eitaa logo
آفتابگردان‌ها
522 دنبال‌کننده
179 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
دنبال رسالت خودت می‌رفتی بی‌تاب سعادت خودت می‌رفتی گفتی به زیارت شهیدان بروم آری به زیارت خودت می‌رفتی @Aftabgardan_ha
به هوش باش که با صبرمان گلاویزیم نشسته‌ایم که از جانتان بپرهیزیم نشسته‌ایم به دندان گذاشتن به جگر خدا نیاورد آن روز را که برخیزیم بخوان ز خشم نگاه رفیق مردهٔ ما که حکم خون برسد خون خصم می‌ریزیم سلاح ما غم در سینه تفت خوردهٔ ماست قسم به شوق شهادت ز بغض لبریزیم شما و لشکر آل امیه، ما و حسین بترس از اینکه تب عشق را برانگیزیم به این قبیله مبادا نگاه بد بکنید که ما شکارچی چشم هرزه و هیزیم @Aftabgardan_ha
میان سیل خبرهای گیج و سرگردان میان این‌همه رخداد ناگوار جهان در اوج دود و شلوغی و راه‌بندان‌ها در اوج پچ‌پچهٔ کوچه کوچه‌ٔ تهران صدای شرشر باران، عجیب می‌پیچید میان بغض غریب حیاط بی بی جان خبر رسید به گوش کبوتری غمگین نشسته بر لبه‌ٔ ناودان، دم ایوان خبر رسید به شهر و به خانه‌ها، آری خبر چه داغ چکید از نگاه پیر و جوان برو کبوتر تنها، ببر خبرها را به سوی جادهٔ ده، سوی خانه‌ٔ دهقان ببر به دامن صحرا و دشت، این غم را بده به ناله‌ٔ حزن‌آورِ نیِ چوپان ببین که ریل خبرها چگونه می‌سوزد به پیش چشم پر اندوه مرد سوزنبان چقدر رود که زائر شدند تا دریا چقدر لاله دمید از سراسر ایران چکید نم نم باران، از آسمان شهر خبر چه بود مگر؟ هان! چه بود ای باران؟ چه شد که باغ گل خانه سوگوار شده‌ست؟ به خون نشسته مگر نقش قالی کرمان؟ ببار بر دل غمبار و داغ خرماها به خون نشسته دوباره غروب نخلستان بخوان حدیث غمت را میان این گلزار ببار از غم یاران، ببار ای باران @aftabgardan_ha
هان! بترسید! گرچه عصاییم چشم بر هم زنید اژدهاییم گاه چون صبرِ حیدر، سکوتیم گاه چون خشمِ خیبر، صداییم گاه با دشمن آهیم و نفرین گاه با دوست دست دعاییم ای یزیدان دوران! حسینیم از رفیقان شیطان جداییم هر مسلمان که مشکی به تن کرد ما هم از غصه، صاحب‌عزاییم غزّه، بیروت، کابل و کرمان ما عزادار جغرافیاییم صبح امّید غرق طلوع است هان! بشارت که باد صباییم @Aftabgardan_ha
دی ماه، شروع فصل کرمانی ماست خون، برکت سفرهٔ زمستانی ماست جان‌ می‌دهم و خاک به دشمن هرگز این‌ مکتبِ قاسمِ سلیمانی ماست @Aftabgardan_ha
رسیده نقطهٔ حساس ماجرا که تو باشی گره به کار نیفتد گره‌گشا که تو باشی میان همهمه‌ها می‌رسی حماسی و محکم چگونه گوش ندادن به این صدا که تو باشی؟ همه کنار هم اما سلیقه‌ها متفاوت غریبه نیست در این جمع، آشنا که تو باشی مباد خسته شویم آه، مباد در وسط راه رها کنیم غرور قبیله را که تو باشی وصیت تو حرم بود و عشق بود و علم بود خوشا مسیر حقیقت جهت‌نما که تو باشی به روز واقعه اثبات می‌کنیم چه عهدی‌ست میان ما و علمدار خیمه‌ها که تو باشی هزار برگ بهار و هزار غنچه می‌آیند به سرسلامتی رأی سبز ما که تو باشی 🇮🇷 @aftabgardan_ha @fatemeh_arefnejad
