eitaa logo
عصر آب
219 دنبال‌کننده
410 عکس
74 ویدیو
30 فایل
مطالب اصلی کانال:نقد عرفانهای کاذب و تصوف است ارتباط با آدمین : @mv1388
مشاهده در ایتا
دانلود
+ 2.2. تضعیف: گونه دوم تقایل سنیان با واقعه غدیر،تضعیف آن است. شبهات متعدد و بی اساس آنان را می توان برای تضعیف این فضیلت بی مانند مولی علی ع دانست. شبهاتی چون: شکایت اهل یمن یا گرم نبودن هوا در روز غدیر. ➖➖➖ 2.3. تحریف: تحریف،مهمترین گونه تقابل مخالفان غدیر است. می توان آنرا به تحریف در لفظ و دلالت تقسیم نمود. 📌 تحریف در لفظ: 💢 ابو عبد الله محمد بن قاسم الرصّاع، عالم تونسی قرن نهم هجری (۸۹۴ هـ. ق) تصنیفی با عنوان "تذکرة المحبين في أسماء سيد المرسلين" دارد. 🔷مؤلف در اقدامی عجیب و غریب ابتدا معنای لغوی "ولی و مولا" را منحصر در معنای "ناصر" کرده سپس حدیث متواتر لفظیِ "من کنت مولاه فعلي مولاه" را به "من كنتُ ناصرَه فعليّ ناصره" تغییر داده است ! پس از آن می‌سراید: [این فضیلت به جهتِ این بود که] علی تابع رسول خدا در نصرت بود و هر کسی که تابع رسول خدا باشد باید یاری و اکرامش کرد ! (تذكرة المحبين، ص ٧٢٠) 🤔😳 + 📌 تحریف در دلالت و مباحث فقه الحدیثی : بیشترین تحریف این دانشیانِ دانشگاه سقیفه ارائه تعریفی مُحرَف از «مولا» در حدیث غدیر است. خلاصه اقوال آنان چنین است. مولا در حدیث غدیر یعنی : 1.ولاء اسلام. 2.ولاء نعمت. 3. موالات در دین. 4. مولات در ظاهر و باطن. 5. نصرت و محبت. ( عتبه عباسیه،حدیث الغدیر،بین ادلة المثبتین و اوهام المبطلین،ص204.)* —— مثلا مولوی از مشایخ پر آوازه همین دانشگاه و مکتب می‌گوید: زین سَبَب پیغامبرِ با اِجْتِهاد/گفت هر کو را مَنَم مَوْلا و دوست کیست مَوْلا؟ آن که آزادت کُند/نامِ خود وانِ علی مَوْلا نهاد اِبْنِ عَمِّ من علی مَولایِ اوست/بَندِ رِقّیَّت زِ پایَت بَرکَند 💦 به تفصیل این شبهات را در کتاب « درسنامه غدیر» پاسخ داده شده است. مراجعه کنید. ➖➖➖ * نک: تمهید الاوائل،ص456؛ العثمانیه،ص145؛ مشکل الاثار،2/ 309.تاویل مختلف الحدیث،42. و... . 2 @Age_of_water
💠 ترجمه «مولا»در حدیث غدیر چه پیامد و اثر اعتقادی دارد؟ ⤴️ جواب: (در دو فرسته) می‌دانیم عموم اهل سقیفه خبر غدیر را به دوستی معنی کرده‌اند. این تفسیر از خبر غدیر صحیح نیست که جای خود بدان پرداخته‌ایم. لیکن یک اثر عقیدتی مهم بر این ترجمه استوار است . که آن دوستی صحابه با اهل بیت است.🤔 ✨ توضیح آنکه: مکتب سقیفه چون همه صحابه و اطرافیان پیامبر خدا - اعم از طالح و صالح- را عادل می دانند. به نگره حسنه بودن روابط میان آنان باور دارند. این جماعت شعار دوستی صحابه و آل البیت را در سر می‌پزند و دستآویز این اعتقادشان دلایلی چون تفسیر دوست از حدیث غدیر است. چند نمونه از این نگاه را بیان میکنم. + نمونه اول: در هاشمیات کمیت شعری است که برگرفته از گفتگوی وی با فردی به نام فضیل است . که آن فرد جمع بین اضداد (محبت اهل بیت و صحابه) را داشته و به خوبی در شعر منعکس شده است.: أهوى عليا أمير المؤمنين و لا/أرضى بشتم أبي بكر و لا عمرا و لا أقول و ان لم يعطيا فدكا / بنت النبي و لا ميراثها كفرا اللّه يعلم ماذا يحضران به/ يوم القيامة من عذر اذا اعتذرا من عاشق علی ع هستم و لعن ابابکر نمیکنم. من نمیگویم که ابابکر چون فدک را به زهراء س نداد،کافر شده است. چون در قیامت حتما عذری در برابر خدا دارد. ➖➖➖ نمونه دوم: مولوی، صوفی شهیر سنی است که در آثار منظوم و منثورش همین نگره اعتقادی را ترویج داده است. 👈آن صوفی چرخ زن در مجالس سبعه چنین گوید: «و سعد بتصدیقهِ المصدِّقون و اصحابه خصوصاً علی ابن ابی بکر الصّدیق التقیُّ و علی عمر الفاروق النّقی و علی عثمان ذی النورَین الزکیّ و علی علیّ المرتضی الوفیّ و علی سایر المهاجرین و الانصار و سلَّم تسلیما کثیراَ کثیرا » و: «و یقین است که صحابۀ پاک » و: «... صلی‌الله علیه و علی آله و اصحابه و ازواجه الطّیّبین الطّاهرین و سلّم تسلیما کثیرا .» و: «امیر المومنین عمرِ خطاب آن محتسب شهر شریعت، آن عادل مسند اصل طریقت .» و: «و الصّدیق عاشقه و مستهامه، الفاروق عدله و همامه و ذوالنورین ختنه و امامه و المرتضی شجاعه و صمصامه – علیهم رضوان الله و سلامه » و... . + در فیه مافیه چنین گوید: «زيرا عمر عظيم باقوّت و رجوليّت بود و به هر لشكرى كه روى نهادى البتّه غالب گشتى و ايشان را سرهاى بريده نشان آوردى... مهرى و عشقى در جانش پديد آمد و مى‏خواست كه در مصطفى «عليه السّلام» گداخته شود از