eitaa logo
آفتابگردان‌ها
528 دنبال‌کننده
180 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
میلاد عرفان‌پور: آغاز دهمین دوره آموزشی سالانه شعر جوان کشور«آفتاب‌گردان‌ها» -نخستین اردوهای آموزشی-قم-آذر ۱۴۰۱ @aftabgardan_ha
نخستین اردوی دهمین دوره آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی(آفتابگردان‌ها) کارگاه نقد شعر آقایان با حضور دکتر ناصر فیض دکتر علی داودی دکتر حسن یعقوبی . @aftabgardan_ha
نخستین اردوی دهمین دوره آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی(آفتابگردان‌ها) کارگاه نقد شعر بانوان با حضور اعظم سعادتمند دکتر افسانه غیاثوند دکتر حسنا محمدزاده @aftabgardan_ha
نشست آزاداندیشی دوره دهم شعر جوان کشور(آفتابگردانها) پاییز۱۴۰۱ با حضور حجت الاسلام رستمی، مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها @aftabgardan_ha
نخستین اردوی دهمین دورۀ آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی (آفتابگردان‌ها) کلاس رسم شاعری استاد محمدعلی مجاهدی @Aftabgardan_ha
هدایت شده از طنزیم
⭕️ باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی برگزار می کند: *پنجمین جشنواره شعر طنز امضای کری تضمین است* ◀️ موضوعات: - غربزدگی - زمستان سخت - اغتشاشات و دروغ ◀️ موضوع بخش ویژه: ننه استعمار (مرگ ملکه انگلیس و هفتاد سال استعمار) 🎉 جوایز برگزیدگان: نفر اول: لوح تقدیر، کمپوت گلابی، ۲میلیون تومان وجه نقد. نفر دوم: لوح تقدیر، کمپوت گلابی، ۱/۵ میلیون تومان وجه نقد نفر سوم: لوح تقدیر، کمپوت گلابی، ۱ میلیون تومان وجه نقد‌ همچنین به ۵ اثر برگزیده لوح تقدیر، کمپوت گلابی و مبلغ ۵۰۰ هزار تومان وجه نقد اهدا خواهد شد. 📥 آثار خود را به همراه مشخصات کامل و عکس کارت ملی به آدرس ایمیل emzayekerry@gmail.com یا آیدی @emzayekerry در پیام‌رسان‌های بله، ایتا، تلگرام، اینستاگرام ارسال نمایید. ⏰ مهلت ارسال اثر ۱۵ دی ماه ۱۴۰۱ 🔺🔺 طنزیم| @tanzym_ir
برای ای کاش در این سردیِ ناعادلانه می‌ماند از گرمایِ کُرسی‌ها نشانه با ظاهری سبز و دلی خون می‌خرم باز امشب برای جشنِ یلدا هندوانه سَردند مردم، آتشی در عمقِ جانم هی می‌کِشَد از بی‌زبانی‌ها زبانه پشتِ چراغِ قرمزِ اَخمویِ این شهر گُل می‌فروشد خنده‌هایی کودکانه یخ بسته روی گونه‌اش یاقوت و من هم دُر می چکد از دیدگانم دانه دانه در دست‌های کوچکَش هی می‌کشد آه چینی به ابرو دارد و لَرزی به چانه وجدان خود را ما که نشنیدیم از بس بیرون زده از قلبِ ماشین‌ها ترانه بُغضِ رَسایش را نمی‌بینند و گشته‌ست گرمِ گزارش‌های یلدایی، رسانه گفتم که این غم را خزان ای کاش باشد که رادیو فرمود خالی شد خزانه آری به جای کولهٔ تحصیل دارد بار تمام زندگی را روی شانه در حَدِّ خود مرد است و بی‌حد درد دارد از بس که سرما زد به جسمش تازیانه کو گرمیِ لبخندِ تختی بین این شهر؟ کو رسمِ گلریزان میانِ زورخانه؟ «اَلْخَيْرُ لا يَفْنی»، علی‌واران کجایند؟ خالی شدست از تیغِ عیّاران زمانه یک عمر جای آنکه دستی را بگیریم هی مُچ گرفتیم از خلایق، مومنانه «یا حرزَ من لا حرزَ له»، پروردگارا آه، ای پناهِ قمریِ بی آشیانه بی شک قنوتم را زمانی می‌خری که باشد برای یاکریمِ خسته لانه پس یاریم کن ابر باشم چون که یک ابر هرگز ندارد با نباریدن میانه دستی گره واکن نصیبم کن خدایا دستی پُر از احسان و خالی از بهانه ای کاش مُهرِ مِهر بر پیشانی‌ام بود ای کاش بذرِ بذل‌ها می‌زد جوانه شاعر! فقط از فقر گفتن که هنر نیست وقتی ندارد دست تو بوی اعانه ای شاعرِ مردم! برای کودکِ کار کی نان شده این ژست های شاعرانه؟ هی شعر از عدلِ علی گفتی ولی خود هرگز نداری کیسهٔ نان روی شانه هی ناله و هی نقد، پشتِ جیبِ پُر پول بیزارم از این چهره‌های چندگانه ما خسته‌ایم از این غزل‌های اضافی از پول بگذر! شعر گفتن نیست کافی دستت به خیر و عاری از فریادها باش هنگامِ نیکوکاری خود بی‌صدا باش این شعرهای با ریا پایان ندارد جز همدلی این دردها درمان ندارد @Aftabgardan_ha
لیله‌القدری که می‌گویند در این خانه است لیله‌القدر است و خورشید همین کاشانه است این که زیر دست و پا مانده‌ست یاسی از بهشت این که افتاده‌ست در آتش، پر پروانه است شهر زیر ابر سنگین ملامت خم شده شب به شب تابوت خورشیدی به روی شانه است هر دوشنبه مویه برمی‌خیزد از دیوارها هر دوشنبه خانه‌ها گویی پریشان‌خانه است بر زمین افتادی و از چشمم افتاد این جهان بعد از این، دنیا برایم سر به سر ویرانه‌ است با غبار چادرت دارد تیمم می‌کند مرحبا بر دل، که او عاقل‌ترین دیوانه است از کجا معلوم، باشم سال‌ها در روضه‌ات؟ شاید این چای بهشتی آخرین پیمانه است @Aftabgardan_ha
13.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خلاصه‌ای از اردوی اول دورهٔ دهم آفتابگردان‌ها @Aftabgardan_ha
هدایت شده از شهرستان ادب
پرواز بی‌کرانۀ کشتی‌ها در ارتفاع ابر تماشایی‌ست بر سطح بی‌نهایت اقیانوس گویی هزار کشتی کوچک با بادبان کج شده می‌رانند رفتار کعبه‌های روان بر شانه‌های صبر تماشایی‌ست بر شانه‌های ای کاش بر شانه‌های اشک بر شانه‌های همهمه و فریاد آه ای کجاوه‌های معلّق در باد ای کعبه‌های کوچک چوبی! ما زائر ضریح شما هستیم امّا شما این‌گونه در طواف که هستید؟ آیا بر شانه‌های ما این فوج پرشکسته شمایید؟ یا نه، این خیل خسته ماییم کاین‌گونه سربلند بر شانۀ نجیب شماییم؟ ما بر شانۀ شماییم بر شانۀ شما! @Shere_Enghelab @shahrestanadab
در کربلای عشق همیشه حبیب بود اصلا اگر شهید نمی‌شد عجیب بود اهل زمین نبود، هوایی یار بود پرواز کرد و رفت، دلش بی‌شکیب بود سجاده شاهد است، برای شهادتش کارش دعا و گریه و أمن یجیب بود با دشمنانِ چو صخره و با دوستان چو گل لبخند او طراوت یک باغ سیب بود  با یک نگاه روشنش آرام می‌شدیم در چشم او بشارت فتحی قریب بود هرگز نمی‌شود که شهیدانه زیست و از نعمت شهید شدن بی‌نصیب بود ما پیرو توایم و اجازه نمی‌دهیم تاریخ، بعدِ تو بنویسد: «غریب بود» @Aftabgardan_ha