غزلی برای عزیزی در عزیزی شبیه جان و تن است او که گلدانِ ریشه‌های من است هویت داده، پرورانده مرا مثل آغوش مادر است ، زن است لهجه‌‌ی لحظه‌ی قشنگ نگاه اشتیاق نشسته در سخن است سرخیِ صورت شقایق‌هاست مهد اسطوره‌های کوه‌کن است او که جریان گرفته در رگ من اوکه نزدیک‌تر ز پیرهن است در حقیقت نشان او عشق است نام در من تنیده‌اش وطن است نقشه‌اش مقتدرترین نقش است پرچمش آرزوترین کفن است در کدامین پیاله سهم من است از شرابی که این‌چنین کهن است در چنین سرنوشت شورانگیز سهم من حق انتخاب من است فرق ما با تمام مخلوقات قدرت انتخاب داشتن است @Aftabgardan_ha
بسم الله النور به قطره قطره باران قسم که دریاییم به برگ برگ درختان… که دشت و صحراییم بهار روی من و تو حساب وا کرده که در تلاطم اسفند هم شکوفاییم غروب پشت سر ماست، پیش رو صبح است بیا و بگذر از امروز، رو به فرداییم در انتظار طلوعیم، از چه بنشینیم؟ بلند شو که ببینند در بلنداییم به رغم سعی غبار و تلاش مفرط سنگ درون آینه‌های شکسته پیداییم بگو به باد و به طوفان، که مومنیم به نوح بگو به نیل و به فرعون، یار موساییم سری اگر به بدن مانده هم فدایی دوست قسم به نیزه سرافراز معرکه، ماییم تمامی شهدا رأی رأی می‌آیند سپاه نور می‌آید، که گفته تنهاییم؟ به رد پای شهیدان قسم که تا خورشید برای روشنی سرنوشت می‌آییم @Aftabgardan_ha
جوهر نه! جواز رد شدن از نیل است انگشت نه! خار چشم اسرائیل است از قدرت انتخاب ما می‌ترسند هر برگه‌ی رأی، موشک سجیل است @Aftabgardan_ha
بین تمام خستگی‌های زمانه در زیر بار کوه غم‌ها روی شانه با بال‌های زخمی و قلب شکسته تنها به عشق دوست خواهم شد روانه من انتخابم هر چه باشد سربلندم دشمن همین یک رأی را کرده نشانه هرگز نمی‌خواهد برای میهن من شادی و سهمی بیشتر از آب و دانه اما برای من قفس معنا ندارد در آسمان پر می کشم بی هر بهانه من رأی خواهم داد و می‌دانم که حتما دانه به دانه عشق خواهد زد جوانه @Aftabgardan_ha
بسم‌ الله الرحمن الرحیم هر برگه‌ی رأی رمز هشیاری ماست مُهری ست که جوهرش ز بیداری ماست در عرصه‌ی اقتدار ایران عزیز چشمان شهیدان به میانداری ماست 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @Aftabgardan_ha
به عشق شهیدان میهن بیا از آنهاست حقی‌ به گردن، بیا نه چون بادِ هرجایی هرزه گرد که با عزمی از جنس آهن بیا بنفشه نباشی که سر خم کنی سرافزاری ای سرو گلشن! بیا گر امروزِ دوران، چنین و چنان به امید فردای روشن بیا تو را رای، تضمین امنیت است پی پایداریِ مامن بیا جهان هر طرف فتنه‌ در فتنه است به کوری چشمان دشمن، بیا زن و مرد و پیر و جوان هم‌دلند تو ای مرد کشور! تو ای زن! بیا @Aftabgardan_ha
دریا شده تن به بیکران خواهد داد در راه تو قطره قطره جان خواهد داد مانند همیشه ای وطن در عشقت دل جوهر خویش را نشان خواهد داد @Aftabgardan_ha
حق برگشته چه خوب، حق برگشته بر جان و تن زمان، رمق برگشته فرداست که با چشم خودت می بینی با برگه‌ی رای تو ورق برگشته @Aftabgardan_ha
می‌خواهمت ای پرنده جان! آزادت یک لحظه نبینم آه، دشمن شادت ای رأی مبارکم به امّید خدا فردای پر از نور مبارک بادت @Aftabgardan_ha
هدایت شده از شهرستان ادب