غايت محبّت و محو گردد‏ ». + در مثنوی هم چنین سروده است : گفت پيغمبر كه اصحابى نجوم/ رهروان را شمع و شيطان را رجوم‏ و: چون ابو بكر آيت توفيق شد/با چنان شه صاحب و صديق شد چون عمر شيداى آن معشوق شد/حق و باطل را چو دل فاروق شد چون كه عثمان آن عيان را عين گشت/نور فايض بود و ذى النورين گشت‏ و.. . جهت مطالعه بیشتر نک: مهدی وزنه، سجاده نشین باوقار؛ همان،داستانهای خداوندگار. ➖➖➖ نمونه سوم : صالح بن مهدي المقبلي اليمني چنین سروده است: اقول علی حبه حل مهجتی / فقال اناس رافض مبغض الصحب و قلت ابابکر احب فقال لی/اناس لقد اصبَحت فی دَرَک النصب فان کان معنی الرفض و النصب ذلکم/فوالله مادینی سوی الرفض و النصب ترجمه: محبت علی ع در خون من است.برخی به من می گویند تو دشمن صحابه پیامبر هستی. به آنها می گویم: من ابابکر را دوست دارم به من می گویند: تو ناصبی هستی. اگر معنای رافضی و ناصبی چنین است پس بدانید من رافضیِ ناصبی هستم. (الارواح النوافخ،چاپ شده با العلم الشامخ،ص110.) ➖➖➖➖ @Age_of_water
در ایام دهه ولایت و امامت،یاد کنید از شهیدی که جشن قربان تا غدیر را بر پا مینمود. شهید محمد طاطار که اول سنی بود و سپس مسیر هدایت را پذیرفت و شیعه شد. وی توسط وهابیان با 21 ضربه چاقو در سال 1387 به شهادت رسید. ➖➖➖➖ @Age_of_water
یکی دیگر از موارد تحریف در حدیث غدیر توسط صوفیه، فرقه رفاعیه است. احمد عبدالله الرفاعی بعد از تمجید از مولی علی ع برای تاریخ سازی خود و فرقه‌اش دست به تحریف شده و مدعی می‌شود، خرقه صوفیان به امام علی ع برمی‌گردد. همو مدعی است عمامه‌ای که فرقه‌اش بر سر می نهند شبیه همان عمامه ای است که رسول خدا در غدیر خم بر سر مولی علی ع نهاده است .( رفاعی،العقیدة الحقه،ص51-69. به نقل از : حدیث الغدیر بین ادلة المثبتین و اوهام المبطلین،ص358.) ➖➖➖➖ @Age_of_water
⭕️ استوری 🔺یادمون باشه اونا که رسانه‌هاشون به ما میگن رای ندید، خودشون وسط جنگ غزه توی خونه مردم رای میدن ▫️مشاهده استوری 🇮🇷 کانال هواداران استاد حسینی @hoseinifans
هدایت شده از هزار و یک نکته
🖤 توصیه به جَزَع در عزاداری امام حسین علیه السلام ✍️ رسول چگینی 🖌همه ساله با نزدیک شدن ایام عزاداری سالار شهیدان علیه السلام، هجمه فراوانی از سوی دشمنان دین و قرآن علیه فرهنگ عزاداری امام حسین علیه السلام مطرح می شود. صد البته چنین تلاشهایی، بیانگر تأثیرگذار بودن این فرهنگ حسینی است که راه نفوذ و ترویج اندیشه های غیر اسلامی در میان مسلمانان را مسدود می سازد. اما جای انکار نیست که در این میان برخی افراد تحت تأثیر چنین القائاتی قرار گرفته و دانسته یا نادانسته، به تکرار سخنان شبهه‌برانگیز دشمنان می پردازند. 🖌در جدیدترین این اقدامات، نوشته ای با عنوان «تن‌آزاری در عزاداری، از سینه‌زنی تا قمه‌زنی» توسط نویسنده ای با نام مهدی مسائلی منتشر شده است که روح حاکم بر آن، اعتراض به وضعیت برخی مراسمات عزاداری است که در آنها به سینه زنی و لطمه زنی توصیه می کنند. این نوشته که بیشتر به متن‌های انتقادی روزنامه های ایران در دهه 30 و 40 شمسی می ماند، افزون بر غیر مستند بودن، دارای قضاوت های ناشایستی است که برخاسته از نیت‌خوانی و ارزیابی امور ناپیدای درونی عزاداران است. در بخشی از نوشته آمده: «البته این تن‌آزاری در سینه‌زنی تحت تأثیر شنیدن مصیبت نیست، بلکه بیشتر معلول موسیقی و هیجان محیطی است که مداح آن را ایجاد می‌کند، از این جهت نمی‌توان آن را ناشی از حزن و احساس درونی دانست و عزاداری قلمداد کرد.» اینکه این نویسنده چگونه به ژرفای باطنی افراد رخنه کرده و با چه شاقولی، میزان تأثیرگذاری مصیبت بر ضمیر آنان را محک زده و با چه حجتی، عزاداری افراد را عزاداری ندانسته، ابهاماتی است که نه در این دنیا، که در روز رستاخیز باید پاسخگوی قضاوت خود باشد. اما بیت الغزل این سیاهه اینگونه خودنمایی می کند: «مختصر بگویم که در ماهیت عزاداری در توصیه‌های اهل‌بیت(ع) تن‌آزاری ظهوری ندارد و از افزودنی‌های بعضی از شیعیان است.» این سخن بر پایه کژی بنا نهاده شده که گویای بی دقتی نویسنده در استخدام کلمات و بی‌توجهی او به بخشی از میراث روایی شیعه است. در ادامه ادعای «عدم توصیه اهل بیت (ع) به لطمه‌زنی» را مورد بررسی قرار می دهیم. 1️⃣ تعبیر مغرضانه از عمل مؤمنانه! پیش از ورود به پاسخ تحلیلی، ذکر این نکته ضروری است که نویسنده مزبور، اموری از قبیل «سینه‌زنی» و «لطمه‌زنی» را با تعبیر «تن‌آزاری» یاد کرده است! بر کسی