هدایت شده از پاسخ به شبهات
❓ مکّه چگونه توسط پیامبر(ص) فتح شد؟
مهمترین پیمانهای صلح رسول خدا(ص) در صدر اسلام عبارت است از پیمان صلح و اتحاد شهروندی با یهودیان مدینه و پیمان صلح حدیبیه با مشرکان مکه. هرکدام از این پیمانها به نحوی از طرف مقابل نقض شدند؛ امّا رسول خدا با تدبیر و قاطعیّت بیشتر وضع موجود را به نفع اسلام مدیریت و پیروزی های بزرگی را نصیب آن کرد.
بعد از پیمان و «صلح حدیبیه»، مشرکان «مکّه» دست به پیمان شکنى زدند. با تدبیر پیامبر(ص) فتحی بدون خونریزی محقق شد. ایشان برای درهم شکستن روحیه ی دشمن دستور دادند تعداد زیادی آتش روشن شود. ابوسفیان را نیز که امان نامه گرفته بود به محلی بردند تا کثرت جمعیت را مشاهده کرده و خبر آن را برای مکیان ببرد. پس از فتح، عفو عمومی و رأفت حضرت(ص) باعث شد مردم گروه گروه به اسلام بگروند.
https://maaref.makarem.ir/l/0318359
#مکه #فتح_المبین #رسول_خدا #پیمان
#صلح_حدیبیه #ابوسفیان #صلح #پیامبر_اسلام
📖 مطالعه بیشتر از شاخه جنگهاي پيامبر(ص) با 82 مطلب:
https://maaref.makarem.ir/fa/category/articles/27346
___________________________
📡 Channel: @makaremeshirazi
هدایت شده از پاسخ به شبهات
وضعیت دینی حکومت اموی در دوران امام حسین(ع)
✍️ متن اجمالی:
زمان امام حسین(ع) حکومت اسلامى و مقدرات مسلمانان به دست حزب ضد اسلامى بنى امیه افتاده بود. این حزب که پس از سال ها نبرد با پیامبر(ص) در فتح مکه به ظاهر اسلام آورد، با مخفی کردن نفاق خود، پس از رحلت پیامبر(ص) بتدریج در دستگاه حکومت اسلامى نفوذ کرد، تا آن که پس از شهادت علی(ع) با قبضه حکومت توسط معاویه به اوج قدرت رسید. گر چه سران اصلى این حزب، مقاصد خود را در جهت نابودی اسلام، پنهان مى ساختند، اما هم مطالعه اقدامات آنان و هم اعترافاتشان در مجالس خصوصی، پرده از روى مقاصد آنها برداشت.
✍️ متن تفصیلی:
makarem.ir/maaref/l/0321382
#ابوسفیان #عثمان_بن_عفان
#معاویه #یزید #هند_جگر_خوار
#نفاق #طلقاء #بنى_امیه #قیام
#امام_حسین #حکومت_اموی
_______________
هدایت شده از پاسخ به شبهات
🔶 اهميّت نظام ارزشى هر جامعه
يكى از مهمترين چيزهايى كه در سرنوشت اجتماع تأثيرگذار است، نظام ارزشى آن جامعه است. جامعه براى هر چيزى اهميّت قائل شود و آن را ارزش قلمداد كند، مردم به سمت همان چيز مىروند تا در جامعه ممتاز شوند.
اگر در جامعهاى مقام و ثروت، ملاك ارزش شناخته شود، غالب مردم به سوى آن مىروند و مسابقه مقام و ثروت برگزار مىگردد. ميلياردها تومان هزينه مىكنند تا پست مهم و مناسبى اختيار كنند. خانهاى مىخرند كه چندين ميليارد تومان در آن هزينه شده باشد؛ خانهاى در بهترين نقطه شهر، مجهّز به سيستم هوشمند كه حتّى اگر در خارج از كشور باشد و كسى به قصد سرقت وارد خانهاش شود، هم صاحب خانه مطّلع مىشود و هم پليس در جريان قرار مىگيرد!
بنابراين، اگر معيار ارزشى جامعهاى پول و ثروت باشد همه مردم براى به دست آوردن بيشتر آن دو مسابقه مىدهند. امّا اگر در جامعهاى شخصيّت در علم و تقوا و ايمان بود مردم هم به سوى اين ارزشهاى معنوى سوق پيدا مىكنند.
