتش و داغ دل و مَشکی خالی الغرض بود فراهم همه... اسباب عطش آن طرف علقمه در علقمه، آهنگ شراب این طرف یک حرم از واهمه، سیراب عطش صحنه را چید خدا، نور... صدا و... حرکت... و چه زیباست در این قاب عطش «این کیست که عالم همه دیوانه اوست» او که بی تاب خدا بود نه بی تاب عطش آه از آن لحظه که رو زد به حرامی ها... گفت ... ندارد به خدا، تاب عطش! تا که آمد برساند به ، آب... کشته شد بین دو تا رود و شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌😭تقدیم به و (ع) و (س) باب عطش .................... وارد معرکه شد میکده... از باب عطش گفت تکبیرة الاحرام به محراب عطش رکعت دومِ مستی شد و شد غرق قنوت تا بریزد به پیاله، غزل ناب عطش مبدأ و مقصدِ او بود ازل تا به ابد از طواف حرم یار به گرداب عطش در شب چشم تو غرق شدند ساقی میکده جان داد به اصحاب عطش رعد و برق است عصا، ابر... همان نیلِ وجود اشک، باران پریشانی و سیلاب عطش بارش آتش و داغ دل و مَشکی خالی الغرض بود فراهم همه... اسباب عطش آن طرف علقمه در علقمه، آهنگ شراب این طرف یک حرم از واهمه، سیراب عطش صحنه را چید خدا، نور... صدا و... حرکت... و چه زیباست در این قاب عطش «این کیست که عالم همه دیوانه اوست» او که بی تاب خدا بود نه بی تاب عطش آه از آن لحظه که رو زد به حرامی ها... گفت ... ندارد به خدا، تاب عطش! تا که آمد برساند به ، آب... کشته شد بین دو تا رود و شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤🤦🏻😭 تقدیم به یادگار کربلا (ع) نگفته‌ایم از او .................. نگفته‌ایم از او غیر کشانده‌ایم را به که بود آنکه ، قوّت از او داشت برای کرد، آنچنان !؟ که بود آنکه به دل‌های خسته مرهم بود همان !؟ که بود آنکه زمین خورد بی‌هوا اما به کودکانِ زمین‌خورده داد دلداری!؟ که بود آنکه به زبانه کشید!؟ به هُرم آن و و که بود آنکه سراب از نگاه خلق گرفت!؟ به خشکسالیِ صحرای کفر شد جاری نگفته‌ایم که او یکتنه بود که زد به ، ضربه‌ای کاری ـ به دهن و را بست چنانکه شد پدرش روی نیزه‌ها چنانکه روی و کم شد شد خودش را به دعوت کرد خودش را به گذشت و... از دل تردیدها آمد یقین، صدا شد و فریاد زد: فداکاری! اگرچه که بود بعدِ بود و و به لطف او و شد نابود و ذهن و قلب زمین شد از این و آن عاری ـ که پای درس ، آسمانیان بودند ـ به شوق مرتبه، درحال نکته‌برداری شد نفسش در قنوت سجاده به وقت می‌خواست از خدا یاری ندای به گوش می‌آمد به و به هنگام هر تمام خاطره‌ها می‌چکید از چشمش همین که می‌شد میان که زد به دست ، رقم شروعِ شد و و قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 پیشکش به (ع) و علمدار باوفایش (ع) و خیل رد می‌شود ................ وقتی از نگاه قاب‌ها رد می‌شود رویای بودن در از خواب‌ها رد می‌شود بی‌خود می‌شود از خویش و وقت ربّنا نور از میان کاشیِ رد می‌شود تا می‌دود از پیچ‌وخم‌های به جز از باب‌ها رد می‌شود نازم به آن که خود بود و تشنه رفت جز او چه کس از رد می‌شود دیدند او را در یک غروب تلخ که مانند از مرداب‌ها رد می‌شود وقتی که او است دل طاقت ندارد کوچه را پای دل بی‌تاب، از رد می‌شود آدم نمی‌دانم چرا، بیشتر از روبروی رد می‌شود! اگر پر کرد از ، آذوقه را با اسب خود، از رد می‌شود قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15