پوشیده نیست که الفاظ دارای قدرت نفوذ و رسایی متفاوتی هستند که کاربست هر یک از آنها می تواند زاویه نگاه مخاطب را به مفهوم مورد نظر تغییر دهد. در موضوع مورد بحث، نویسنده که ناتوان از بیان استدلال برای سخن خویش است، با استفاده از الفاظی که درک ناپسندی آن برای همگان ثابت شده (تن‌آزاری)، به دنبال همراه ساختن مخاطب با خود در قبیح نشان دادن اموری مانند سینه‌زنی و لطمه‌زنی است. او با نادیده گرفتن نیت و انگیزه از اموری همچون سینه‌زنی و لطمه‌زنی، به ظاهر این اعمال استناد کرده و آنها را «تن‌آزاری» نامیده است. در واقع نویسنده، بی توجه به باطن این امور، تنها به ظاهر آنها بسنده کرده و این امور را تن‌آزاری قلمداد نموده است. زشتی این تعبیر آنجا نمایان می شود که بسیاری از دشمنان دین نیز برای زیر سؤال بردن برخی مناسک دین، از این شیوه استفاده کرده و امور دینی را با تعابیر نادرستی یاد می کنند مانند ذبح و قربانی حیوانات که آن را بی‌رحمی و وحشی‌گری توصیف می کنند. بنابراین، استفاده صحیح از کلمات نقش بسزایی در دستیابی به نتیجه دارد و نباید با تغییر اصطلاح، به دنبال تغییر حکم آن بود. وانگهی، نیت‌زدایی از برخی اعمال تلاش نابخردانه ای است که به ناکجاآباد سردرمی آورد؛ زیرا اگر با این نسخه پیش رویم، روزه گرفتن، ختنه کردن و... نیز «تن‌آزاری» به شمار می رود!
هدایت شده از هزار و یک نکته
2️⃣واکاوی معنای جزع پاسخ این افراد از مسیر واکاوی دقیق واژگان عبور می کند. «سینه‌زنی» و «لطمه‌زنی» که نویسنده از آنها به «تن‌آزاری» تعبیر کرده است، از مصادیق مفهومی با عنوان «جَزَع» به شمار می روند. اهل لغت جزع را به معنای بریدن طناب و دو نیم کردن آن دانسته اند و به همین مناسبت در بریدن طاقت و تحمل انسان در هنگام هجوم مصائب نیز استعمال شده است. این معنا در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز منعکس شده است و امام باقر علیه السلام در تبیین معنای جزع فرمودند: «شدیدترین حالت جزع، فریاد واویلا سر دادن و بر صورت و سینه سیلی زدن و کندن موی بالای پیشانی است.» بنابراین؛ سینه‌زنی و لطمه‌زنی از مصادیق جزع به شمار می رود. اکنون باید دید که در روایات چه حکمی برای جزع در نظر گرفته شده است. 3️⃣دو دسته روایات مربوط به جزع عموم کسانی که به دنبال منهی نشان دادن برخی مصادیق عزاداری امام حسین علیه السلام هستند، به روایاتی استناد می کنند که در آنها بر نکوهیده بودن جزع تأکید شده است. در سوی دیگر برخی با زیر سؤال بردن این روایات از جهت سندی، در تلاش هستند که مشروعیت مصادیق عزاداری را به کرسی بنشانند. این در حالی است که روایات را نمی توان منحصر در این مفهوم دانست و حداقل، دو دسته روایت در مسئله جزع قابل دستیابی است: دسته اول: نهی از جزع دسته دوم: استثنای جزع برای امام حسین علیه السلام. روایات متعددی از اهل بیت علیهم السلام وجود دارد که از آنها نهی از جزع فهمیده می شود مانند این سخن امام صادق علیه السلام که فرمود: «رسول خدا پیش یکی از اصحابش رفت. او در حال جان دادن بود. فرمود: ای ملک الموت با دوست من مدارا کن، او مومن است. عرض کرد: ای محمد خوشحال باش، زیرا من با هر مومنی مدارا می‌کنم و بدان که من وقتی روح فرزند آدم را می‌گیرم و نزدیکانش برای او جزع می‌کنند، در گوشه‌ای می‌ایستم و می‌گویم: این جزع برای چیست؟ به خدا قسم که ما قبل از پایان مهلتش اقدام نکردیم و ما در قبض آن خطا کار نیستیم، پس اگر این مصیبت را به حساب خدا بگذارید و صبر پیشه کنید، اجر می‌برید و اگر جزع کنید، گناه کرده و بار سنگین آن را به دوش می‌کشید.» در نقطه مقابل، روایات دیگری وجود دارند که بر استثنا شدن جزع برای امام حسین علیه السلام دلالت دارد مانند سخن امام صادق علیه السلام که فرمود: «هر جزع و گریه ای مکروه است مگر جزع و گریه بر حسین.» در روایت دیگری امام صادق علیه السلام، نه تنها جزع برای امام حسین علیه السلام را استثنا کرده اند، بلکه برای آن نیز اجر و پاداش پیش‌بینی کرده اند: «همانا گریه و بی‌تابی برای بنده خدا، ناپسند است، در هر آنچه بی‌تابی کند، مگر گریه بر حسین، او برای این گریه ثواب خواهد داشت.» بنابراین، هیچ تعارضی میان این دو دسته از روایات وجود ندارد؛ دسته اول عموم جزع را نهی قرار داده است و دسته دوم، جزع در عزاداری امام حسین علیه السلام را استثنا کرده است. در نتیجه سینه‌زنی و لطمه زنی که از مصادیق جزع به شمار می رود، در عزاداری امام حسین علیه السلام جایز است.