به منظور پاسداشت مقاومت تاریخی ملّت مظلوم فلسطین و پایداری جانانۀ مردم غزه در ماه‌های اخیر و همچنین گرامیداشت یاد و خاطرۀ شهیدالقدس «حاج قاسم سلیمانی»، بنیاد مکتب حاج قاسم برگزار می‌کند: کنگرۀ ملی شعر شهید القدس در دو بخش شعر کلاسیک و شعر نو با موضوعات: _ مقاومت تاریخی مردم فلسطین _ قدسِ شریف _ طوفان‌الاقصی بخش ویژه: _ نقش شهید حاج‌قاسم سلیمانی در مقاومت ملت فلسطین (شهیدالقدس) مهلت ارسال آثار: ۲۰ فروردین ماه ۱۴۰۳ شیوه ارسال آثار: شرکت‌کنندگان آثار خود را در فایل ورد word با قلم B.Nazanin و اندازه 14 تایپ کرده و به همراه نام و نام‌خانوادگی، کد ملی، نام استان، شهر و تلفن تماس از طریق پست الکترونیکی info@soleimani.ir یا آیدی @soleimani_pub در پیام‌رسان‌های بله، ایتا، روبیکا و تلگرام به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند. جوائز: به ده اثر برگزیده کمک‌هزینۀ سفر عتبات عالیات، معادل ده میلیون تومان تقدیم می‌شود. 📲 @Soleimany_ir ایتا | بله | سروش | روبیکا | آپارات @shahrestanadab
هدایت شده از شهرستان ادب
به صرف شعر و افطار . . دبیر جلسه: دکتر علی داودی . بیست و سوم اسفند از ساعت ۱۶ . نشانی: خیابان شریعتی بالاتر از سه راه طالقانی روبروی سینما صحرا پلاک ۱۶۸ موسسه شهرستان ادب طبقه چهارم
آفتابگردان‌ها
رستاخیز انسان در کلمات (یادداشت مهدی جهاندار بر دو کتاب شبانماه و صبح تازه دم) از شگفتی‌های انقلاب اسلامی، حضور بانوان در عرصه‌های مختلف اجتماعی‌ست. از اعتکاف تا راه‌پیمایی، از تحصیل تا تدریس، از ورزش تا نویسندگی. در این میان اگرچه شعر یکی از فردی‌ترین هنرهاست، اما ظرفیتی دارد که می‌تواند اجتماعی‌ترین مسائل را به جامعه‌ی مخاطب عرضه کند؛ که اگر چنین کرد مؤثر است و اگر مؤثر بود، معاصر است. این چند سطر که به درخواست بزرگوارانه‌ی دو بانوی شاعر، خانم عاطفه جوشقانیان با کتاب "صبح تازه‌دم" و خانم فاطمه عارف‌نژاد با کتاب "شبانماه" (چاپ‌شده در سال 1402 توسط انتشارات شهرستان ادب) نوشته می‌شود، بنا دارد این دو کتاب را از منظر شعر انقلاب ببیند. موضوعاتی همچون عشق و آیین، مرگ و زندگی، خانواده و جامعه و... به برکت فرهنگ متعالی قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام که زیربنای انقلاب اسلامی‌ست، در ذیل این ساحت بزرگ قرار دارند؛ اما منظور از شعر انقلاب در اینجا، شعری‌ست که خاصیت برانگیزانندگی و منقلب‌کنندگی و نیز جهت‌دهندگی داشته باشد و تعریف شعر را از "رستاخیز کلمات" به "رستاخیز انسان در کلمات" ارتقا دهد و این حاصل نمی‌شود مگر اینکه شاعر با تمام وجود در شعرش حضور داشته باشد و فقط تماشاچی نباشد. عین سخنی که سلیمانی عزیز فرمود: "تا کسی شهید نبود، شهید نمی‌شود؛ شرط شهید شدن، شهید بودن است." و شرط شعر منقلب‌کننده گفتن، نه ظاهر انقلابی که جان و قلب انقلابی داشتن است. به تعبیر سوره‌‌ی مبارکه‌ی قاف: مَن کانَ لهُ قلبٌ أو ألقَی السّمعَ وَ هُوَ شهید. ادامه مطلب: aftabgardanha.ir/Content/ID/2726