كار پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله تغيير نظام ارزشى عصر جاهليّت بود. لذا هنگامى كه قرآن بر آن حضرت نازل شد و پيامبر(ص) اسلام را به مردم عرضه كرد، گفتند: «لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِّنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ؛ چرا اين قرآن بر مرد بزرگ (و ثروتمندى) از اين دو شهر (مكّه و طائف) نازل نشده است». (زخرف:31)
علّت اين نوع برخورد مشركان مكّه، اين بود كه نظام ارزشى آنها پول و مقام بود. و لذا وقتى كه از آن حضرت معجزه خواستند بر همين اساس و ديدگاه تقاضاى خود را مطرح كردند. توجّه فرماييد:
«ما هرگز به تو ايمان نمىآوريم تا اين كه چشمه جوشانى از اين سرزمين (خشك و سوزان) براى ما خارج سازى، يا باغى از نخل و انگور از آنِ تو باشد؛ و در لابهلاى آن نهرها جارى سازى. يا قطعات (سنگهاى) آسمان را آن چنان كه مىپندارى، بر سر ما فرود آورى؛ يا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بياورى. يا براى تو خانهاى پرنقش و نگار از طلا باشد، يا به آسمان بالا روى، و حتّى اگر به آسمان روى ايمان نمىآوريم، مگر اين كه نامهاى (از سوى خدا) بر ما فرود آورى كه آن را بخوانيم!» بگو: «منزّه است پروردگارم (از اين سخنان بىمعنا)! مگر جز انسانى فرستاده (از سوى خدا) هستم؟!».(اسرا:90-93)
پيامبر(ص) مبعوث شد كه اين نظام ارزشى عصر جاهليّت كه محصول آن ابوسفيانها و ابوجهلها و ابولهبها بودند را عوض كند و نظام ارزشى اسلام را كه محصول آن سلمانها و ابوذرها و مقدادهاست جايگزين آن كند.
شيخ بهايى و ترويج نظام ارزشى
شيخ بهايى رحمه الله از علماى بزرگ شيعه خدمات زياد و كارهاى مهمّى انجام داد.
شاه عبّاس تصميم گرفت به عنوان تقدير و تشكّر از زحمات شيخ جايزهاى به وى تقديم كند. در اين زمينه با آن عالم جليل القدر مشورت كرد.
شيخ گفت: من هيچ توقّعى از شما ندارم، جز اين كه يك روز اسب مخصوص سلطنتى را در اختيارم بگذارى تا در خيابان چهار باغ سوار بر آن شوم و تو پياده همراه من بيايى!».
شاه گفت: اين چه درخواستى است و چه فايدهاى براى تو دارد؟
شيخ گفت: بعداً آثار آن را خواهيد ديد! شاه عباس موافقت كرد و آن كار انجام شد، و مردم به ارزش و موقعيّت علم و علما پى بردند و علم و دانش از ارزشهاى اصيل جامعه شد و اقبال مردم به حوزههاى علميّه زياد شد.
پس از يك سال تمام مدارس علميّه اصفهان مملوّ از طلّاب علوم دينيّه شد.
آرى هر چيزى كه به عنوان ارزش در جامعه مطرح شود مردم به سوى همان چيز جذب مىشوند.
لذا بايد نسبت به اين مسأله مهم توجّه كافى و لازم را مبذول داشت كه اگر ارزشها از مسير اصلى خود منحرف شوند جوانهاى جامعه نيز به انحراف كشيده مىشوند.
📚 منبع: داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله مكارم شيرازى (مدظله)، صص: 159-161.
#پيامبر_اسلام #بعثت #سلمان #ابوذر #مقداد
#نظام_ارزشى #جامعه #شیخ_بهایی #شاه_عبّاس
#ارزشها #مقام #ثروت #پول #علم #تقوا #ايمان
#اصفهان #طلبه #حوزه_علمیه #داستان_دوستان
#جاهليّت #ابوسفيان #ابوجهل #ابولهب
____
هدایت شده از پاسخ به شبهات
📚 تحلیلی بر شورش مردم در زمانه عثمان بن عفان(3)
- گفتیم که بررسی زمینه ها، عوامل و انگیزه های موجود در شورش مردم علیه عثمان از چندین جهت اهمیت دارد.
- و گفتیم که یکی از مهمترين عوامل خشم عمومی مردم نسبت به «عثمان» عبارت بود از اینکه او پستهاى حسّاس خلافت اسلامى را در ميان اطرافيان و خويشاوندان خود كه بسيارى از آنان نالايق، فاسد و دور از تعاليم اسلام بودند تقسيم نمود.
💠 واکنش ابوسفیان بعد از به خلافت رسیدن عثمان چه بود
با انتخاب عثمان به خلافت، بنى امیّه که دشمنى آنان با اسلام و رسول خدا(ص) از همان آغاز آشکار بود، قدرت یافتند و زمینه هاى انتقام از آل رسول الله(ص) فراهم شد.