هدایت شده از هزار و یک نکته
4️⃣فلسفه استثنا شدن جزع برای امام حسین علیه السلام فلسفه استثنا شدن جزع برای امام حسین علیه السلام با بازخوانی روایات وگزارشات تاریخی میسور می شود. در روایات شاهد نهی شدن از مصادیق متعدد عزاداری مانند نیاحه، ندبه، جزع و... هستیم. ریشه این ممنوعیت را باید در منابع تاریخی جستجو کرد. با نگاهی به تاریخ عصر نزول، شاهد هستیم که یکی از فرهنگ های باطل دوران جاهلیت، مراسمات عزاداری مشرکان بوده است. آنان در این مراسمات امور متعددی از قبیل نیاحه، ندبه، جزع، گریبان چاک کردن و... را انجام می دادند که شالوده این افعال، اعلام نارضایتی از تقدیر خداوند بوده است. مشرکان پس از وارد آمدن مصیبت، مجالس عزاداری برگزار کرده و به شکوه و اعتراض به تقدیر خداوند می پرداختند. در این مراسمات، صفاتی برای مردگان خود برمی شمردند که سزاوار خالق یکتا است. آنان برای اموات خود نوحه سرایی و ندبه می کردند و آنان را اینگونه خطاب می کردند: «وا کهفاه، وا جبلاه، وا سنداه»؛ (ای پناهگاه من، ای کوه [پشتوانه] من، ای تکیه گاه من). به همین جهت اسلام به مبارزه با این عادات ناروا برخاسته و مسلمانان را از آن بر حذر داشته است. اما این به معنای حرمت همه مصادیق عزاداری نیست، بلکه در اسلام میان عزاداری حرام با حلال تفکیک داده شده است. با نگاهی به روایات پیامبر صلی الله علیه وآله می توان به وجه تمایز عزاداری حلال با حرام پی برد که حتی در منابع اهل سنت نیز منعکس شده اند. در روایتی وارد شده که روزی سعد بن عباده از بیماری خود نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله شکوه داشت، حضرت به همراه چندتن از صحابه به ملاقات او رفتند، وقتی وارد خانه سعد شدند، حال سعد را از خانواده او جویا شدند و در آنجا گریستند و اطرافیان نیز به گریه افتادند. پیامبر خدا(ص) فرمودند: «خداوند برای اشک چشم و حزن قلب عذاب نمی کند ولکن با این – حضرت به زبانشان اشاره کردند – عذاب می کند یا مورد رحمت قرار می دهد.» مراد حضرت از اشاره به زبانشان این است که انسان به جهت بیان سخنان مورد عذاب یا رحمت قرار می گیرد. بدین معنا که اگر هنگام عزاداری سخنان ناپسند بر زبان جاری کند، آن عزاداری حرام و موجب عذاب می شود اما اگر عزاداری به همراه اعلام رضایت به قضا و قدر الهی و صبر بر مصیبت باشد، این گریه برای او رحمت است. در حقیقت نحوه عزاداری انعکاس دهنده ایمان و عمق توحید و تسلیم انسان در مقابل مقدّرات خداوند علیم است. بنابراین معیار اصلی در حرمت یا حلیت عزاداری، صبر و رضایت به تقدیر یا شکایت از قضا و قدر الهی است. حدیث دیگری از رسول خدا صلی الله علیه وآله وجود دارد که همین محتوا را تأیید می کند. در این حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله اموری از عزاداری که باعث از بین رفتن ایمان انسان می شود را نام برده اند: «پیامبر خدا(ص) فرمود: از ما نیست کسی که بر صورت خود لطمه بزند، و گریبان چاک کند و دعاهای جاهلیت را سر دهد.» در این حدیث به معیار حرمت و حلیت عزاداری اشاره کرده و آن بیان سخنانی است که در زمان جاهلیت، در فقدان نزدیکان و بستگان خود بر زبان جاری می کردند. بر اساس معیار فوق الذکر، می توان به علت استثنا شدن عزاداری و جزع برای امام حسین علیه السلام پی برد؛ زیرا در این عزاداری، نه تنها هیچ اعتراض و شکوه ای به تقدیر خداوند وجود ندارد، بلکه دوست‌داران امام حسین علیه السلام، شهادت ایشان را کمال تقرب حضرت به باری تعالی می دانند و نه تنها هیچ شکایتی از تقدیر خداوند ندارند؛ بلکه از امام خود آموخته اند که راضی به رضای الهی و تسلیم قضای الهی باشند. اما نمی توانند نسبت به ظلم و جنایاتی که در حق سید جوانان اهل بهشت و خاندان و اصحاب ایشان روا داشته شده است، بی تفاوت باشند. مسلمانان با شنیدن ظلم و جور یزیدیان، عنان از کف ربوده و نالان و گریان می شوند و بی تابی و بی قراری خود را با اشک و آه و سینه‌زنی و لطمه‌زنی نمایان می سازند. کدام انسان آزاده ای است که مصیبت شهادت طفل شیرخواره را بشنود و بی تاب نگردد؟! آیا بی تابی برای دختر سه ساله ای که در کُنج خرابه شام با رأس پدر مواجه شده، غیر از تأثیر پذیری از شنیدن مصیبت ایشان است؟! در نتیجه می توان ابراز داشت که عزاداری برای امام حسین علیه السلام، خارج از مصادیق جزع، نیاحه، ندبه و... حرام است؛ زیرا جنس عزاداری برای امام حسین علیه السلام، تفاوت ماهوی با انواع دیگر عزاداری دارد و نمی توان احکام مربوط به دیگر عزاداری را درباره عزاداری برای امام حسین علیه السلام جاری دانست.