عشق بی‌پرواست، بسم‌ الله الرحمن الرحیم هر کسی با ماست، بسم‌ الله الرحمن الرحیم رود جاری از ستیغ کوه‌های گریه‌خیز مقصدش دریاست، بسم‌ الله الرحمن الرحیم خون نمی‌خوابد، به آیات سحرخیزش قسم خطّ خون خواناست، بسم‌ الله الرحمن الرحیم خطبهٔ شمشیرها را تیزتر باید نوشت ظهر عاشوراست، بسم‌ الله الرحمن الرحیم سینه‌زن‌ها! علقمه‌ست اینجا، علمداری کنید روضهٔ سقاست، بسم‌ الله الرحمن الرحیم شهرتش از قله‌های شرق تا اعماق غرب او جهان‌آراست، بسم‌ الله الرحمن الرحیم ابرهای انقلابی! کینه‌هاتان بیش باد! بغض توفان‌زاست، بسم‌ الله الرحمن الرحیم صبح نزدیک است، آری در شبیخون فلق حمله برق‌آساست، بسم‌ الله الرحمن الرحیم وعده‌گاه ما و ارواح شهیدان بعد از این مسجدالاقصاست، بسم‌ الله الرحمن الرحیم @Aftabgardan_ha
برای این من ناچار، چاره‌ای بفرست کجاست راه؟ برایم ستاره‌ای بفرست بیا و عشق خودت را به قلب من حک کن برای سنگ سیاهی، نگاره‌ای بفرست نشد صریح بگویم که دوستت دارم برای شرم غزل، استعاره‌ای بفرست تمام زندگی‌ام موج موج، طوفان بود نفس نمانده خدا! تخته‌پاره‌ای بفرست بگو که خیر کدامین و شر کدامین است مخواه شکّ مرا، استخاره‌ای بفرست کدام جاده مرا می‌برد به خانهٔ تو؟ برای گمشدگانت اشاره‌ای بفرست به شوق اشهدُ انَّ علی ولیُّ الله... برای مردم عالم مناره‌ای بفرست اگر نبودم و خورشید صبح زود آمد مرا ببوس و حیات دوباره‌ای بفرست @Aftabgardan_ha
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ مترسانیدمان از های‌و‌هوی پوچ این امواج؛ که ما چون پیرهن از تن درآوردیم جان‌ها را 🔹 شعری که آقای مصطفی تبریزی امسال در دیدار رمضانی شاعران با رهبر انقلاب خواند👇 ✍مترس از خشم طوفان و علم کن بادبان‌ها را دل ما کشتی نوح است سیر بی‌کران‌ها را مترسانیدمان از های‌و‌هوی پوچ این امواج که ما چون پیرهن از تن درآوردیم جان‌ها را رجز لالایی ما بوده تا بوده، چه باک از مرگ؟ که در گهواره می‌دیدیم خواب آسمان‌ها را زمین می‌خواست ما دلبستگان نام و نان باشیم پریدیم و رها کردیم اما آشیان‌ها را... 🌷 متن کامل این شعر | فیلم شعرخوانی | عکس | مجموعه اشعار
هدایت شده از شهرستان ادب
44.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مُهر شکست تا ابَد حک شده بر جبینتان... کوچ کنید غاصبان جانبِ سرزمینتان.. رجزِ طوفان باصدای شعر افشین علا تولید @hhmusic
هدایت شده از شهرستان ادب
*رجزواره‌ی * 🇮🇷 اجتماع مردم و اهالی هنر در پاسداشت عمليات تاریخی 🇵🇸 امشب یکشنبه ۲۶ فروردین‌ از ساعت ۱۹ 🔸 تهران، خیابان سمیه، حوزه هنری انقلاب اسلامی 🆔 @hozehonari_ir
💔[ شهید جمهور ] هرچه صدا کردیم: «ابراهیم!» اسم تو حتی برنگشت از کوه آنقدر روحت بی‌قراری کرد جسم تو حتی برنگشت از کوه اردیبهشت اردی‌جهنم شد هر صفحه‌ٔ تقویم را سوزاند این بار آتش سرد شد اما وقتی که ابراهیم را سوزاند گشتیم دنبال پر و بالت گفتند دیگر وا نخواهد شد جز بالگرد سوخته چیزی پیدا نشد، پیدا نخواهد شد تو کوه دردی بودی و رفتی ای کوه درد! ای کاش برگردی آن بالگرد ای کاش برگردد با بالگرد ای کاش برگردی چشم‌انتظار دیدنت گشتند حتی شهیدان خدایی هم آن سو «بهشتی» بی‌قرار تو آن سوتر انگاری «رجایی» هم این ملت دردآشنا، دیروز در شادی و غم انتخابت کرد ای انتخاب مردم ایران! حالا خدا هم انتخابت کرد @Aftabgardan_ha