پس از قدرت یافتن عثمان، ابوسفیان روزى خطاب به عثمان گفت: این خلافت پس از قبیله تیم(ابوبکر) و عدى(عمر) به تو رسیده است؛ اکنون آن را همچون توپ میان قبیله خودت بگردان و پایه هاى آن را بنى امیّه قرار ده! و این نکته را بدان که فقط مسأله، فرمانروایى است. من که بهشت و دوزخى را نمى شناسم!
در کتاب تاریخ دمشق آمده: «ابوسفیان در حالی که نابینا بود، بر عثمان وارد شد و گفت: آیا جاسوسى در میان ما هست؟ عثمان به او گفت: نه. ابوسفیان گفت: اى عثمان! این همان پادشاهى جاهلى است. پس، بنى امیّه را از بزرگان زمین قرار بده».
هم چنین در شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید آمده: «در روزگار عثمان، ابو سفیان از کنار قبر حمزه گذشت و در حالى که با پایش به آن مى زد، گفت: آنچه به خاطرش با هم جنگیدیم، امروز، بازیچه دست ماست»!
💠 مناصب حکومت عثمان، در دستان بنی امیّه
عثمان با دادن پست هاى و اموال مختلف به بنی امیه، آنان را تقویت کرد؛ شام در اختیار معاویه، کوفه در اختیار برادر مادری عثمان و بعد از او سعید بن عاص که او هم اموی بود قرار داشت. او پسردایی 25 ساله اش را فرماندار بصره و برادر رضاعی خود را فرماندار مصر کرد. حکم بن عاص و پسرش مروان نیز در حکومت عثمان نقش پررنگی داشتند. عثمان مروان را داماد و مشاور و معاون عالی خود قرار داد. نفوذ مروان به گونه اى بود که چنین به نظر مى رسید، عثمان فقط به اسم، خلیفه است و خلیفه واقعى مروان است!
💠 منفورین پیامبر(ص) کارگزاران عثمان
عبد الله بن ابى سرح برای پیامبر(ص) قرآن می نوشت، ولی به جای الکافرین، الظالمین و به جای عزیز حکیم، علیم حکیم مى نوشت و مانند آن. سپس می گفت: من مانند آنچه محمّد مى آورد مى آورم. لذا آیه 93 سوره انعام در شان او نازل گردید و در حالی که مرتد شده بود، به مکّه گریخت و پیامبر(ص) به کشتنش فرمان داد.
لکن عثمان در زمان خلافتش او را حاکم مصر قرار داد. همچنین ولید بن عقبة بن ابى معیط را به ولایت کوفه گمارد، در حالی که پیامبر(ص) او را در زمره اهل آتش و قرآن او را فاسق خوانده بود!
💠 عثمان و بازگرداندن حکم بن ابی عاص (طرد شده پیامبر(ص)) به مدینه
حکم بن ابى عاص بن امیّه، عموى عثمان و یکی از موذى ترین و بدرفتارترین افراد نسبت به پیامبر(ص) بود که ایشان او را به همراه خانواده اش به طائف تبعید کردند. پس از وفات پیامبر(ص)، عثمان از ابوبکر و عمر خواست اقوام طرد شده اش را باز گردانند، امّا آنان خوددارى کردند. عثمان در زمان خلافتش، در اولین فرصت آنان را به مدینه بازگردانید، و در پاسخ به اعتراض مردم گفت: من تنها صله رحم کردم و خویشاوندم را به نزدم برگرداندم!
💠 خطبه على(ع) درباره خلافت خلفاى ثلاثه
على(ع) مي فرمايد: ابوبکر جامه خلافت را بر تن کرد در حالي که شايستگي هاي مرا براي خلافت مي دانست… مردم در حکومت دوّمى در ناراحتى و رنج مهمّى گرفتار آمده بودند و دچار دورويى ها و اعتراض ها شدند... تا اين که سومى به خلافت رسيد، کسى که دو پهلويش از پرخورى باد کرده و همواره بين دستشويى و آشپزخانه سرگردان بود و خويشاوندان پدرى او (بنى اُميّه) به پا خاستند و همراه او بيت المال را خوردند و بر باد دادند. اين خطبه موسوم به «شقشقيّه» است و ماهران فنّ از شيعه و سنّى آن را نقل کرده اند.
📖 مطالعه تفصیلی:
https://makarem.ir/maaref/fa/category/articles/30097
#عثمان #بنی_امیه #ابوسفیان #حکومت
#خلافت #ولید #معاویه #مروان #سلطنت
______