هدایت شده از هزار و یک نکته
5️⃣آیا توصیه به سینه زنی و لطمه زنی صحیح است؟ نکته پایانی که باید به آن اشاره کرد، اینکه با اثبات مشروعیت سینه‌زنی و لطمه‌زنی برای امام حسین علیه السلام که از مصادیق جزع محسوب می شوند، دیگر نمی توان به توصیه مداحان در مراسم عزاداری برای انجام این امور خرده گرفت؛ زیرا آنان به اموری توصیه می کنند که از سوی اهل بیت علیهم السلام مشروع و پسندیده دانسته شده است. افزون بر اینکه روایاتی وجود دارد که به صراحت به لطمه زنی و گریبان چاک کردن در عزای امام حسین علیه السلام دستور داده اند. امام صادق علیه السلام فرمود: «و بدون ترديد، زنان فاطمي براي حسين، گريبان چاك كردند و سيلي به صورت زدند، و البته براي مثل حسين، بر صورت زده مي‌شود و گريبان چاك مي‌خورد.» با وجود چنین روایاتی آیا می توان به توصیه مداحان برای سینه زنی و لطمه زنی خرده گرفت؟! البته ناگفته نماند بروز برخی فرهنگ های بیگانه در مراسمات عزاداری مانند استفاده از سبک های مداحی مبتذل، تبدیل مراسم عزا به کنسرت موسیقی و... از اموری است که می تواند آسیب های جبران نا‌پذیری بر فرهنگ عزاداری وارد سازد و لازم است همه دوستداران اهل بیت علیهم السلام نسبت به خطرات آن اطلاع رسانی داشته باشند. این نکته را نیز بیافزاییم که اگر توصیه به لطمه زنی، ناپسند انگاشته شود، توصیه به مراتب دیگر عزاداری مانند گریه نیز باید ناپسند باشد؛ زیرا هر دو مسئله برخاسته از حس اندوهناک عمیق و درونی انسان است که نمی توان با توصیه و سفارش آن را برانگیخت؛ بنابراین، اگر توصیه به لطمه زنی را نادرست می دانند باید توصیه به گریه کردن را نیز نادرست بدانند. این در حالی است که هیچ کسی به لوازم این سخن پایبند نیست. 📌 📌 📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
📌 یکم: دهه عاشورا (قرن 15 ه. ق.) جایی یکی از شاگردان ..را دیدم. بحثی صورت گرفت. او گفت: من در شرح دیوان حافظ روح حافظ را احضار میکنم و از خودش سوال می‌پرسم.حافظ گفته است: بزرگ اهل حقیقت علامه طباطبایی است . آن آقای محترم می‌گفت من از روح حافظ درباره شخصیت های مختلفی سوال کردم. مثلا: پرسیدم هاشم حداد چگونه است؟ حافظ گفت: مطالب رابشنو و نقل مکن. پرسیم مرحوم طهرانی چگونه است؟ گفت:اهل بهشت است ولی مقاماتش زیاد نیست. ++ دوم: ابوالقاسم جنید شیرازی(791 ه.ق) مدعی است .برخی از مرشدان مرده در هنگام غسل حرکات بدنی داشتند.مثلا: غسال، آداب غسل را به تمامه انجام نداد. آن میت ناگاه سیلی محکمی به صورت غسال زد که چرا در آداب کوتاهی میکند.(نک: جنید شیرازی،شد الازار فی حط الاوزار عن زوار المزار،ص15) + کرامت و نسبت خوارق عادات به مردگان در مکتب تصوف فراوان است. و این نسبتها و ادعاها در صوفیان اهل سلسله و غیر سلسله یافت می شود. خط تصوف نشانه هایی دارد که یکی از نشانه هایش به اختصار ذکر شد. 👇👇 شما با چنین ادعاهایی مواجه هستید. اینکه واقعا حافظ این سخنان را گفته است یا نه نمی دانم. آیا حافظ می تواند سنجه برای کشف اهل حقیقت باشد،باز نمی دانم. ولی : مناسب است اهل تبلیغ و دقت به جایی کرامت گویهایی صوفیانه تبیین عقلانی و برهانی از دین الامامیه داشته باشند.تا زمینه گرایش به مدعیان کمتر شود. ➖➖➖➖ @Age_of_water
کتاب پرسمان معنویتهای جدید با تاکید بر عرفان حلقه و قانون جذب انتشار یافت. + مولف در فصل اول به کلیاتی چون : ضرورت طرح بحث،تعریف مفاهیمی چون معنویت و شاخصه های معنویت شیعه اشاره گرده است. در فصول بعدی به 48 شبهه از شبهات مشترک معنویتهای جدید بر اساس کلام شیعه پاسخ داده شده است. + مباحثی چون: خدای درون،بازاریابی شبکه ای، جهان بینی عرفان حلقه و قانون جذب ، زدنگی پس از زندگی از جمله مطالب و سوالاتی است که نویسنده در این اثر مورد بررسی قرار داده است. ➖➖➖➖ @Age_of_water
2024_08_02_11_07_03.mp3
6.91M
🔹سخنرانی : فرجام شمر عذاب جاودان یا عذاب موقت 🔸خلاصه: برخی از اصحاب مکتب تصوف در حوزه و دانشگاه،نگره بهشتی شدن شمر را مطرح می کنند. در این نشت بعد از شخصیت شناسی این ملعون با استفاده از ادعیه و زیارات،احادیث ماثور و نظر دانشیان بزرگ شیعه مشخص شد شمر اساسا کافر از دنیا رفته است. در نتیجه مخلد در نار است. 📌 ادامه دارد ▪️جمعه ۱۲ مردادماه ۱۴۰۳ ➖➖➖➖ @Age_of_water
هدایت شده از گروه پژوهشی آرتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑حاج آقای قرائتی : داستان موسی و شَبان(چوپان) در کتاب مثنوی در تضاد با آیات قرآن است. 👈این داستان سالها در کتب درسی بود ... گروه پژوهشی آرتا | برای عضویت کلیک کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند نکته در تحلیل این ذوقی گویی عباس موزون : 1. عباس موزون متخصص در زمینه لغت و تاریخ و حدیث نیست. و طبیعتا کسیکه در امری تخصصی ندارد نباید اظهار نظر کند. متاسفانه عده ای به صرف رسانه داشتند عادت دارند در همه مسائل اظهار نظر کنند. قبلا در ماه رمضان در نشستی که به مناسبت برنامه زندگی پس از زندگی گذاشتم مفصل شخصیت شناسی ایشانرا توضیح دادم . 2. امروزه کسانیکه تخصص کافی در زمینه ای ندارند،برای باور پذیر بودن بافته خود ادعاهای بزرگی مثل آنچه جناب موزون گفت- که بعداز هزار سال تازه این نکته ناب را فهمیده است- دارند. پس نباید اسیر این ادعاها شد. 2. زیارت عاشورا در نقل کامل الزیاره که به نظر بر خی نسخه اصح است، کلمه « تنقبت » را ندارد. 3. تنقبت در لغت یعنی نقاب به صورت زدن . این کلمه لازم است و نیاز به مفعول ندارد که عباس موزون آنرا متعدی معنی کرده است. 4. در قرون قبل از حیات عباس موزون اهل لغت و علمای شیعه که شرح زیارت عاشورا داشته اند؛ واژه تنقبت را معنی کرده اند . مثل شفاء الصدور از شروح معروف زیارت عاشورا که 5 وجه در معنای آن از لغت و حدیث اورده است. 5. من از کسانیکه با اسب آشنایی دارند سوال کردم . مشخص شد اولا اسب جنگی و در معرکه با بقیه اسبها فرق دارد و روی انسان هم می رود و نیازی به بستن چشمهایش نیست. 6. در نتیجه تنقبت یعنی آن کسانیکه چنینی مصیبت بزرگی را رقم زدند به صورتهایشان نقاب زدند . شاید می خواستند شناخته نشوند یا چون به امام حسین نامه نوشتند و.... ✨نقل گزارش تاریخی ذیل هم ردیه ای است بر بافته موزون. 👇👇👇
💢 فوت جلودار زیر پای اسب شمر در تعزیه سال 1308 ش در قم از قم اطلاع می‌دهند روز عاشورا در سر قبرستان از طرف یکی از دستجات مجلس تعزیه‌خوانی و آتش‌ زدن خیمه برپا گردیده و در موقعی‌که شبیه شمر شبیه حضرت امام حسین را با اسب تعاقب می‌نمود غفلتاً اسب شبیه شمر رم کرده و مشهدی مهدی دلال که دهنۀ اسب را در دست داشته به زمین می‌اندازد و سم خود را به سینۀ او فرو می‌برد. مشارالیه مجروح و پس از یک روز فوت نموده است. فعلاً شمر را جلب نموده مشغول تحقیقات می‌باشند. از قرار مسموع شخص مذکور وصیت نموده که تقصیر متوجه شمر نبوده و در راه حضرت سید‌الشهداء دار فانی را وداع نموده است. (روزنامه کوشش، ۲ تیر ۱۳۰۸، ص ۲)
کتاب ذیل را نخواندم. ولی در نقد آنانی که بهشتی شدن شمر را در سر می پزند باید خواندنی باشد👇
7️⃣1️⃣ ⏏️ مختار ثقفی سرانگشتی از انگشتان امام حسین(ع) را برتر از قریش می داند. ای کاش غفاری و مریدانش از مختار یاد می گرفتند. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
32.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏏️ ادعا: منصوری لاریجانی از صوفیان محترم: من مکاشفات زیادی داشتم! -=- 👈 تحلیل: ⬆️ 1. منصوری عزیز چطور وقتی شما ملعونِ شیطان صفتی به نام طاهری و عرفان شیطانی اش با نام عرفان حلقه را عرفان اسلامی می دانستید و باعث شدید برخی دینداران کفریات طاهری را اسلامی بدانند،حقیقت شیطانی آن فرقه را در مکاشفه مشاهده نکردید. + 2. از چه زمانی در امام زاده می توان معتکف شد. در ساده ترین کتاب فقهی شیعیان یعنی توضیح المسائل آمده است که در مسجد جامع شهر می توان اعتکاف داشت. همچنین در همان کتاب شیعیان هست معتکف نمی تواند از محل اعتکاف خارج شود😘 + 3. تعجب از شما نیست . چون این تربیت یافتگان مکتب تصوف بدعتهای مختلفی داشته و دارند. چندی پیش استاد صمدی آملی دیگر هم درس ایشان شهادت به ولایت امام زمان(ع) در اذان را بر اساس مکاشفه پایه گذارد. اینجا 😳 و البته استاد رمضانی هم در مقاله ای کوشیده اند این بدعتهای صوفیانه را بدعت مستحسن و نیکو معرفی کنند. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
مناظره شیخ مفید ✨ 👈🏻 سید مرتضی از شيخ مفید - رحمهما الله - نقل کرده که ایشان گفته: روزی یکی از معتزله در مجلسی که جمع کثیری از علماء حضور داشتند و من نیز حضور داشتم، از یکی از مشایخ ما پرسید: «شما که به رجعت معتقدید، و اعتقاد دارید که خداوند قبل از آخرت و هنگام قیام قائم اهل بیت _ علیهم السلام _ برخی را به دنیا باز می‌گردانَد، تا با انتقام از آنان قلوب مؤمنین آرام و شعله کینه آنها فرو نشیند، از کجا میدانید که شمر و یزید و ابن ملجم و امثالهم ( لعنهم الله ) توبه نمی‌کنند و مطیع امام شما نمی‌شوند؟ که اگر چنین شود دوستی آنان بر شما واجب می‌شود. این شُبهه مذهب شما را نقض می‌کند. عالِم شیعه در پاسخ گفت: مسئله رجعت، توقیفی است و مجالی برای نظر در آن نیست. من نیز به این سؤالی که می‌پرسید، جواب نمی دهم؛ چرا که در باره آن، نصّی به دست من نرسیده و برای من جایز نیست که از غیر جهت نص [و بدون استناد به سخن معصوم] خود را به زحمت بیاندازم و جواب دهم.» ✅ سپس شیخ میگوید که من پاسخ‌هایی از عمومات در دست دارم. و بعد به تبیین کلام می‌پردازد. خلاصه یکی از پاسخ‌های ایشان این است که: «وقتی خداوند کسی را برای گرفتن انتقام زنده می‌کند و به دنیا باز می‌گردانَد، دیگر قبول توبه‌ی او چه معنایی دارد؟ اگر بنا بود ایمان و توبه در چنین کسی شکل بگیرد، دیگر معنایی نداشت برای مجازات و انتقام حاضر شود. این پاسخ مطابق روایات و معارف شيعه است: و هذا هو الجواب الصحيح على مذهب أهل الإمامة و قد جاءت به آثار متظاهرة عن آل محمد عليهم السلام حتى روي عنهم في قوله سبحانه‌ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ‌ فقالوا إن هذه الآية هو القائم عليه السلام فإذا ظهر لم تقبل توبة المخالف و هذا يسقط ما اعتمده السائل.» 📙 الفصول المختارة، ص ١۵٣ _ ١۵۵ مشخص است آن عالِم شیعه فقط به نصوص تکیه داشته که به مجرد عدم نص، جایی برای پاسخ نمی‌دیده، لذا احتیاط کرده و ترجیح داده پاسخی از عمومات هم ندهد. شاید هم فضا را مناسب برای پاسخ از عمومات ندیده، یا نخواسته باب ورود به برخی مسائل را بگشاید. اما برخی دیگر مانند شیخ مفید معتقد بودند که در برخی مسائل، عمومات هم کافی و شافی است و وضوح دارد. 🔹آری، احتیاط و تفقه همیشه سلاح بزرگان ما بوده است، و برای پاسخ به طرف مقابل، از هر روشی استفاده نمی‌کردند و حق و باطل را بهم نمی‌‌آمیختند، تقوا داشتند و احتیاط می‌کردند. ( ای کاش بیاموزیم ) توجه:شبهه نجات شمر جدید نیست •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
9️⃣6️⃣ 📝هاشم نعلبند و عزاداری امام حسین(ع) ➖➖➖ یکی از اهل تقوا که در مکتب تصوف تربیت یافت، هاشم نعل‌بند است. ایشان هندی الاصل بود و اولین مرتبه توسط «محمدعلی خلف زاده طائی» به هاشم حداد نامیده شد. (موسوی حداد،عارف فی الرحاب القدسیة،ص 61.) یکی از علمای نجف معتقد بود اگرچه وی از فقه بیگانه است و اهل علم نیست ولی به نیک مردی معروف است. (دل شده، ص 175. عارف فی الرحاب القدسیة، ص 168 -169.) در دوران حیاتش وی را صوفی لقب دادند.(دل شده، ص 136.) + آن مرد الهی عاشق امام حسین(ع) بود و معتقد بود راه سلوک از طریق سیدالشهداء است.(عارف فی الرحاب القدسیة، ص48.)تاسوعا و عاشورا بدنش متورم میشد و کم غذا می خورد با خودش اشعاری می خواند و گریان بود.(دل شده، ص 252.) البته گریه های عاشورایی آقا هاشم توحیدی بود. حالتش همان حال امام حسین (ع) بود که هرچه مصیبت بیشتر میشد ابتهاجش نیز بیشتر میشد. ! (دل شده، ص 246.) + البته وقتی به مقام فنا نائل آمد در کنار عزاداری ،معتقد بود در عزای امام حسین(ع) شاد باشیم.(روح مجرد،ص86.).مرحوم تهرانی از مهمترین شاگردان این قطب چنین گزارش می دهد: آقا هشام حداد در تمام دهه عاشورا حال حزن و اندوه در ایشان نبوده و سراسر ابتهاج و مسرت داشتند. غصه خوردن و ماتم و اندوه دیگران در سوگ حسینی را نشانه غفلت آن مردم میدانست. چون معتقد بود عاشورا عالیترین صحنه عشق بازی است. معتقد بود، اهل بیت (ع) به فنای مطلق در ذات احدیت رسیده و بدین علت تحقیقاً عاشورا، روز شادی و مسرت اهل بیت (ع) است. (تهرانی،روح مجرد، ص 78-79.) علت این دیدگاه آقا هاشم، رسیدن به حقیقتی بود که مولوی بدان راه یافته بود*( روح مجرد،86.) + 📌 البته مریدان آن مرحوم خود معترفند : چنین نگاهی به عزاداری عمومی نیست. گروه اندکی هستند که در اثر طی کردن مقامات سلوکی می توانند بدین جایگاه نائل شوند که عزادار نباشند.**(محمد حسن وکیلی،عاشورا روز حزن یا سرور سیدالشهدا علیه السلام، ص 17.) رفتار عملی آنان در سوگ عزیزانشان هم نشان می دهد که نمی توان در مرگ کسی شاد بود. حجه الاسلام محمد صادق تهرانی لحظه وداع با پدرشان را چنین توصیف میکند: «بدن مطهّرشان بعد از غروب به منزل آورده شد و در ميان حياط منزل بيرونى‏شان، بر مغتسلى كه تهيّه شده بود قرار گرفت. ارادتمندان داغدار بوده و ذكر مصيبت سالار شهيدان أبا عبد الله الحسين عليه السّلام و اشك و شور حسينى لحظه‏اى قطع نمى‏شد. آنگاه كه پارچه از روى آن چهره منوّر كنار رفت، ضجّه و ناله فضا را پر كرد و پيكر نورانى پير عشق غسل داده شد.» (آیت نور، ص 626) ⭕️در حین تشییع و خاک سپاری، جوانی خون‌آبه‌ای که از بدن ایشان خارج شده بود را نوشید. اینجا سپس با هزار درد و اندوه، در قسمت جنوب شرقى صحن عتيق رضوى- صحن انقلاب- در آستانه كفشدارى شماره چهار به خاك سپرده شدند. (همان، ص: 627) ⏏️ همو درپاسخ پیام تسلیت چنین نوشته است: وصول تلگرام جانبخش حضرتعالی در ارتحال آیت الله والد 👈قلوب جریحه دار را ترمیم و صدور محرقه را تبرید نمود.تالم در فقدان پدری که حق حیات ابدی بر متعلمین و تلامذه خود داشت...گرچه متالمین در این واقعه،👈به مصیبتی عظمی و داهیه دهیا و خسارتی غیر متوقع دچار شدند... .(محمد محسن دعائی و محمد حسن وکیلی،عرفان و سیاست،ص274.) 📌 نتیجه: اینگونه نبوده که آقا هاشم مخالف عزاداری سید الشهداء(ع) باشد .در مرحله ای از زندگی به گزارش مریدان، نگاه خاصی به عاشورا داشت که البته اگر این گزارشات درست باشد، در مکتب تشیع چنین نگاهی نداریم. عاشورا سراسر حزن و عزاست. 〰️〰️〰️ * مولوی روز عاشورا وارد شهر حلب می شود و عزاداری شیعیان در سوگ امام حسین(ع) را مشاهده می نماید. وی در قالب اشعاری این رفتار را نکوهیده و معتقد است در روز عاشورا باید شاد بود و بر خود گریه کرد. + ** البته ممکن است سوال شود چرا سالک الی الله در مکتب تصوف وقتی به اوج قله رسید باید اینگونه شود🤔 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فقط 5 درصد جهان ما از اتم‌ها که شامل کهکشان‌ها، سیارات، ستاره‌ها و.... می‌باشد تشکیل شده است؛ 95 درصد بقیه اصلا قابل مشاهده و آشکار شدن نیست؛ نمی‌دونیم این 95 درصد ماهیتش چی هست و ذراتشون رو نتونستیم دیتکت کنیم (تشخیص بدیم) ولی می‌دونیم یک چیزی هست که اسم آن را انرژی تاریک و ماده تاریک گذاشتیم تا بتونیم رفتار و حرکت اجرام آسمانی و کیهان رو در نظریه‌مون توضیح بدهیم. 🔴 در تعجب‌ایم از یک عده که می‌گویند ما تا چیزی را با چشمان‌مان نبینیم به آن ایمان نمی‌آوریم.❗️
منصور النمري متوفای 190 یا 193ق است . در منابع شعری به وی نسبت داده شده است. وی معتقد است قاتل امام حسین(ع) شفاعت نخواهد شد. در فرسته قبلی گزارشی از زمانه شیخ مفید ارائه شد که در آن بحث شفاعت شمر ملعون توسط سنیان در قرن چهارم مطرح شده بود. در این شعر که از قرن دوم هست باز این نگره مورد نقد قرار گرفته. اما شعر النمری چنین است:👇👇 تُقتلُ ذريـّة النبي ويرجون / جنانَ الخلود للقاتل ويلك يا قاتل الحسين لقد/ بؤت بحمل ينوء بالحامل أيّ حباء حبوتَ أحمد في/حفرته من حرارة الثاكل بأيّ وجه تلقى النبي وقد/دخلت في قتله مع الداخل هلّم فاطلب غدا شفاعته/أو لا فرد حوضه مع الناهل ما الشك عندي في كفر قاتله/لكنني قد أشك في الخاذل نفسي فداءُ الحسين حين غدا/الى المنايا غدّو لا قافل 📒 (ادب الطف،ج1،ص208.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
⭕️ 📍گروهی از مریدان / ولگرد* وی را شهید دانسته و مقبره ای برای این صوفی منحرف معرفی کرده اند. ⏏️ دکتر سروش مرتد، که مبانی فکری اش از نظام اعتقادی صوفیانی چون شمس است؛ اعتراف می کند نمی توان پذیرفت او کشته شده است . و گزاراشات قتل وی ساختگی است. 📒سروش دباغ،شوریدگی شمس،ج1،ص22. =-= *به تصریح دکتر صاحب الزمانی مردم معاصر شمس،وی را شمس پرنده یا شمس ولگرد خطاب می کردند. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water